دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

لقبی که پیامبر(ص) به امام رضا(ع) داد

لقبی که پیامبر(ص) به امام رضا(ع) داد
یک استاد حوزه گفت: لقب عالم آل محمد که پیامبراکرم(ص) به امام رضا(ع) داده بود، در زمان حیاتشان بروز یافت و علم حضرت(ع) در گستره قلمرو وسیع اسلامی نمایان شد.
کد خبر : 912386
حجت‌الاسلام امیرعلی حسنلو مدیرگروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌‌های علمیه در گفت‌وگو با خبرنگار دین و آیین خبرگزاری علم و فناوری آنا درباره مجاهدت‌های علمی امام رضا (ع) بیان کرد: امام رضا (ع) به دلیل فعالیت‌های علمی و فرهنگی گسترده در میان مردم به عالم آل محمد شهرت یافت. اگرچه این لقب به امام رضا (ع) توسط پیامبر اکرم (ص) سال‌ها قبل از تولد داده شده است. ولی در عصرش که همه از دانش حضرت بهره بردند این لقبی که پیامبراکرم (ص) داده بود بروز یافت و علم حضرت در گستره قلمرو وسیع اسلامی نمایان شد.
 
وی افزود: امام موسی کاظم (ع) به فرزندانش توصیه فرمود: برادرتان و فرزندم علی (امام رضا) عالم آل محمد است. درباره عقاید و دینتان از او سؤال کنید از پدرم بارها شنیدم به من فرمود عالم آل محمد از فرزندان تو است، ای کاش او را می‌دیدم او همنام امیرالمؤمنین علی (ع) است.
 
حسنلو با اشاره به اعترافات مأمون درباره اینکه امام رضا (ع) عالم‌ترین مردم است، ابراز داشت: در مناظراتی که مأمون با حضور رهبران مذاهب و ادیان مختلف برگزار می‌کرد علمیت امام بر تمام دنیا اثبات شد. بسیاری از حاضرین و دانشمندان به برتری شخصیت امام پی بردند؛ بنابراین حکمت جلوه‌گر شدن علمیت آل محمد (ص) به برکت تلاش‌های فرهنگی و وجود حضرت و درایت و تدبیرهای فرهنگی هشیارانه آن امام عزیز بود.

وی ادامه داد: امام رضا (ع) در این برهه فعالیت علمی خود را به پاسخگویی به شبهات علمی، عقیدتی و حراست از عقاید مردم، خصوصاً صیانت از شیعه، شرکت در جلسات علمی و مناظرات کلامی که با حضور رهبران فرقه‌های اسلامی و ملل دیگر تشکیل می‌شد، تبیین جایگاه امامت، تربیت شاگردان متخصص در علوم مختلف، بیان احکام اسلام و دفاع از اصول مسلم دین، بیان صدها روایت در موضوعات مختلف کلامی، فقهی، بهداشتی، اجتماعی، اخلاقی و برگزاری مجلس ذکر فضائل اهل بیت (ع) اختصاص دادند.بارها تیر مأمون به سنگ می‌خورد.

این استاد حوزه اظهار کرد: بی‌تردید امام رضا (ع) بر تمام علوم و دانش‌ها احاطه كامل داشت. عبدالسلام هروى گفته است: من هرگز كسى را اعلم‏تر از على بن موسى الرضا (ع) نديدم. هنگامى كه يك عالم دينى او را مى‌‏ديد، ديدن او در وى اثر مى‌‏گذاشت، همان طورى كه در من اثر گذاشت. مأمون برخى از دانشمندان دينى و فقهاى اسلامى و حكماى الهى را براى مقابله با امام جمع كرد، ولى امام به هر حال بر تمامى علماى حاضر فايق آمد و آنها در برابر امام به ضعف خود اعتراف كردند. من‏ خود شنيدم كه امام مى‏‌فرمود: من همواره جاى خودم را در مركز دينى اتخاذ می‌كردم و تعداد دانشمندان در مدينه بسيار زياد بود، با وجود اين هنگامى كه سؤالى به مغز عالمى فشار مى‏‌آورد، او و بقيه به من اشاره مى‌‏كردند و سؤال خود را براى من مى‌‏فرستادند و من هم پاسخ همه آن‌ها را مى‌‏دادم.
 
وی گفت: مناظرات امام رضا (ع) در خراسان، بصره و كوفه بر اين موضوع دلالت دارد كه او داناترين افراد در روى زمين بوده است. در طول آن مناظرات از پيچيده‏ترين مسائل پرسيده مى‏شد و حضرت به آنها پاسخ مى‏داد. اباصلت هروى مى‏‌گويد: امام رضا (ع) با مردم به زبان خودشان سخن مى‏گفت. من در مورد اين فضيلت از آن حضرت پرسيدم و او پاسخ داد: اى اباصلت، من حجت خدا بر آفريدگانش هستم و خدا حجتى را كه با زبان مردم آشنا نباشد، براى آن‌ها تعيين نمى‌‏كند. آيا تو كلام امير المؤمنين را نشنيده‏اى كه مى‏فرمود: «به ما قضاوت صحيح و كامل عطا شده است»؟ آيا اين علم به زبان‌ها نيست؟
 
پیش‌ بینی امام رضا (ع) درباره یکی از بستگانش
 
حسنلو تصریح کرد: امام رضا (ع) بسيارى از حوادث را قبل از آنكه واقع شود، پيش‏‌بينى مى‌‏كرد و آن حوادث همان گونه كه حضرت پيش‌گويى كرده بود، اتفاق مى‌‏افتاد. به طور مثال حسين فرزند امام موسى كاظم (ع) گفته است: ما، جوانانى از بنى‌هاشم در اطراف امام رضا (ع) نشسته بوديم، جعفر بن محمد علوى با سر و وضعى نامرتب و لباسى وصله‌‏دار از مقابلمان گذشت و ما نگاهى به يكديگر كرده و به او خنديديم. در همين حال امام فرمود: در آينده‏اى بسيار نزديك شاهد خواهيد بود كه جعفر بن محمد علوى فردى ثروتمند خواهد شد و مريدان بسيار خواهد داشت. يك ماه بعد ديديم كه جعفر حاكم مدينه شد و از موقعيت خوبى بهره‏‌مند شد.
 
وی افزود: جعفر بن صالح روايت كرده است که من به نزد رضا (ع) رفتم و به او گفتم: زنم باردار است، از خدا درخواست كن تا فرزند من پسر باشد. امام پاسخ داد: آن‌ها دوقلو خواهند بود. من به كنارى رفته و با خود گفتم: نام يكى را على و نام ديگرى را محمد مى‌‏گذارم. سپس به نزد امام برگشتم و او به من فرمود: نام يكى را على و نام ديگرى را امّ عمرو بگذار. هنگامى كه به كوفه برگشتم، همسرم دوقلو وضع حمل كرده بود و من ديدم كه يكى پسر و ديگرى دختر است. پس پسرم را على و دخترم را امّ عمرو نام نهادم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب