دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
01 مرداد 1403 - 00:01

عبور از سیاست بی‌طرفی؛ خطای بزرگ سوئدی‌ها

عبور از سیاست بی‌طرفی؛ خطای بزرگ سوئدی‌ها
سوئد در طول دهه‌های اخیر و در قبال برخی بحران‌های بین‌المللی، در کسوت یک «میانجی» با «واسطه گر» ایفای نقش کرده اما اکنون خود به جزئی از منازعات جهانی تبدیل شده است و همین مسئله، نقش سنتی آن را به چالش می‌کشد.
کد خبر : 923061

گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا، اگرچه سوئد تا چندی پیش، نماد یک جامعه چندفرهنگی و متکثر در اروپا و نظام بین‌الملل محسوب بود، اما تصمیمات اتخاذ‌شده در خصوص پیوستن این کشور به ناتو، مولد تغییرات عمده‌ای در این کشور بوده و خواهد بود.

چندی پیش، سوئد به عنوان سی و دومین کشور عضو پیمان آتلانتیک شمالی به این مجموعه بحران‌ساز پیوست. این به معنای پایان سیاست بی‌طرفی استکهلم در نظام بین‏‌الملل و ورود مستقیم آن به منازعات جدید در جهان امروز خواهد بود- موضوعی که می‌تواند بر ساختار دولت رفاه در این کشور و حتی همسایگان آن در اسکاندیناوی تاثیری سلبی بگذارد.

به نظر می‌رسد پس از آغاز جنگ اوکراین، غرب به این نتیجه رسیده که گسترش ناتو به شرق هزینه‌های راهبردی و تاکتیکی زیادی برای دو سوی آتلانتیک به همراه دارد. از این رو گسترش دامنه اعضای ناتو را به صورت نامتقارن صورت داده و شمال اروپا را به تازه‌ترین پایگاه خود در تقابل ژئواستراتژیک با روس‌ها مبدل کرده است

به این ترتیب، با گذشت بیش از دو سال از جنگ اوکراین، جایگاه این کشور شمال اروپا (سوئد) که درصدد بود تا به عنوان عضوی از ائتلاف ناتو زیر چتر امنیتی این پیمان در آید، تثبیت شد. اولف کریسترسسون، نخست وزیر سوئد و ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو نقش به سزایی در پیشبرد این روند ایفا کردند. منتقدان عضویت سوئد در ناتو معتقدند که ورود به منازعات بیرونی، مناسبات داخلی این کشور اروپایی را نیز تحت تأثیر سوء خود قرار خواهد داد.

در این میان، باید نسبت به کلید واژه «دولت رفاه» دقت بیشتری داشته باشیم. سوئد، نماد یک جامعه چند فرهنگی در حوزه نوردیک و اسکاندیناوی محسوب می‌شد- رویکرد و مدلی که تحت تأثیر ساختار دولت رفاه قرار داشت و البته طی سال‌های اخیر به صورتی محسوس مورد هجمه و چالش قرار گرفته است. فراتر از آن، سوئد در طول دهه‌های اخیر و در قبال برخی بحران‌های بین‌المللی، در کسوت یک «میانجی» یا «واسطه‌گر» ایفای نقش کرده، اما اکنون خود به جزئی از منازعات جهانی تبدیل شده است و همین مسئله، نقش سنتی آن را به چالش می‌کشد.

ماجرا به این نقطه ختم نمی‌شود. عضویت رسمی و نهایی سوئد و فنلاند در پیمان آتلانتیک شمالی، به معنای گسترش ناتو به شمال خواهد بود. به نظر می‌رسد پس از آغاز جنگ اوکراین، غرب به این نتیجه رسیده که گسترش ناتو به شرق هزینه‌های راهبردی و تاکتیکی زیادی برای دو سوی آتلانتیک به همراه دارد. از این رو گسترش دامنه اعضای ناتو را به صورت نامتقارن صورت داده و شمال اروپا را به تازه‌ترین پایگاه خود در تقابل ژئواستراتژیک با روس‌ها مبدل کرده است.

در چنین شرایطی، معادلات فرهنگی جاری در استکهلم نیز به گونه‌ای آشکار تغییر پیدا می‌کند؛ جایی که رادیکالیسم افراطی (با رویکرد مهاجرستیزی) از یک سو و تمایل به یکدست سازی جامعه از سوی برخی جریانات سنتی (که قبلاً تحقق جامعه چند فرهنگی را یکی از شاخصه‌ها و اهداف حکمرانی در کشورشان قلمداد می‌کردند)، فضایی برای تعامل با اقلیت‌های مذهبی (مخصوصاً مسلمانان) و مهاجران باقی نخواهد گذاشت. در این روند محسوس، نگاه «تهدیدمحور» نسبت به مسلمانان جایگزین رویکرد فرصت‌محور جهت تثبیت جامعه چند فرهنگی شده است.

تا چندی پیش، مواجهه سوئد با معضلات پنهان و آشکار امنیتی در این کشور ارتباطی با حضور ائتلاف راست‌گرا یا چپ‌گرا نداشت؛ ضمن آنکه ثوابتی مانند «جامعه چند فرهنگی» و «دولت رفاه»، استراتژی این کشور در مواجهه با معضلات گوناگون را تعریف و تنظیم کرده بود. حزب سوسیال‌دموکرات، حزب میانه‌رو (Moderaterna) و دیگر احزاب سوئدی اعم از حزب دموکرات مسیحی و حزب سبز و حزب مرکزی و غیره، جملگی نسبت به این مسئله آگاه بودند که وقوع بحران‌های ناشی از تضعیف جامعه چند فرهنگی در این کشور، خطراتی را متوجه ساختار دولت رفاه می‌کند. بنابراین، در حوزه مسائل امنیت داخلی شاهد همفکری مؤثر احزاب سوئدی با یکدیگر بودیم. 

بااین‌حال، اکنون حکمرانان سوئدی از ترس رشد بیشتر آرای جریان راست افراطی، دست به‌نوعی «مهاجرستیزی خودخواسته» زده‌اند و همین مسئله مستقیماً جامعه چند فرهنگی را در آستانه انهدام قرار داده است. عضویت سوئد در ناتو و حذف سیاسی بی‌طرفی آن در نظام بین‌الملل، این روند داخلی و فرهنگی را نیز تشدید خواهد کرد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته