بررسی شاخصهای تأثیرگذار بر روند پیشرفت علم و فناوری
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، اندازهگیری پیشرفت، امری حیاتی برای سیاستگذاران و جامعه است. کشورهایی که از آمارهای قابل اطمینان در مورد میزان پیشرفت خود سود میبرند، میدانند که کجا ایستادهاند، قابلیتها و محدودیتهایشان چیست و مهمتر از همه، میدانند که کجا میروند و چگونه میخواهند به آنجا برسند.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «بررسی شاخصهای تأثیرگذار بر روند پیشرفت علم و فناوری» به این موضوع پرداختهاند که داشتن درک درستی از توانمندیهای فناوری خود و سایر کشورهای دنیا مانند بستری میماند که در تمامی مراحل سیاستگذاری و توسعه فناوری باید همراه سیاستگذاران و مجریان توسعه علم و فناوری کشورها باشد. برای این منظور جهت ارزیابی توانمندیهای صنعتی و فناوری یک کشور، ارزیابی مقایسهای ضروری است.
* منشاء تحولات در عرصه علم و فناوری
در این پژوهش آمده است که جهان در قرن اخیر شاهد تحولات گستردهای در عرصه علم و فناوری و توسعه اقتصادی، اجتماعی کشورها بوده است. منشاء این تحولات سه نیروی متعامل:
- جهانی شدن اقتصاد و گسترش سریع موافقتنامههای تجاری بین کشورها؛
- توسعه شتابان علوم و فناوری بهطور عام؛
- انقلاب در فناوری اطلاعات و تحول در مفاهیم دانش بوده است.
به زعم این پژوهش پر واضح است که تفاوت فناوری در قرن ۲۱ باعث افزایش فاصله توسعهیافتگی بین کشورها میشود. بنابراین، در چنین فضایی تأکید بر اتخاذ سیاستگذاریهای متناسب در حوزه علم و فناوری از اهمیت ویژهای برخوردار است.
به گفته این پژوهش سیاستگذاری مناسب یکی از ارکان اصلی برای حرکت به سمت اقتصادی پویا و دانشبنیان است. کشورهای توسعهیافته و پیشرو در حوزه فناوری با به کارگیری سیاستهای مناسب در پی حفظ جایگاه خود هستند و کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعهیافته در صدد جبران عقبماندگیهای خود هستند.
* سیاستگذاری علم و فناوری
این پژوهش مطرح میکند که با توجه به نقشه راه پیشرفت کشورها، باید به چند نکته مهم در امر سیاستگذاری علم و فناوری توجه کرد. در دنیای امروز، درک درست از وضعیت سایر کشورها در حوزههای مختلف به ویژه اقتصاد و فناوری یکی از پیشنیازهای اساسی برای اتخاذ سیاستهای بومی مناسب است.
به زعم این پژوهش برای تحقق این هدف، اطلاع از وضعیت علم و فناوری کشورهای دیگر و چگونگی رشد و همپایی آنها، میتواند راهنمایی خوب برای سیاستگذاران عرصه علم و فناوری باشد.
در این پژوهش به این مهم اشاره شده است که داشتن درکی درست از توانمندی فناوری خود و سایر کشورهای دنیا مانند بستری میماند که در تمامی مراحل سیاستگذاری و توسعه فناوری باید همراه سیاستگذاران و مجریان توسعه علم و فناوری کشورها باشد.
به گفته این پژوهش برای ارزیابی توانمندی صنعتی و فناوری یک کشور، ارزیابی لازم است، زیرا سنجش زیرشاخصها بر پایه مقایسهای علت و معلولی نمیتواند ایدهای از سطح توانمندی کشورها ارائه دهد. همچنین برای بسیاری از زیرشاخصها، هیچ مقیاس ارزیابی وجود ندارد.
* ارزیابی مقایسهای در راستای پیشرفت کشور
ارزیابی مقایسهای میتواند سیاستهای جدید خود را با توجه به وضعیت فعلی کشور و هدف قرار دادن یک کشور الگو، تدوین کنند
این پژوهش بیان میکند که اگر کشورهای دیگر بهصورت مداوم کارکرد بهتری دارند و در کارکرد کشور پیشرفتی حاصل نمیشود، میتوان نتیجه گرفت که در کشور مشکلی وجود دارد. علت دیگر استفاده از ارزیابی مقایسهای سرعت بالای تغییرات در بین کشورها و اقتصاد جهانی است.
از نظر پژوهشگران این پژوهش در این جهان تغییرات، کشورها به سختی میتوانند کارکرد صنعتی خود را در یک زمان مشخص تعیین کنند، پس به نظر میرسد ارزیابی مقایسهای توان نمایش جایگاه کشورها در عرصه جهانی را در یک زمان مشخص دارد.
این پژوهش مطرح میکند که ارزیابی مقایسهای همچنین برای کشورهایی که در حال تغییر ساختار درونی و بازبینی سیاستهای خود هستند بسیار مهم است، زیرا میتواند سیاستهای جدید خود را با توجه به وضعیت فعلی کشور و هدف قرار دادن یک کشور الگو، تدوین کنند.
به گفته این پژوهش ارزیابی مقایسهای در سطوح مختلفی از جمله سطوح شرکتها، نهادها، صنایع، دولتها و بخشهای دولتی و ... انجام میشود. همچنین میتواند روی بحث خاصی مانند سرمایه، نیروی کار، فناوری و نوآوری تمرکز کند.
همانطور که در این پژوهش اشاره شده است هر چه سطح ارزیابی مشخصتر و تخصصیتر باشد، ارزیابی مقایسهای راحتتر است و هر چه سطح، عمومیتر باشد، تعریف اینکه چه چیزی مرتبط است و چگونه آن را اندازهگیری کنیم، مشکلتر میشود؛ بنابراین ارزیابی مقایسهای کارکرد صنعتی، به مراتب راحتتر از ارزیابی مقایسهای رقابت کشورها است.
* تاثیر شاخصهای علم و فناوری در اجرای برنامهها و سیاستهای آینده کشور
نخستین مرحله در فرایند سنجش علم و فناوری هر کشور، تعریف شاخصها یا همان ابزارهای سنجش وضعیت موجود است
این پژوهش در ادامه به این نکته اشاره میکند که شاخصهای علم و فناوری در اجرای برنامهها و سیاستهای آینده کشور مفید بوده و به شناخت دقیق وضع موجود کمک شایانی خواهد کرد.
به گفته این پژوهش نخستین مرحله در فرایند سنجش علم و فناوری هر کشور، تعریف شاخصها یا همان ابزارهای سنجش وضعیت موجود است و بهتر است شاخصهای تعریف شده در کشور با شاخصهای مورد اندازهگیری در اغلب کشورهای جهان همخوانی داشته باشند تا مقایسه با کشورهای مختلف میسر شود.
براساس یافتههای این پژوهش پس از تعریف مجموعه شاخصهای علم و فناوری، باید اقدام به اندازهگیری یا محاسبه آنها کرد؛ به این منظور باید به وجود یک نهاد واحد به عنوان مسئول جمعآوری دادههای مورد نیاز توجه کرد.
در پایان این پژوهش اینگونه جمعبندی میشود که مقایسه تطبیقی در سه دسته شاخص عمومی، شاخص زیرساختی و شاخص تخصصی انجام شده است. در بیشتر شاخصها ایران فاصله قابل قبولی با کشورهای آسیای مرکزی دارد، ولی در حوزههایی نیز نیازمند توجه بیشتر مسئولان به وضعیت علم و فناوری کشور است که یکی از این حوزهها محیط کلان کسبوکار است.
این پژوهش به کوشش مریم پاکنیت (کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی دانشگاه اصفهان) و ناصر نوروزی (دکترای سیاستگذاری علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس) انجام شده است.
انتهای پیام/