بیاتینیا: فوتبال ایران مانند برداشتن لایههای پیاز اشک درمیآورد/ ریاحی: دکتر طهرانچی دانشگاه آزاد را کاربردی محور کرد+ فیلم
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، به منظور بررسی علمی زیرساختهای مدیریتی و امکاناتی در ورزش ایران، محسن بیاتینیا پیشکسوت تیم ملی فوتبال و شاهین ریاحی مدیر گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق مهمان ما در خبرگزاری آنا بودند. در این میزگرد مسائل متعددی مورد بحث و بررسی قرار گرفت که در ادامه خواهید خواند.
*از افراد دانشگاهی کمتر در بدنه ورزشمان استفاده میکنیم
*از زمان آمدن دکتر طهرانچی دانشگاه آزاد، دانشگاهی کاربردی محور شده است
*یکباره بدبخت نمیشوید آرام آرام به بدبختی عادت میکنید
*قهرمانان یک بار مصرف تولید کردهایم
*پیشرفت نقطه پایان ندارد
*خوش استقبال و بدبدرقه هستیم
*وظیفه ما خرج کردن میراث دیگران نیست
*تیم امید اولویت فدراسیون فوتبال نیست
*داده ما به ورزشهای مادر چه بوده که انتظار آورده فوقالعادهای داریم
*برای خواص نحوه بردن و اینکه چه تیمی را بردهایم مهم است
آنا: عملکرد کاروان اعزامی ایران به نوزدهمین دوره بازیهای آسیایی که در هانگژوی چین برگزار شد رضایت عمومی را به دنبال نداشت، چه نظری درباره افت جایگاهی و مدالی کاروان ورزشیمان دارید؟
ریاحی: در این دوره هفتم شدیم در حالی که در دوره قبلی مقامهای ششم و پنجم را کسب کرده بودیم. از نظر کشب مدال هم ۵۴ مدال گرفتیم در حالی که در بازیهای آسیایی جاکارتا ۶۲ و اینچئون ۵۷ مدال کسب کردیم. باید عملکرد یکایک فدراسیونها را بررسی کنیم و دلیل ناکامی آنها را مورد بررسی قرار دهیم. ضمن اینکه برخی فدراسیونها مثل شطرنج و دوچرخهسواری دستاوردهایی داشتم و بانوان ورزشکاران هم عملکرد قابل قبولی داشتند. عملکرد کلی کاروان ضعیفتر از دورههای اخیر بود و بحثی که مطرح میشود درباره بلندمدت وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک برای چنین مسابقاتی است. چشمانداز آنها برای دوره بعدی مسابقات که در ژاپن برگزار میشود چیست و آیا با همکاری فدراسیونها برنامه مدونی برای چنین مسابقات تدوین شده یا در زمان مناسب که وقت را هدر ندهیم تدوین میشود. اگر در گذشته نیز چنین تصمیمگیریهای شده است با توجه به افت کاروان، چه تدابیری برای تکرارنشدن ناکامیها اندیشیده و اجرایی میشود.
آنا: حذف تیم ملی امید در بازیهای آسیایی هانگژو، پنجمین حذف متوالی این تیم در این رقابتها بود در حالی که در بازیهای آسیایی ۱۹۹۸ بانکوک و ۲۰۰۲ پوسان به دو قهرمانی متوالی رسیده بودیم. مسئولان و مدیران فوتبال چه عملکردی داشتند که دیگر مدال هم نمیگیریم؟
بیاتینیا: بحث فوتبال خیلی گسترده است و بحث فوتبال کشور ما، اگر مثال سادهای برای آن بزنم شبیه یک پیاز است که هر چه بیشتر لایههای آن را برمیداریم بیشتر اشکت را در میآورد. باید بگردیم تا ببینیم عمق فاجعه از کجا رخ داده، جمله معروفی است که میگوید شما یکباره بدبخت نمیشوید آرام آرام به بدبختی عادت میکنید. برای همین متوجه نمیشوید در چه منجلابی گیر کردهاید. خطرناکترین چیز برای بشریت این است که یک کار اشتباه جواب درست بدهد. در فوتبالمان کار اشتباه کردیم، اما با استعدادهایمان قهرمان شدیم. فکر کردیم علت آن تصمیمهای خودمان بوده در حالی که استعدادها تیم را قهرمان کرده بودند. حالا استعدادها در تمامی مقاطع یک تیم خوب را تشکیل نمیدهند و باید پرورش داده شوند. یکسری آدمهای خوب استعدادیابی کردند و این افراد رفتند. چرا بعد از آن استعدادهایی که کشف میشدند به درستی پرورش داده نمیشدند. چرا به صورت گلخانهای حداقل استعدادها را رشد ندادیم. ژاپن و کره جنوبی که فوتبال آنها از ما پیشی گرفت به خاطر آن بود که با از خود بهتر رقابت کردند. چون افق دیدشان دور بود متوقف نشدند و هنوز هم این رقابت را ادامه میدهند.
