سیاست پاندولی آمریکا در قبال تحولات منطقه: دیپلماسی به توان فشار نظامی
خبرگزاری آنا- مریم خرمائی: «ما با یکدیگر فقط اختلاف تاکتیکی داریم»؛ این جملهای است که وقتی صحبت از موضوعی میشود که بهنوعی با ایران و منافع منطقهایاش مربوط است، به دفعات از زبان سیاستمداران آمریکایی و اسرائیلی شنیدهایم.
همین تکجمله کافی است تا اختلاف واشنگتن-تلآیو در خصوص نحوه برخورد با جنبشهایی مانند «حماس» و «حزبالله» هیچگاه به اوج نرسد یا به قول «برت مگ گورک» هماهنگکننده کاخ سفید در امور غرب آسیا، در حد «تفاوت درباره نحوه محاسبه خطر تشدید تنش» باقی بماند.
قدم زدن روی خط دیپلماسی همزمان با طبقهبندی ترور دبیرکل حزبالله ذیل عناوینی چون «حق دفاع از خود» یا «برقراری عدالت» یکی از روشهای زیرکانه آمریکا برای تأکید بر «اتفاقنظر راهبردی» با تلآویو در بحرانیترین حالت منطقه است.
از وقتیکه با شهادت سیدحسن نصرالله، اسرائیل تصمیم گرفت مسیر تنش از غزه تا لبنان، سوریه و یمن را یک نفس بدود، این عبارتها به کلیدواژههای تکراری مقامهای کاخ سفید بدل شده است- اظهارنظرهایی که میان دو تکجمله، یکی در تأیید «درستی اقدام اسرائیل» و دیگری در «تحسین دیپلماسی» بهعنوان تنها راه بازگرداندن ثبات به منطقه، در نوسان هستند.
ادعای «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه «خاورمیانه بدون نصرالله امنتر است» و «دیپلماسی بهترین راه تضمین ثبات است»، مثالی واضح برای درک این رویکرد پاندولی است.
قدم زدن روی خط دیپلماسی همزمان با طبقهبندی ترور دبیرکل حزبالله ذیل عناوینی چون «حق دفاع از خود» یا «برقراری عدالت» یکی از روشهای زیرکانه آمریکا برای تأکید بر «اتفاقنظر راهبردی» با تلآویو در بحرانیترین حالت منطقه است
حتی آنجا که «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا، رندانه قید فوریت را به لزوم توقف درگیری میان اسرائیل و حزبالله افزود تا به قول خودش خیال همه راحت شود، «کارین ژان پیر» سخنگوی کاخ سفید وارد صحنه شد تا با گفتن جمله راهبردی «آمریکا هدف استراتژیک اسرائیل را در عملیات جاری در لبنان درک میکند»؛ پاندول رویکرد واشنگتن را روی نقطه ثقل تفاهم با تلآویو ثابت کند.
شاید برای خیلیها اصرار ایران به اینکه «چنین جسارتی بدون همدستی کاخ سفید محال است»، یک جمله کلیشهای در ادامه سیاست دیرینه آمریکاستیزی باشد، اما همین چند روز پیش، وبگاه معتبر «پولیتیکو» به نقل از منابع وابسته به واشنگتن، گزارش داد که «بهرغم فراخوان عمومی برای آتشبس، این ایالات متحده بود که چراغ سبز تشدید کارزار نظامی اسرائیل در لبنان را روشن کرد.»
ظاهراً کاخ سفید به این باور رسیده بود که بحرانآفرینی در لبنان میتواند به مهار نفوذ منطقهای ایران منجر شود.
پولیتیکو به نقل از یک مقام رسمی آمریکا جملهای را نقل میکند که تا حد زیادی دوگانه «دیپلماسی مبتنی بر تنشآفرینی» را توضیح میدهد: «آمریکا میتواند خواهان دیپلماسی باشد و همزمان از اهداف بزرگتر اسرائیل علیه حزبالله حمایت کند. بهوضوح یک خط مشی مشخص وجود دارد که دولت آن را دنبال میکند. فقط مسئله اینجاست که (خود) آن خط مشخص نیست.»
با این اوصاف، شاید در بدنه دولت واشنگتن، «متئو میلر» سخنگوی وزارت خارجه، در ترسیم این خط از همه بیپرواتر رفتار کرده باشد. او با بیان اینکه آمریکا از قصد تلآویو برای انجام عملیاتهای زمینی در لبنان مطلع شده است، گفته بود: باآنکه همچنان از دیپلماسی حمایت میکنیم، گاهی فشار نظامی میتواند دیپلماسی را تقویت کند.
انتهای پیام/