نوسازی ناوگان صنعت چاپ و چالشهای پیشرو
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، یکی از دغدغههای جدی صنعت چاپ کشور، فرسودگی ماشینآلات و تجهیزات آن است، اگرچه در طول سالهای مختلف کارشناسان و فعالان صنعت چاپ همواره این موضوع را گوشزد کرده بودند؛ اما بیتوجهی دولتمردان نسبت به این موضوع از یک سو و از سوی دیگر کمتوانی اهالی چاپ برای خرید دستگاههای چاپ به مرور آفتهایی را به همراه داشت.
اگرچه همواره درخواست تسهیلات و وام بانکی از سوی مسئولان صنفی و دولتی طرح شد؛ اما عملا این موضوع رخ نداد، در این زمینه محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سال گذشته در مراسم اختتامیه بیست و دومین جشنواره ملی صنعت چاپ و نشر به موانع پیش روی اینصنعت اشاره کرد و گفت که چالشهای قانونگذاری این حوزه با تدوین لایحه نوسازی صنعت چاپ و تصویب در دولت و مجلس قابل حل خواهد بود، موضوعی که با گذشت یکسال هنوز هیچ خبری از آن نیست و گویی که به فراموشی سپرده شده است.
از سوی دیگر در توافقهایی که اتحادیه چاپخانهداران و وزارت صمت انجام شد، قرار بود که به واحدهای چاپی بین یک تا ۱۰ میلیارد تومان سرمایه در گردش اختصاص پیدا کند.
به گفته رئیس اتحادیه چاپخانهداران ۱۶۸ هزار میلیارد تومان سرمایه برای صنایع استان تهران اختصاص داده شده است که از این میان ۳۳ درصد در اختیار وزارت صنعت، معدن و تجارت است و یک و نیم درصد متعلق به وزارت ارشاد، ۱۰ درصد نیز در اختیار استانداری تهران بوده و به شکلهای مختلف اختصاص داده شده است.
در این زمینه چاپخانهداران که میتوانستند تا سقف ۵ میلیارد تومان وام دریافت کنند، طی تعاملاتی که از طریق اتاق اصناف و اتحادیه با وزارت صمت انجام شد، اکنون میتوانند تا سقف ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان به تناسب بزرگی یا کوچکی واحد تجاری خود این تسهیلات را دریافت کنند. بهره این وام طبق جدول ارائه شده از ۱۰ تا ۱۷ درصد است و میانگین آن در نهایت ۱۳ تا ۱۴ درصد میشود؛ البته رایزنیهایی هم شده که برای برخی موارد خاص بتوان سود ۴ درصد را تعیین کرد که البته این موضوع هم تاکنون مورد اجرایی نداشته است.
اگرچه آمار دقیقی از وضعیت چاپخانهها و دستگاههای چاپ موجود در کشور وجود ندارد؛ اما طبق برآوردهای اولیه بیش از ۸۰ درصد دستگاهها و ماشینهای چاپ در کشور فرسوده هستند، هنوز هم بسیاری از چاپخانهها با تکیه بر تجربه اپراتورهای خود کار میکنند و از تجهیزات مدرن محروم هستند، در این گزارش به چرایی این موضوع و راهکارهای پیشنهادی دو تن از فعالان صنعت چاپ نگاهی داشتهایم.
انباشتی از ماشینهای فرسوده
اکنون در صنعت چاپ کشورمان به دلیل هزینههای بالای نگهداری ماشینآلات و نداشتن اطلاعات دقیق مدیران بعضی از کارگاهها نسبت به هزینههای آینده ماشینآلات خود با وضعیت انباشت ماشینآلات فرسوده مواجه هستیم. در یک بازه زمانی جمع زیادی از چاپخانهداران که توان خریداری دستگاههای مدرن و جدید را نداشتند به سراغ خریداری دستگاههای دست دوم از کشورهای منطقه رفتند و این روند به مرور ادامه پیدا کرد، به طوری که برخی کارشناسان این حوزه نسبت به واردات ماشینهای دست دوم به کشور هشدار دادند.
افشین قنبری، فعال صنعت چاپ در این زمینه با تأکید بر قدیمی بودن ماشینهای چاپ میگوید: «امروز چاپخانههایی هستند که شاید به علت کارگری نکردن در این صنعت، اطلاعاتی از هزینههای نگهداری و استهلاکهای آینده این ماشینآلات نداشته و با اجرتهای کم دستگاههای خود را راهاندازی میکنند. چه بسا در آینده نزدیک این ماشینآلات احتیاج به اورهال و تعمیرات پیدا میکنند و نمیتوانند با هزینههای بالا نسبت به بازسازی اقدام کنند؛ زیرا درآمدی که از ماشینآلات خود تعریف کردهاند هیچ پساندازی برایشان نگذاشته است.»
وی در ادامه به مشکل تحریمها اشاره میکند و میافزاید: «تحریمها در کنار نقدینگی بخش دیگری از فرسودگی کارگاهها را شامل میشوند، حتی در برخی اوقات خودم شخصا برای تهیه لوازم یدکی همکاران چاپخانهدار به شرکتهایی که لوازمات چاپ در کشور آلمان میفروشند مراجعه میکنم، به محض اینکه شماره سریال ماشین را استعلام میکنند و میفهمند در ایران است از فروش خودداری میکنند.»
قنبری با بیان اینکه در برخی مواقع متاسفانه دولت بیشتر از تحریمهای جهانی با اختلال در قوانین و مقررات اشکال برای این صنعت درست میکند، ادامه میدهد: «بهطور مثال شما به هر ترفند و با هزینههای زیاد و دور زدن تحریمها ماشین خریداری میکنید، در هنگام ثبت سفارش بعد از ماهها توانستید برای ماشین خریداری شده خود کارت بازرگانی دریافت کنید؛ اما متوجه میشوید که مراحل ثبت سفارش عوض شده و مشکلات جدیدی مثل همین سهمیه سیستمی ماشینآلات، تخصیص ارز و قوانین مربوط به ماده ۴۲ ماشینآلات مستعمل و گرههای دیگر پیدا میشود.»
وی درباره تبعات این موضوع توضیح میدهد: «همین موضوع باعث شده که بیشتر کارگاههای چاپ انباشتی از ماشینآلات فرسوده شدهاند، گاهی دیدم که به دلیل همین فرسودگی و نبود لوازم و شاید تکنسینهای مربوط به یک برند، ماشینآلات پس از باطل کردن شناسنامه ماشین به صورت کیلویی فروخته شده است. فکر میکنم ادامه این روند به دلیلهای بالا، نبود نقدینگی و پس انداز نشدن نقدینگی از تولید در چاپخانهها به دلیل دستمزدهای بسیار پایین چاپ و ناتوانی در اورهال کردن ماشین آلات، همچنین عدم دستیابی به تسهیلات بانکی و دولتی نتیجهای جز انهدام و تعطیلی چاپخانهها به همراه ندارد.»
با توجه به سخنان کارشناسان و فعالان صنعت چاپ به نظر میرسد تمهیدات ویژهای برای عبور از این دوران باید اندیشیده شود، دورانی که شرایط کار برای چاپخانهداران را سخت کرده و آنها بیشتر از اینکه به فکر رشد در کار خود باشند فقط به حیات و گذران روزی بسنده کردهاند.
نبود نقدینگی و مشکلات نظام بانکی
چاپ صنعتی عظیم و گسترده است، اما به جز تعداد انگشتشماری از فعالان آن نتوانستهاند همپای تغییرات روز دنیا، ماشینها و دستگاههای خود را ارتقا دهند. نوسانات نرخ ارز و جهش یکباره آن، تحریمهای ظالمانه علیه ایران و کمبود نقدینگی مهمترین عوامل این عقبماندگیها به شمار میآیند.
در این راستا به سراغ رضا عقیلی، فعال صنعت چاپ رفتیم، وی با بیان اینکه همیشه در ایران پایه و اساس استواری یک صنعت، بزرگترین چالشهای صنعت چاپ ایران بوده است، میگوید: «متاسفانه در ایران هیچوقت سه مرجع اصلی آن در اکثر موارد به طور لازم رعایت نشده است؛ سه مرجع سرمایه، زمین و کار. در بخش سرمایه، چاپخانهها نیازمند سرمایهگذاری لازمه هستند، ولی مؤسسان آنها به سختی دسترسی به چنین نقدینگیای برای سرمایهگذاری دارند.»
وی ادامه میدهد: «بسیاری از آنها امید به وامهای نه چندان کافی میبندند که به دلیل سود هنگفت آن و اقساط کوتاه مدت ریسک بسیار بزرگی را متقبل میشوند و در برخی موارد با عدم موفقیت لازم مواجه شدهاند و همان داشتههایشان را هم از دست دادهاند.»
عقیلی در ادامه به مرجع زمین اشاره میکند و توضیح میدهد: «مکان مناسب برای راهاندازی یک محیط مناسب و کافی برای مدیران چاپخانهها کار سادهای نیست و خرید چنین مکانی حجم عظیمی از بخش سرمایه سرمایهگذار را میبلعد و اگر آنجا را هم اجاره کند بخش عظیمی از درآمد آن چاپخانه را میبلعد که مدیران را با چالشهای بعدی مواجه میکند.»
این فعال صنعت چاپ درباره کار، سومین مرجع صنعت چاپ نیز میافزاید: «کار در هر چاپخانهای با دو آیتم سرمایه و زمین پیوند خورده است که میزان سرمایهگذاری و اندازه زمین نوع و حجم کار را مشخص میکند، در ایران به دلیل تورم و عدم ثبات قیمتها در مواد اولیه، هرسال تولید کار با نوسانات عمدهای مواجه میشود که این نوسانات در تولید گاهی منجر به تعطیلی آن مؤسسه شده است.»
وی درباره وظیف دولت در قبال اعطای تسهیلات و اعتبارات، میگوید: «در اصل دولت باید قوانین خود را طبق آمار و دادههای کارشناسان مربوطه تعیین کند، سیستم نظام بانکی و پرداخت نوع تسهیلات و نحوه باز پرداخت آن اهمیت دارد، اما در ایران به روش سنتی هنوز صورت میگیرد. این روش به دلیل تورم شدید سالانه و سقوط ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی برای بانکها مقرون به صرفه نیست که بخواهند وامهای کلان با اقساط دراز مدت به متقاضیان بدهند از سوی دیگر هم متقاضیان با این وامهای اندک و سود بالا و اقساط کوتاه مدت نمیتوانند به اهداف خود برسند.»
عقیلی با ذکر مثالی در این زمینه ادامه میدهد: «سال ۱۳۸۳ وام کلانی را از یکی از بانکها درخواست کرده بودم که میزان آن بیش از سقف منطقه بود، پس از رفت و آمدهای بسیار در آخر مدیران ارشد بانک از بنده استقبال کردند و خواستند که از دیدگاه خودم مشکلات بانکی در پرداخت تسهیلات را بگویم که ایراد محدود نبودن سن متقاضی را عنوان کردم، آنها به خوبی استقبال کردند و چند ماه نکشید که تمام بانکهای ایران محدودیت سنی ۶۵ سال را برای متقاضیان وام تبدیل به قانون کردند؛ البته این یک بخش کوچکی از ایرادات نظام بانکی درایران بود که در آن زمان بخشی از آن را اعمال کردند و مشکلش رفع شد.»
وی سیستم و نوع دریافت مالیات از سرمایهگذاران را یک چالش دیگر میداند و معتقد است؛ «در کل، در کشورهای پیشرفته این نوع و سیستم نظام مالیاتی و دوم نظام بانکی هستند که یکی از مهمترین نقشها را در نوسازی و پیشرفت رو به جلوی یک کشور بازی میکنند، ولی در ایران هر دو سیستم تفاوت فاحشی با کشورهای صنعتی دارند و بیشتر موجب عقبماندگی یا درجا زدن رستههای صنعتی و صنوف مختلف کشور میشوند.»
عقیلی با ارائه ارزیابی از وضعیت کنونی دستگاهها و ماشینآلات چاپ، میگوید: «در بخش چاپ افست کارخانههای بزرگ سازنده مثل دهههای قبل دیگر ماشینآلات تولید نمیکنند و بنا به درخواست متقاضی آن هم به طور موردی دستگاهی را ساخته و تولید میکنند، ولی در حوزه چاپ دیجیتال و فلکسو هنوز بازار کارخانههای سازنده همچنان داغ است و تولید انبوه دارند.»
به گفته وی برای کشوری مثل ایران که با تحریم مواجه است، همین ماشینآلات قدیمی برای تولید حجم مصرف داخلی کشور به گونهای شاید مناسبتر هم باشند، ماشینآلات مدرن و جدید بیشتر با کامپیوتر سر و کار دارند که همین امر چالش بزرگی را برای مدیران چاپخانهها برای بکارگیری اپراتور مربوط و لوازم یدکی و ... بوجود میآورد. ماشینآلات چاپ طی دهههای اخیر به گونهای پیشرفت کردهاند که اپراتورهای قدیمی به سختی از عهده یادگیری آن و کار کرد با آن بر میآیند و نیاز به نیروی جوان با تحصیلات نسبی و درک و فهم آی تی و کامپیوتر و سیستم دیجیتالی را باید داشته باشند.
در انتها باید یادآور شد که این روزها مشکلات زیادی ازجمله هزینههای بالای واردات و نوسانات نرخ ارز واردات دستگاههای جدید را تقریبا به آروزیی محال برای بسیاری از چاپخانهداران تبدیل کرده است.
شاید بتوان گفت که امروز یکی از مهمترین راهکارهای نوسازی و روزآمدی ناوگان صنعت چاپ ایجاد تسهیلات بلند مدت و کمبهره، همچنین اختصاص ارز با نرخ مناسب برای اهالی صنعت چاپ است.
این سالها برخی شرکتهای ماشینسازی نیز به میدان پا گذاشتهاند و با تکیه بر توان مهندسان ایرانی تلاش میکنند نیازهای داخلی را در بخشهای مختلف تأمین کنند؛ اما بسیاری از این دستگاهها هنوز با فناوریهای نوین فاصله دارند و به همین دلیل برخی از آنها به سراغ ساخت قطعات و لوازم یدکی ماشینهای کنونی رفتهاند تا کمبودها جبران شود. به طور کلی، اما وزارت صنعت، معدن و تجارت باید به یاری صنعت چاپ بیاید و وامی با شرایط ویژه برای صنعت چاپ اختصاص دهد تا عقبماندگیهای موجود در این حوزه جبران شود.
انتهای پیام/