نقش فنآوریهای یادگیری در پرورش خلاقیت دانشآموزان
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، در مفهوم هوش و بیتوجهی به مفهوم تفکر و اندیشه ورزی در قلمرو کلاسی است. این اظهار نظر با به انتها رسیدن قرن بیستم مورد توجه برخی صاحبنظران قرار گرفت و درستی آن تائید گردید و درحقیقت آنان فقدان خلاقیت را در منظومه تعلیم و تربیت دوباره حس کرده بودند.
تحقیقات علمی اولیه درباره خلاقیت که از دههی ۱۹۵۰ آغاز شد عمدتا معطوف به افراد سرآمد و نابغه و ویژگیهای شناختی و شخصیتی آنان بود. این نگاه باعث گردید تا نظام تعلیم و تربیت به جایگاهی برای پرورش افراد سرآمد و نابغه تبدیل شده و در راس آن برنامههای غنیسازی هوش در اولویت آموزشی قرار گیرد.
پژوهشگر علیرضا پیرخائفی در مقالهای با عنوان «نقش فنآوریهای یادگیری در پرورش خلاقیت دانشآموزان» به این موضوع پرداخته است که ضرب آهنگ برنامههای آموزشی را به شکلی کسالت بار و رنج آور برای دانشآموزان تبدیل کرد و در نهایت به کاهش انگیزههای تحصیلی و بی توجهی به خلاقیت و افراد خلاق انجامید. با شروع سال ۱۹۸۰ خط جدیدی بر روی تحقیقات خلاقیت گشوده شد و رویکرد روانشناسی اجتماعی خلاقیت و دیدگاه منظومهای جایگاه ویژهای را در این بررسیها پیدا کردند.
* مفهوم خلاقیت درتعلیم وتربیت
در این پژوهش آمده است که تعلیم و تربیت نه فقط باید افراد را برای گوش دادن به زندگی بلکه برای زنده بودن در زندگی آماده کند. تعلیم و تربیت بدین معنا وظیفه ندارد که انسان را فقط برای زندگی آینده آماده کند، بلکه تربیت خود جنبهای از زندگی است که دانشآموز باید در آن تحول یابد.
تعلیم و تربیت نه فقط باید افراد را برای گوش دادن به زندگی بلکه برای زنده بودن در زندگی آماده کند
این پژوهش مطرح میکند که اگر یکی از اهداف بلند مدت تعلیم و تربیت آماده کردن دانشآموزان برای قبول تغییرات سریع اجتماعی باشد، باید آنها را با ذهنی باز، منعطف و توانا برای ترکیب کردن نوین اطلاعات پرورش دهد؛ یعنی آنها را به انسانی خلاق تبدیل کند.
علیرغم اینکه خلاقیت در زمینههای تربیتی و آموزشی فراوان اسم برده میشود، ولی تحقیقات دلالت دارند که موسسات تعلیم و تربیت نمیتوانند فرایند خلاقیت را ارتقاء دهند. شاید دلیل این موضوع به ماهیت موسسات تعلیم تربیت برگردد که چنان در مقررات دیکته شده غرق میشوند که به جای پویایی و انعطاف پذیری مناسب منجمد میشوند.
* نقش فناوریها در پرورش خلاقیت
در این پژوهش آمده است که در وضعیت کنونی رابطه تعلیم وتربیت، فنآوریها وخلاقیت بسیار چالشانگیز شده است. به اعتقاد صاحبنظران عقاید سنتی و قدیمی خلاقیت دیگر قادر به ارائه تبیینی بسنده از ابعاد اجتماعی خلاقیت نیستند.
عقاید سنتی و قدیمی خلاقیت دیگر قادر به ارائه تبیینی بسنده از ابعاد اجتماعی خلاقیت نیستند.
در ادامه این پژوهش نشان میدهد خلاقیت درچنین منظری یک ترکیب فوق العاده از یادگیری و رشد انسانی است که در تعاملات روزانه هر جامعه حضور و جریان داشته و فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نقش معنی داری در رشد و بسط آن دارند.
این پژوهش مطرح میکند که از این منظر اشکال کاملا متفاوت خلاقیت در موسیقی، علوم، تجارت، شعر، فنآوری، هنر، صنعت، سیاست دیگر به تنهایی ماهیتی فردی نداشته و بدون تعامل با فناوریها و ساختارهای علمی، اجتماعی و فرهنگی بوجود نمیآیند. این فرایند حکایت از آن دارد که جامعه و فنآوریهایش امروزه آنقدر قدرتمند عمل میکنند که قادرند خلاقیت را شتاب دو چندانی داده یا آنرا حتی بازداری نمایند.
به گفته این پژوهش خلاقیت در این میان نوعی یادگیری جدید است که در پدیدآیی آن معلم و دانشآموز نقشی گروهی دارند. ترکیبی که برای رشد و ارتقاء به نگاههای نو و حامی نیازمند است نه نظارتی سرسختانه. بدون شک در دنیای کنونی فناوریهای ارتباطی واطلاعاتی توانستهاند شیوههای متفاوت دیگری را برای تعامل، یادگیری و تفکر جدید بوجود آورند.
* تحلیل شرایط یادگیری درکلاسهای درسی
در پایان این پژوهش آمده است که تحلیل شرایط یادگیری درکلاسهای درسی مدارس ما نشان میدهد که درنیل به رسالتی که پرورش دانشآموزانی را در نظر دارد که با دنیای اطراف خود تعاملی پویا داشته و از نگرش، احساس و رفتارهای نو و ارزشمند برخوردار باشند باید به نکات راهبردی زیر توجه کرد:
- خلاقیت موضوعی مقطعی نیست که با یکبار پرداختن به آن جان کامل گیرد و درخشان شود. بلکه موضوعی است که باید در نظام یادگیری ما جای همیشگی داشته باشد. در واقع تعلیم و تربیت رسالتی جزء پرورش انسانهای مولد و ارزش آفرین ندارد.
- پرورش خلاقیت در مدارس پیوند نزدیکی با اندیشه و رفتار معلم دارد. در این میان ما زمانی شاهد تبلور واقعی خلاقیت در دانشآموزان خواهیم بود که معلمانی خلاق عهده دار این پرورش باشند.
- موضوع خلاقیت تنها به یادگیری جدیدتر دانش در مدرسه محدود نمیشود، بلکه فراتراز آن به قلمرو تسلط بردانش وارد میشود و به دانشآموزان چیزهایی را میآموزد که در آینده قادر به کاربست آن در زندگی، کار، شغل، تحصیل خود هستند.
- در فرایند خلاق سازی دانشآموزان راههای تکنیکی زیادی وجود دارد. یکی از روشهای تکنیکی بهرهگیری از فناوریهای یادگیری است. بررسیهای موجود نشان میدهد که فنآوریهای نوین یادگیری قادراند خلاقیت دانشآموزان را سرعت بخشند و در آنان انگیزه و شور یادگیری را بوجود آورند.
- در مقام مقایسه، یادگیریهای دیجیتالی در قیاس با یادگیریهای فنآورانه نقش موثرتری در پرورش خلاقیت دانشآموزان دارند. این تاثیرگذاری عمدتا به دلیل تنوعی است که در این سری از فعالیتها وجود دارد.
انتهای پیام/