«انپیتی» فرصتی برای بازنگری در راهبرد هستهای؛ چرا خروج از «پیمان» آغازی بر پایان باجخواهی است؟
خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ در سپهر روابط بینالملل، همواره شاهد پویاییها و چالشهایی هستیم که نهتنها در سطح دوجانبه، بلکه در مقیاسهای منطقهای و جهانی نیز تأثیر عمیقی بر جای میگذارند.
جمهوری اسلامی بهعنوان یک بازیگر کلیدی در منطقه خاورمیانه و در تعامل با نظام بینالملل، سالهای اخیر با مجموعهای از مسائل پیچیده مواجه بوده است که از جمله مهمترین آنها میتوان پرونده هستهای و تلاشهای برخی کشورها برای فعالسازی سازوکارهای تحریمی مانند مکانیسم ماشه را ذکر کرد.
فعالسازی مکانیسم ماشه کشورهای اروپایی با وجود خروج یکجانبه و غیرقانونی آمریکا از برجام و اینکه کشورهای اروپایی به تعهداتشان در قبال برجام عمل نکردند، نهتنها سؤالات جدی حقوقی درباره مشروعیت چنین اقدامی مطرح میسازد، بلکه پیامدهای سیاسی و استراتژیک گستردهای نیز برای کشورهای اروپایی به دنبال دارد که نیازمند تحلیل و بررسی دقیق است.
در این شرایط، عدم اجماع در شورای امنیت سازمان ملل متحد و مخالفت قدرتهایی نظیر چین و روسیه با چنین رویکردهایی، نشاندهنده شکاف عمیق در ساختار تصمیمگیریهای بینالمللی و نیاز به بازنگری در مکانیسمهای حلوفصل اختلافات است.
در حالی که ایران همواره بر پایبندی کامل خود به تعهدات بینالمللی از جمله مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی، معاهده عدم اشاعه (انپیتی) و برجام تأکید داشته و گزارشهای نظارتی نیز مؤید این امر بودهاند، طرفهای مقابل گاه از فرآیندهای دیپلماتیک بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار و تحقق اهداف نامشروع خود استفاده کردهاند.
این وضعیت، لزوم تقویت اقتدار ملی از طریق ارتقای سطح آگاهی عمومی و وفاق استراتژیک در سطوح داخلی و بینالمللی را بیش از پیش آشکار میسازد.
در این راستا، بازنگری در روابط استراتژیک با قدرتهای شرقی و توسعه مدلهای همکاری اقتصادی میتواند بهعنوان اهرمهای بازدارنده در برابر تهدیدات خارجی عمل کرده و مسیری نو برای تقویت موقعیت ایران در معادلات جهانی گشود.
در پرتو تجربیات گذشته و در مواجهه با روندهای جاری بینالمللی، ارزیابی راهبردی و واقعبینانه تعامل دیپلماتیک بهخصوص در بستری که دستاوردهای ملی در معرض قضاوت و تفسیر قرار میگیرند، امری حیاتی است.
همانگونه که در تحلیلهای راهبردی مطرح میشود، اتکا به ضمانتهای اجرایی محکمی در مذاکرات بینالمللی ازجمله توافقات هستهای، ضرورتی انکارناپذیر است؛ چراکه نبود چنین ضمانتهایی میتواند به تکرار تجربیات پیشین و سوءاستفاده احتمالی طرفهای مقابل بهخصوص قدرتهای پوشالی سلطهگر از موقعیتهای به دست آمده منجر شود.
در چنین شرایطی، رویکرد درونزا و اتکای استراتژیک به توانمندیهای داخلی، نیروهای انسانی متخصص و ظرفیتهای ایدئولوژیک بهعنوان الگویی موفق برای تقویت اقتدار ملی و پیشبرد اهداف کلان کشور مورد تأکید قرار میگیرد.
در این راستا، مقوله «تبیین» دستاوردها در عرصههای گوناگون اعم از ورزشی، اقتصادی، علمی و سیاسی، نقشی محوری در ارتقاء سطح آگاهی عمومی و تقویت روحیه ملی ایفا میکند.
انتقال صحیح و مؤثر روایتهای موفقیتآمیز کشور به افکار عمومی در مقابله با جریانهای اطلاعاتی مغرضانه و رسانههایی که با اهداف خاص به تخریب چهره ملی میپردازند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
ایجاد یک پیوند ارگانیک میان اصلاحات اقتصادی و فرهنگی با اتکا به قوت درونی ملت، میتواند زمینهساز شکوفایی استعدادها و ایفای شایسته نقش فرهنگ در پیشبرد اهداف کلان کشور باشد.
خبرگزاری آنا در گفتوگو با محمدرضا زاهدشیخی عضو هیئت علمی دانشگاه و استاد دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان و واحد زاهدان درصدد است با ارائه یک چارچوب فکری ساختارمند و با تکیه بر تحلیلهای واقعگرایانه به درک عمیقتری از چالشهای پیشرو و فرصتهای احتمالی در این برهه حساس از تاریخ معاصر دست یابد.
بخش دوم گپ و گفت آنا با زاهدشیخی در پی میآید: (بخش نخست را اینجا بخوانید)
آنا: با توجه به خروج غیرقانونی و یکجانبه آمریکا از برجام و عدم عضویت این کشور در فرآیند «فعالسازی»، چالشهای حقوقی و سیاسی این سازوکار از منظر حقوق بینالملل چیست؟
زاهدشیخی: اکنون، دو سطح از واقعیت مقابل ما قرار دارد: نخست، سطح آشکار و دوم سطح غیرآشکار که به تدریج در حال مرئی شدن است.
وظیفه و اقدام جمهوری اسلامی ایران تا به این مقطع، انطباق کامل با تمامی قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و برجام و مطابق با انپیتی بوده است.
گزارش متعدد و سالانه مقامات ناظر بینالمللی نیز مؤید این مطلب است که وظایف محوله را به انجام رساندهایم، این بدان معناست که موضوع پنهان و سرّی وجود ندارد و جمهوری اسلامی با وجود عدم تمایل ذاتی به برخی رویهها، پای میز مذاکرات حاضر شد و این مذاکرات تا دور چهارم، پنجم و ششم نیز ادامه یافت.
اما در عین حال که در حال مذاکره بودیم، از این فرآیند بهعنوان تله و دامی برای ضربه زدن به کشوری که به صورت شفاف و صادقانه به تعهدات خود پایبند بود، استفاده شد.
بنابراین آنچه از جانب ما وجود دارد، اذعان به انجام وظایف است که طرف مقابل نیز به آن واقف است، اما در پشت پرده، این تصور وجود دارد که این اقدامات صرفاً بهانهای برای غصب، حذف و از بین بردن جمهوری اسلامی ایران است.
اجماع کلی به نمایندگی صهیونیستها شکست خورد
آنا: فکر میکنید فقدان اجماع گسترده در شورای امنیت (مانند مخالفت چین و روسیه) میتواند مانع از اجرای مؤثر این مکانیسم شود؟
زاهدشیخی: برای پاسخ به این سؤال باید توجه داشت که اجماع کامل در شورای امنیت، مستلزم همراهی کشورهایی است که حق وتو دارند، ازجمله چین و روسیه. این کشورها که از شرکای استراتژیک ما محسوب میشوند، در گفتمانهای اخیر خود، نهتنها بر مکانیسم ماشه صحه نگذاشتهاند، بلکه واکنشهایی نشان داده و اظهار داشتهاند که دست زدن به چنین اقدامی، منطقه را به سمت بحران سوق خواهد داد.
در تحلیل مسائل استراتژیک باید بین شرکای استراتژیک (مانند روسیه، چین و ونزوئلا) و کشورهایی که از نظر دیپلماتیک، ایدئولوژیک یا دینی با ما همپوشانی دارند (مانند عراق، سوریه و برخی کشورهای مسلمان) تمایز قائل شد، در حوزه استراتژیک، ایجاد وفاق در سطوح کلان اهمیت بسزایی دارد.
اکنون مهمترین مسئله موضوع قطر است، تجربه نشان داده که هر انسان عاقل و هر ناظر عبرتبین، نباید تنها به ظاهر امور بسنده کند و باید تاریخ و حوادث جاری را درک کرد، کشوری که پایگاه امنیتیاش در دستان آمریکاست، با ارسال تانکرهای سوخت توسط انگلیس و حمله هواپیمای صهیونیستی به قطر با سکوت جامعه بینالمللی مواجه میشود و آب از آب هم تکان نمیخورد.
دنیای استعمار دنبال آن است که با نمایندگی صهیونیستها اجماع کلی ایجاد کند، اصل قضیه این است که دشمنان اجماع درست کنند، مگر در ۴۷ سال گذشته دنیال استکبار و صهیونیستهای پلید این اجماع را نداشتند، چه کاری از پیش بردند؟ شعار دادن کافی نیست، در دوران دفاع مقدس با وجود اتحاد جماهیر شوروی سابق و ارائه امکانات نظامی به عراق از مسیر مستقیم یا غیرمستقیم (نظیر ترکیه)، فقط دو متحد یعنی کرهشمالی و سوریه داشتیم.
ملت ایران روز به روز آگاهتر میشود و باید با دادهها ضریب آگاهی مردم را بیشتر کنیم، اینگونه حربه دشمنان را میشناسد، بنابراین با افزایش ضریب آگاهی ملت، میتوان ملت ایران را برای مقابله با دشمن آماده ساخت، هنگامی که مردم آماده شدند تا بدانند دشمن در کمین کدام مؤلفههاست، در دل مردم بر محور ولایت خدا «یا مقلبالقلوب» شکل خواهد گرفت و خداوند متعال قلبها را متوجه جمهوری اسلامی خواهد کرد و جای نگرانی نخواهد بود.
دولتمردان باید از این گفتمان تبعیت کنند، گاهی اوقات مانند آنچه اطرافیان با امیرمؤمنان حضرت علی علیهالسلام کردند، برخی مسئولان ولایت را تحت فشار قرار داده و در تنگنا میگذارند.
امام علی علیهالسلام فرمودند که ای مردم مالک اشتر را فرستادم، اما آنهایی که میتوانند بلاد را حفظ کنند شماها هستید و باید وظیفه خود را درراستای حفظ بلاد و عمل به وظایف الهی درک کنید، حتی اگر خوشایندشان نباشد و دلخوش به این نباشید که علی (ع) حاکم شماست و شما باید به وظیفه خودتان درست عمل کنید.
آگاهی مردم، لازمه عمل به وظیفه است و مردم باید از آنچه در «اسنپبک» رخ داده و در معاهده جدید ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قاهره مصر آگاهی لازم را کسب کنند.
مسئولان باید مردم را از «اسنپبک» و موافقتنانه ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی آگاه کنند.
آنا: مکانیسم ماشه فعال شود، فکر میدانید ایران چه گزینههایی برای واکنش خواهد داشت، آیا خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) میتواند یکی از این گزینهها محسوب شود؟
زاهدشیخی: بله. خروج از انپیتی موجی را ایجاد خواهد کرد، آن زمان استکبار و طرفهای غربی به دست و پای ما خواهند افتاد.
گزینه خروج از انپیتی درصورت فعالسازی مکانیسم ماشه باید روی میز باشد، این موجی را ایجاد خواهد کرد، آن زمان استکبار و طرفهای غربی به دست و پای ما خواهند افتاد
بنا بر اعتراف طرفهای غربی توانمندیهای هستهای ایران در جایگاهی است که وقتی منجر به خروج ایران از انپیتی شود و با فعالسازی مکانیسم ماشه نظارت را برنتابیم، طرفهای غربی و آمریکاییها باور خواهند کرد که بهعنوان یک کشور برخوردار از انرژی هستهای باید ادبیات خود را در قبال جمهوری اسلامی تغییر دهند، چرا؟ چون تاکنون ایران به تمامی تعهدات خود در برجام و ذیل انپیتی عمل کرده و اگر قصد خروج از انپیتی را داشته باشد، بهراحتی میتواند این کار را انجام دهد، حال غرب و آمریکا جان بکَنَند، در حالی که ایران در حال مماشات است و تسامح و تساهل فعلی با روح نگاه حکیمانه مقام معظم رهبری به ملت و بزرگی ملت ایران همخوانی ندارد.
اگر من در جایگاه مسئولان سیاست خارجی بودم، اعلام میکردم که از انپیتی خارج شویم و سپس پای تبعات آن بایستیم، چراکه در حال حاضر نیز با وجود پایبندی ما به تعهدات، با عَلَم کردن «مکانیسم ماشه» با ما طوری برخورد میشود که گویی از مجموعه خارج شدهایم، درحالی که از انپیتی خارج نشدهایم و غرب و آمریکا چنین کارهای غیرقانونی و غیرحقوقی انجام میدهند، بنابراین چرا در این برزخ بلاتکلیف باشیم؟ این بلاتکلیفی به ملت ایران آسیب میزند.
نگاه به شرق پررنگتر شود؛ دنیا فقط غرب نیست
آنا: فعالسازی مکانیزم ماشه چه پیامدهایی میتواند برای کشورهای اروپایی داشته باشد و در روابط آتی با آنها چه تأثیری خواهد گذاشت؟ آیا با پررنگ کردن نگاه به شرق و پذیرش این واقعیت که تمام علم و تکنولوژی در غرب خلاصه نمیشود، میتوانیم از تفکر غربزدگی فاصله بگیریم؟
زاهدشیخی: اگر نگاه ما به شرق پررنگ شود و بپذیریم که تمام علم و تکنولوژی در غرب نیست، میتوانیم از تفکر غربزدگی فاصله بگیریم، (متأسفانه تفکر غربی داریم)، همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند، تمام علم در غرب خلاصه نمیشود.
اگر نگاه ما به شرق پررنگ شود و بپذیریم که تمام علم و تکنولوژی در غرب نیست، میتوانیم از تفکر غربزدگی فاصله بگیریم، (متأسفانه تفکر غربی داریم)، همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند، تمام علم در غرب خلاصه نمیشود
شرق مانند غرب در حال پیشرفت است و به همان میزان که آنها تلاش میکنند تا ارتباطات خود را به ما تحمیل کنند، ما نیز باید بتوانیم ارتباط خود را با بلوک شرق با رعایت حفظ اقتدار جمهوری اسلامی ایران، تقویت کنیم.
سفر دکتر پزشکیان به چین و دوره قبل شانگهای، چرا وزیر امور خارجه به چین سفر نکرد؟ چون متأسفانه درگیر نگاه به غرب هستیم.
مسئولان ما باید بپذیرند که اقتدار کشور در گرو ارتباط قوی با شرق است و صفحه شطرنج روابط دیپلماتیک ما باید با اتکا به یاران خود، مانند سه کشور حاضر در بلوک شرق، تقویت شود، ما با بقیه دنیا قهر نیستیم، به دَرَک که غرب قهر کند، اما باید توانمندیهای خود را باور کنیم و بدبختی ما این است که دولتمردان ما، تور ایرانگردی برای شناخت اقتدار کشورشان نیاز دارند.
آنا: به نظر شما در پسِ تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه اهداف پنهانتری (مانند تغییر رفتار منطقهای ایران، فشار برای مذاکرات جدید یا …) از سوی غرب و سایر بازیگران منطقهای وجود دارد و این اهداف تا چه حد با واقعیتهای ژئوپلیتیک همخوانی دارند؟
زاهدشیخی: دشمن، دشمنی هوشیار و آگاه است و کسی که ۲۰ سال قبل، نقشه حمله به فردو و تأسیسات هستهای را مطرح کرده (چه بهصورت شعار و چه با عمل) نشان میدهد که این اقدامات، لایهلایه و دارای اهداف پنهان است.
همانطور که ما در کشور حمله به تاسیسات صهیونیستها را تمرین کردهایم، آنها نیز مطمئناً در لایههای مختلف برای کشور ما برنامه دارند و اگر در موازنه سیاسی، دیپلماتیک و نظامی، حتی یک صدم درصد از دشمن جلوتر نباشیم، دشمن غلبه خواهد کرد.
هوش مصنوعی نمونهای از پیشرفتهای فناورانه است که ما به آن توجه کافی نکردهایم و ضربه آن را میخوریم، درحالی که مقام معظم رهبری ۱۵ سال پیش از هوش مصنوعی نام بردند و ما توجه نکردیم و متأسفانه ضربه آن را هم خوردیم.
من از استان خودم (سیستان و بلوچستان) عرض میکنم: اکنون که هندیها در منطقه حضور دارند، نباید اجازه داد جاسوسان اسرائیلی در پوشش آنها فعالیت کنند.
باید پای هند را از این مجموعه بیرون کشید و چین را بهعنوان شریک امنیتی وارد کرد، بهطوری که تفاهمنامه ۲۵ ساله با چین باید سریعتر اجرایی شود و هند، در نهایت متعلق به آمریکا خواهد بود و نباید فریب خورد، حتی با وجود اقلیت مسلمان بزرگ در این کشور.
اما چین در گفتمان خود ثابت کرده که نسبت به سایرین، شریک قابل اعتمادتری است (اگر هم یک زمانی نامردی به خرج داده، کمتر بوده است).
اینکه کرهشمالی را تحقیر میکنند، این کشور در حوزه نظامی پایبند ایران است و روسیه هم دنبال امکانات است و اگر امکانات بدهیم، در مقابل امکانات خواهیم گرفت.
بنابراین در مواجهه با مسائل بینالمللی، باید به یاد داشت که روسیه بهعنوان یک رفیق استراتژیک، در مقاطعی کنار ما ایستاده، هرچند در حال حاضر نیازمند تبادل متقابل امکانات هستیم.
تأکید میکنم، بهعنوان مثال کره شمالی در حوزه نظامی به ما پایبند است، در حالی که خود تحت فشارهای شدیدی قرار دارد و اگر بتوانیم با روسیه در چارچوب پروتکلهای متقابل و با رعایت تمام نظارتها، امکانات لازم را مبادله کنیم، میتوانیم از این ظرفیت بهرهمند شویم.
استان ما (سیستان و بلوچستان) دارای ظرفیتهای بالقوهای است که با رعایت نظارتها و پروتکلهای متقابل، میتواند در حوزههایی مانند اقتصاد و امنیت نقشآفرینی کند و اگر جهان متوجه شود که چین در ایران سرمایهگذاری کرده، جسارت حمله به ایران را نخواهد داشت، چراکه منافع خود را در خطر میبیند، چراکه همانطور که گفتم اقتصاد، امنیت میآورد.
تجربه توقف خط لوله گاز از پاکستان به سمت هند در مرز زاهدان نشان داد که چگونه عدم تکمیل پروژههای مشترک اقتصادی میتواند فرصتهای بازدارندگی را از بین ببرد.
اگر این خط لوله به پاکستان و سپس هند میرسید، هند بهعنوان تأمینکننده انرژی خود، از ایران حمایت میکرد و حق حمله را برای خود قائل نمیشد و این بازدارندگی را میتوان از طریق تعاملات بیشتر با همسایگان تقویت کرد.
قطر نمونه بارز این موضوع است که متوجه شد دیر فهمیده، اما امیدواریم این درک به موقع باشد.
دولتمردان ما نباید غافل باشند و باید ارتباطات و دیپلماسی خود را قویتر کنند و آگاهی مردم نیز در این زمینه نقش کلیدی دارد. باید اطلاعات لازم را به مردم، مجلس و قوه قضاییه ارائه کرد.
