رابین هود مانع ملاقاتم با یک شهید شد!
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، عبدالمحمود محمودی از رزمندگان دفاع مقدس که خود در سن ۱۳ سالگی به جبهههای جنگ رفته است، میگوید: شهید عباس محمودی پسرعموی پدرم بود. اما ما هم ایشان را در خانواده پسر عمو صدا میزدیم. رابطه بسیار خوبی با هم داشتیم و ایشان هیچ فرقی با پسرعموهای خودم نداشت.
وی میافزاید: من از ۱۱ سالگی سعی میکردم به جبهه بروم، اما به من اجازه رفتن نمیدادند. عباس چند سالی از من بزرگتر بود و توانست زودتر به جبهه برود و در عملیات خیبر که اسفند ۱۳۶۲ برگزار شد، شرکت کند.
این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه عملیات خیبر بسیار سخت و خونین بود، بیان میدارد: در خیبر ما شهدای بسیاری دادیم. تعداد زیادی از رزمندگان هم مجروح شدند. پسرعمو عباس یکی از مجروحین عملیات خیبر بود که ایشان را برای مداوا به بیمارستان شهید صدوقی اصفهان منتقل کردند.
محمودی در ادامه اظهار میدارد: تقریبا مصادف با ایام نوروز سال ۶۳ بود که عباس را به اصفهان منتقل کردند. اقوام و آشنایان به نوبت به ملاقات ایشان میرفتند. روز سیزده به در هم قرار شد پدرم به اتفاق تعداد دیگری از اعضای خانواده به ملاقات عباس بروند. اما من به خاطر تماشای یک کارتون که قبلا بارها دیده بودمش، همراهشان نرفتم!
وی در توضیح میگوید: قدیمیترها یادشان است که هرسال سیزده به در تلویزیون کارتون رابین هود را پخش میکرد. من این انیمیشن را بارها دیده بودم، اما، چون خیلی دوستش داشتم، به پدرم گفتم در خانه میمانم و رابین هود را تماشا میکنم. فردا که تعداد دیگری از اقوام به ملاقات عباس بروند، همراه آنها میروم.
محمودی ادامه میدهد: این را هم اضافه کنم که سال ۶۳ من حدودا ۱۰ سال داشتم. سنم کم بود و به اقتضای سن اینطور رفتار کردم. پدرم هم پذیرفت و همگی رفتند. آن روز بی خیال نشستم و کارتون رابین هود را تماشا کردم. اما روز بعد که ۱۴ فروردین بود، خبر رسید حال عباس وخیم شده و دکترها ملاقات با او را ممنوع کرده اند. چند ساعت بعد هم که خبر رسید عباس محمودی به شهادت رسیده است.
وی میافزاید: شنیدن خبر شهادت عباس مثل آب یخی بود که روی سرم ریختند. باورم نمیشد به خاطر تماشای یک کارتون، به ملاقات یک مجروح جنگ نرفتم و او با شهادتش، دیدار ما را به قیامت موکول کرد.
این جانباز دفاع مقدس با بیان اینکه هر سال در روز طبیعت (سیزده به در) ناخودآگاه به یاد شهید عباس محمودی میافتد، اظهار میدارد: هر سال وقتی به ایام پایانی تعطیلات نوروز میرسیم، یک نام توی ذهنم تداعی میشود و آن هم نام شهید عباس محمودی است. بعد از سال ۶۳، من دیگر از کارتون رابین هود بدم آمد و هر وقت که اسم این انیمیشن را میشونم، یک حالت خسران و حسرت در دلم احساس میکنم.
محمودی در ادامه بیان میدارد: عمویم شهید علیرضا محمودی از شهدای دیگری است که ایام نوروز خبر شهادتش را شنیدیم. ایشان نیروهای اطلاعات- عملیات لشکر ۸ نجف و از شهدای عملیات به در است که اواخر اسفندماه ۱۳۶۳ به شهادت رسید. اما در اولین روزهای نوروز سال ۶۴ بودیم که خبر رسید عمو علیرضا هم به قافله شهدا پیوسته است.
وی در پایان میگوید: من در طول حضورم در جبهههای جنگ، اغتشاشات کردستان پس از جنگ و همین طور دوران حضور در جبهه دفاع از حرم، با شهدای بسیار همرزم بودم. اما هر سال نوروز که از راه میرسد، نام شهیدان عباس و علیرضا محمودی به ذهنم خطور میکند. اولین روزهای عید هر سال یاد عمو علیرضا میافتم و سیزده به در هم که خاطره غم انگیز پسر عمو عباس به ذهنم را درگیر خود میکند. یاد هر دوی این شهیدان گرانقدر و تمام شهدای عزیز گرامی باد.
انتهای پیام/