غرب و دور باطل تحریم علیه صنعت نفت ایران

به گزارش خبرگزاری آنا، افشای اطلاعات نفتکشهای ایران توسط موسسات غربی نظیر UANI و اعمال تحریمهای جدید علیه صنعت نفت ایران زمانی انجام شد که فشارهای خارجی علیه اقتصاد کشور در اوج خود قرار داشت. از آبان ماه سال جاری تاکنون، ۵۹ نفتکش ایرانی هدف تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند و فشارها بر فروش نفت ایران شدت یافته است. اما تجربه نشان داده که حتی در سختترین شرایط، ایالات متحده و متحدانش نتوانستهاند صادرات نفت ایران را متوقف کنند و هیچگاه به هدف صفر کردن صادرات نفت کشور دست نیافتهاند. سیاستهای فشار حداکثری اگرچه موجب پیچیدگی در مسیر فروش نفت شدهاند، اما در نهایت با شکست مواجه شده و ایران توانسته با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و مسیرهای جدید، فشارها را خنثی کند.
صنعت نفت ایران طی سالیان گذشته به یکی از اهداف اصلی تحریمهای غربی تبدیل شده است. دلیل این امر واضح است؛ نفت یکی از منابع عمده درآمد ارزی کشور بوده و ایجاد محدودیت در صادرات آن میتواند اقتصاد ایران را با چالش مواجه کند. آمریکا و متحدانش با آگاهی از این واقعیت، شبکهای از تحریمها را علیه نفت ایران اعمال کردهاند. این تحریمها شامل ممنوعیت فروش نفت، محدودسازی دسترسی به حملونقل بینالمللی، رهگیری نفتکشها و تهدید شرکتهای بیمه و بانکی است. افشای اطلاعات نفتکشها از سوی موسساتی، چون UANI نیز جدیدترین اقدام برای خنثیسازی مسیرهای صادرات نفت است. اما جمهوری اسلامی ایران نشان داده که در برابر این فشارها انعطافپذیری بالایی دارد و از طرق مختلف توانسته راههای جدیدی پیدا کرده و اثر تحریمها را کاهش دهد.
تحریم به تقویت ایران منجر شده است
ایران برای مقابله با تحریمها از روشهای متعددی بهره گرفته است. یکی از این روشها استفاده از مسیرهای دریایی متنوع و بهرهگیری از روشهای مختلف ترددهای دریایی بوده است. علاوه بر این، فروش نفت از طریق قراردادهای دوجانبه با کشورهایی که زیر فشار مستقیم آمریکا قرار ندارند سبب شده تا جریان ارز خارجی به ایران کاهش نیابد. از دیگر روشهای مؤثر، استفاده از یک سیستم مالی غیرمتمرکز برای معامله نفت بوده است. ایران با بهرهگیری از ارزهای محلی مانند یوان و تقویت مناسبات اقتصادی در آسیا، مسیرهای دور زدن تحریمها را هموار کرده است. هرچند این فشارها صادرات ایران را در مقاطعی کاهش دادهاند، اما هرگز نتوانستهاند اهداف نهایی آمریکا و متحدانش را محقق کنند.
یکی دیگر از پیامدهای تحریمهای گسترده علیه ایران، تمرکز بیشتر بر توسعه داخلی و تقویت صنعت نفت از داخل بوده است. سرمایهگذاری بر فناوریهای بومی و کاهش وابستگی به تجهیزات خارجی، از نتایج مستقیم این سیاستها به شمار میرود. ایران در طول این مدت توانسته پالایشگاهها و مجتمعهای پتروشیمی داخلی خود را تکمیل کرده و قابلیتهای استخراجی و فرآوری نفت را ارتقا بدهد. این امر نه تنها نیاز ایران به تجهیزات و فناوریهای خارجی را کاهش داده، بلکه وابستگی به صادرات نفت خام را هم کمتر کرده است. با راهاندازی پالایشگاههای جدید و افزایش تولید محصولات نفتی با ارزش افزوده بالاتر، فضای تحریم برای غربیها محدودتر شده است.
تحریمکنندگان ایران بر این تصور بودند که ایجاد محدودیتهای گسترده بر صنعت نفت میتواند کشور را به زانو درآورده و ایران را مجبور به قبول خواستههای سیاسی غرب کند. اما این سیاستها همواره نتیجه عکس دادهاند. یکی از مهمترین دلایل شکست این سیاستها، ظرفیتهای عظیم اقتصادی ایران است که در مقابله با این فشارها شکل گرفتهاند. حتی در شرایطی که فروش نفت ایران کاهش یافته است، کشور توانسته صادرات محصولات دیگر را گسترش داده و ارزهای مختلفی را جایگزین دلار در تجارت خارجی خود کند. ایجاد ائتلافهای تجاری و اقتصادی با کشورهایی که از سلطه غرب بر نظام مالی جهانی خسته هستند، از دیگر راهبردهای ایران در مقابله با تحریمها بوده است.
طی دوران تحریمهای شدید، ایران با اتخاذ سیاستهای مقاومتی، به یک الگو برای دیگر کشورهای متضرر از سیاستهای یکجانبه غرب تبدیل شده است. سایر کشورها نظیر روسیه و ونزوئلا که هدف تحریمهای اقتصادی آمریکا بودهاند، از روشهای ایران درس گرفته و در مسیر کاهش وابستگی به سیستمهای مالی غربی گام برداشتهاند. ایران به این کشورها نشان داده که تحریمهای یکجانبه به هیچ وجه ابزار مؤثری برای تغییر رفتار دولتها نیست و حتی میتواند کشورها را به سمت استقلال بیشتر سوق دهد. جایگزینی ارزهای محلی به جای دلار، استفاده از پیمانهای دوجانبه و توسعه سازوکارهای مالی مستقل نمونههایی از این راهبردها هستند که نفوذ نظام تحریمی غرب را به شدت کاهش دادهاند.
یکی از نمونههای بارز مقاومت ایران، عضویت این کشور در بلوکهای جدید اقتصادی نظیر بریکس است. این عضویت فرصت تازهای را برای ایران فراهم کرده تا بتواند تعاملات تجاری و مالی خود را گسترش داده و نقشی کلیدی در شکلگیری یک نظام اقتصادی غیرغربی ایفا کند. از سوی دیگر، ایران توانسته جایگاه صادراتی خود را در بازارهایی که تحت تأثیر مستقیم آمریکا نیستند، حفظ کند. انعقاد قراردادهای بلندمدت با قدرتهای آسیایی و استفاده از تهاتر به جای دلار در معاملات نفتی، از دیگر ابزارهای ایران برای مقابله با تحریمها بوده است.
تحریم گزینه بیخاصیت غرب
تاریخ ثابت کرده که تحریمهای اقتصادی هیچگاه به تنهایی قادر به تغییر رفتار دولتها نبودهاند. حتی در دورههایی که فشارهای غرب به بالاترین سطح خود رسیده است، ایران توانسته از این شرایط برای تقویت توانمندیهای داخلی بهرهبرداری کند. نکته حائز اهمیت این است که تحریمها با وجود تمام سختیها و مشکلات، موجب تحول اساسی در ساختار اقتصادی ایران شدهاند. قطع وابستگی به فناوری و سرمایهگذاری خارجی، رشد خوداتکایی در فناوریهای بومی و تمرکز بر تکمیل زنجیره ارزش افزوده، مهمترین نتایج این تحولات بودهاند.
سیاست تحریمی غرب بر این مبنا بنا شده که ایران با فشار بیشتر مجبور به پیروی از سیاستهای غرب خواهد شد. اما این سیاست در نهایت به کاهش اعتماد سایر کشورها نسبت به نظام بینالمللی تحت سلطه آمریکا انجامیده است. کشورهای متعددی که از این سیاستها آسیب دیدهاند، به سمت ایجاد سازوکارهایی حرکت کردهاند که اثرگذاری تحریمها را کاهش میدهد. ایران نه تنها از این الگوها استفاده کرده است، بلکه اکنون خود به نمونهای از مقاومت و خنثیسازی فشارها تبدیل شده است.
تحریمهای نفتی ایران اگرچه محدودیتهای مقطعی برای اقتصاد کشور ایجاد کردهاند، اما پیامدهای مهم مثبت دیگری نیز به همراه داشتهاند. یکی از این پیامدها، رشد ظرفیتهای داخلی و تلاش برای کاهش وابستگی به صادرات نفت خام است. در شرایط فعلی، ایران علاوه بر نفت خام، مجموعهای از محصولات پتروشیمی، فرآوردههای نفتی و گاز را صادر کرده و تلاش کرده است با متنوعسازی اقتصاد، وابستگی به درآمدهای نفتی را کاهش دهد.
تحریمهای نفتی غرب علیه ایران اگرچه نشانهای از دشمنی دیرینهای است که برای محدودسازی نفوذ کشور در منطقه دنبال میشود، اما ایران توانسته این تهدیدها را به فرصتی برای بازنگری و اصلاح ساختارهای اقتصادی تبدیل کند. راهبردها و سیاستهایی که کشور در دوره تحریم بهکار گرفته است، نه تنها جریان صادرات نفت را حفظ کرده، بلکه اثرات تحریم را محدودتر کرده است.
در پایان، باید اذعان داشت که تحریمهای اقتصادی غرب، نه تنها به هدف مورد انتظار یعنی محدودسازی کامل اقتصاد ایران نرسیدهاند، بلکه به فرآیندی تبدیل شدهاند که کشور توانسته از آن بهعنوان فرصتی برای تقویت توان داخلی و ایجاد استقلال اقتصادی استفاده کند. ایران با اتکا به ظرفیتهای انسانی و طبیعی خود و توسعه فناوریهای بومی، نشان داده که سیاستهای تحریمی دیگر کارایی گذشته را ندارند. الگویی که ایران ارائه کرده است به ثبات بیشتر کشور در برابر فشارها منجر شده و دیگر کشورها نیز از این تجربه برای مقابله با سیاستهای یکجانبه آمریکا بهرهبرداری خواهند کرد. در این میان، ایران نه تنها توانسته بر فشار تحریمها غلبه کند، بلکه با تقویت روابط تجاری منطقهای، نقش مؤثری در سمتگیری جهان به سمت یک نظام چندقطبی ایفا کرده است.
انتهای پیام/