۱۶/ اسفند /۱۴۰۳
یک بازیگر تئاتر در گفت وگو با آنا؛

امیدوارم روزی بازیگری تئاتر یک شغل محسوب شود/ بازیگران تئاتر صنف ندارند!

امیدوارم روزی بازیگری تئاتر یک شغل محسوب شود  بازیگران تئاتر صنف ندارند!
کیمیا کوچک بازیگر نمایش «پلاتو باغچه بان» در جشنواره فجر گفت: همیشه فکر می‌کردم که می‌توانم بازیگری را دنبال کنم، اما در آن تضمین شغلی ندیدم. ورود به سینما هم شرایط خاص خودش را دارد و بسیار دشوار است. بازیگری در ایران بیشتر از روی عشق انجام می‌شود، نه به‌عنوان یک حرفه با امنیت مالی.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نمایش پلاتو باغچه بان به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا میرزایی شرکت کننده از شهر گنبد کاووس استان گلستان در بخش فراگیر چهل و سوم جشنواره بین المللی تئاتر فجر، یازدهم بهمن ماه  در تالار استاد جعفر والی تالار محراب به روی صحنه رفت. با کیمیا کوچک، بازیگر این نمایش ، دانشجوی معماری گفت وگویی  درباره تجربه ورود به عرصه بازیگری، همکاری با گروه‌های نمایشی، چالش‌های اجرا و مشکلات زیرساختی تئاتر در شهر خود ترتیب دادیم که بدین شرح است:

ورود به تئاتر و علاقه‌مندی به بازیگری

لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چطور به دنیای تئاتر پا گذاشتید؟

کیمیا کوچک، متولد سال ۱۳۸۴ هستم، رشته تحصیلی من معماری است و در حال حاضر دانشجو هستم. حدود یک سال پیش به صورت ساده بازیگری را آغاز کردم و کم‌کم به آن علاقه‌مند شدم. پس از مدتی همکاری با آقای میرزایی را شروع کردم و مسیر حرفه‌ای‌تری را در پیش گرفتم.

کار کردن با آقای میرزایی تجربه‌ای بسیار لذت‌بخش بود. او فردی است که هیچ‌گونه خساستی در انتقال دانش ندارد و هرچه می‌داند، بدون هیچ چشم‌داشت مالی در اختیار هنرجویان قرار می‌دهد. ما در این گروه واقعاً یک خانواده هستیم و حس امنیتی که در کنار او داریم، برای من بسیار ارزشمند است.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

مدت زمان تمرین و تجربه اجرا‌های عمومیتان چطور است؟

این گروه حدود دو سال است که فعالیت می‌کند و اجرا‌های متعددی داشته است. من کمی دیرتر به گروه پیوستم و حدود شش ماه است که در این جمع حضور دارم. این تجربه برایم جالب و عجیب بود، چراکه پیش از این با افراد دارای معلولیت کار نکرده بودم و مواجهه با روحیه لطیف و انرژی مثبت این عزیزان، برایم بسیار تأثیرگذار بود. تمرینات و اجرا‌ها همواره با حس خوب و فضای صمیمی همراه است.

واکنش مخاطبان به نمایش و استقبال از داستان‌ها چطور است؟

مردم از داستان‌های اجرا شده بسیار استقبال کردند. این نمایش‌ها برگرفته از نوشته‌های آقای میرزایی و روایت‌های مستند است. برخی از این داستان‌ها، اتفاقاتی واقعی هستند که برای اعضای گروه رخ داده و همین موضوع، تأثیرگذاری آنها را بیشتر کرده است.

تأثیر بازیگری بر زندگی شخصیتان چطور بود؟

بازیگری برای من یک تجربه لذت‌بخش است، زیرا در نقش‌های مختلف قرار می‌گیرم و از نگاه دیگران به زندگی می‌نگرم. این روند باعث شده که احساس کنم انسان بهتری شده‌ام. تئاتر، پیش از آنکه بر مخاطب تأثیر بگذارد، ابتدا درون بازیگر تغییر ایجاد می‌کند و این تحول در زندگی او نمود پیدا می‌کند.

مشکلات زیرساختی برای افراد دارای معلولیت در سالن‌های اجرا را برایمان بگویید؟

متأسفانه هیچ‌گونه مناسب‌سازی برای این افراد وجود ندارد. در سالنی که دیروز اجرا داشتیم، بالا رفتن از پله‌ها برای بسیاری از هنرمندان سخت بود. همچنین برای نابینایان نیز مشکلاتی وجود دارد، زیرا فضای سالن‌ها برای آنان طراحی نشده است.

در حال حاضر، این نمایش‌ها در بخش‌های جنبی جشنواره فجر اجرا می‌شوند، اما بهتر است که به‌عنوان بخشی مستقل یا حتی در بخش اصلی جشنواره دیده شوند. این موضوع باعث می‌شود که برچسب فراگیر از این آثار برداشته شود و هنرمندان احساس نکنند که جدا از سایر گروه‌ها هستند.

اهمیت تئاتر درمانی و تأثیر آن بر زندگی هنرمندان بگویید.

آقای میرزایی در حال حاضر روی مبحث سایکودرام یا تئاتر درمانی کار می‌کند. در این نمایش نیز دیالوگی دارم که می‌گویم «تئاتر درمانی یعنی چه؟» و این همان موضوعی است که مدتی است ایشان بر آن تمرکز کرده‌اند. جالب است که برخی از اعضای گروه، از جمله هستی، پس از ورود به این پروژه، مصرف داروهایشان کاهش یافته یا به‌کلی قطع شده است

چالش‌های بازیگری و مسیر حرفه‌ای در تئاتر چگونه است؟

حقیقت این است که به همین دلیل رشته معماری را انتخاب کردم. همیشه فکر می‌کردم که می‌توانم بازیگری را دنبال کنم، اما در آن تضمین شغلی ندیدم. ورود به سینما هم شرایط خاص خودش را دارد و بسیار دشوار است. بازیگری در ایران بیشتر از روی عشق انجام می‌شود، نه به‌عنوان یک حرفه با امنیت مالی.

نبود صنف و حمایت مالی از بازیگران تئاتر

یکی از مشکلات اساسی این است که بازیگران تئاتر صنف مشخصی ندارند و قرارداد‌های کاری مشخصی نیز برایشان تعریف نشده است. بسیاری از دانشجویان بازیگری و رشته‌های مرتبط، بدون هیچ‌گونه امنیت مالی وارد این حرفه می‌شوند. در بسیاری از اجراها، هیچ‌گونه دستمزدی دریافت نمی‌کنیم و این مسئله باعث می‌شود که تئاتر به‌عنوان یک شغل پایدار مطرح نباشد.

تماشاگران اگر از اجرا‌ها اطلاع داشته باشند، به تماشای نمایش‌ها می‌آیند. مشکل اصلی این است که تبلیغات مناسبی نداریم و هزینه‌های آن نیز بسیار بالاست. همچنین سالن‌های نمایش استاندارد نیستند. در سالن ارشاد شهر ما، صحنه به‌گونه‌ای طراحی شده که از ردیف‌های اول تا سوم، تماشاگران نمی‌توانند صحنه را ببینند. حتی برای تمرین نیز با مشکلاتی روبه‌رو هستیم. اختصاص سالن تمرین بسیار سخت است و دریافت زمان مناسب، دشوارتر. مسئولان فرهنگی همکاری کافی با گروه‌های نمایشی ندارند و به نظر می‌رسد که علاقه‌ای به حمایت از تئاتر ندارند.

ما تاکنون دو دوره اجرای عمومی در گنبد داشته‌ایم. نخستین اجرا چهار یا پنج شب ادامه داشت و اجرای دوم نیز دو شب برگزار شد. استقبال از خرید بلیت چندان بالا نیست و بسیاری از تماشاگران انتظار دارند که به‌صورت مهمان در سالن حضور یابند. همچنین قیمت بلیت‌ها در مقایسه با شهر‌های دیگر بسیار پایین است و مردم حاضر نیستند بیش از ۱۰۰ هزار تومان برای تئاتر هزینه کنند.

سخن پایانی؟

امیدوارم روزی برسد که بازیگری در ایران، علاوه بر عشق، به‌عنوان یک حرفه پایدار نیز شناخته شود. همچنین امیدوارم امکانات مناسب‌تری برای گروه‌های نمایشی فراهم شود تا شاهد رشد و پیشرفت تئاتر در کشور باشیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر