برای شناسایی نیازمندان از چه روشهایی میتوان استفاده کرد؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، فقر پدیدهای چند بعدی است و مردم طبقات کم برخوردار به خاطر بسیاری از محرومیتها؛ از جمله عدم دسترسی به فرصتهای اشتغال، مسکن و زیرساختهای مناسب، نبود تأمین اجتماعی و دسترسی به بهداشت، آموزش و امنیت فردی در رنج و مضیقهاند. فقر تنها محدود به ویژگیهای نام برده نبوده و اشاره به شرایط ناپایدار منجر به آسیبپذیری و ناتوانی درمقابل آسیبها نیز دارد.
با توجه به اهمیت موضوع فقر، دولتها همواره در حال اندیشیدن به سیاستهایی هستند که منجر به کاهش فقر شود. در این بین یکی از چالشهای اصلی دولتها چگونگی مشخص کردن واجیدان شرایط برای کمکهای مختلف است، پژوهشگران مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «شناسایی در نظام حمایتی (۱): روشها و سازوکارهای شناسایی نیازمندان» تلاش کردهاند مروری جامع و کاربردی بر روشهای جمع آوری اطلاعات فقرا، انواع سازوکارهای هدف گیری نیازمندان و روشهای صلاحیت سنجی آنها در برنامههای حمایتی داشته باشند.
در گزارش حاضر سعی بر آن شده است که با بهره گیری از منابع مرجع، کلیه سازوکارهای هدفگیری موجود مورد مطالعه قرار گیرد و الزامات، شرایط به کارگیری و ویژگیهای هریک از این روشها معرفی شود.
در این گزارش آمده است که حمایت هدفمند بهعنوان یکی از محورهای اصلی کارآمدسازی سیاستهای حمایتی شناخته میشود. حمایت هدفمند به معنی هدایت منابع بهسمت گروه هدف و بهنحوی است که اطمینان حاصل گردد آن منابع در جهت رفع یکی از ابعاد فقر صرف میگردد؛ لذا بدیهی است شناسایی نیازمندان نقش مهمی در نظام حمایتی ایفا نماید. بهویژه در شرایطی که اعتبارات حوزه حمایتی با محدودیتهایی نیز مواجه است، این امر ضرورتی اجتنابناپذیر خواهد بود. در این گزارش با مرور روشهای شناسایی نیازمندان، الزامات استفاده از روشهای هدفگیری برای کارآمدسازی سیاستهای حمایتی بیان میشود.
این گزارش بیان میکند که شناسایی واجدین شرایط یک برنامه حمایتی خود شامل مراحلی است. در ابتدا لازم است دادههای لازم از جمعیت موردنظر جمعآوری شود. بهطور کلی روشهای جمعآوری به سه صورت است: اول) پیمایشی که در آن کارگزارانی با مراجعه به درب منازل افراد دادههای موردنیاز را از طریق مشاهده یا پرسش از خانوار جمعآوری و ثبت مینمایند. دوم) تقاضا محور که در آن افراد با مراجعه به مراکز مشخص (همچون دفاتر رفاهی) خود را بهعنوان متقاضی دریافت حمایت معرفی نموده و اطلاعات موردنیاز را در اختیار قرار میدهند. سوم) دادههای ثبتی که در قالب یک پایگاه اطلاعاتی رفاهی و با استفاده از دیگر پایگاههای اطلاعاتی جامع تکمیل میشود.
این گزارش توضیح میدهد که مرحله دوم استفاده از روش هدفگیری مناسب است. یکی از این روشها، هدفگیری بر اساس ویژگیهای جمعیتشناختی افراد است که در قالب گروههای خاص عنوان میشوند. گروههایی مثل کودکان، مادران باردار و شیرده، سالمندان، توانیابان گروههای هدفی هستند که هدفگیری آنها در این دسته قرار میگیرد و تشخیص آن نیز دشوار نمیباشد. نوع دیگر هدفگیری، هدفگیری جغرافیایی است.
این گزارش ادامه میدهد که این روش بهدنبال شناسایی مناطق با تمرکز فقر بالاست که برای این کار نیازمند نقشه فقر است که در مرحله جمعآوری داده تکمیل میگردد. خودهدفگیری روش دیگری است که تلاش میکند با قواعدگذاری و تحت شرایط خاصی مزایا به متقاضیان حمایت اعطا نماید که تنها کسانی انگیزه مشارکت داشتهباشند که نیازمند واقعی حمایت باشند. هدفگیری اجتماعمحور بهعنوان آخرین روش هدفگیری نیز روشی است که در شرایط عدم دسترسی به اطلاعات موردنیاز از وضعیت رفاهی خانوار مورد استفاده قرار میگیرد و در اجتماعات محلی با مصاحبه از معتمدین خانوارها را از نظر نیاز به حمایت مقایسه و واجدین شرایط را شناسایی میکند.
در این گزارش بیان میشود که در مرحله سوم نیازمندان بالقوه توسط آزمونهایی صلاحیتسنجی میگردند. در صورتی که امکان مطابقت وضعیت رفاهی خانوارها با دادههای ثبتی مربوط به داراییها، درآمد و مخارج آنها مقدور باشد، با استفاده از آزمون وسع تأییدشده واجدین شرایط برنامه موردنظر شناسایی میگردند و در صورتی که دادهها تکمیل نباشد، با استفاده از آزمون وسع واسطهای (آزمون تقریب وسع) که ویژگیهای قابل مشاهده خانوار نظیر امکانات زندگی، داراییهای موجود در منزل، وضعیت مسکن و مخارج اساسی ماهانه، متقاضیان را از نظر رفاهی رتبهبندی کرده و بر اساس آن واجدین شرایط را انتخاب میکنند.
این گزارش مطرح میکند که نکته حائز اهمیت در انتخاب روشهای جمعآوری داده، هدفگیری فقرا و صلاحیتسنجی متقاضیان آن است که هیچکدام از روشها بر دیگری برتری نداشته و انتخاب آنها به شرایط و ویژگیهای فقر در آن مناطق بستگی دارد و روشها در سه مرحله مذکور را بهعنوان یک بسته شناسایی دید که عملکرد هدفگیری را تعیین مینمایند. همچنین روشهای هدفگیری را میتوان بهصورت ترکیبی استفاده نمود که بر عملکرد هدفگیری نیز تأثیرگذار است بهعنوان مثال ابتدا با روش هدفگیری جغرافیایی مناطق با فقر بالا را شناسایی نمود و سپس در آن مناطق برنامههای حمایتی کودکمحور اجرا کرد.
در این گزارش آمده است که شناسایی نیازمندان یک برنامه حمایتی معمولاً با خطاهایی همراه است. بهعنوان مثال در یک برنامه فقرزدایی که هدف آن هدایت منابع بهسوی فقر است، خطای شمولیت به معنی عدم اعطای مزایا به برخی خانوارهایی که واقعاً فقیر هستند و خطای عدم شمولیت به معنی اعطای مزایا به خانوارهای ثروتمندی که مستحق دریافت نبودهاند. شاخصهای دیگری نظیر شاخص کودی، گراش و هودینات نیز بهمنظور ارزیابی دقت شناسایی در پژوهشهای اقتصادی معرفی شدهاست که در سهم هر یک از دهکهای درآمدی از کل مزایا برنامه حمایتی را محاسبه و با یکدیگر مقایسه مینماید. یک سیستم هدفگیری مناسب تلاش مینماید خطاهای مذکور را کمینه سازد.
این گزارش بیان میکند که مرور تجربیات موفق در زمینه کاهش فقر نشانمیدهد یکی از محورهای اصلی تغییر و تحولات نظام حمایتی آن کشورها، استفاده از سیستم هدفگیری یکپارچه میباشد. پژوهشهایی با مطالعه تجربه کلمبیا در راهاندازی سیسبن و اندونزی در راهاندازی پایگاه اطلاعات یکپارچه برنامههای حمایت اجتماعی نشان میدهند که میزان هدایت منابع به گروههای نیازمند افزایش و نرخ فقر به میزان محسوسی کاهش یافتهاست.
این گزارش در ادامه به ارائه راهکارهایی برای افزایش کارایی و اثربخشی برنامههای حمایتی پرداخته و در توضیح «گذار از رویکرد برنامههای حمایتی فراگیر به رویکرد حمایت اجتماعی فراگیر» آورده است که برنامههای حمایتی فراگیر همچون درآمد پایه همگانی شمولیت بالا و حداکثری را در کل جمعیت داشته و عمدتاً کمترین تأثیر را بر کاهش فقر بهجای میگذارد. علاوهبر این به منابع قابل توجهی نیاز دارد که سایر برنامهها حمایتی را محدود میکند. در مقابل در رویکرد حمایت اجتماعی فراگیر با متنوعسازی برنامههای حمایتی کلیه گروههای نیازمند حمایت (یعنی فقرا و گروههای خاص همچون کودکان، زنان سرپرست خانوار، مادران باردار و شیرده، سالمندان، از کار افتادگان و توانیابان) مشمول برنامه حمایتی هدفمند قرار گرفته و با هدفگیری دقیق گروههای نیازمند حمایت، تأمین اعتبار اجرای این برنامهها با مشکل مواجه نگردیده و کارایی هزینهای لازم را خواهد داشت.
این گزارش پیشنهاد میدهد که برنامههای حمایتی فراگیر همچون درآمد پایه همگانی شمولیت بالا و حداکثری را در کل جمعیت داشته و عمدتاً کمترین تأثیر را بر کاهش فقر بهجای میگذارد. علاوهبر این به منابع قابل توجهی نیاز دارد که سایر برنامهها حمایتی را محدود میکند. در مقابل در رویکرد حمایت اجتماعی فراگیر با متنوعسازی برنامههای حمایتی کلیه گروههای نیازمند حمایت (یعنی فقرا و گروههای خاص همچون کودکان، زنان سرپرست خانوار، مادران باردار و شیرده، سالمندان، از کار افتادگان و توانیابان) مشمول برنامه حمایتی هدفمند قرار گرفته و با هدفگیری دقیق گروههای نیازمند حمایت، تأمین اعتبار اجرای این برنامهها با مشکل مواجه نگردیده و کارایی هزینهای لازم را خواهد داشت تشکیل واحد هدفگیری ملی بهمنظور تنها مرجع واحد شناسایی نیازمندان برنامههای حمایتی در کشور.
این گزارش توضیح میدهد که یکی از درسآموختههای مرور تجربیات کشورهای موفق در زمینه کاهش فقر، استفاده از سیستمهای هدفگیری متمرکز میباشد. عمده این کشورها با تشکیل واحد مستقل برای هدفگیری نیازمندان، مسئولیت راهاندازی و مدیریت سیستمهای اطلاعاتی مربوطه و همچنین ارائه خدمات و پشتیبانی از آن را به آنها اعطا مینمایند. در مقابل کلیه برنامههای حمایتی هدفمند در کشور ملزم به انتخاب واجدین شرایط از طریق سیستمهای هدفگیری مذکور است.
این گزارش ادامه میدهد که یکی از مهمترین وظایف اصلی واحدهای هدفگیری، پایش پیوسته دقت هدفگیری و ارتقا آن است. در حال حاضر در کشور زمینههای شکلگیری چنین سیستمی با راهاندازی پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان فراهم شدهاست. اما عدم تشکیل واحد ناظر و مسئول برای خدمات این پایگاه، جایگاه هدفگیری در نظام حمایتی را تثبیت نکردهاست.
پیشنهاد دیگر مرکز پژوهشهای مجلس در این گزارش مبنی بر «تکمیل پایگاههای اطلاعات رفاهی بهعنوان بستر هدفگیری نیازمندان» بوده و در توضیح آن بیان میشود که در میان روشهای جمعآوری داده برای هدفگیری نیازمندان، روش ثبتیمبنا نسبت به سایر روشها از اعتبار بیشتری برخوردار است. لازمه اتکا به دادههای ثبتی برای هدفگیری نیازمندان، تجمیع و یکپارچهسازی اطلاعات رفاهی افراد در یک پایگاه اطلاعاتی است. پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان بهعنوان پایگاه جامع اطلاعات اقتصادی-اجتماعی افراد، ظرفیت تجمیع این اطلاعات را داشته و میتواند خدمات متنوعی از جمله شناسایی گروههای هدف برنامههای حمایتی را ارائه کند.
این گزارش ادامه میدهد که این مهم زمانی محقق میگردد که پایگاه مذکور بهصورت برخط با بسیاری از سامانههای اطلاعاتی موجود همچون اطلاعات بانکی، مالیاتی و وسایلنقلیه موتوری متصل یا بهطور پیوسته بهروزرسانی گردد. علیرغم تکلیف قانونی دستگاههای ذیربط مبنیبر مشارکت در تکمیل و بهروزرسانی اطلاعات این پایگاه، تعدادی از دستگاهها همکاری لازم را نداشته و بعضاً بهروزرسانی اطلاعات با وقفههای سالیانه انجام میپذیرد که بهعنوان مثال موجب بروز مشکلاتی در دهکبندی خانوارها در طرح مردمیسازی یارانهها در سال ۱۴۰۱ شد.
مرکز پژوهشهای مجلس در این گزارش پیشنهاد «جمع آوری و ثبت مستمر دادههای محرومیت» را مطرح کرده و توضیح میدهد که شناسایی نیازمندان بدون استفاده از دادههای کافی و بهروز از وضعیت محرومیت افراد، ممکن نیست. یکی از چالشهای اصلی هدفگیری فقرا در کشور نیز، همین مسئله است. علاوهبر اینکه برخی از دادههای موردنیاز در طرحهای آمارگیری موجود (همچون طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی) جمعآوری نمیگردد؛ تعداد خانوارهای نمونه در سطح شهرستان یا بخشهای کشور در این طرحها کافی نمیباشد؛ لذا همین دادههای موجود نیز برای بررسی وضعیت محرومیت خردتر از سطوح ملی و استانی قابل استفاده نخواهد بود.
این گزارش خاطرنشان میکند که اقدامات اولیه مناسبی در این راستا صورت پذیرفته است و احکام قانونی لازم برای این مهم در قالب راهاندازی «پایگاه اطلاعات بهرهمندی ایرانیان» در قوانین بودجه سنواتی سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ تمهید گردیده است که البته تاکنون عملکردی از سوی دستگاه متولی (وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) گزارش نشده است؛ لذا تشکیل «پایگاه اطلاعات بهرهمندی ایرانیان» و تکمیل آن اقدامی فوری است که میتواند بهعنوان گام دیگری در راستای پیادهسازی نظام هدفگیری ملی در ایران در نظر گرفته شود.
انتهای پیام/