انتخابات تناسبی در نبود یک نظام حزبی مؤثر و پاسخگو/ شهردار درگیر بازی قدرت میشود؟
به گزارش خبرگزاری آنا؛ در سالهای اخیر، شوراهای شهر در ایران به جای ایفای نقش مؤثر در اداره امور محلی، اغلب به صحنهای برای اختلافهای سیاسی، تغییرات پیاپی مدیریتی و گاه ناکارآمدیهای ساختاری تبدیل شدهاند. حالا، با تصویب یک اصلاحیه تازه در قانون انتخابات شوراها، نظام رأیگیری در شهرهای بزرگ وارد مرحلهای جدید میشود. از انتخابات پیشِرو در اردیبهشتماه، قرار است در تهران و چند شهر بالای ۵۰۰ هزار نفر، شیوه انتخاب اعضای شوراها به مدل تناسبی تغییر کند؛ مدلی که در آن کرسیها بر اساس میزان رأی کل فهرستهای حزبی یا سیاسی توزیع میشود. طراحان این طرح از تحقق «عدالت انتخاباتی» سخن میگویند، اما بسیاری از کارشناسان نگرانند که اجرای این مدل در غیاب احزاب واقعی و تجربه کار جمعی، نهتنها مشکلات پیشین را حل نکند، بلکه به بیثباتی بیشتر در مدیریت شهری بینجامد.
مدل تناسبی آزمون مهم برای آینده سیاستورزی در ایران
موضوع تنها بر سر شیوه رأیگیری نیست؛ مسئله اصلی این است که آیا بستر نهادی و سیاسی کشور برای پذیرش چنین مدلی آماده است یا نه. در کشوری که احزاب سیاسی، نه از نظر ساختاری نهادینه شدهاند و نه در بین مردم اعتماد و پایگاه گسترده دارند، اتکای کامل به فهرستهای حزبی ممکن است به تشکیل شوراهایی ناهمگون، پرتنش و ناپایدار بینجامد. تجربه گذشته شوراها نشان داده است که اختلافات درونی، ائتلافهای شکننده و نبود انسجام سیاسی، میتواند تصمیمگیری را فلج کند و شهردار را به جای مدیریت شهر، درگیر بازیهای قدرت کند. از این منظر، اجرای آزمایشی مدل تناسبی در تهران، نهتنها یک تغییر فنی، بلکه یک آزمون مهم برای آینده سیاستورزی شهری در ایران است.
نبود یک نظام حزبی مؤثر و پاسخگو
نهاد شوراهای شهر در ایران با هدف مشارکت مردم در مدیریت شهری و تصمیمگیری محلی شکل گرفت، اما در عمل، اغلب از این هدف فاصله گرفته است. طی دو دهه گذشته، بسیاری از شوراها به جای ایفای نقش مؤثر نظارتی و برنامهریزی، به صحنهای برای رقابتهای جناحی و درگیریهای سیاسی تبدیل شدهاند. در کلانشهرهایی چون تهران، بارها شاهد انتخاب شهرداران موقت، تغییرات پیاپی مدیریتی و حتی استعفا یا برکناری اعضای شوراها بودهایم. این تغییرات نهتنها ثبات را از مدیریت شهری گرفته، بلکه موجب بیاعتمادی عمومی نسبت به عملکرد شوراها نیز شده است.
فهرستها محصول ائتلافهای موقت، چانهزنیهای فردی
بخش بزرگی از این ناپایداری، به نبود یک نظام حزبی مؤثر و پاسخگو بازمیگردد. برخلاف کشورهای دارای احزاب نهادینه، که در آن فهرستهای انتخاباتی بازتابدهنده برنامههای مشخص، پایگاه اجتماعی و مسئولیتپذیری سیاسی هستند، در ایران فهرستها اغلب محصول ائتلافهای موقت، چانهزنیهای فردی و رقابتهای پشتپردهاند. در چنین شرایطی، اعضای شورا بیشتر خود را بهعنوان افراد مستقل یا وابسته به جریانات مبهم سیاسی میبینند تا نمایندگان رسمی یک حزب پاسخگو. در نتیجه، پاسخگویی حزبی عملاً وجود ندارد و اختلافها پس از ورود به شورا تشدید میشود.
مدل تناسبی؛ فرصتی بالقوه یا تهدید بالفعل؟!
مدل تناسبی، که حالا قرار است بهصورت آزمایشی در انتخابات شورای شهر تهران اجرا شود، برخلاف روش فردی گذشته، بر پایه رقابت میان فهرستهای انتخاباتی استوار است. در این روش، احزاب یا جبهههای سیاسی فهرستی از نامزدها ارائه میدهند و رأیدهندگان میتوانند یا به یک فهرست کامل رأی بدهند، یا افراد دلخواه خود را از فهرستهای مختلف انتخاب کنند. پس از شمارش، تعداد کرسیهای هر فهرست بر اساس نسبت آرایی که کسب کرده، مشخص میشود. بهعنوان مثال، اگر فهرستی حدود یکسوم آرا را بهدست آورد، همان مقدار کرسی را نیز در شورا به دست میآورد.
طرفداران این مدل آن را گامی رو به جلو در جهت تحقق عدالت انتخاباتی میدانند. از نگاه آنان، این سیستم باعث میشود آرای اقلیتهای سیاسی نیز در ترکیب نهایی شورا بازتاب یابد؛ دیگر مانند قبل، یک جریان با ۳۰ یا ۴۰ درصد آرا تمام کرسیها را تصاحب نمیکند. همچنین، در این مدل احزاب و جبههها نقش پررنگتری پیدا میکنند و مردم میتوانند بهجای چهرههای منفرد، بر اساس برنامه و گرایش سیاسی رأی بدهند. در تئوری، این مدل میتواند هم مشارکت معنادارتر ایجاد کند، هم نمایندگی دقیقتری از ترکیب آرای مردم در شورا شکل دهد.
اما سؤال اصلی اینجاست: آیا چنین مدلی در ساختار سیاسی و حزبی کنونی ایران واقعاً میتواند منجر به نمایندگی بهتر، یا مشارکت هدفمندتر شود؟ یا آنطور که برخی کارشناسان هشدار دادهاند، ممکن است نتیجه آن چیزی جز چنددستگی، کشمکشهای سیاسی و بیثباتی مدیریتی نباشد؟
شکنندگی نظام حزبی در ایران
یکی از بزرگترین چالشهای اجرای مدل تناسبی در ایران، ضعف و شکنندگی نظام حزبی است. برخلاف بسیاری از کشورهای دموکراتیک که احزاب دارای ساختارهای منسجم، برنامههای شفاف و پایگاههای مردمی گسترده هستند، در ایران حزبها بیشتر شکل صوری و غیررسمی دارند و ائتلافها نیزعمدتاً موقتی و بر پایه تعاملات سیاسی و قدرتطلبی تشکیل میشوند. این وضعیت باعث میشود در این مدل به جای بازتاب واقعی گرایشهای سیاسی و برنامههای مشخص، محصول بازیهای سیاسی و معاملههای پشتپرده باشند و ممکن است بر پیچیدگی و تشتت بیفزاید.
در چنین شرایطی، شهردار بهعنوان مدیر اجرایی شهری، در موقعیتی بسیار شکننده قرار میگیرد. او باید میان چند جریان سیاسی کوچک و گاه متعارض تعادل برقرار کند و با امتیازدهی و چانهزنی، حمایت لازم برای تصمیمگیری و اداره شهر را کسب نماید. این فشارها، به جای تقویت مدیریت شهری، میتواند به بروز بحرانهای سیاسی و اداری منجر شود و ثبات و کارآمدی شهرداری را به خطر بیندازد.
چالشهای اجرایی و فنی در مدل تناسبی
اجرای مدل تناسبی در شرایط فعلی ایران با مشکلات فنی و اجرایی قابل توجهی روبهرو است. نخست اینکه این سیستم نیازمند زیرساختهای الکترونیکی قوی و مطمئن برای ثبت رأی، شمارش و تجمیع نتایج است. اگرچه قانون جدید بر برگزاری کامل الکترونیکی انتخابات در تهران تأکید دارد، اما سابقه مشکلات فنی در انتخابات پیشین و نگرانیها درباره امنیت دادهها، میتواند اعتماد عمومی را تضعیف کند. هرگونه اشکال فنی در سیستم الکترونیکی ممکن است باعث تاخیر در اعلام نتایج یا حتی شبههافکنی نسبت به صحت انتخابات شود.
همچنین، در حالی که سیستم پیشبینی کرده جایگزینی اعضای مستعفی یا منفصل شورا از میان اعضای علیالبدل همان فهرست انجام شود تا ترکیب سیاسی شورا حفظ شود، این موضوع ممکن است در عمل به محدودیتهای انتخابی و کاهش انعطاف مدیریت منجر شود؛ بهویژه در شرایطی که اعضای علیالبدل به دلایل مختلف نتوانند جایگزین شوند.
در مدل تناسبی به دلیل نبود احزاب نهادینه و پایگاه اجتماعی مستحکم، ائتلافهای موقت و سیاسیکاریهای پشتپرده، میتواند منجر به چنددستگی و بیثباتی در مدیریت شهری شود. همچنین، مشکلات فنی و پیچیدگیهای روش رأیدهی الکترونیکی، میتواند بر کیفیت و شفافیت انتخابات تأثیر منفی بگذارد و مشارکت عمومی را کاهش دهد.
بنابراین، ضروری است که نظام حزبی ایران تقویت شود؛ احزاب به سمت نهادینهشدن و پاسخگویی بهتر حرکت کنند و فرهنگ کار جمعی و تعامل سیاسی در جامعه گسترش یابد. از سوی دیگر، سرمایهگذاری در زیرساختهای الکترونیکی انتخابات و آموزش عمومی رأیدهندگان درباره روشهای جدید، باید در اولویت قرار گیرد. همچنین، توجه به نظارت دقیق بر فرآیند انتخابات و شفافیت اطلاعات میتواند اعتماد عمومی را افزایش دهد.
در نهایت، موفقیت این تجربه بستگی زیادی به تعهد بازیگران سیاسی، نهادهای ناظر و مشارکت آگاهانه مردم دارد. اگر این مؤلفهها فراهم نشود، مدل تناسبی میتواند خطر افزایش بیثباتی و ناکارآمدی جدی است.
انتهای پیام/


