چگونه فناوری هنجارها و ارزشهای اجتماعی را تغییر داده است؟
به گزارش خبرنگار گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، رضا غلامی، رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی در همایش تکنولوژی و فرهنگ در محل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در روز ۱۶ دی ماه به سخنرانی در موضوع «نسبت ارزشهای اجتماعی با فناوریهای نو» پرداخت که در ادامه متن کامل را آن را میخوانید:
قبل از ورود به بحث، باید از باب مقدمه عرض کنم که ارزشهای اجتماعی، اصول و معیارهایی هستند که افراد و گروههای اجتماعی برای شکل دادن به ماهیت نظم اجتماعی و تعریف آنچه قابل قبول، مطلوب و مهم است، از بطن جهاننگری خود استخراج و آنها را ساماندهی و مورد استفاده قرار میدهند. واژه هنجارهای اجتماعی نیز در سخنان من تکرار خواهد شد. هنجارهای اجتماعی استانداردهای مشترک رفتار قابل قبول گروههای اجتماعی هستند که هرچند با جهاننگری گروهها و اعضای جامعه منافاتی ندارد، اما در همه عرصهها، لزوماً جنبه ارزشی بسیار پررنگی ندارند.
فصل اول: فلسفه فناوری و مسأله جامعه و فرهنگ
الف. فلسفه فناوری
جنس این بحث، فلسفی است و ما وارد قلمرو فلسفه فناوری شدهایم. فلسفه فناوری، ساحتی است که به صورت، آزاد، کلی، از بیرون و با فاصله از پدیده، و البته با اتکاء به روشهای عقلی و نه تجربی، به بررسی ماهیت فناوری، هستی شناسی فناوری، خواص ذاتی فناوری، همچنین ارتباط و آثار عمیق اجتماعی فناوری میپردازد. در واقع، مباحثی از جایگاه فناوری در عالم و نسبت آن با نظام خلقت تا اخلاق فناوری، از بررسی کلان رابطه علم و فناوری تا روابط انسان و فناوری و مسائل بنیادی رابطه فناوری با جامعه، فرهنگ، سیاست و حتی اقتصاد، همگی در قلمرو فلسفه فناوری قرار میگیرند.
ب. تاثیر جهان نگری بر فناوری
نمیتوان تردید داشت که جهان نگری، به طور قابل توجهی بر خلق فناوری اثرگذار است. طرز تلقی انسان از هستی و از نسبت انسان با هستی و باورها و عقایدی که از این طریق شکل میگیرد، خواسته یا ناخواسته و در سطوحی عمیق، در شکل گیری فناوریها موثرند. برای مثال، از گذشته رابطه دین و فناوری موضوع مطالعه بوده و هنوز هم هست.
ج. تأثیر فناوری بر جهان نگری
پرسش دیگر و بسیار مهمی که اینجا شکل میگیرد این است که آیا متقابلاً فناوری نیز بر روی جهان نگری انسان تأثیرگذار است؟ پاسخ خیلی از محققان به این پرسش مثبت است. هایدگر که تأملات کم نظیری بر روی فناوری داشته و نمیتوان او را در فلسفه فناوری نادیده گرفت، معتقد است که «فناوری فقط یک ابزار نیست، بلکه راهی برای آشکارسازی و درک جهان است.» در حقیقت، فناوریها، جهان نگری انسان را به شیوههای پیچیده دگرگون کرده اند. این دگرگونی، نخست، از طریق کمک منحصربفرد به علم برای بالا بردن سطح، عمق و دقت مطالعه جهان و انسان، دوم، از طریق افزایش بی سابقه دسترسی ما به جهان و مشاهده جامع و منسجم واقعیتهای مسلط و متغیر بر جهان و سوم، از طریق تغییر موقعیت انسان در جهان و سبک زندگی تازهای است که فناوریها با هدف رفاه و قدرت بیشتر بوجود آوده اند، حاصل شده است. در این زمینه نیز هایدگر بیان زیبایی دارد که بیان آن خالی از فایده نیست. او میگوید: جهت گیری ما به سمت فناوری بسیار مهم است، زیرا رابطه ما با جهان و درک ما از آن را شکل میدهد. البته هایدگر ما را تشویق میکند که مفروضات خود را درباره فناوری زیر سوال ببریم و از این طریق، به دنبال راهی عمیقتر و قدرتمندتر برای درک جهان و جایگاه خود در آن باشیم.