کسانی که در دولتهای گذشته کوتاهی کردهاند، باید به پای میز محاکمه کشیده شوند تا دنیا بفهمد که این کشور با عناصر واداده داخلی مماشات نمیکند و این پیام اقتدار داخلی به اقتدار خارجی ما کمک خواهد کرد و حوزه نظامی ما نیز میتواند این اقتدار را تقویت کند.
باور ما این است که از روز اول، سرنوشت ما مبارزه و مقاومت بوده و جهان توسعه را با نگاه لیبرالی و «توسعه به شرط بقا» میبیند، اما ما این را با نگاه «احدی الحسنیین» (پیروزی در هر دو حالت، چه بکشند و چه بکشیم) دنبال میکنیم، در هر دو صورت، پیروز هستیم.
بنابراین اگر نگاه امام حسینی بر جامعه حاکم باشد، عزت حسینی نیز حاکم خواهد بود و این کشور خیمهگاه امام حسین علیهالسلام است و مردم ما نوکران ایشان هستند و برای عزت خود کم نخواهند گذاشت.
شبکههای صهیونیستی»؛ انحصار روایت یا «جنگ اطلاعاتی»؟
آنا: اخیراً ایران توافقی را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به امضا رساند، با توجه به بدعهدی آمریکا و کشورهای غربی در عمل به تعهداتشان و اثبات این موضوع که رافائل گروسی گماشته آمریکا و صهیونیستهاست، اصولاً میتوان به این توافق امیدوار بود، به نظرتان این توافق شامل بازرسی از سایتهای هستهای هم میشود؟
زاهدشیخی: یک مؤمن از یک سوراخ دوبار چه عرض کنم. برجام سند دیگری از حقانیت جمهوری اسلامی ایران بود و اطمینان داشته باشید که مجدداً این نقش جاسوسی و ارائه اطلاعات از طریق این قرارداد که اکنون نیز در قاهره مصر منعقد شده، به دست صهیونیستها و آمریکاییها خواهد افتاد و آنها در حال حاضر براساس آن برنامهریزی میکنند و از «فن» خود استفاده میکنند و ما نیز باید «بدل فن» آنها را پیشبینی کنیم.
بنابراین، نباید به این نشست دل خوش کرد و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، نه به آمریکاییها امیدی است و نه به سه کشور اروپایی. اگر بتوانید ضمانت اجرایی محکمی بگیرید، با احتیاط به آنها نزدیک شوید، درغیراینصورت، به کشورهای اروپایی نیز نباید امیدی داشت و باید بر زانوی خود و نیروهای استراتژیک و ایدئولوژیک خود سرمایهگذاری کنیم.
آنا: با توجه به آسیبها و چالشهای موجود چگونه میتوان اقتصاد و فرهنگ کشور را تقویت کرد تا فرهنگ بتواند نقش شایسته خود را ایفا کند و چگونه میتوان پیروزیهای کشور در عرصههای مختلف را بهدرستی تبیین و به مردم منتقل کرد؟
زاهدشیخی: بهعنوان چهره دانشگاهی که با آسیبهای کف میدان زندگی میکنم، عرض میکنم، باید اقتصاد مملکت را درست کنیم و فرهنگ ما با این قوتی که دارد، انشاءالله میتواند نقش شایسته خود را ایفا کند، دراینصورت غباری بر چهره ملت دلاور ما نخواهد نشست.
در چند ماه اخیر، پیروزیهای ما در عرصههای ورزشی، اقتصادی، علمی و سیاسی مشهود بوده، اما چرا این موفقیتها گفته نمیشود؟ چرا مردم باید روایتها را از شبکههای صهیونیستی و آمریکایی مانند ایران اینترنشنال یا «من و تو» و ... بشنوند؟ باید داشتههای خود را به مردم بگوییم و قصه «تبیین» مقام معظم رهبری باید جدی گرفته شود.
انتهای پیام/


