تعویق مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا؛ مسبب بی اعتمادی ها کیست؟

تعویق مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا؛ مسبب بی اعتمادی ها کیست؟
در پی اعلام رسمی تعویق دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا از سوی وزارت خارجه عمان، بار دیگر بی‌ثباتی و بحران داخلی در سیاست خارجی واشنگتن به‌عنوان عامل اصلی ناکامی دیپلماسی این کشور مطرح شد. در حالی که ایران با آمادگی کامل و رویکردی سازنده وارد عرصه مذاکرات شده، رفتار متناقض و زیاده‌خواهی‌های آمریکا نشان می‌دهد مسئولیت هرگونه شکست احتمالی این روند مستقیماً بر عهده واشنگتن است.

به گزارش خبرگزاری آنا؛ در پی اعلام رسمی تعویق دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا توسط وزارت خارجه عمان، حدس و گمان‌ها برای آینده این مذاکرات بار دیگر اوج گرفته است.

بررسی‌های دقیق و مستندات تاریخی نشان می‌دهد الگوی رفتاری ایالات متحده در مذاکرات بین‌المللی، همواره مبتنی بر خلف وعده، زیاده‌خواهی و استفاده از اهرم‌های فشار برای برکرسی نشاندن خواسته هایش بوده است و شواهد چند دور مذاکرات اخیر نیز حاکی از آن است که این کشور برخلاف ژست ترامپ مبنی بر تمایل به مذاکره و حل و فصل موضوعات از طریق گفت‌و‌گو در سریع‌ترین زمان، در مسیر و حصول نتیجه، ناپایدار و بلاتکلیف است.

اختلافات داخلی در کاخ سفید؛ آشفتگی در سیاست خارجی

به گزارش خبرنگار سیاسی ما، تنها ۴۸ ساعت پیش از آغاز مذاکرات برنامه‌ریزی شده دور چهارم در مسقط، فاکس‌نیوز در گزارشی اختصاصی فاش کرد “مایک والتز”، مشاور امنیت ملی کاخ سفید به همراه معاونش “الکس وونگ” از سوی دونالد ترامپ اخراج شده‌اند. شبکه سی‌ان‌ان نیز ساعاتی بعد تأیید کرد که “استیو ویتکاف” گزینه اصلی جایگزینی والتز است. شاید این تغییرات ناگهانی در آستانه مذاکرات یکی از دلایل تعویق آن باشد از آن جهت که نشان‌دهنده آشفتگی در تصمیم‌گیری‌های واشنگتن و نبود استراتژی منسجم در حوزه سیاست خارجی این کشور است. اظهارات ضد و نقیض ترامپ و مقامات کاخ سفید در این چندهفته اخیر نشان میدهد، پس از گذشت قریب ۶ ماه از روی کار آمدن دولت ترامپ، او و تیمش برنامه دقیق و مشخصی برای پرونده‌های روز میز در کاخ سفید ندارند.

گزارش المیادین از تعویق مذاکرات ایران و آمریکا

از سویی به گزارش شبکه المیادین، در زمینه دور چهارم گفت‌و‌گو‌های غیرمستقیم ایران و آمریکا به نقل از منابع ایرانی دلیل اصلی این تأخیر را مواضع متناقض واشنگتن و تلاش برای تغییر چارچوب توافق‌شده قبلی عنوان کردند.

خبرنگار المیادین از تهران گزارش داد که تحریم‌های آمریکا تمامی ابعاد اقتصاد ایران را هدف قرار داده و فضای مذاکرات اخیر برخلاف دور‌های پیشین، مثبت نبوده است.

این رسانه از قول وزارت خارجه ایران نوشت: «تهران به خطوط قرمز خود در زمینه‌های موشکی، پهپادی و دفاعی پایبند است و نسبت به جدیت آمریکا در پیشبرد مذاکرات ابراز تردید کرده است.»

بنابر این گزارش، ایران حاضر به چشم‌پوشی از ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنی‌شده و سانتریفیوژ‌های پیشرفته خود در کوتاه‌مدت نیست و تعویق کنونی مذاکرات، پیام هشدارآمیزی از سوی تهران است که گفت‌و‌گو‌های بی‌حاصل را نخواهد پذیرفت.

چرا آمریکا قابل اعتماد نیست

سابقه بی‌اعتمادی به آمریکا تنها به دولت کنونی این کشور محدود نمی‌شود. پس از امضای برجام در سال ۱۳۹۴ (۲۰۱۵)، دولت اوباما به رغم تعهدات صریح، موانع متعددی بر سر راه بهره‌مندی اقتصادی ایران ایجاد کرد. بنابر گزارش رسمی وزارت امور خارجه در سال ۱۳۹۵، آمریکا در بیش از ده مورد مشخص، تعهدات خود ذیل برجام را نقض کرد، از جمله با حفظ و اعمال تحریم‌های اولیه به گونه‌ای که اثر تحریم‌های لغو شده را خنثی کرد، موجب اخلال در اجرای تفاهم شد. همچنینتمدید قانون آیسا (ISA) توسط اوباما که به تعبیر مقامات ارشد ایران “نقض فاحش برجام” محسوب می‌شد به نوعی توقف خودکار هرگونه توافقی بین هر دولتی در ایران و هر دولتی در ایالات متحده را ناممکن می‌کرد. از طرفی اخلال در روابط بانکی ایران با سیستم مالی بین‌المللی علی‌رغم تعهد به رفع محدودیت‌ها و در ادامه این روند، خروج یکجانبه ترامپ در اردیبهشت ۱۳۹۷ (می ۲۰۱۸) از برجام و ایجاد زمینه برای تحریم‌های شدیدتر علیه ایران وضعیت را به سمتی برد که عملا توافق برجام دیگر مفهومی جز یک سند مکتوب اجرا نشده نداشت.

از طرفی با روی کار آمدن باید دولت وی نیز با وجود وعده بازگشت به برجام، عملاً همان سیاست فشار حداکثری را با ظاهری متفاوت ادامه داد و حتی به تعهد خود مبنی بر آزادسازی ۷ میلیارد دلار از دارایی‌های مسدود شده ایران عمل نکرد و تا روز آخر باوجود پایبندی ایران به تعهداتش مانع اجرای آن شد.

نقش مخرب تروئیکای اروپایی

شواهد و اسناد منتشر شده نشان می‌دهد سه کشور اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) نیز از زمان خروج آمریکا از برجام، به جای عمل به تعهدات خود، همسو با سیاست‌های واشنگتن حرکت کرده‌اند و در مذاکرات غیرمستقیم اخیر نیز تمام توش و توان خود را برای شکست آن و یا تحت تاثیر قراردادن مسیر بکار بسته‌اند.

سه کشور اروپایی از خاطر برده‌اند که پس از سال ۲۰۱۸ با وجود وعده ایجاد کانال مالی “اینستکس” برای تسهیل معاملات تجاری با ایران، عملاً این سازوکار را به ابزاری بی‌خاصیت تبدیل کردند و در مجامع مختلف بین المللی و اتحادیه اروپا، بیانیه‌ها و مصوبات متعددی علیه ایران صادر کردند.

همین سه کشور که امروز انتظار نقش آفرینی در معادلات ایران دارند، بظاهر خروج ترامپ از برجام را در سال ۲۰۱۸ محکوم کردند، اما حتی با تحریم‌های دارویی آمریکا علیه مردم ایران همراهی کردند طبق آمار‌های رسمی حداقل ۱۳ هزار بیمار ایرانی را با مشکلات جدی در دسترسی به دارو‌های حیاتی مواجه ساختند.

در هفته‌های اخیر نیز واکنش‌های مقامات این کشور‌ها نشان میداد، تروئیکای اروپایی علی‌رغم ادعای میانجی‌گری، در عمل در مسیر فشار حداکثری واشنگتن قرار گرفته است و تمایلی به حل و فصل موضوعات ندارد و به دنبال بهانه‌گیری به مقاصد دیگری است.

الگوی رفتاری آمریکا در قبال کشورها: زور، تهدید و زیاده‌خواهی

بررسی شیوه برخورد آمریکا حتی با متحدانش در سال‌های اخیر، تصویر روشنی از رویکرد این کشور در عرصه دیپلماسی بین‌المللی ارائه می‌کند.

جریان مذاکرات تجاری نفتا (USMCA) در سال‌های ۲۰۱۸-۲۰۱۹، آمریکا با تهدید به وضع تعرفه‌های سنگین، عملا کانادا و مکزیک را وادار به پذیرش شروط یکجانبه آمریکا کرد. رابرت لایتهایزر، نماینده تجاری وقت آمریکا، در کتاب خاطرات خود اذعان کرده که “ما از موضع قدرت مذاکره کردیم، نه همکاری براب. " ترامپ پس از روی کار آمدن، مجدد همین رفتار را با این دو کشور در پیش گرفت و خواستار ضمیمه کردن خاک این دو کشور به ایالات متحده شد!

همچنین دونالد ترامپ با ارائه طرح خرید گرینلند از دانمارک، سبب تنش دیپلماتیک غیرمنتظره‌ای شد که نخست‌وزیر دانمارک آن را “مضحک” خواند. واکنش ترامپ، لغو سفرش به دانمارک و تهدید به تحریم اقتصادی این کشور متحد بود.

بررسی وضعیت اوکراین نیز قابل توجه و عبرت آموز است. آمریکا علی‌رغم ادعای حمایت از اوکراین و کشاندن این کشور به منازعه روسیه و ناتو، در ماه‌های اخیر با مشروط کردن کمک‌های نظامی به منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا، عملاً این کشور را در موقعیت دشواری قرار داده است. بنابر گزارش نیویورک تایمز در تاریخ ۱۵ آوریل ۲۰۲۵، درخواست‌های جدید کاخ سفید از کی‌یف، حاکی از “ایجاد وابستگی و تسلیم محض” است، نه همکاری متقابل و به نفع اوکراین، موضوعی که صدای کشور‌های اروپایی را نیز درآورد ولیکن اثری در سیاست‌های یکجانبه و منفعت طلبانه امریکا نداشت.

عزیزی کارشناس مسائل بین اللمل به خبرنگار ما گفت: آمریکا حتی با نزدیک‌ترین متحدانش نیز با زبان زور و تهدید سخن می‌گوید و حال خوش خیالی است که گمان کنیم به راحتی می‌آید و با ما به توافقی می‌رسد که منافع ایران تامین شود. در کل چگونه می‌توان انتظار داشت که آمریکا با کشوری مستقل مانند ایران، رویکردی منصفانه در پیش بگیرد؟ تجربه تاریخی یک قرن اخیر ایران نشان میدهد، آمریکا حتی در دوره پهلوی نیز پای قول و قرارهایش با طرف ایرانی نمانده است. "

عزیزی تاکید کرد: "اگر امروز می‌بینیم آمریکا به مذاکرات غیرمستقیم با ایران تن داده و مانند اوکراین با ما برخورد نمی‌کند، دلیل قدرت درونی و اقتدار بیرونی جمهوری اسلامی ایران است، درصورتیکه آمریکا اگر لحظه‌ای به این نتیجه برسد که توان اعمال زور و گرفتن امتیازات حداکثری را دارد، درنگ نمی‌کند و تن به هیچ مذاکره‌ای نمی‌دهد. در منطق آمریکا اصولا مذاکره یعنی من می‌گویم و خواسته هایم را دیکته می‌کنم و تو بنویس و اجرا کن و چیزی هم نخواه. "

مقصر هرگونه شکست احتمالی مذاکره غیرمستقیم کیست؟

بررسی مستندات و شواهد عینی نشان می‌دهد ایالات متحده در هیچ برهه‌ای از مذاکرات با ایران، خواهان گفتگوی سازنده و پایاپای نبوده است و این تجربه تاریخی با بدعهدی آمریکا در برجام تبدیل به کلکسیونی از شکست توافقات دو و چندجانبه شد. سیاست ثابت واشنگتن، استفاده از ابزار‌های فشار، تحریم و تهدید برای تحمیل خواسته‌های یکجانبه بوده است. تغییرات اخیر در کاخ سفید و اخراج مشاور امنیت ملی در آستانه مذاکرات، نشانه‌ای دیگر از بی‌ثباتی و غیرقابل اعتماد بودن طرف آمریکایی است، کمااینکه با تغییر دولت‌ها در این کشور، سیاست خارجی آن و تمام توافقات نیز زیر سوال می‌رود.

جمهوری اسلامی ایران، برخلاف آمریکا، همواره آمادگی خود را برای گفت‌و‌گو‌های سازنده بر مبنای احترام متقابل اعلام کرده است. سخنگوی وزارت امور خارجه در آخرین نشست خبری خود تأکید کرد: “ایران با دست پُر و آمادگی کامل وارد مذاکرات می‌شود، اما تسلیم زیاده‌خواهی‌های طرف مقابل نخواهد شد. حقوق ملت ایران غیرقابل معامله است. "

در حالی که جمهوری اسلامی ایران همچنان در مسیر دیپلماسی گام برمی‌دارد، شواهد حاکی از آن است که هرگونه شکست در مذاکرات، مستقیماً نتیجه رویکرد آمریکا و متحدان اروپایی آن است که زبان گفت‌و‌گو را نمی‌شناسند و تنها به دنبال تاراج منافع سایر کشور‌ها از طریق قلدری دیپلماتیک هستند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا