تشکیل مجتمعهای چاپ و نشر؛ ضرورت یا انتخاب
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، طی سالهای اخیر به دنبال تغییرات سریع تکنولوژی، عدم انسجام در بدنه صنعت چاپ و نبود نقشه راه برای سالهای آتی، فعالیت بسیاری از دستاندرکاران بخشهای مختلف صنعت چاپ با دستاندازهای مختلف روبهرو شده است. برخی از چاپخانهها که استراتژی مناسب اتخاذ کردند با عبور از موانع، اکنون چراغ واحد صنفیشان روشن است؛ اما برخی دیگر که بدون توجه به تکنولوژیهای روز و فقط با تکیه بر توان حداقلی خود حرکت کردند، اکنون با چالشهای جدی روبهرو هستند.
اینروزها که دوران اقتصاد تک محصولی گذشته است، صاحبان صنایع باید به فکر توسعه کسب و کار خود و ادغام توانمندیهای خود باشند، صنعت چاپ نیز به تناسب دامنه گسترده و توسعه صنایع مرتبط با آن اکنون نیازمند تجمیع واحدهای صنفی است. سالهای زیادی است که فعالان این حوزه شامل لیتوگرافان، چاپخانهداران و صحافان در رستهها و مجموعههایی مجزا فعالیت میکنند، این پراکندگی مشکلاتی را نیز برای مشتریان آنها ایجاد کرده، زیرا دیگر فرصت تحویل فایل به لیتوگرافی و سپس زینک به چاپخانه و پس از آن نسخههای کتاب به صحافی را ندارند و ترجیح میدهند که از یک مجتمع چاپی خدمات خود را دریافت کنند.
برخی از کارشناسان حوزه چاپ بر این باور هستند که تاسیس مجتمعهای چاپی در دنیا یک امر رایج است؛ اما در ایران خیلی جدی گرفته نمیشود و استمرار این روند در دهه پیش رو منجر به ورشکستگی واحدهای خرد و کوچک خواهد شد. در حالی که اگر شرایط تجمیع فراهم شود و واحدهای صنفی در کنار هم قرار گیرند میتواند با ترکیب توانمندیهای خود بازار بهتری داشته باشند. این مجتمعها آسیب و خطرات تأسیس چاپخانههای جدید را به حداقل میرسانند از سوی دیگر سرمایهگذاری میان تعداد زیادی از فعالان حوزه چاپ و ونشر توزیع میشود، همچنین در حوزه بازار کار، آسودگی خاطر دارند و میدانند که میتواند بازار خوبی از طریق مجموعه خود تأمین کنند.
کاهش هزینههای جاری با تجمیع
برخ معتقدند که روحیه کار جمعی و مشارکت در میان جامعه ما کمرنگ است و چنین ایدهها و پیشنهادهایی چندان در کشورما جدی گرفته نمیشود؛ اما تجربیات مختلف و موفق در این حوزه گواه این است که اگر همت و خواستن وجود داشته باشد تحقق چنین ایدهای دور از ذهن نیست. دقایقی پای صحبتهای مصطفی تینای طهرانی، پیشکسوت و فعال صنعت چاپ مینشینیم، فردی که بیش از پنج دهه از عمر خود را در این صنعت سپری کرده است. او که یکی از طرفداران تجمیع واحدهای چاپی است، میگوید: «عمیقا معتقدم که در هنر صنعت چاپ کار گروهی بهتر جواب میدهد، مجتمعهایی که با توانمندیهای بالا، ذخیره دانش فنی لازم و مقدار سرمایه کافی در کنار همدیگر فعالیت میکنند، دستاورد بهتری خواهند داشت و بهرهوری این مجموعهها بیشتر خواهد بود.»
وی با بیان اینکه این موضوع در شرایط کنونی اقتصاد یک ضرورت است، ادامه میدهد: «آنچه که تجربه ما نشان میدهد این است که صنعت چاپ با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد ضروری است به سمت تجمیع واحدهای چاپی حرکت کند، به طور طبیعی یک مجموعه قدرتمند با تجمیع توانمندیهای مختلف بهتر میتواند بازاریابی کند و کار تعهد کرده را به نحو احسن انجام دهد.»
طهرانی همچنین تیمی کار کردن را ضرورت صنعت چاپ امروز میداند و میافزاید: «نور چاپخانههای فردی و کوچک این روزها کمسو شده و اگرچه فعال هستند اما خیلی پررونق نیستند اما شاهدیم که نمونههای محدودی که در کشور به صورت تجمیعی کار میکنند، اکنون در حوزههای مختلف فعالیت دارند و با بهرهمندی از نیروهای خبره در بخشهای بازاریابی، مدیریت فنی، مدیریت هنری و گرافیک و ... همه در کنار هم یک مجموعه قدرتمند را تشکیل دادهاند، معتقدم که این موضوع یک ضرورت است نه انتخاب.»
وی از کاهش هزینههای جاری و کلی به عنوان یکی از مزیتهای این تجمیع عنوان میکند و میگوید: «با انجام سفارش لیتوگرافی، چاپ و صحافی در یک مجتمع هم برای مشتری و هم چاپخانهداران هزینه کاهش چشمگیری پیدا میکند، از سوی دیگر هزینههای اضافی مثل احتمال خراب شدن نسخههای چاپی در مسیر چاپخانه تا صحافی هم کمتر میشود. تجربههای موفق داخلی و خارجی نشان میدهد آنهایی که به صورت تیمی کار میکنند و مجموعه خود را کامل کردند موفقتر هستند.»
تامین سرمایه یک چالش اصلی
وضعیت اقتصادی و بحرانها افرادی هستند که توانستند کار خود را انجام دهند و موفق باشند و بنظر میرسد که برای رسیدن به این موضوع باید مجتمعهای چاپ چندمنظوره شکل بگیرد؛ زیرا دیگر دوران کسب و کار خرد به پایان رسیده است. چاپخانهها میتوانند در کنار همدیگر مجتمعهای چاپ بزرگ چندمنظوره راهاندازی کنند. در این زمینه حمید فریور، کارشناس صنعت چاپ نیز معتقد است؛ «راهاندازی مجتمعهای صنعت چاپ، نوعی از توسعه است و فصل نوینی در هویت و شکل جدید این صنعت خواهد بود. ضرورت ایجاد مجتمعهای چاپی از منظر اقتصادی، بهرهوری، فناوری و همچنین کاهش قیمت تمامشدۀ کالای چاپی و کاهش ضایعات و کوتاه شدن پروسه تولید قابل بررسی است.»
وی با بیان اینکه از دیگر مزایای تأسیس مجتمعهای چاپی، فاصله گرفتن چاپ از قالب و روابط محدود صنفی و نزدیکی و همنشینیاش با صنعت است، میگوید: «مجتمعهای چاپی بزرگ، توان مدیریتی صنعت چاپ را ارتقا میدهد و قدرت مطالبهگری چاپ را از دامنۀ یک کسبوکار کوچک و اتحادیه صنفی فراتر میبرد. در حال حاضر، برای برخی از مجتمعهای چاپی، با داشتن مجوزهای صنعتی، و ساختارهای سازمانی، بسیاری از قیدوبندهای صنفی موضوعیت ندارد. مجتمعهای چاپی خدمات نمیدهند، بلکه تولیدکننده کالای چاپی هستند و میتوانند سادهتر از اصناف از مزایای مالیاتی و تسهیلات خاص صنعتی بهرهمند شوند.»
فریور ادامه میدهد: «میتوان مزایای دیگری نیز برای ضرورت ایجاد مجتمعهای چاپی برشمرد؛ اما به نظر من، موضوع مهمتر چگونگی ایجاد این مجتمعهاست. راهاندازی مجتمعهای چاپی نیاز به سرمایهگذاری دارد. این که در شرایط اقتصادی فعلی و تحریمهای فراگیر تا چه حد توجیه دارد یا شدنی است، بماند. این که هر مدل توسعه اگر فاقد برنامه و راهبرد باشد محکوم به شکست است، نیز بماند.»
وی با بیان اینکه نمیدانیم خانواده چاپ تا چه حد با تفکر و اقدام استراتژیک، نرمافزارهای مدیریتی و اصلاً اتوماسیون آشنایی دارد، میافزاید: «بحث اصلی سرمایه است. صنعت چاپ سرمایه لازم برای ایجاد مجتمعهای چاپی را چگونه باید تأمین کند؟ قطعاً منابع دولتی و تسهیلات بانکی یکی از این روشهاست. ولی میدانیم که با کسری بودجه، محدودیت منابع ارزی و بانکهای سوداگر، گزینه قابل اتکایی نیست.»
فریور تاکید میکند: «راه دیگر تأمین سرمایه از طریق بورس و بازارهای مالی است. در یک روند توسعهگرا، صنعت چاپ باید به موازات ایجاد مجتمعهای چاپی به سمت پذیرش خود در بورس و بازارهای مالی و تطبیق خود با مقتضیات حضور در بورس حرکت کند تا بتواند سرمایه لازم برای انجام کارهای بزرگ و خروج از پوسته تنگ صنف را فراهم کند.»
بايد گفت به نظر میرسد راهاندازی مجتمعهای چاپ و نشر امروز دیگر یک ضرورت است؛ اگر این رویداد رخ بدهد میتوان ظرفیتهای شناخته نشده و مغفول باقی مانده صنعت چاپ را به خوبی شناسایی کرد. مجتمعهای چاپی که در طول سالهای اخیر به این ضرورت دست پیدا کردهاند اکنون در مسیر بازاریابی جهانی به موفقیتهای خوبی دست پیدا کردهاند و بازارهای منطقه را در دست گرفتهاند. چاپ و نشر کتابهای درسی و آموزشی عراق و افغانستان نمونهای از این موارد است که به خوبی در حال اجرا است.
همچنین توسعه صنعت چاپ و بستهبندی در سیستم بازاریابی صادراتی با توجه به دستگاهها و ماشینآلات مدرنی که به کشور وارد شده است، نیز در سایه همین مجتمعهای چاپی محقق شدهاند. چاپخانههایی که تجربه کار مشترک دارند و همگرایی کردهاند، توانستهتند در این مسیر پیشبرنده باشند و هزینههای خود را به حداقل برسانند. البته تحقق این مسئله به کمک دولت نیاز دارد تا واحدهای صنفی به تشکیل این مجتمعها ترغیب شوند، اختصاص تسهیلات با نرخ پایین و طولانی مدت میتواند کمبود نقدینگی را در میان چاپخانهداران را برطرف کند و نور امیدی برای ادامه فعالیتهایشان بتاباند.
انتهای پیام/