چالشهای اجرای ارکسترال در کشور؛ از نبود سالن تمرین تا نبود حمایت دولتی و خصوصی + فیلم
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ زهره سعیدی؛ ارکستر نوای آفتاب به رهبری و تهیه کنندگی امین سالمی قرار است سی و یکم خرداد ماه در برج میلاد تهران اجرای قطعاتی از موسیقی فیلمهای مطرح تاریخ سینمای ایران و جهان را داشته باشد. مایستر این ارکستر داریوش حجازی، مایستر پاپ فیروز ویسانلو، دیگر تهیه کننده کار و تنظیم کننده محمدرضا آقایی و جابر ماجدی مدیر ارکستر هستند.
در ارتباط با جزئیات برپایی این ارکستر و چالشها و موانع فعالیتهای ارکسترال در ایران به گفتوگو با امین سالمی، محمدرضا آقایی، فیروز ویسانلو و جابر ماجدی در خبرگزاری آنا نشستیم که مشروح آن را د رادامه میخوانیم:
* آقای سالمی با توجه به اینکه شما سالهاست موسیقی ارکسترال کار میکنید در همه این سالها هنرمندان ارکسترها چالشهای زیادی را دراین عرصه تجربه کردند، مهمترین موانع در این زمینه را چه چیز میبینید؟
امین سالمی: ابتدا باید مشکلات را تقسیم بندی کنیم یک بخشی از مشکلات فنی کار است مثل کمبود نوازنده ماهر ارکسترال. البته نوازنده خوب زیاد داریم ولی نوازنده خوب الزاما نمیتواند نوازنده ارکسترال باشد، چون باید مشخصات و پرستیژی خاص داشته باشد، مثلا در بخش سازهای بادی ـ برنجی تعداد کافی نوازنده مورد نیاز ارکسترها نداریم، برای سازهای زهی هم محدودیت داریم، درباره سازهای ایرانی هم خیلی از نوازندگان آن آموزش درست و اطلاعات کافی برای اینکه در جمع ارکستر ساز بزنند را ندارند.
نکته دیگر به فضای مناسب برای تمرین برمیگردد، ما همیشه برای یافتن فضای تمرین دچار مشکل هستیم زمانی که میخواهیم اجرا بگذاریم از یک ماه زودتر همه دوستان درگیر هستیم که کجا تمرین کنیم که استدیو صدایش خوب باشد و ارکستر در آن جا شوند، بنابراین عموم وقتها صدایی که سر تمرین از ارکستر میشنویم آزاردهنده است و باعث سردردمان میشد.
چالش دیگر به سالنهای کنسرت باز میگردد چرا که درخود تهران تنها چهار سالن مناسب وجود دارد که البته همه آنها هم برای اجرای ارکسترال مناسب نیستند، مثلا سالن اندیشه محدودیت ژانر دارد، اسپیناس خیلی گران است بنابراین انتخاب ما بین تالار وحدت و برج میلاد بود.
* از دفتر موسیقی هم برایمان بگویید؛ یادم میآید سر اجرای قبلی مشکلاتی برای گرفتن مجوز قطعات وجود داشت.
سالمی: از دفتر موسیقی هم برایمان بگویید یادم میآید سر اجرای قبلی مشکلاتی برای گرفتن مجوز قطعات وجود داشت.
خیر دفتر موسیقی این بار و برای اجرای ۳۱ خرداد بیشترین همراهی را با ما داشت.
اما مشکل دیگری که داشتیم بحث مالی و نبود اسپانسر بود، چرا که برای اسپانسرها اجرای بی کلام تعریفی نشده و مدام میپرسند که خواننده گروه چه کسی است؟! این مشکل ناشی از عدم شناخت سرمایه گذار بخش فرهنگ و هنر از شرایط ارکسترها است. بهرحال سرمایه گذارها هم حق دارند به بازگشت مالیشان فکر کنند، اما ما هم حق داریم این در حالی است که بلیت فروشی ما از هیچ لحاظی با یک کنسرتی که چند نفر گروه دارد، تفاوتی ندارد و اجرای ما کفاف هزینههایمان را نمیدهد!
* آیا این درست است که خیلی از نوازندگان ما تمایل به حضور در ارکسترهای دولتی، چون ارکستر ملی را دارند تا اینکه بخواهند در ارکسترهای خصوصی حضور پیدا کنند؟
سالمی: به هرحال ارکستر ملی، صدا و سیما یا سمفونیک، چون حقوق ثابت دارند، چه اجرا داشته باشند و چه نداشته باشند، رقمی را ثابت حقوق ماهانه میگیرند و این طبیعی است که نوازندگان هم به سمت ارکسترهای دولتی تمایل داشته باشند، بنابراین ما نمیتوانیم به آنها ایرادی بگیریم، چون دغدغه مالی برای همه وجود دارد.
اما مسئله دیگر این است که این ارکسترها هم میزان محدودی نوازنده دارند ما در این روزها ضعف آموزش در آموزشگاهها، آکادمیها و دانشگاهها به لحاظ تربیت نوازنده ارکسترال داریم چرا که نوازندهای که وارد بازار کار حرفهای میشود، دوره مطمئن و مکفی برای اجرای ارکسترال ندیده است و ۹۰ درصد نوازندهها با آزمون و خطا وارد ارکسترها میشوند. دانشگاههای ما گرایش به آموزش تک نوازی به هنرجوها دارند و ما جایی به نام ارکستر تجربی نداریم تا نوازندهها آنجا حمایت شوند و دیسیپلین اجرا در ارکستر را آموزش ببینند.
* در بحث تمرین در سالنها از لحاظ مالی و اجاره وضعیت استدیوهای تمرین به چه صورت است؟
هر گروه برای به ثمر رساندن یک اجرا به ۱۰ جلسه، سه تا چهار ساعته نیاز دارد که حال شاید به لحاظ مالی به گروهی مثل ما فشار نیاید، اما به هرحال صاحب استدیو و هم هزینههایش بالا است، ما به آنها هم حق میدهیم نمیتوانیم آنها را جدا از خود بدانیم، جامعه استدویودار و صدابردار هم بخشی از جامعه موسیقی هستند وقتی استدیویی نمیتواند با ساعتی ایکس تومان دریافتی، پول برق و کارمند و اپراتور و نیروی فنیاش را تأمین کند، طبیعی است که تمایلی به ادامه کار نداشته باشد.
* از اجرای ۳۱ خرداد برایمان بگویید. با چه تعداد گروه و چه قطعاتی قرار است اجرا داشته باشید؟
ما با یک ارکستر چهل نفره قرار است در برج میلاد اجرا داشته باشیم، درآمدمان از بلیت فروشی خواهد بود و برج تنها سالن را به ما اجاره داده است. ارکسترمان هم ترکیبی از سازهای ایرانی و ارکستر زهی، بادی و پاپ است که در این اجرا قرار است موسیقی فیلمهای مطرح دنیا که ذات و اصالتشان کلاسیک است با سازهای ایرانی و پاپ اجرا شوند. این نخستین بار است که با چنین ترکیب ساز و ارکتسراسیونی به صحنه میرود. پیشنهاد اجرای یک کنسرت با چنین قطعاتی دی ماه سال گذشته از سوی محمدرضا آقایی مطرح شد، خودش هم سرمایه گذاری کرد و البته شراکت کردیم هرچند ریسک سنگینی بود منتها از او ممنونم که این ریسک را پذیرفت، حتی تنظیم هفت قطعه نیز با خود او بود و مجموعا قرار است هفده قطعه اجر شود و امیدواریم بتوانیم اجرای خوبی برای مردم داشته باشیم.
* شما مایستر گروه پاپ در ارکستر نوای آفتاب هستید از ترکیب مویسقیایی در ارکسترنوای آفتاب برایمان بگویید و اینکه از نظر شما بزرگترین چالشهای عرصه موسیقی ارکسترال چیست.
فیروز ویسانلو: ارکستر نوای آفتاب ترکیبی از سازهای ایرانی و کلاسیک است، یک سکشن زهی بزرگ با ترکیبی از سازهای ایرنی مثل عود، تار، قانون، فلوت، سازدهنی و مجموعه پاپ شامل درامز، بیس گیتار، گیتار و پیانو است.
یکی از مشکلات رایج الان ما در ارکسترها همان سالن تمرین است که آقای سالمی هم اشاره کردند. سالن تمرین زیاد است، اما چون از لحاظ مساحتی و شکل سالن طوری نیست که احتیاجات ارکستر را برآورده کند حتی گاهی به سبب تنگی وقت مجبور میشویم سالنی را بگیریم که مناسب احوالمان نیست. به هرحال سالن باید امکانات مناسب هم داشته باشد خیلی سازها پرتاب صدای بلندی ندارند اینها موقع صدابرداری در تمرین هم اعضا را دچار مشکل میکنند.
نکته دیگر میزان زمانی است که مثلا سالن میلاد پیش از اجرای کنسرت برای صدابرداری و ساندچک به گروه اختصاص میدهد، تمام سازها باید جدا صدابرداری شود و اینکه مشخص شود از چه دیوایزی ساز استفاده میکند یا مشکل بازخورد صدا در سالن ایجاد میشود. به این معنا که تعداد میکروفنها که زیاد میشود به خاطر پرتاب صدای سازها تحریکاتی در میکروفنها صورت میگیرد و بازگشت صدا در نمایشگر ایجاد اختلال میکند و بنابراین گروه دچار حادثه بازخورد مثل هوم کشیدن میکروفنها میشوند.
بنابراین، چون موسیقی ارکسترال در کشور ما زیاد نیست امکانات ثابتی نیز برایش وجود ندارد و اینطور نیست که ما با خیال راحت به کنسرت برویم و هیچ دغدغهای نداشته باشیم. بنده به شخصه برای روز ساندچک دچار اضطراب هستم چرا که سالن قرار بوده از صبح به ما تحویل داده شود بعد از آن اعلام شده که سالن ساعت ۱۵ به ما تحویل میشود و این بازه زمانی محدود برای ساندچک ما را دچار مشکل خواهد کرد.
*نظرتان درباره قطعاتی که قرار است ۳۱ خرداد در کنسرت اجرا شود، چیست؟
قطعات جزو قطعات برگزیده مربوط به فیلمهای شاخص دنیای موسیقی و سینما هستند، شاید این فیلمها بدون چنین موسیقی اثرگذار نمیشدند از سویی هم به دلیل اینکه موسیقی سخیف در مملکت ما زیاد تولید میشود و به خورد نسل جوان جاعمه داده میشود، این نسل جوان از لحاظ شنوایی دور از موسیقی صحیح قرار میگیرند و به نظر میرسد که ما نیاز داریم در سیستم آموزشی، آموزشهای صحیحی به دانش آموزان در زمینه موسیقی داده شود حال چه فرد بخواهد کار موسیقی انجام بدهد یا ندهد، نیاز دارد که یک شنونده خوب موسیقی باشد، نه اینکه روی به سمت موسیقیهای امروزی برود که اعتبار شعر درستی هم ندارند و نیمی هم از طریق لپ تاپ پلی بک میشوند و متأسفانه جامعه را در دست خود گرفته است.
چنین ترکیبی از یک موسیقی ارکسترال برای جوانان امیدواریم جلب نظر کند و آنها هم به دیدن کنسرت ما بیایند و متوجه بشوند که چقدر کار ما زحمت و تمرین دارد.
*الان شرایط مالی نوازندههای پاپ به نسبت ارکسترال در چه سطحی قرار دارد. شما خودتان هم پیش از این در ارکستر پاپ حضور داشتید، چطور شد که مسیرخود را تغییر دادید؟
ویسانلو: من از ابتدای فعالیت هنری در تهران نبودم، سال هشتاد تصمیم گرفتم به تهران بیایم و شروع فعالیتم با ارکستر گروه علیرضا عصار بود، آن زمان تورم در جامعه کمتر بود و دستمزد نوازندهها بد نبود البته شرایط ارکسترها هم تفاوت داشت آن زمان ارکستر چیزی را پلی بک نمیکرد، کار ما هم به رهبری فواد حجازی که از بهترینهای این عرصه بود، با اشعار سنگین و تنظیمات زیبای عصار خیلی خوب جلو میرفت منتها من کم کم به ترکیبی از موسیقیهای ارکسترال هم وارد شدم.
نخست به ارکستر استاد مجید انتظامی پیوستم و افتخار داشتم که سالها همراه ایشان باشم، غیر از آن هم در ارکسترهای دیگری حضور پیدا کردم تا اینکه با ارکستر آکادمیک تهران و امین سالمی آشنا شدم.
به لحاظ مالی اینطور فکر نکنید که نوازندههای پاپ دستمزد خوبی دارند البته بحران حمل و نقل نوازندهها برای اجرای کنسرت به دیگر شهرها زیاد است چرا که بهای بالای بلیت هتل و هواپیما باعث میشود که گروه از اتوبوس برای حمل و نقل استفاده کند و مستقیم به سالن برود و برگرد و این فشار زیادی به نوازنده وارد میکند. من حتی الان اطلاع دارم که خیلی نوازندهها در بندهای پاپ رایگان یا با دستمزد خیلی پایین کار میکنند چرا که خواننده اعتقادش بر این است که، چون خودش برند است نوازنده باید خیلی هم علاقهمند باشد که در گروه او نامی کسب کند، دیگر نباید به فکر نفع مالی باشد!
در نهایت آخرین فعالیت من در یک گروه پاپ در گروه «کسرا زاهدی» بود که متأسفانه گروه او هم منحل شد، منتها من قبل ازاین اتفاق از گروهش به دلائلی خارج شده بودم و یکی از مشکلات همین بحث بحران حمل و نقل بود که البته کار به جایی پس از آن رسید که گروه این خواننده پاپ منحل شد چرا که نتوانست بلیتهایش را بفروشد، آنچه در این حیطه زمانی چند سال اخیر مسلم است این است که خیلی خوانندگان دیگر هم بودند که حتی محبوبیت زیادی در بستر فضای مجازی داشتند مثلاً «بابک مافی»؛ منتها در عرصه کنسرت گذاری موفق نبودند.
*آقای آقایی شما هم تهیه کننده و هم تنظیم کننده قطعات ارکستر هستید، چطور شد تصمیم گرفتید به اجرای قطعاتی از موسیقی فیلمهای معروف دنیا بپردازید.
آقایی: قطعاتی که برای این کنسرت انتخاب کردیم از هنرمندان بزرگ دنیا هستند که نامشان و قطعهشان برای آن فیلم در یادهای مردم دنیا باقی مانده است. ما پایمان را جای آدمهایی همچون گلداسمیت، هانس زیمر، جیمز هورنر و ... گذاشتیم اجرای این قطعات افتخاری برای ما است. منتها ما در کشورمان به لحاظ شنیداری موزیک دچار یک اپیدمی و بیماری شدیم، مردم تقصیر هم ندارند، چون خوراکی که به آنها داده شده همین است.
ما لا به لای موسیقی پلیبک و صرفاً وکال محور یک موسیقی قهر شده یا تقریباً فراموش شده را از زمین برداشتیم که در دنیا بدان احترام میگذارند. موسیقی فیلم همیشه برای مردم دنیا جذاب است و ما هم آن را برای اجرا انتخاب کردیم.
نکته دیگر این است که ما یک مبارزه خیلی سخت را شروع کردیم که خلاف جهت جریان آب حرکت کنیم، پس طبیعی است که با مشکلات زیادی هم روبه رو شویم، اولین سوال یک اسپانسر از ما این است که خواننده شما چه کسی است؟ زمانی که پاسخ میدهیم موزیک بی کلام است، حتی واژه بی کلام را هم نشنیدهاند! سوال این است که واقعا خوانندگی کردن دشوارتر است یا نوازندگی؟ البته من معتقدم که خواننده هم یک نوع نوازنده است و حنجرهاش ابزارش است منتها موزیسینهای دنیا میگویند که نوازندگی به مراتب کار دشوارتری است، نوازندههای ما در ایران هیچ جایی دیده نمیشوند.
* به بازگشت مالی این کنسرت فکر کردید؟
طبیعتاً فکر کردیم، منتها یک هدف بزرگی تعریف کردیم و یکی دیگر ازعلاقهمندیهای ما برای اجرای موزیک این است که پایمان را از مرزهای ایران بیرون بگذاریم ما برای اجرای یک موسیقی مشترک با بیان همسان در سراسر دنیا بهترین ابزاری که در دست داشتیم، موسیقی فیلم بود به عنوان مثال شما اگر به قطب شمال یا آفریقا هم بروید، قطعا پدرخوانده را اجرا کنید همه مردم دنیا میگویند این قطعه «پدرخوانده» است پس این یک زبان مشترک است و ما خواستیم که در آینده برنامههایی داشته باشیم که سفیر موزیک و صلح کشورمان در یک تعداد فستیوال در سراسر دنیا باشیم و موسیقی کشورمان را به دیگر کشورها هدیه دهیم.
* چرا باید این موسیقی برای دنیا جذاب باشد درحالی که موسیقی خود غرب است؟ قطعا آنها بهتر از خود ما چنین اجرایی را خواهند داشت؟
آقایی: من از این تریبون استفاده میکنم و میگویم ما چیزی به نام موسیقی سنتی نداریم این کلمه کاملا غلط است ما موسیقی به نام کلاسیک یا دستگاهی و یک موسیقی دیگر به نام مقامی یا محلی داریم. حال به موزیک فیلمهایی که کار شده نگاه میکنیم ما یک همپوشانیهایی بین خودمان و دیگر کشورها داریم مثلا وقتی به آواز دشتی نگاه میکنیم و وارد تعلیمات موسیقی در سبک کشورهایی مثل یونان میشویم میبینیم که دشتی ما کاملا گام فیریجین مودهای کلیسایی است، من حتی در این زمینه خودم آلبوم منتشر کردم.
همچنین ما از کشور خودمان یک سری سازهایی را میبریم که انحصارا برای ما است، اگر قرار بود صرفاً کلاسیک دنیا را در ایتالیا اجرا کنیم زیره به کرمان میبریم چرا که «نینه روتا» خودش اهل ایتالیاست و برایشان چنین چیزی جذابیت ندارد مگر اینکه کار متفاوتی انجام دهیم، ما در دو مسیر رنگ آمیزی را تغییر دادیم نخست انتخاب ساز و دوم رنگ آمیزی تنظیم و این زحمتی بود که دوستان من کشیدند.
* پس چه این کنسرت به لحاظ مالی موفق باشد یا خیر، شما برنامه تور جهانی را دارید.
بهرحال برای تولید و ارائه یک کالا قطعا افراد به ویترین نیاز دارند ما وقتی میخواهیم وارد فستیوالی در دنیا شویم سطح کار ما را با نمونههای اجرایی خواهند دید. البته میتوانستیم در استودیو کار تولید کنیم منتها بهترین روش را یک کنسرت رسمی دیدیم که هم ویترینی داشته باشیم هم گوش شنیداری مردم را با موسیقی بی کلام آشتی دهیم.
* برج میلاد آیا انتظارات شما را برآورده میکند؟
آقایی: به هرحال محدودیت صوتی و صدا و تجهیزات هست و ما توقع صد درصدی از سالن نداریم، طبق تحقیقات من در کشور ما از سال ۴۵ تا الان این قالب از موسیقی فیلم تا به حال اجرا نشده است.
* آقای ماجدی شما هم به عنوان یکی از اعضای گروه و فعال عرصه مارکتینگ و تهیه کنندگی گروه نوای آفتاب برایمان بگویید که وضعیت اسپانسر و دیگر برنامههای تبلیغاتی گروه به چه صورت است.
جابر ماجدی: من از سال ۸۷ با گروه علی لهراسبی وارد بازار تهیه کنندگی موسیقی شدم و اولین اجرای لهراسبی را در برج میلاد روی صحنه بردیم، از آن تاریخ تا الان سفید و سیاههای زیادی دیدیم تا اینکه به ارکستر نوای آفتاب در سی و یک خرداد ۱۴۰۳ رسیدیم.
اول این را میخواهم اشاره کنم که اگر همه اعضای این گروه دنبال نفع مالی بودند الان ما اینجا نبودیم، جنس کار ما عشق و موسیقی است، بنابراین جدول ضرب ما با سایر گروههایی که دنبال فروش یک ساعت و اندی با دو نیم میلیارد فروش هستند، متفاوت است. ما تلاش داریم صدای هنر را به مردم برسانیم و البته این صدا را فراتر از مرزها هم میبریم.
ما برای تبلیغات کار چهار ساختار را مدنظر قرار دادیم، نخست، نمایشگرهای شهری( بیلبرد) که البته متوجه شدیم برای هر بیلبرد ۴۰۰ میلیون تومان هزینه باید پرداخت کنیم و قطعا یک بیلبرد هم کفایت نمیکند و بالغ بر میلیارد هزینه آن میشود و با وجود تخفیفات سازمان زیباسازی شهر تهران باز هم امکانش بای ما وجود نداشت و این خودش مافیای بیلبرد در تهران است که اجازه فعالیت هنری را گرفته است.
تیزر تلویزیونی هم دیگر کار حرفهای است که متأسفانه صدا و سیما طبق ماده ۴ تبصره ۵۳ اجازه فعالیت موسیقی و تبلیغاتی کنسرت را نداده است و ما هم به قانون احترام میگذاریم، اما واقعا کار موسیقی ما از جنس موسیقیهای سخیف است که قابل پخش نباشد؟
در ارتباط با فضای مجازی هم با وجود فیلترشکن وسرعت اینترنت و همینطور حمایت دولتی و حاکمیتی هم صحبت نکنم، بهتر است. در ارتباط با مخاطبین کنسرتها هم باید بگویم که ۹۹ درصد مخاطبین کنسرتها دنبال شنیدن صدای یک خواننده هستند که موسیقیاش همه گیر شده و عمر ساختارش شاید به سه ماه هم نرسد.
به هرحال این را اشاره کنم که در یک شهر۱۰ میلیونی، قطعا ما بیش از دو سانس مخاطب خواهیم داشت که علاقه به شنیدن موسیقی سالم دارند، منتها هیچ تفاوت قیمتی بین اجرای ما که ارکسترال است با یک گروهی که یک خواننده و چند نوازنده دارد، به لحاظ قیمتی وجود ندارد و سالن برایش این چیزها مهم نیست.
در نهایت آخرین امید ما حامیان مالی بوده که زمانی که با آنها هم صحبت میکنیم چیزی به نام موسیقی بی کلام را نمیدانند و پا پس میکشند و در نهایت به تأمین لباسهای گروه اکتفا میکنند. از لحاظ زیرساخت هنری هم که ما از یک تا پنج به دو هم نمیرسد، درحالی که پتانسیل گروه ما بیش از چهار است. در نهایت میتوانم به مخاطبین خود بگویم که گوش جانتان و شما در این کنسرت قطعا خستگی روزتان به در خواهد شد.
* بلیت فروشی اجراهای ارکسترال چقدر با پاپ متفاوت است؟
ماجدی:اگر بخواهیم مقایسه درصدی بین پاپ و ارکسترال داشته باشیم برای کسانی که در مافیای موسیقی افتادهاند ما تنها شصت درصد قیمت پاپها را داریم، چون سالن پر از صندلیهای مختلف با قیمتهای متفاوت است منتها من وقتی شخص خودم میبینیم تماس از سوی دانشجوهایی دارم که تمایل به دریافت بلیت دارند، اما تمکن مالی کمتری دارند، خودم بلیت را میخرم و به آنها با هزینه پایینتر میفروشم، تا مخاطب خود را از دست ندهم و همین کار برایم میلیاردها تومان میارزد که بچههای موسیقی با تعداد زیاد به دیدن کار بیایند.
بلیت فروشی کنسرت نوای آفتاب از طریق سایت ایران کنسرت قابل انجام است.
انتهای پیام/