رستگارم فرما یا اباعبدالله
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، عبدالرضا مدرسزاده شاعر و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان به مناسبت ایام محرم قطعه اشعاری سروده که از نظر مخاطبان میگذرد:
یا اباعبدالله(ع)
ای همه هستی ما یا اباعبدالله
معنی خون خدا یا اباعبدالله
هست بدبخت و شقی هر که در زندگیاش
داد از دست تو را یا اباعبدالله
همچو نور ازلی، چهر تو میتابد
بین جمع شهدا یا اباعبدالله
بر توای کشته اشک، نپذیرد پایان
گریه ارض و سما یا اباعبدالله
نرود از نظرم، عصر سرخ گودال
که تو بودی تنها یا اباعبدالله
رفته بودند به فخر با شهادت تا عرش
همه حتی سقا یا اباعبدالله
دست من گیر و مخواه که بیفتم
از راهای تو بر من مولا یا اباعبدالله
معنی خون خدا، اینچنین خواست تو را
نشود کهنه عزا یا اباعبدالله
ای همه امروزم، با شفاعت فردا
رستگارم فرما، یا اباعبدالله
خواهم از ایزد پاک به دعا در همه حال
که نرانی تو مرا یا اباعبدالله
یاحسین شهید (ع)
شعار مردم آزاده یا حسین شهید
امید مردم دلداده یا حسین شهید
به پاست بزم عزا در میان کوچه دل
همین که گفته شود ساده یا حسین شهید
به وقت گم شدن عقل در مسیر کمال
چراغ روشن هر جاده یا حسین شهید
شکفته میشود از هر لب نشسته به ذکر
میان فرصت سجاده یا حسین شهید
قلندران سیهپوش سر دهند از عشق
در اوج مستی بی باده یا حسین شهید
میان خستهدلیهای روزگار غریب
نوای هر که ز پای اوفتاده یا حسین شهید
به جستوجوی فضیلت ز جنس گوهر عرفان
نشان هر دل آماده یا حسین شهید
احلی من العسل
هنگام مرگ زد در احلی من العسل
شد عشق را فدا سر احلی من العسل
گفتند حال رفتن قاسم به جنگ بود:
جان تهی ز غم پر احلی من العسل
بین دلاوران سپاه است سربلند
او را که داشت رهبر احلی من العسل
کی معنی شهادت و عرفان میسر است
بر هر که نیست باور احلی من العسل
در کربلا هر آنچه بگردی نمیشود
پیدا شعار بهتر احلی من العسل
شیرخوار شهید
محتاج شرح نیست در این غم، اشاره را
حتی به حال خود بگذار استعاره را
جانسوز و اشکبار شود در فضای حزن
شعری که آورد سخن شیرخواره را
آه از نهاد خون خدا شد برون چو کرد
تیر سه شعبه، معنی سرخ گزاره را
خون گلوی اصغرش این بار تازه کرد.
آن زخمهای داغ ِفزون از ستاره را
نگذاشت بر زمین چکد آن غیرت خدا
خون مطهر گلوی پاره پاره را
بابالحوایج است و بگیرند اهل درد
در اوج یاس و خستهدلی، گاهواره را
وقتی رباب مویه جانسوز سر دهد
آرد میان روضه غم، برکناره را
لطف توسل ِ به چنین طفل میدهد
آرامشی ز جنس نجات، اشکخواره را
از طفل شیرخوار حسیناند مستفیض
آنان که در پی اند به هر درد، چاره را
کی سرد میشود که بیفتد ز چشم دهر
داغی که زیر پای گذارد هزاره را
علیاکبر حسین (ع)
دل هست بیقرار علیاکبر حسین
خیره خرد به کار علیاکبر حسین
در گیر و دار عاشقی و مهر پروری
جان میشود دچار علیاکبر حسین
با جان بهای دین خدا میدهد که هست
مردانگی عیار علیاکبر حسین
چشم پدر به قامت او تلخ خیره ماند
اشکش رکابدار علیاکبر حسین
شد غرق خون ز زخمه تیغ ستمگران
روی چنان نگار علیاکبر حسین
افتاد زیر پای تبر در خزان ظلم
جسم چو نوبهار علیاکبر حسین
سرو و صنوبرند در این فصل برگریز
چون لاله داغدار علیاکبر حسین
از جمع عاشقان شهادت به وقت رزم
کس نیست در شمار علیاکبر حسین
در کوفهزار خفت و نامردمی بود
حفظ شرف شعار علیاکبر حسین
ششگوشه جهان دهم از کف مگر زنم
یک بوسه بر مزار علیاکبر حسین
انتهای پیام/