خون شهدای دانشجو، دانشگاهها را در برابر امپریالیسم بیمه کرد
خبرگزاری علم و فناوری آنا- نادیا عابد و مصطفی خدابخشی؛ طی سالهای گذشته جریانهای معاند و ضدانقلاب با بهرهگیری از خلعهای موجود در فضای دانشگاهی به دنبال سناریوسازی برای نمایش وجود انشقاق بین دانشگاه و حاکمیت بودهاند. پروژهای که به گفته رئیس سازمان بسیج اساتید کشور باعث وارد شدن ضرباتی به دانشگاه و حاکمیت شد اما تمام این تلاشها در یک نگاه کلی و تاریخی به معنای واقعی کلمه مغلوب جریان اصیل دانشجویی شدند.
به بهانه روز دانشجو با دکتر محمدرضا مردانی به گفتگو نشستیم . مردانی در این گفتگو ضمن بازتعریف جریان دانشجویی به نقش آن در مطالبه گری، جریان سازی و صفآرایی در برابر دشمنان پرداخت. آنچه در پی میآید حاصل این گفتوگو است :
تأثیر جریانات دانشجویی در حوادث قبل، حین و بعد از انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟ نقاط عطف این دورهها را چه مقاطع و حوادثی میدانید؟
جنبش و جریان دانشجویی از سالها قبل از انقلاب اسلامی به یکی از بازیگران مؤثر سپهر سیاسی ایران تبدیلشده بود. اگرچه روز دانشجو در گرامیداشت مقام دانشجویان شهید حوادث سال ۱۳۴۲ به این نام نامگذاری شده است اما بروز و ظهور تأثیرگذاری جریان دانشجویی به چندین سال قبل از آن برمیگردد.
در دهه ۳۰ و بهویژه در جریان مبارزات ملی شدن صنعت نفت ایران، دانشجویان دانشگاهها بهویژه دانشجویان دانشگاه تهران و تبریز نقش مؤثری ایفا کردند.البته در آن سالها جنبش دانشجویی قوام و ساختار مستحکمی نداشت و یکی از دلایلی که زمینهساز کودتای ۲۸ مرداد شد همین نقیصه بود.
یعنی نیروهای حامی جریان انقلابی آن روزها یعنی جریانات دانشجویی و غیر دانشجوییِ (اعم از روحانی، کارگر، کشاورز و....) حامی آیتالله کاشانی و دکتر مصدق، نهتنها بهخودیخود آنچنان که باید ساختارمند نبودند بلکه در ادامه و متأثر از انشقاقهایی که در رأس و راهبری نهضت ملی شدن صنعت نفت پیشآمده بود، همان میزان ساختار و اتحاد نیمبندی که میان انقلابیونِ آن روزها بود هم رو به اضمحلال رفت.
بعد از کودتای ۱۳۳۲ و روی کار آمدن دیکتاتوری رضاخان، برآورد رژیم رضاخانی این بود که دانشگاه از روحیه اسلامخواهی و وطنپرستی تهی شده است و درواقع ازآنجاکه متون درسی و سرفصلها حتی در رشتههای علوم انسانی کاملاً غربی بود، تصور سیستمهای اطلاعاتی غربی این بود که غربیترین حوزه در ایران، حوزه آموزش عالی است.
به همین خاطر، زمانی که قرار بود رژیم در برابر ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهور وقت آمریکا مانوری از میزان آمادگی ایران برای غربی شدن اجرا کند دانشگاه تهران عرصه مناسبی تلقی شد و رسماً اعلام شد که قرار است در ۱۷ آذر طی مراسمی دکتری افتخاری دانشگاه تهران به ریچارد نیکسون اعطا شود.
اما دانشجویان مسلمان و انقلابیِ دانشگاه تهران این سناریوی از پیش تعیینشده را در هم پیچیدند. باوجود خشونتی که عوامل نظامی در سرکوب دانشجویان به کار میبردند اما دانشجویان عقب ننشستند تا آنجا که نیروهای سرکوبگر مجبور شدند وارد دانشگاه شوند و با صفیر گلوله ندای آزادیخواهی و استقلالطلبی دانشجویان را ساکت کنند.
خون شهیدان مصطفی بزرگ نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت رضوی تا همیشهٔ تاریخ، دانشگاههای ایران اسلامی را در برابر امپریالیسم بیمه کرد.
چنین صبغه و سابقهای رویکردی ضد استکباری به جریان دانشجویی ایران بخشید، اما باقدرت گرفتن کمونیستها در چین، شوروی و امریکای جنوبی (از جریانات لنینیستی گرفته تا مائوئیستها) جریانات چپ مارکسیستی در ایران کمکم قدرت یافتند و ازجمله در بستر مبارزه با امپریالیسم سعی میکردند خود را در میانه جریانات فعال دانشجویی حفظ کنند.
اما در ادامه و در دهه ۴۰ و ۵۰ با شروع سخنرانیهای تبیینی و الهامبخش امام (ره) جریانات دانشجویی حول این محور الهی تجمیع یافتند.
از نقاط عطف این مقطع میتوان به تظاهرات متعدد و گسترده دانشجویان دانشگاه تهران در مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی دولت اسدالله علم در پاییز ۱۳۴۱ (ازجمله مخالفت با حذف شرط قسم به کلامالله مجید از قوانین)، خروش دانشگاهیان کشور در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در محکومیت دستگیری امام خمینی و همچنین تظاهرات گسترده دانشجویان کشور در محکومیت تبعید امام در ۱۳ خرداد ۱۳۴۳، اشاره کرد.
در دهه ۵۰ همانطور که عموم مردم میدانند کمکم دانشگاهها در کنار مساجد به یکی از پایگاههای اصلی قیام علیه استبداد ستمشاهی تبدیل شدند. تا جایی که یکی از میعادگاههای اصلی تظاهرات کنندگان در تهران و دیگر شهرها در سال ۵۷ دانشگاهها بودند و در این میان جریانات دانشجویی پرچمدار مبارزه با طاغوت پهلوی بودند.
در سالهای بعد از انقلاب جنبش دانشجویی فرازوفرودهای فراوانی داشته است. یکی از فرازها و افتخارات جنبش دانشجویی، تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام بود که امام (ره) از آن با عنوان «انقلاب دوم» و حتی «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» نام بردند، حرکتی که عزم راسخ مردم ایران را برای ایستادگی تمامقد در برابر امپریالیسم و قدرتهای غرب و شرق آن روزگار را به جهانیان اثبات کرد.
با شروع جنگ تحمیلی، همان دانشجویانی که فعالین جنبش دانشجویی و درواقع مبارزان جنگ نرم با دشمن بودند وارد میدان نبرد نظامی با دشمنان ایران اسلامی شدند، بیش از ۳ هزار شهید دانشجو ازجمله شهدای شاخصی چون سید حسین علمالهدی، محسن حاجیبابا، محسن وزوایی، محمود شهبازی دستجردی، احمدرضا احدی و مهران بلورچی گواهی محکم از حضور پرشور و انقلابی دانشجویان کشور در جبهههای دفاع مقدس است.
اما اگر بخواهیم مهمترین نقطهٔ عطف جنبش دانشجویی بعد از انقلاب اسلامی را نام ببریم قطعاً این اتفاق، شکلگیری بسیج دانشجویی با درایت بینظیر امام راحل در دوم آذرماه سال ۶۷ است. تشکلی که رفتهرفته به ملجأ خیل عظیمی از دانشجویان دغدغه مند ایران اسلامی تبدیل شد.
البته نظام جمهوری اسلامی نظامی است که به آراء و سلیقهٔ مردم (و ازجمله دانشجویان) اهمیت میدهد به همین خاطر در دانشگاههای کشور طیف متنوعی از تشکلهای دانشجویی و کانونها با کارکردهای صنفی، فرهنگی، سیاسی، ادبی و... وجود دارد و دانشجویان ما بسته به مشی و منش خود میتوانند به فعالیتهای اجتماعی بپردازند، اما بهزعم بنده هیچ تشکل دانشجویی قابل قیاس با تشکل دانشجویی که باتدبیر مستقیم آن عارف واصل، آن پیر فرزانه، یعنی امام راحل که تصمیماتش سراسر نور و حکمت بود، نیست.
البته در مقاطعی از عمر بابرکت جمهوری اسلامی، بهویژه در دهه ۷۰ و ۸۰ (بالأخص سال 78 و 88) دشمنان قصد سوءاستفاده از جریانات دانشجویی و انحراف رویکرد این جریان اصیل و حتی تحریف فلسفه روز دانشجو را داشتند اما بعد از مدتی خودشان فهمیدند که نمیتوانند روزی را که اساس نامگذاریاش شهادت جمعی از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران در مخالفت با استکبار جهانی و لیبرال دموکراسی غربی بوده است را به نفع غرب مصادره کنند.
دانشگاه شاخص تراز انقلاب چه ویژگیهایی دارد؟
تعریف ما از دانشگاه تراز انقلاب اسلامی، بر اساس شاخصههای مطرح در کلام امامین انقلاب و اسناد بالادستی نظام آموزش عالی است.
مقام معظم رهبری؛ «ایمان»، «انگیزه»، «شور مقدس»، «رفتار اسلامی» و «علمآموزی مؤمنانه» را شرط «دانشگاه اسلامی» ذکر فرمودهاند و میفرمایند: «دانشگاه اسلامی، علم و ایمان، علم و معنویت، علم و اخلاق را باهم همراه میکند. علم را میآموزد و جهتگیری علم را از اخلاق و ایمان میگیرد» و همچنین میفرمایند: «دانشگاه اسلامی، میخواهید این خلأ را پُر و علم را باایمان آمیخته کنید؛ یعنی دانش را چه در بافت درونی خودش، چه در استنتاجش و چه در جهتگیریهایی که در آن به کار خواهد رفت، از ایمان سیراب کنید.»
همچنین در بند سوم سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری) که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است در مورد دانشگاه اسلامی چنین آمده است: حاکمیت مبانی، ارزشها، اخلاق و موازین اسلامی در نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری و تحقق دانشگاه اسلامی با تأکید بر اهتمام بهنظام تعلیم و تربیت اسلامی و اصل پرورش در کنار آموزش و پژوهش و ارتقاء سلامت روحی و معنوی دانشپژوهان و آگاهیها و نشاط سیاسی آنان. تربیت اساتید و دانشجویان مؤمن به اسلام، برخوردار از مکارم اخلاقی، عامل به احکام اسلامی، متعهد به انقلاب اسلامی و علاقهمند به اعتلای کشور. حفظ موازین اسلامی و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در استفاده از علم و فناوری.
بر این اساس دانشگاه تراز انقلاب اسلامی، دانشگاهی است که محل تعالی علمی و معنوی دانشجویان و اساتید است، دانشگاهی است که نهتنها خود در مسیر پیشرفت علمی و فرهنگی است بلکه منشأ حرکت جامعه بهسوی قلل تعالی مادی و معنوی است.
با توجه به مواردی که مطرح کردید آیا می توان گفت که این شاخصها تاکنون محقق شدهاند؟
قطعاً هیچکس نمیتواند ادعا کند که دانشگاههای ما در همهٔ شاخصهای مدنظر امامین انقلاب که در اسناد بالادستی نظام آموزش عالی هم انعکاس یافتهاند، اسلامیشدهاند.
اما بحمدالله ما در نظام آموزش عالی در حال حرکت به سمت این قله، یعنی نقطهای که در آن دانشگاههای ما دانشگاههای تراز انقلاب اسلامی باشند درحرکتیم.
اساساً این رشد علمی کشور در دنیا که ایران را از جایگاه ۵۸ م در ۲۵-۲۰ سال پیش به رتبهٔ کنونی یعنی جایگاه ۱۵ دنیا رسانده است یکی از همان تأکیدات رهبری در باب لزوم دستیابی به مرجعیت علمی بوده و هست، اما خوب در کنار این پیشرفتها در عرصههای علمی ما کماکان در ابعاد فرهنگی دانشگاه اسلامی نسبت به قلههای مطروح در اسناد بالادستی عقب هستیم.
برای جبران این جاماندگی باید در این بخشها برنامهریزی دقیق و جامع داشته باشیم.
همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاهها شاهد بازنشستگی برخی اساتید و تغییراتی اندکی در بین تعدادی از اساتید بودیم. نظر شما در این خصوص چیست و چرا دشمن به دنبال نشان دادن این موضوع در قالب سیاسی بود؟
دشمن از هر بهانهای برای فضاسازی علیه انقلاب اسلامی استفاده میکند. بازنشستگی نهتنها در همهٔ دستگاههای ایران که در همه کشورهای دنیا وجود دارد، ولی وقتی یک استادی که از دید دشمنان هم سو با جریان معاند نظام است بازنشسته میشود؛ دشمنان از همین اتفاق معمولی و اداری سعی میکنند جریانی بسازند.
البته به تعبیر قرآن که میفرماید «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین»، مکر خداوند بالاتر از عقل و نقشههای اینهاست، اتفاقاً جنجالآفرینیهایی که در ارتباط با بعضی اساتید شکل گرفت چند نکته را به نفع نظام به معنای واقعی رسانهای کرد.
حتی بعضی از منتقدین نظام نمیدانستند که فلان فرد که به بدترین شکل نظام جمهوری اسلامی را موردنقد قرار میداده و میدهد از همین جمهوری اسلامی کماکان حقوق میگیرد و حتی بعد از بازنشستگی با او همکاری میشده و در دانشگاه ما تدریس میکرده، حالا اینکه این روند چقدر درست و چقدر غلط است اکنون موردبحث بنده نیست، ولی بههرحال این جنجالآفرینیها باعث شد دوست و دشمن ببیند که جمهوری اسلامی تا چه حد نسبت به منتقدین خود مدارا به خرج میدهد.
وزارت علوم البته در آن مقطع اطلاعرسانی خوبی انجام داد و درواقع مرجعیت خبری در آن مورد را به دست گرفت و در یک بیانیه تبیینی نشان داد که از ۵۸ موردی که رسانههای معاند تحت عنوان اخراج نامبرده بودند، اکثریت مطلق موارد کذب محض بوده و درواقع مواردی مثل انتقالی، جابهجایی، بازنشستگی و... را رسانههای معاند سعی کرده بودند اخراج جلوه دهند.
البته که جمهوری اسلامی مانند هر کشور دیگر ضوابط و قوانین خود را دارد که اتفاقاً قوانین ما مترقیترین و متعالیترین قوانین در عالم هستند چون بهواسطه ابزارهای مصرح در قانون اساسی، قوانین ما منطبق با متعالیترین شریعت دنیا یعنی اسلام ناب محمدی هستند.
طبق قانون، اگر خدایناکرده عدم صلاحیت علمی و یا اخلاقی استادی احراز شود و آن استاد، استاد مناسبی برای راهبری علمی و اخلاقی دانشجویان نباشد، ابزارهای لازم در آییننامهها برای تذکر به وی یا اصلاح روند همکاری با وی وجود دارد.
نقش دانشگاه در مطالبه گری از مسئولین چیست؟
مطالبه گری حق آحاد مردم است اما در دانشگاه مطالبهگری دیگر فقط یک حق نیست بلکه یک وظیفه است. زیرا دانشگاه اجتماع نخبگان جامعه است و نخبگان و متخصصین پیش و بیش از سایرین؛ نیازها، کاستیها، کجرویها و احیاناً اشکالات را میبینید.
اما مطالبه گری به معنای "دغدغهمندی صادقانه نسبت به مردم و کشور" مشخصات خاص خود را دارد. به نظر بنده بزرگترین نشانه مطالبهگری صحیح ایرانی-اسلامی آن است که دشمن از شنیدن آن مطالبه گری مکدر شود.
مقام معظم رهبری در سال ۹۹ بهدرستی و زیبایی موازین مطالبهگری در عرصه دانشگاه را ترسیم فرمودند، ایشان خطاب به دانشجویان و دانشگاهیان بیان داشتند که: «پرچم آرمانخواهی و مطالبه گری را زمین نگذارید. مطالبه طبعاً با اعتراض همراه است، امّا نگذارید این اعتراض، اعتراض بهنظام اسلامی تلقّی شود؛ جداً مانع شوید که دشمن این اعتراض را اعتراض بهنظام تلقّی یا القا کند. مطالبهگری را با ارائهٔ پیشنهاد و راهحل قابلقبول همراه کنید.»
سازمان متبوع شما در تحقق این امر مهم چگونه فضا را فراهم آورده است؟
سازمان بسیج اساتید بهعنوان خیمهٔ اساتید انقلابی عمیقاً خود را نسبت به تعالی نظام حکمرانی و حل مسائل پیش روی کشور در همه وجوه آن (علمی، فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و...) متعهد میداند.
ازاینرو سازمان بسیج اساتید با راهاندازی بیش از ۱۰۰ اندیشکده تخصصی ضمن احصا مشکلات در حوزهها و زیستبومهای مختلف، با نگاه حلالمسائلی به حوزههای موردنیاز کشور واردشده و به پشتوانه بیش از ۵۰ هزار استاد و متخصص خود تلاش میکند تا سنگهای موجود در مسیر حرکت به سمت تشکیل تمدن نوین اسلامی را از پیش پای انقلاب اسلامی بردارد و بدین طریق حرکت پیشرونده جمهوری اسلامی را در عرصههای مختلف تسریع و تقویت کند.
در منطقه شاهد جنگ خونین غزه هستیم. نقش دانشگاه در تبیین این جنایتها چیست؟
اساتید دانشگاهها بهویژه اساتید بسیجی در این مدت به معنای واقعی سنگ تمام گذاشتند. اگر فقط بخواهم بهعنوان مصداق، شهر تهران را عرض کنم بهجز تجمعات متعددی که در دانشگاههای مختلف توسط اساتید بسیجی در حمایت از ملت مظلوم غزه برپاشده، اساتید بسیجی بیش از ده اجتماع عظیم در محکومیت ددمنشی رژیم صهیونیستی داشتهاند که از آن جمله میتوان به تجمع در میدان فلسطین، تجمع در میدان انقلاب، تجمع در برابر نمایندگی سازمان ملل و همینطور تجمع و نشست ۳ هزارنفری اساتید تهران در حمایت از ملت مظلوم و مقاوم غزه را نام برد.
نامهنگاری با خیل عظیمی از اساتید و روسای دانشگاههای مؤثر در دنیا، صدور بیانیههای تبیینی به زبانهای مختلف، نشر محتویها و یادداشتهای متعدد در سطح ملی و بین مللی تنها گوشهای از فعالیتهای دغدغه مندانه اساتید بسیجی در این مدت بوده است.
این فعالیتها همانطور که عرض شد نهفقط در استانها و دانشگاههای کشور بلکه در گسترهای بینالمللی پیگیری شده و بحمدالله منشأ اثر متعدد بوده است.
جشنواره شهید چمران که سال گذشته اولین دوره آن برگزار شد و قرار است امسال دومین جشنواره را شاهد باشیم چه ویژگیهایی خواهد داشت؟
جشنواره شهید چمران همانگونه که اشاره فرمودید امسال بهعنوان دومین سال برپا خواهد شد. سال گذشته استقبال بینظیری توسط اساتید کشور از این جشنواره شد و بیش از ۱۹ هزار اثر علمی در مراحل مختلف برای این جشنواره ارسال شد که در نوع خود یک رکورد برای کشور محسوب میشود.
امسال جشنواره علمی شهید چمران در سطح ملی و در دو مرحله استانی و کشوری و شامل ۸ محور «کتاب»، «مقاله»، «طرح پژوهشی و فناورانه، کسبوکار نوآور و دانشبنیان»، «راهنمایی، مشاوره، نظارت و راهبری»، «بسته سیاستی»، «کرسی نظریهپردازی، مناظره و نقد»، «جهادگران تبیین» و «راهیان علم، فناوری و پیشرفت» است.
این جشنواره در حوزههای «علوم انسانی و هنر»، «علوم فنی و مهندسی» و «علوم پایه و کشاورزی» برگزار میشود که پیشبینی این است که ان شاءالله مثل سال گذشته شاهد استقبال دانشگاهیان از این جشنوارهٔ علمی باشیم.
جهتگیری دومین جشنواره علمی شهید چمران، گسترش گفتمان انقلاب اسلامی و تحقق اهداف بیانیه گام دوم است و ما این جشنواره را بهنوعی هدایت جریان پیشرفت در راستای تمدن نوین اسلامی قلمداد میکنیم.
سازمان بسیج اساتید با توجه به بهرهمندی از ظرفیت اساتید برای کمک به حکمرانی تاکنون چه کردهاست؟
کمک به تعالی نظام حکمرانی یکی از اولویتهای چهارگانه و اساسی سازمان بسیج اساتید است. تشریح طرحها، اقدامات و برنامههای سازمان بسیج اساتید در راستای التزام به تعالی نظام حکمرانی دربیانی کوتاه نمیگنجد.
ولی مختصراً میتوانم عرض کنم که بسیج اساتید در قالب این طرح از حالت یک مشاور مستقر که بسیاری از دستگاهها از ظرفیت او ناآگاه بودند به یک مشاور فعال و درصحنه تبدیلشده است.
یعنی منتظر نمیمانیم که کسی یا دستگاهی برای حل فلان مسئله تخصصی به سراغمان بیاید بلکه اساتید بسیجی با نگاه حلالمسائلی در قالب بیش از ۱۰۰ اندیشنده تخصصی و دهها گروه مسئله محور، پیشدستانه اقدام به بررسی مشکلات در حوزه تخصصی و همچنین ارائه راهحل علمی و تخصصی به دستگاههای متولی میکنند.
با توجه با انتخاباتی که در پیش داریم شما چه نکاتی دارید و دانشجویان و اساتید در این راستا چه وظایفی بر گردن دارند؟
بسیج اساتید بهعنوان عضوی از اقشار شجره طیبه بسیج، هیچ حمایتی از هیچ جریانی در انتخابات نداشته و نخواهد داشت.
اما اساتید بسیجی با تمام توان برای جلب مشارکت حداکثری مردم عزیز، برای بیان شاخصههای انقلابی مسئولین در نظام جمهوری اسلامی، برای روشنگری و تخریب نقشههای دشمن در خصوص انتخابات، برای مطالبه گری از نامزدهای انتخاباتی پیش و پس از انتخابات مثل همیشه درصحنه و در کنار مردم هستند.
امسال شاهد برگزاری دو نشست ۳۰ هزارنفری اساتید بسیجی بودیم، این نشستهای حامل چه پیامهایی است؟
نشستهای سیهزارنفری که اشاره فرمودید کارکردها و برکات متعددی برای بسیج اساتید داشته و دارد. اولین و یکی از مهمترین آثار این تجمعات آن است که این تجمعات باعث ایجاد همبستگی در بین اساتید انقلابی و همچنین دلگرمی بین مؤمنین و محبین انقلاب، درون و بیرون دانشگاهها میشود.
پیشازاین، جریانات رسانهای ضدانقلاب با بزرگ کردن و رسانهای کردن تعداد انگشتشماری از افراد که عنوان استاد دانشگاه را یدک میکشیدند سعی میکردند از اساتید دانشگاههای ایران چهرههایی ناامید، بیانگیزه و منتقد نسبت به نظام در ذهن مخاطبین ترسیم کنند.
اما این تجمعات عظیم و دشمنشکن اساتید بسیجی نشان داد که واقعیت میدان دقیقاً برعکس آن چیزی است که رسانههای معاند سعی در ترسیم آن دارند.
امروز بحمدالله بیش از ۵۰ هزار استاد بسیجی در کنار سایر اساتید دانشگاهها فعالانه و با شور و انگیزهای وصفنشدنی در میدان جهاد علمی و فرهنگی در راستای اعتلای هرچه بیشتر جمهوری اسلامی ایران و حرکت شتابدار بهسوی تشکیل تمدن نوین اسلامی حاضر هستند.
انتهای پیام/