مفاهیم درسی مرتبط با روحیات نسل «زد» تغییر کند
خبرگزاری علم و فناوری آنا- نادیا عابد؛ تفاوتهای نسلی بحثی است که سالها مورد نقد و بررسی قرار گرفته و دلیل آن تغییر نیازهای نسلهای مختلفی است که در یک قرن اخیر متولد شدند، رشد کردند، زندگی تشکیل داده و وارد محیطهای کاری شدهاند.
این تفاوتها آن قدر زیاد است که میتوانیم نسلهای مختلف را تفکیک و بر اساس این تفکیک نیازهای آنها را هم شناسایی کنیم. «بیبی بومرها»، نسلهای زد (z) و گروههای x و y و نسلهای مختلفی که هر کدام به شکلی تعریف شدهاند، نیازهای مختلفی دارند که قسمت عمدهای از این تفاوت نیازها به دلیل تغییر محیط است.
به طور مثال نسلهایی که طی سالهای اخیر متولد شدهاند، به دلیل رشد بالای شبکههای اجتماعی، نیازهای متنوعتر و متفاوتتری از نسلهای قبل دارند. این رشد فناوری باعث شده که شرایط کاری و شرایط اجتماعی هم تغییر کند؛ بنابراین نیازهای نسل جوان برای یادگیری آنچه که مورد نیازشان است برای تعامل با این شرایط جدید هم متفاوت شده و بسیار متمایز از نسلهای قبلی است .
نیکی صلواتی، پژوهشگر کشوری در این زمینه به خبرنگار آنا گفت: بسیاری از سیستمهای دانشگاهی تلاش کرده اند تا سیستمهای آموزشی خود را بر اساس این تغییرات متعادل و متناسب با نیاز نسلها تدوین کنند که این موضوع در بسیاری از دانشگاههای دنیا از روشهای تدریس گرفته تا موضوعات آموزشی قابل مشاهده است. برای مثال بسیاری از مراکز تدریس فعالیتهای حوزه کسب و کار مثل مدیریت بازاریابی در بسیاری از دانشگاههای دنیا به سمت آموزشهای فعالیت در بازارهای الکترونیک و بازارهای دیجیتال سوق پیدا کردهاند که دلیل آن هم رشد و تغییر شرایط است.
وی افزود: در ایران طی سالهای گذشته، از آنچه که با مرور محتواهای آموزشی و محتواهای ارائه شده به دانشجویان و دانش پذیران متوجه میشویم، تغییر چندانی در محتواهای کتابها و عناوین درسی مشاهده نمیشود.
فردی که در دوره دکتری ورود پیدا میکند، باید یک فرد پژوهشمحور باشد و آینده خود را در حوزه پژوهشی ببیند. در حالی که در کشور ما به این صورت نیست و مدارک بالاتر، برای ارتقای شغلی در سازمانهای دولتی و یا جهت ایجاد یک وجهه اجتماعی دریافت میشود
صلواتی تصریح کرد: کتابهایی که طی سالهای گذشته و حتی برای نسلهای قبلی تدریس میشد، همچنان تدریس میشوند، به همان شکل و گاهی با تعاریف جدید. این نشان میدهد که منابع و محتوای مورد نیاز نسل جدید به خوبی شناسایی و تعریف نشدهاند.
این پژوهشگر گفت: از طرفی با مطرح کردن تفاوت نسلی، به تفاوت فردی هم میرسیم. هر فردی با توجه به شرایطی که در آن متولد شده و رشد کرده نیازهای متفاوتی دارد و با توجه به آن نیازها باید آموزشها شخص سازی شده برای وی ارائه شود که این مفاهیم در مباحث جدید بازاریابی (که به دنبال بررسی نیاز مشتریان است) مطرح میشود.
صلواتی با بیان اینکه در میان نسلها محتوای مناسب آموزشی تهیه نکردهایم چه برسد به تهیه محتوای آموزشی با توجه به تفاوت بین افراد، تأکید کرد: به عبارتی هر فرد باید محتوای آموزشی مورد نیاز خود را دریافت کند. به طور مثال اگر فردی بخواهد در رشته مدیریت بازاریابی به سمت بازاریابی بین الملل حرکت کند، باید این نیاز آموزشی را دریافت کند و اگر فردی دیگر بخواهد بر مباحث مربوط به دیجیتال مارکتینگ اشراف پیدا کند، باید این محتوا را داشته باشد.
