دلایل رشد کاذب علم در ایران
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مسئولان کشور همواره بر رشد علم تأکید داشتهاند و آن را از ویژگیهای راهبری علمی دانستهاند. این پژوهش با هدف بررسی مفهوم رشد علم و شاخصهای مربوط به آن انجام شده است.
حسین مرادی مقدم (هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه سمنان) در پژوهشی با عنوان «رشد علم: مفاهیم، نظریهها و الگوها» به این موضوع پرداخته است که رشد علم در ایران از مفاهیمی است که در داخل طرفداران خود را داشته است، بعضی آن را مورد نقد قرار دادهاند و میان کشورهای خارجی، ایران تنها کشوری بوده که بالاترین نرخ رشد تولید علم در جهان را به خود اختصاص داده است.
* رشد علم
به زعم این پژوهش رشد علم در دو مقوله کمی و کیفی قابل بررسی است. در مقوله کمی رشد علم در ایران نشاندهنده بالاترین میزان رشد در جهان است.
در این پژوهش آمده است که ایران رتبه ۱۵ دنیا را دارد و در بین ۲۵ کشور اول تولیدکننده علم در دنیا، ایران بالاترین میزان رشد علم را به خود اختصاص داده است؛ اما در مقوله کیفی وضعیت متفاوت است. تعداد استنادها شاخص عمده کیفیت محسوب میشود هرچند که باید به سمتی حرکت کرد که علاوه بر استناد، کاربردی بودن و اثرگذاری واقعی پژوهشها معیار واقعی کیفیت در نظر گرفته شود.
به گفته این پژوهش در بحث اثربخشی علمی علاوه بر استنادها به عنوان معیار کیفیت پژوهش، تأثیرات اقتصادی و اجتماعی آن پژوهش در سطح ملی و بینالمللی باید مورد نظر باشد. اثربخشی علمی شامل هر تأثیر، تغییر، سود و منفعتی که یک تحقیق بر اقتصاد جامعه، فرهنگ، سیاستگذاری، خدمارت بهداشت، محیط زیست و نیز با کیفیت زندگی در ارتباط باشد.
* دلایل رشد کاذب علم در ایران
این نوشته بیان میکند که رشد علم در ایران واقعی نیست و شواهد و دلایلی برای آن ذکر میکنند. دلایل رشد کاذب علم در ایران شامل:
- رشد علم، رشد متوازن در همه حوزههاست؛ حال آنکه توزیع مقالههای ایرانیان در حوزههای متفاوت متوازن نیست؛
- رشد علم نه فقط در چند نفر از یک حوزه علمی، بلکه در بیشترین متخصصان هر حوزه بروز میکند. در رشتههایی که بیشترین مقالهها یا استناد های ایرانیان منتشر شده است، مقالهها به عدهای محدود و ارجاعها به مقالههای محدود برمیگردد؛
- تولید مقالهها برای آی اس آی با شارژ مالی و اجبار آییننامهای میسر میشود؛
- برای رسیدن به عمق علم، باید متخصص، تمام فعالیتها و کنکاشهای ذهنی خود را به موضوع خاصی محدود کند. در این صورت، آثار متخصص موضوعمحور است، حال آنکه مقالههای یک عضو هیئت علمی ایرانی در حوزههای متفاوت و پراکنده منتشر میشود که تابعی از تمایل دانشجو است؛
- دانشی که تولید میشود، در کشوری کارایی دارد که مقاله در مجله آن منتشر میشود. به بیانی دیگر، نوشته پاسخگوی نیاز دیگران است و نه نیاز داخلی کشور نویسنده مقاله؛
- پیشنیاز رشد علم، رشد در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است، چیزی که تاکنون در مقالههای آی اس آی منعکس نشده است.
در این پژوهش آمده است که این دلایل و شواهد قابل تأمل است. با این حال، رشد علم و دلایل رشد کاذب علم بیشتر متوجه رشد کمی است تا کیفی. در مفهوم رشد علم نظریهها و الگوهایی وجود دارد که آگاهی از آنها باعث فهم بهتر مقوله رشد علم خواهد شد.
* نرخ رشد متون علمی
در این پژوهش سعی شده است که به مقوله رشد علم و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته شود. واژه رشد دلالت بر تغییر وضعیت یا افزایش در اندازه دارد و در مورد علم، مفهوم رشد دلالت بر افزایش بروندادهای علمی به ویژه افزایش در متون علمی، افزایش تعداد جوامع علمی یا افزایش تعداد مؤسسههای پژوهشی و ... است.
به زعم این پژوهش یکی از جنبههای مطالعه رشد علمی، میزان کهنگی متون علمی و همبستگی آن با نرخ رشد متون علمی است به منظور پی بردن به همبستگی بین دو میزان (کهنگی متون و نرخ رشد) و تشخیص اینکه که کدام یک از این دو میتواند با وجود دیگری پیشبینی شود، از جنبههای مطالعه رشد علمی است.
بر اساس پژوهش حاضر رشد علم از شاخصهای توسعه علمی در هر کشور محسوب میشود و یکی از عوامل اصلی برنامهریزی و سیاستگذاری علمی آن کشور است. اینکه رشد علم چگونه ایجاد میشود و شاخصهای اساسی آن کداماند و در عین حال چالشهای رشد کمی و نبود تناسب آن با رشد کیفی کداماند برای برنامهریزی علمی لازم است.
این پژوهش مطرح میکند که شاخصهای مختلفی برای اندازهگیری رشد علم به کار رفتهاند، سادهترین این شاخصها از نظر استفاده، شمارش محض تعداد مقالههای پژوهشی منتشر شده در مجلههای علمی محسوب میشود. اما اینکه هر مقاله از وزن یکسانی برخوردار است یا نه و اینکه تفاوت رشتهها و حوزههای موضوعی و برابر دانستن میزان وزن مقالههای این حوزهها یکی از چالشهای این حوزه محسوب میشود.
* مراحل رشد علم
همچنین این پژوهش مطرح میکند که با وجود مشکلات ذکر شده در مورد استفاده از تعداد مقالههای منتشر شده به عنوان سنجش اندازهگیری رشد علم، این شاخص به عنوان شاخصی بینالمللی مورد توجه کشورهای مختلف بوده است و سازمانها و نهادهای معتار علمی دنیا از این شاخص به عنوان معیار اصلی قضاوت درباره میزان رشد کشورها از آن استفاده میکنند.
در این پژوهش آمده است که رشد علم هم مانند هر پدیده دیگری؛ مراحل تولد، رشد، بلوغ و پیری دارد. از مراحل رشد علمی با نامهای مختلفی یاد شده است از جمله برخی همچون کوهن چهار مرحله تحول علمی را شامل مرحله ظهور، علم نرمال، بحران، و انقلاب یاد کردهاند. پرایس معتقد بود رشد علم به صورت S شکل است و مراحل ابتدایی، بلوغ و دوران رکود دارد.
به گفته این پژوهش در مورد الگوی رشد علم، برخی علم را به صورت نمایی و خطی میدانند که از نقطهای شروع میشود و به صورت فزاینده رشد میکند و از آن به عنوان الگوی نمایی یاد میشود.
نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که حوزههای موضوعی مختلف، کشورهای مختلف، مؤسسههای آموزشی و پژوهشی مختلف بر اساس فراز و نشیب و روند تولید علم خود از الگوهای مختلفی برخوردارند. الگوی رشد علم ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی از الگوی لجستیکی (مدل آماری برای متغیرهای وابسته دوسویی) پیروی کرده که هنوز در مرحله رشد است؛ اما این رشد به دنبال خود دوره رکود یا دوره پیری هم خواهد داشت.
انتهای پیام/