د. آیا جهان نگریها ذات فناوریها را کاملاً تغییر میدهد؟
این پرسش که آیا وقتی جهاننگری مدرن بود، مولفههای جهان نگری مدرن کاملاً فناوریها را در درون خود میبلعد و هضم میکنند یا نه؟ یکی از پرسشهای قدیمی خصوصاً در کشور ما که یک کشور عمدتاً سنتی است، محسوب میشود. در واقع، بحث بر سر این است که آیا وقتی فناوریهای جدید را مولود مدرنیته دانستیم، میتوان از فناوری در جهان سنت استفاده کرد یا خیر، فناوریهای مدرن، نه تنها با جهان سنت سازگاری ندارند بلکه بر ضد جهان سنت عمل میکنند؟
برای پاسخ به این سئوال، ابتدا باید گفت: از آنجا که از نظر اینجانب، انسانها صاحب فطرت الهی و تعالیخواه هستند، و از آنجا که فناوریها مخلوق انسانها هستند، جهان بینی مدرن با وجود تاثیراتی که بر انسان مدرن و به تبع آن، فناوریهای مدرن گذاشته است، اما این تاثیرات نه لزوماً الحادی است، و نه بدونگرایش به فضائل انسانی است. بنابراین، فناوریهای مدرنی که اراده الحادی یا اراده شرّ در آن نیست، عموما برای دنیای سنت مثلاً جامعه اسلامی با تصرف و در مواردی بدون هرگونه تصرف، قابل بهرهبرداری است. البته من میدانم که بعضی ناقد فطرت هستند، اما من وجود فطرت به معنایی که قرآن مطرح میکند را از جهت عقلی قابل دفاع میدانم.
در این زمینه مباحث دقیقی و مناقشه برانگیز زیاد است. مثلاً هایدگر ادعا میکند که جوهر فناوری، انگیزهای انسانی برای قرار دادن جهان "در جعبهها" و کنترل تجربیات است. او میگوید: این انگیزه برای تقویت و کنترل جهان همان چیزی است که باعث توسعه فناوری مدرن میشود.
من این مطلب هایدگر را تا حدی و نه کاملاً قبول دارم. در واقع، فناوری به ویژه فناوریهای تو که عمدتاً فناوریهای نرم از جنس فناوریهای اطلاعاتی، ارتباطاتی و یا هوش مصنوعی و امثال اینها محسوب میشوند، به صورت نسبی چند خاصیت اصلی در اغلب آنها نهفته است:
یک. به رفاه و قدرت انسان سرعت و شتاب بی نظیری داده اند و در این مسیر خیلی از داراییهای ارزشمند انسانی را تباه کرده اند. (البته برخی از داراییهای انسان و جامعه انسانی را نیز ارتقاء داده اند.)
دو. رویکرد اینجهانی را کم و بیش در بخشی مهمی از انسانها تقویت کرده اند.
سه. در رقابت میان اخلاق و نفع و سود، اغلب سود و نفع بر اخلاق غلبه میکند.
چهار. رویکردهای فایده گرایانه و عمل گرایانه، عملاً بخشی از فناوریها را به سمت یک غول غیرقابل کنترل پیش برده اند که خود نیز از مدیریت همه آن عاجزند. (البته بخشی از فناوریها و نه همه)
با این حال، به نظر میرسد مشکل اصلی هایدگر درباره فناوری، مطلق گویی و بدبینی مفرط آن به فناوری است و نادیده گرفتن ذات یا فطرت الهی و تعالی خواه انسان است که میتواند از بخشی از این فناوریها به نفع بسط و تعمیق انسانیت و فضائل انسانی کمک کند یا حتی در بزنگاهها جلوی برخی از سوء استفادههای وسیع از فناوریها را بگیرد. البته از هایدگر که یکی از بانیان اگزیستانسیالیسم است انتظاری برای قبول فطرت که قبول سطحی از ذات گرایی است وجود ندارد، اما به هر حال این نقدها به او قابل تأمل است.
اجازه بدهید کمی با تمرکز بر روی انواع فناوریها، بیشتر توضیح دهم: بخش مهمی از فناوریها خنثی محسوب میشوند. یعنی خالق آن فناوری به طور آگاهانه و عمداً بنای بر دخالت دادن جهان نگری خود و به تبع آن، ارزشها و هنجاریهای مورد نظر خود را در کارکردهای آن فناوری نداشته است. با این حال، روشن است که فناوریهای خنثی این قابلیت را نیز دارند که خارج از اراده خالق آن مورد سوء استفاده قرار بگیرند. هایدگر تاکید دارد که فناوری فراتر از کنترل انسان توسعه مییابد، به این معنی که ما نمیتوانیم پیامدهای آن یا رابطه خود را با آن لزوماً پیش بینی کنیم. من این سخن هایدگر را فی الجمله قابل قبول قلمداد میکنم، اما سرایت دادن این واقعیت به همه جهان فناوری را منطقی تلقی نمیکنم.
با این وجود، میتوان فناوریهایی را شناسایی کرد که خالق آنها با در نظر گرفتن قواعدی سرسختانه، راه سوء استفاده از آنها تا حدی محدود کرده است. با این ملاحظه که امکان بستن مطلق راه سوء از استفاده از یک فناوری نیز امکانپذیر نیست.
با همه اینها میتوان در میان فناوریها، فناوریهایی را پیدا کرد که از ابتدا کاملاً جهت دار خلق شده اند. یعنی آن دسته از فناوریهایی که نه تنها مبتنی بر ارزشهای خاصی بوجود آمده اند، بلکه اشاعه دهنده یا تحقق بخش ارزشهای خاصی هم هستند. مشکل اصلی جهان سنت با این فناوریهاست که تأثیرات منفی آن در جهان سنت قابل خنثی کردن نیست و یا تصرف در آنها ناممکن است. این فناوریها، همان فناوریهایی است که کانّه اگر چیزی به عنوان شبه ذات برای آنها قائل باشیم، ذات آنها با کارکردهای خاص پیوند خورده است.
د. رابطه دو سویه جامعه و فرهنگ و فناوری
تاثیر جهان نگری بر خلق فناوری و برعکس، تأثیر فناوری بر شکل گیری جهان نگری، به حدّی است که احتمالاً میتوان گفت تأثیر فناوری بر جامعه و به تبع آن، بر فرهنگ، تأثیری دو سویه است، چراکه از یک سو، باورها و عقاید و میوه آنها یعنی ارزشها بر روی فناوری و کارکردهای آن موثرند و از طرف دیگر، خود فناوری مولّد در شکل گیری باورها، عقاید و به تبع آنها، ارزشها و هنجارهای یک جامعه نقش بسیار مهمی دارند. با این وصف، مباحث فلسفه فناوری و به ویژه دقت نظر به رابطه دو سویه فناوری یا جامعه و فرهنگ، از اهمیت فراوانی برخوردار است و برای مواجهه با فناوری نمیتوان از این بحثها به راحتی عبور کرد.
فصل دوم. چگونه فناوری هنجارها و ارزشهای اجتماعی را تغییر داده است؟
امروز بحث از نفوذ عمیق فناوریها در زندگی فردی و اجتماعی عادی شده است. واقعیت این است که فناوریها به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی ما انسانها در دو بُعد فردی و اجتماعی تبدیل شده اند و در این میان، تأثیرات مثبت و منفی فراوانی بر نسبت و مناسبات انسانها با همدیگر و در کل ارتباطات و تعاملات اجتماعی دارند. این تاثیرات به حدی است که میتوان ادعا کرد، مراقبت از آثار سوء فناوری به علاوه استفاده از فناوری در مسیر درست و انسانی، به منظور ساختن و غنی سازی جامعه و حمایت از روابط و تعاملات سازنده اجتماعی اجتناب ناپذیر است.
در این میان، نقطه کانون بحث حاضر، بر نقش فناوریها بر ارزشها و هنجارهای اجتماعی است. همانطور که پیشتر به اجمال اشاره شد، تأثیرات فناوری بر مناسبات و تعاملات اجتماعی، به نحو نسبی هم مثبت بوده است و هم منفی. در تأثیرات منفی هم نسبیت هست. من هیجکجا مایل نیستم درباره فناوری مطلق گویی کنم. در واقع، از جنبه مثبت، فناوری ارتباطات جهانی و تبادل فرهنگی را تسهیل کرده اند؛ خلاقیت و ظهور استعدادهای هنری را افزایش داده اند و جنبههای اجتماعی مانند آموزش، مراقبتهای بهداشتی و ... را بهبود بخشیده اند؛ با این حال، اثرات منفی نیز وجود داشته و دارد؛ مانند افزایش انزوا، کاهش کیفیت تعاملات اجتماعی، و احتمال اعتیاد به محصولات تولید انبوه مانند رسانههای اجتماعی.
همچنین تمرکز بیش از حد بر فناوری در زندگی با کمبود اعتماد در میان مردم، بیکاری و ... همراه بوده است که در ادامه به صورت جزئیتر به آنها اشاره میشود.
اگر انقلاب هوش مصنوعی کاملا رقم بخوره و قدرت یادگیری و آفرینش هوش مصنوعی قطعی بشود، باید در انتظار نرمها و ارزشهایی باشیم که هوش مصنوعی نه تنها آنها را پیش روی بشر قرار میدهد بلکه در چارچوب آنها عمل میکند. شاید یکی از وجوه خوفناک آینده هوش مصنوعی، ظرفیتی است که هوش مصنوعی در ارزشسازی دارد.
الف. برخی از تأثیرات منفی فناوری بر هنجارها و ارزشهای اجتماعی چیست؟
به صورت کلی به برخی از تأثیرات منفی فناوری بر ارزشها و هنجاریهای اجتماعی اشاره شد. در اینجا فهرستی از این موارد به صورت جزئی تقدیم میشود. مجددا قابل تاکید است که شناخت تأثیرات مثبت و منفی فناوری بر ارزشها و همنجارهای اجتماعی برای تصمیمگیری آگاهانه در مورد نحوه مواجهه با فناوری خصوصاً مسیر صحیح استفاده مسئولانه از فناوری و حفظ و صیانت از سرمایههای اجتماعی ضروری است.
یک. کاهش آزادیهای فردی، تضعیف جدی فردیت، عاملیت انسانی و استقلال فردی، و به تبع آن از بین بردن تنوع و تکثر است: این اتفاق یکبار در قرن بیستم افتاد، اما با گسترش برق آسای تکنولوژی و ظهورهای تک و به طور خاص، تکنولوژیهای نرم و در راس آنها تکنولوژی هوش مصنوعی، باید منتظر موج تازهای از محدودیتها در ساحت آزادیهای فردی باشیم. البته این مطلب را هم باید متذکر شوم که فناوریهای نو به بسط آزادی هم کمک میکنند، اما محدود کردن آزادی توسط این فناوریها بیشتر بوده است.
دو. کاهش تعامل چهره به چهره و جامعه سازی: افزایش استفاده از فناوری منجر به کاهش تعامل چهره به چهره شده است که میتواند بر فرهنگ و جامعه سازی تأثیر منفی بگذارد.
سه. افزایش انزوا و کاهش تعاملات اجتماعی: تأکید بیش از حد بر فناوری باعث شده است که افراد احساس انزوا و قطع ارتباط با همسالان خود کنند و منجر به کاهش مهارتهای اجتماعی و کاهش تعامل اجتماعی شود.
چهار. تأثیر بر سلامت روان: قرار گرفتن مداوم در معرض فناوری، به ویژه از طریق رسانههای اجتماعی، میتواند به افزایش استرس، اضطراب و افسردگی کمک کند.
پنج. عدم اعتماد: تاکید بیش از حد بر فناوری باعث ایجاد کمبود اعتماد در بین مردم شده است، زیرا ممکن است در برابر اطلاعات نادرست و آزار و اذیت سایبری آسیب پذیر باشند.
شش. بیکاری و جایگزینی فناوری به جای انسان: پیشرفت سریع فناوری، منجر به جابجایی مشاغل با بیکاریهای وسیع شده است که میتواند بر جامعه و ارزشهای مستقر در آن تأثیر منفی بگذارد. این موضوع با گسترش فناوریهای هوش مصنوعی ابعاد خیلی وسیعی پیدا خواهد کرد.
هفت. نابرابری در دسترسی به فناوریهای نو به ویژه دیجیتال: تفاوت در مکان و طبقه اقتصادی منجر به سطوح مختلف دسترسی به فناوری دیجیتال میشود که منجر به تأثیرات نابرابر بر فرهنگهای محلی میشود.
هشت. اعتیاد به محصولات تولید انبوه: فناوری، به ویژه رسانههای اجتماعی، میتواند اعتیادآور باشد و منجر به تأثیر منفی بر هنجارها و ارزشهای اجتماعی شود.
نه. نقض ارزشهای اجتماعی و از بین رفتن انسجام در جامعه: تأکید بیش از حد بر فناوری میتواند منجر به نقض ارزشهای اجتماعی و از بین رفتن انسجام در جامعه شود.
ده. اشاعه کلیشههای مضر فرهنگی و ارائه نادرست: فناوری به گسترش کلیشههای مضر فرهنگی و ارائه نادرست از طریق رسانههای جمعی از جمله رسانههای اجتماعی و فیلمهای مثلاً هالیوود و ... کمک کرده است.
برخی از تأثیرات مثبت فناوری بر ارزشهای اجتماعی
همانطور که پیشتر اشاره شد، تأثیرات فناوری بر ارزشها و هنجارها فقط منفی نیستند و میتوان به صورت نسبی تأثیرات مثبتی را هم پیدا کرد که به احتمالاً ساخت، تحول و صیانت از جامعه کمک قابل توجهی بکنند. برخی از مهمترین این تأثیرات عبارتند از:
یک. ارتباطات جهانی و تبادل فرهنگی: فناوری ارتباط و ارتباط جهانی را برای مردم آسانتر کرده است و منجر به تبادل فرهنگی و درک بیشتر میشود.
دو. جنبههای بهبود یافته جامعه: فناوری تحقیقات، مراقبتهای بهداشتی، آموزش و سایر جنبههای جامعه را بهبود بخشیده است و به بهبود ارزشها و سنتهای اجتماعی کمک میکند.
سه. ارتباطات بین فردی تقویت شده است: فناوری نقش مهمی در تقویت ارتباطات بین فردی ایفا میکند و به مردم اجازه میدهد در سراسر جهان با یکدیگر در ارتباط باقی بمانند.
چهار. افزایش دسترسی به اطلاعات: فناوری دسترسی به اطلاعات را افزایش داده است که میتواند به آگاهی و درک بیشتر فرهنگها و ارزشهای اجتماعی مختلف منجر شود.
پنج. ارتباطات و مهارتهای اجتماعی افزایش یافته است: در حالی که برخی از پیشرفتهای تکنولوژیکی میتواند باعث انزوا شود، بسیاری از فناوریها به افراد کمک میکنند تا از نظر اجتماعی ماهرتر شوند و روابط مثبت و معناداری ایجاد کنند.
جمع بندی:
آنچه در بحث من مهم است، این است که من آن بدبینی هایدگری نسبت به فناوری و یا به تعبیر او، بنیان فناوری را رد میکنم و معتقدم فناوری در مناسبات اجتماعی و فرهنگی، به رغم باز بودن چتر جهان نگری مدرن بر سر آن، لزوماً بنیان منفی و غیرتعالی جویی ندارد. بر این اساس، مهم، واقع بینی درباره فناوری، درک خطرات آن در کنار وجود برخی نیتهای خیرخواهانه در میان خالقان فناوری و بسط این نیتها در جهت صیانت نسبی از ارزشها و هنجاریهای اجتماعی است.
انتهای پیام/