وی افزود: چالش مهم موجود در دانشگاههای ایران آموزش یک مبحث برای تمام افراد است، البته همچنان در بسیاری از کشورهای جهان آموزش در سطح فردی شخصی سازی نشده است، اما در سطح نسلها و با توجه به اهداف تغییرات آموزشی بومی سازی شده و یا به سمت تغییر در حرکت هستند. به طور مثال در دانشگاه مریلند دورههای آنلاینی برگزار میشود که دانشجویان میتوانند بر اساس نیاز خود، رشته هایشان را انتخاب کنند و در این دورهها شرکت و مدراکهای دانشگاهی را دریافت کنند. یعنی هر فردی با توجه به نیاز خود، دانش مورد نیازش را کسب میکند و اقدام به یادگیری و کسب دانش میکند. این مورد با توجه به زیرساختها در کشور قابل اجراست، ولی تاکنون در سیاستهای آموزشی کشور به خوبی پیاده سازی نشده است.
این پژوهشگر بیان کرد: از طرفی در کشور رشد استفاده از فناوری در سطح فردی و اجتماعی بالا بوده است که به نظر میرسد از سرعت رشد استفاده از فناوری در صنعت پیشی گرفته که باعث شده نیازهای علمی روز دانشجویان هم به شدت تغییر کند.
صلواتی گفت: امروزه دانشجویان ایرانی با محتواهای علمی که در سطح جهان مطرح میشود کاملا آگاه هستند؛ بنابراین خود را در سطح بین المللی میبینند؛ اما آنچه که در دانشگاه ارائه میشود محتواهایی هست که بسیار قدیمی و بدون متناسب سازی با نیازهای دانشجویان ارائه میشود.
وی ادامه داد: بسیاری از مطالب درسی از طریق دانشجویان به صورت بی انگیزه دنبال میشود و مشاهده میکنیم که مبنای حضور و گذران تحصیل، بر اساس اخد مدرک تحصیلی است. در حالی که اگر سیستم دانشگاهی نیازهای دانشجویان را شناسایی کند و مفاهیمی ارائه دهد که متناسب با نیازهای ایشان است، مسلما دانشجویی که بداند این مطالب برای کار و آیندهی وی مناسب است، با انگیزه بیشتری به دنبال یادگیری خواهد رفت؛ اما ارائه محتواهای عمومی باعث شده دانشجویان انگیزه کافی برای مطالعه محتواهای درسی و علمی دانشگاهی نداشته باشند و صرفا برای کسب مدرک مسیر دانشگاهی را طی کنند.
این پژوهشگر گفت: یکی از مسائلی که کشور در حوزه تحصیلی به آن مبتلا شده، مسئله مدرک گرایی هست. زمانی که فردی به دنبال گرفتن مدرک کارشناسی است، به دنبال آن است تا در رشته خود بینش کسب کند. وقتی وارد مقاطع بالاتر میشود مانند کارشناسی ارشد و دکتری، باید به سمت فعالیتهای پژوهشی حرکت کند. این در حالی است که دانشجویان توان اجرای پایان نامه دکتری خود را به تنهایی ندارند و یا حتی علاقهای به انجام دادن آن ندارند؛ بنابراین مدرکی که از طریق تحصیل در مقطع دکتری دریافت میشود ارزش علمی قابل توجهی ندارد.
صلواتی تاکید کرد: فردی که در دوره دکتری ورود پیدا میکند، باید یک فرد پژوهشمحور باشد و آینده خود را در حوزه پژوهشی ببیند. در حالی که در کشور ما به این صورت نیست و مدارک بالاتر، برای ارتقای شغلی در سازمانهای دولتی و یا جهت ایجاد یک وجهه اجتماعی دریافت میشود.
وی اضافه کرد: در بسیاری از کشورهای دنیا مدارک بالای کارشناسی برای افرادی است که میخواهند کارهای پژوهشی انجام دهند و به همین دلیل وارد این دورهها میشوند.
این پژوهشگر اضافه کرد: در یک جمع بندی میتواند گفت که درک نیازهای روز دانشجویان و نسلهای مختلف میتواند در تهیه محتواهای آموزشی مفید باشد و بهروزکردن محتواهای درسی بر اساس نیازها امری ضروری به نظر میرسد که موجب افزایش انگیزه دانشجویان و دانش پذیران برای ادامه تحصیل و کسب علم میشود.
انتهای پیام/