
«زیبا صدایم کن»، قصه آدمهای جدا افتاده از یک خانواده است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، فیلم «زیبا صدایم کن» فیلمی اقتباس شده به کارگردانی رسول صدرعاملی و تهیه کنندگی سید مازیار هاشمی است. این فیلم از رمان نوجوانانه «زیبا صدایم کن» فرهاد حسنزاده اقتباس آزاد شده که در سالهای اخیر موفق به دریافت جوایزمتعددی شده است. این فیلم داستان دختری پانزدهساله به نام زیبا را روایت میکند که در کنار پدری بیمار و مادری که حضور ندارد، در تلاش برای کشف هویت خویش و استقلال است؛ دختری است که بیشتر از سن خودش می فهمد و به اجبار زود بزرگ شده است.
«زیبا صدایم کن»، قصه آدمهای جدا افتاده از یک خانواده است که هیچ کدام از هم خبر ندارند و جایی دوباره به هم خواهند رسید و کانون خانواده مجدد شکل میگیرد. عنصرمهربانی و همدلی در این فیلم بسیار پر رنگ است و میتوان آن را در سکانسهای مختلف شاهد بود.
این اثر با داشتن جنبههای احساسی بسیار زیاد روایتگر رابطه پدر و دختری در بستر اجتماعی و شهری است و با تمرکز بر جزئیات در تلاش است تا از زوایای مختلف عمق این رابطه را به مخاطب نشان بدهد. صدرعاملی در این فیلم همچون گذشته در تلاش بوده است دغدغههای اجتماعی جامعه را از دیدگاه خود در قالبی تاثیرگذار و احساسی به مخاطب نشان بدهد.
در این فیلم همانطور که در خلاصه آن آمده است، شاهد داستان پدر و دختری هستیم که بعد از چندین سال دوری هم دیگر را پیدا میکنند و میخواهند تمام حسرتهای به جا مانده در دلشان را در یک روز برطرف کنند؛ یک روز شاید غیر ممکن بیاید اما گاهی چارهای نیست گاهی یک روز برای باهم بودن بهتر از نبودن است. دلتنگی، امیدواری، بی تابی، حسرت، دورافتادگی، طرد شدن، دوست داشتن، عشق پدرانه و ... از اصلی ترین احساساتی است که تماشاگر در این فیلم متناسب با سکانس ها و ارتباط عمیق میان شخصیت ها احساس می کند.
یکی از احساساتی که تماشاگر در این فیلم بسیار آن را تجربه میکند؛ احساس امید در عین ناامیدی است. دقیقا زمانی که مخاطب از برخی اتفاقات ناامید شده، امید از روزنهای دیگر وارد میشود. شاید بتوان گفت این فیلم سرشار از امید به زندگی بود.
این فیلم بیانگر تقابل و همدلی دو نسل است؛ نسل پدر و نسل دختر. در این فیلم بر خلاف آنچه که گفته می شود که این دو نسل از هم دور افتاده و درک کاملی از هم ندارد؛ باید گفت که هیچ اینطور نیست چراکه تفاوت نسلی هم نمی تواند مانع از همراهی و همدل پدر و دختر بشود.
البته سختی این کار، فیلمبرداری در سطح شهر و کارکردن در خیابان ولیعصر بود چراکه گروه بازیگران در میان مردم، در سطح شهر بدون هیچ ساخت دکوری سکانسها را فیلم برداری و ضبط می کردند.
رسول صدرعاملی پس از ۷ سال، با فیلمی با محوریت نوجوان به سینما بازگشته است. از دیگر کارهای او میتوان به «من ترانه پانزده سال دارم» و «دختری با کفشهای کتانی» اشاره کرد. صدرعاملی چهرههای متعددی همچون ترانه علیدوستی،نگار جواهریان، پگاه آهنگرانی و … را به جامعه سینمایی معرفی کرده است و این بار نیز ژولیت رضاعی، فرزند کریستوف رضاعی، آهنگساز این اثر را با فیلم «زیبا صدایمکن» در نقش اصلی به سینما معرفی کرده است.
قاب بندی پایانی این کار نیز به خوبی حق مطلب را ادا کرد و قلبهای شکسته و نا آرام شخصیتهای داستان در کنار یکدیگر التیام پیدا میکند و تمامی تیکههای پازل که از همدیگر جا افتاده بودند در کنار هم قرار گرفتند؛ چشم انداز پایانی این فیلم، امیدواری بود و بس و اینطور شد که شاهد فیلمی با روایتی احساسی، تاثیرگذار، جذاب و ماندگار بودیم.
گفتنی است، «زیبا صدایم کن» محصول همکاری مشترک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بنیاد سینمایی فارابی، کمپانی Hibfilm و میلاد فیلم است.
شایان ذکر است، چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به دبیری منوچهر شاهسواری از دوازدهم تا بیست و دوم بهمن ماه برگزار خواهد شد.
انتهای پیام/