«لولی»؛ آشفتگی اثری چندتکه با چاشنی سردرگمی مخاطب

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، فیلم سینمایی «لولی» به کارگردانی رضا فرهمند و تهیهکنندگی «جلیل اکبری صحت» پیش از ظهر امروز در برج میلاد تهران اکران شد. این فیلم نخستین تجربه کارگردانی سینمایی رضا فرهمند بود و وی پیش از این تنها چند مستند بلند، چون زنی با گوشوارههای باروتی و نتهای مسی یک رویا را کارگردانی کرده است، در واقع گویی که این فیلم هم به نوعی در امتداد مستندهای این کارگردان قرار داشت و شاید این فیلم هم میبایست در سینمای حقیقت به نمایش در میامد.
فیلمنامه این کار با همکاری امیراطهرسهیلی نوشته شده و بازیگرانی، چون داریوش امینی، ژیلا آلرشاد، محبوبه سلطانی، نرگس هزاره، حسن عابدی، محمد محمدی در ان ایفای نقش کردند.
داستان از این قرار است که گروهی از افراد در فضای یک امامزاده گیر افتادهاند و هرکدام داستان مجرایی برای خود دارند، مجموعا زندگی این کاراکترها با مشکلاتشان با هم گره خورده، اما در یک جایی یک رشته مشترک با هم پیدا میکنند. فیلمنامه به عبارتی مینیمالیستی و دارای خرده روایت است، اما این معماها و گرهها مخاطب را طوری سردرگم میکند که نیاز به یک کتاب راهنما برای حل انها دارد و به عبارت دیگر قلابی برای درگیر کردن مخاطب ندارد.
شاید بتوان این کار را یک مستند از سینمای دینی و معناگرا به شمار آورد هرچند که نتوانست مخاطب خود را حفظ کند. بطور مثال فضا در جاهایی سحرآمیز و ماورایی میشود هر چند که شخصیتها واقعی هستند، اما انگار غیرواقعی هم مینمایند، تمام این ویژگی در جای خود قابل ارزش است، اما مخاطب را دچار سردرگمی خاصی میکند.
این فیلم با چند کاراکتر زن تلاش کرده جایگاهی به زنان در سینما ببخشد، اما کاراکترها پخته و کامل نشدندو به عبارتی اگر کارگردان میخواسته قهرمانی از انها بیرون بیاورد، ناموفق بوده است. فرهمند شاید تلاش کرده قهرمان مشخص نباشد، مرد، زن یا نقشهای دیگر غیر از نقش اصلی.
مخاطب فیلم از ابتدا دنبال لوکیشن خاص و زمان ومکان میگردد، اما کار زمان ومکان ندارد، لوکیشن امامزادهای است که گویا در منطقه ال بویه کاشان قرار دارد، اما در فیلم این بی زمانی و مکانی مشخص است.
یکی از ویژگیهای دیگر «لولی» توجه به فرهنگهای مختلف است چرا که کاراکترها از شهرها و کشورهای مختلف مجبور شدند که دورهم باشند، بازیگر اصلی زن به زبان ترکی صحبت میکند، بازیگردیگر،لهجه افغانی دارد در واقع درست است که مرز فرهنگی و زبانی برداشته شده، اما این رابطه مستقل ادامه نمییابد.اسامی هم براساس عناصر خاصی انتخاب شده مثلا خود «لولی» استعاره گرفته از «لولی پریشان» مولانا است یا اسامی «موسی» و «صفورا» برگرفته از داستان حضرت موسی و هارون است. لوکیشنهای فیلمبرداری در امامزاده و نوع پردازی کار در جای خود قابل تقدیر و اهمیت است.
شاید هم باید این اثر را در جایگاه خود و بعنوان یک کار اولی قضاوت کرد، اما نکته اینجاست که این فیلم میتواند در سینما راه بیاندازد؟ ایا در ذهن مردم باقی میماند و پس از ترک سالم افراد بدان فکر میکنند؟ ایا این فیلم در مقام یک اثر در سینمای مستقل میتواند مخاطبش را به فکر فرو ببرد؟ تا اینجا که خیر.
انتهای پیام/

اعلام آمادگی و مشارکت فیلم سازان ترک برای جشنواره فیلم مقاومت
