در آنا بخوانید؛
ترسیم نظم امنیتی منطقه با خط آتش انصارلله/ تقابل به نقطه سرنوشت‌ساز رسید
موشک‌های یمنی محاسبات ائتلاف صهیونیستی-آمریکایی را به هم زده و به همان اندازه دشمن را برای ضربه زدن به این رکن از محور مقاومت جری‌تر کرده است؛ اما در این صحنه از نبرد با چه برتری‌ها و در عین حال دشواری‌هایی مواجه هستیم؟
خبرگزاری آنا- مریم خرمائی: تل‌آویو به‌عنوان قلب سیاسی رژیم صهیونیستی، بامداد روز سه‌شنبه صحنه حمله موشکی نیروهای مقاومت یمن بود- اقدامی که اگرچه ارتش رژیم مدعی رهگیری و دفع آن شد، خواب شهرک‌نشینان را آشفته و بیش از ۲ میلیون نفر از آنها را روانه پناهگاه‌ها کرد.
آتش‌بازی انصارالله و نیروهای مسلح یمن برای چندمین شب متوالی است که چشم اسرائیل و آمریکا را خیره و سران آنها را به تناقض‌گویی انداخته است
مانور رسانه‌های اسرائیل روی این موضوع که حمله موشکی فی‌نفسه خسارتی در پی نداشت و در این میان فقط ۲۰ نفر هنگام فرار به سمت پناهگاه مجروح شده‌اند، تلاشی ضعیف برای پنهان کردن بُرد موشکی مقاومت یمنی است حال‌آنکه تصاویر دوربین‌های شهرک‌نشینان لحظه جولان موشک‌ها در آسمان تل‌آویو را ثبت کرده است و به‌رغم کوچک‌نمایی، شدت حملات به‌قدری بوده که به توقف پرواز‌ها در فرودگاه «بن گوریون» منجر شد.
این روایتی از یک شب معمولی در اسرائیل است که سران آن مدعی از هم شکافتن محور مقاومت هستند؛ اما همچنان نمی‌توانند امنیت را برای شهرک‌نشینان تأمین کنند آن هم در شرایطی که به یک سپر پدافندی چندلایه شامل گنبد آهنین، فلاخن داوود و آرو (پیکان) مجهزند که مراقبت و تزریق موشک به آن هزینه هنگفتی را بر بودجه رژیم تحمیل می‌کند.
این روایتی از یک شب معمولی در اسرائیل است که ارتش آن ۷۰ درصد غزه را با خاک یکسان کرده، اما هنوز نتوانسته اسرایش را به خانه برگرداند و این تمام ماجرا نیست...
آتش‌بازی انصارالله و نیروهای مسلح یمن برای چندمین شب متوالی چشم اسرائیل و آمریکا را خیره و سران آنها را به تناقض‌گویی انداخت. در حالیکه «یسرائیل کاتص» وزیر جنگ رژیم آشکارا رهبران مقاومت یمن را به ترور تهدید می‌کند؛ «یوسی یهوشوا» مفسّر نظامی روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» و شبکه عبری «آی۲۴» از ضعف اطلاعاتی اسرائیل در مواجهه با دشمن خبر می‌دهد و به صراحت می‌گوید: ما در این سال‌ها به دلیل اینکه چالش‌هایی ازجمله لبنان، کرانه باختری، غزه، سوریه، عراق و ایران داشتیم، از یمن غافل شدیم و هیچ‌گونه اطلاعاتی راجع به آنها نداریم؛ اکنون هم به دست آوردن اطلاعات در مورد حوثی‌های یمن دشوار است.
روزنامه «معاریو» با دیدی عمیق‌تر به این مسئله نگاه و دلایل نقص اطلاعاتی رژیم را به چند مورد دسته‌بندی می‌کند:
اگرچه تشدید حملات انصارلله نشانه‌ای مبنی بر پویایی محور مقاومت به‌رغم فشار‌های همه‌جانبه دشمن است، آنچه مایه نگرانی است، عزم اسرائیل و آمریکا برای تکرار سناریوی غزه، لبنان و سوریه در یمن است
*تا یک سال و دو ماه قبل، یمنی‌ها در لیست تهدید‌های اسرائیل جایی نداشتند
*عدم آشنایی با ذهنیت، فرهنگ و ساختار قبیله‌ای یمن
*عدم تسلط به زبان، گویش و لهجه یمنی
در این میان، ائتلاف دریایی به سرکردگی آمریکا هم که با هدف حراست از ترانزیت تجاری کالا در دریای سرخ تشکیل شد، نه تنها در دفع حملات انصارلله ناکام مانده، بلکه خود به هدفی مشروع برای آنها تبدیل شده است.
به‌عنوان‌مثال، روز یکشنبه، نیروهای مسلح یمن ناو هواپیمابر «یواس‌اس هری اس ترومن» و ناوچه‌های آمریکایی-انگلیسی را با هشت موشک کروز و ۱۷ پهپاد هدف قرار دادند و در جریان این تقابل، آمریکا یک فروند جنگنده خود را با آتش خودی نابود کرد.
اگرچه تشدید حملات انصارلله نشانه‌ای مبنی بر پویایی محور مقاومت به‌رغم فشار‌های همه‌جانبه دشمن است، آنچه مایه نگرانی است، عزم اسرائیل و آمریکا برای تکرار سناریوی غزه، لبنان و سوریه در یمن است.
در سه هفته گذشته، شاهد ورود مستقیم اسرائیل به صحنه درگیری با یمن و حمله به دو نیروگاه برق در صنعا، بندر الحدیده و الصلیف و تاسیسات نفتی رأس عیسی بوده‌ایم و هم‌زمان، آمریکا نیز انبار‌های ذخیره سلاح یمنی‌ها را هدف قرار می‌دهد.
طی روزهای آینده دایره حملات علیه انصارلله گسترده‌تر می‌شود تا در گام بعدی، این کشور وارد فاز جنگ داخلی از راه تحریک نیرو‌هایی شود که در جنوب با دولت صنعا درگیر هستند
حمله به زیرساخت‌ها با دو هدف انجام می‌شود:
*اعمال فشار به مردم برای زیر سؤال بردن مشروعیت دولت مستقر در صنعا
*تضعیف نیروهای مسلح یمن و تلاش برای تضعیف روحیه آنها
برآورد‌ها حاکی از آن است که طی روزهای آینده دایره حملات علیه انصارلله گسترده‌تر و وارد مرحله تعیین‌کننده و سرنوشت‌سازی می‌شود و سناریوی محتمل هم تخریب دارایی‌های نظامی و تضعیف اراده جنگی انصارالله است تا در گام بعدی، این کشور وارد فاز جنگ داخلی از راه تحریک نیرو‌هایی شود که در جنوب با دولت صنعا درگیر هستند.
سرمستی ناشی از ضربات اخیر به محور مقاومت در حدی است که حتی «بنی گانتس» از چهره‌های اپوزیسیون اسرائیل هم بر طبل جنگ می‌زند و مدعی است: راه‌حل پایان دادن به حملات حوثی‌ها و خطرات ناشی از دیگر گروه‌های نیابتی، این است که اسرائیل به‌صورت «مستقیم» ایران را هدف قرار دهد.
پس در تل‌آویو این تصور وجود دارد که نبرد با انصارالله می‌تواند بازتابی از آینده تقابل با ایران و تعیین‌کننده نظم امنیتی منطقه باشد.
اما آیا نبرد با انصارالله تا این حد آسان است؟ برای دادن پاسخ منفی به این پرسش دلایلی داریم:
*گروه‌های مخالف انصارلله هدف مشترکی را دنبال نمی‌کنند. در جنوب گروه «دولت مستعفی یمن» تحت حمایت عربستان را داریم و همین‌طور «شورای انتقالی جنوب» تحت حمایت امارات. شورا با نگاه تجزیه‌طلب دنبال تسلط بر بنادر جنوبی است حال‌آنکه دولت مستعفی با تأکید بر حفظ تمامیت ارضی به دنبال حاکم شدن بر تمام کشور است.
در تل‌آویو این تصور وجود دارد که نبرد با انصارالله می‌تواند بازتابی از آینده تقابل با ایران و تعیین‌کننده نظم امنیتی منطقه باشد
*از منظر ژئوپلیتیکی، میدان کنشگری انصارالله که حوزه جغرافیای آن شامل باب‌المندب می‌شود اثری مستقیم بر امنیت تجارت جهانی دارد.
*در مقایسه با سوریه، لبنان و غزه، دایره عملیات نظامی دشمن خارجی در جغرافیای یمن محدودتر است به‌ویژه که آنها در این کشور حضور زمینی ندارند.
*یمن ۹ سال درگیر جنگ با ائتلافی به سرکردگی عربستان بود. نتیجه این نبرد، یک آتش‌بس غیررسمی به نفع انصارالله، تحول و پیشرفت چشمگیر صنایع دفاعی این رکن از مقاومت و ایجاد شکاف میان ریاض و ابوظبی به‌عنوان دو بال اصلی ائتلاف بود.
*این را هم در نظر بگیریم که بازدارندگی قدرت‌های منطقه به واسطه روی کار آمدن یک جریان اخوانی در سوریه دستخوش تغییر شده و در مورد ریاض به طور خاص، افزایش حملات ائتلاف اسرائیلی-آمریکایی به یمن هم می‌تواند از چشم‌اندزای جدید بازدارندگی عربستان سعودی را به چالش بکشد و این به خودی خود می‌تواند مجهول جدیدی را به معادلات منطقه‌ای بیفزاید.
نتیجه آنکه اسرائیل و آمریکا برای شکست انصارالله یمن راه دشواری در پیش دارند حال‌آنکه دست‌کم گرفتن دشمن از اساس رفتار معقولانه‌ای نیست. در حال حاضر، در اسرائیل با دو دیدگاه کاملاً متضاد مواجه هستیم: از یک چشم‌انداز، افرادی مانند «یوسی یهوشوا» مفسّر نظامی می‌گویند «تنها کلید چاره توافق آتش‌بس با یمن به دست ایران است آن هم نه با اقدام نظامی، چون در این صورت حملات آنها باز هم ادامه خواهند یافت». از چشم‌اندازی دیگر، افرادی مانند بنی گانتس وزیر جنگ سابق و رقیب دیرینه «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر، خواهان حمله مستقیم به ایران هستند.
اما به‌هرحال، هر دو طیف سرنوشت مناقشه را به ایران ربط می‌دهند و در این میان، حفظ قدرت آتش انصارلله است که آینده نظم امنیتی منطقه را تعیین می‌کند.
انتهای پیام/