آنا: به نظرتان نگاه مسئولان به فوتبال مقطعی نیست؟
بیاتینیا: پیشرفت نقطه پایان ندارد. هر چه قدر میگوییم در فوتبالمان بسیار بسیار مقطعی نگاه میکنیم گوش شنوایی نیست. ایرادی ندارد یک جام جهانی، جام ملتها یا بازیهای آسیایی را از دست بدهیم، ولی لیگ قدرتمند و باکیفیتی بسازیم. تیم ملی بزرگسالان ما در مسیر آمادهسازی جام ملتها رقبای قدرتمندی را شکست نداده و تیمهای درجه دو یا سه را از پیش رو برداشته است. برای عوام این بردها ارزش دارد، ولی برای خواص نحوه بردن و اینکه چه تیمی را بردهایم مهم است. مهم نیست کاری را چگونه انجام میدهید، مهم این است چگونه انجام میدهید. بر این اصل با فوتبالمان مشکل دارم و باید پایینتر برویم، ایرادها از ریشه است و از این درختی که در ظاهر میبینید نیست. بازیکنان فوتبالشان را انجام میدهند، باید کسی باشد که آنها را رهبری کند. لیگ پویایی نداریم و هر سال وقفه در برگزاری مسابقات لیگ بیشتر میشود. لیگ شروع نشده تعطیل میشود هفته پنجم و ششم انجام نمیشود بعد هفته هفتم برگزار میشود. تا ایرادی میگیریم هم ناراحت میشوند. سالها در فوتبال بودم و چه عملی و چه علمی آن را تجربه کردم، درسش را خواندم و کجا باید درباره فوتبال حرف بزنم. فوتبال شغلمان است، اگر یک دکتر متخصص عمل جراحی بدی انجام دهد بسیار ناراحت است ما هم وقتی به فوتبالمان آسیب میخورد بر پیکرمان آسیب خورده است. باید تلاش کنیم تا از ریشه ایراد را بیابیم و اصولی درد را درمان کنیم.
آنا: به نظرتان با کمبود استعداد در فوتبالمان مواجه نیستیم؟
بیاتینیا: یک سال و نیم مدیر آکادمی باشگاه سایپا بودم و افتخار داشتم هر چهار تیم آکادمی در یک سال قهرمان شد. آماری کمنظیر بود و بازیکنان مستعدی داشتیم، ولی یک نکته وجود دارد؛ از دیدن یک استعداد تا زمانی که او به مهره کاملی تبدیل شود پروسهای وجود دارد. اگر بهترین دانه را بکارید، اما به آن رسیدگی نکنید تا رشد کند، آن دانه از بین میرود. دانههای خوب زیادی داریم، ولی باغبانهای کاربلدی نداریم. آدمهای دلسوز و فنی زیاد داریم، ولی هیچکدام مسئولیت ندارند. فردی عاشق خلبانی بوده، ولی خلبان نشده، با این حال دنبال گرفتن مدرک است و اگر مدرک بگیرد هواپیمایی که او حاملش است سقوط میکند. آدمهایی که فوتبالیست نشدند از بدنه این ورزش جدا نمیشوند و با وجودشان پیشرفتی رخ نمیدهد. همین الان ندید میگویم سه تیم ملی جوانان باکیفیت داریم، ولی بازیکنان آن آموزش و فرهنگ میخواهند. وقتی با بارسلونا یا رئال مادرید قرارداد میبندید پس در حد این دو تیم بودهاید و اولویت چیزی که در این تیمها میآموزید شخصیت برنده شدن و قهرمانی است. کدامیک از این کارها را برای بچهها کردهایم، هیچکدام را انجام ندادهایم.
آنا: تفاوت ساختاری و مدیریتی در ورزش دنیا به چه شکلی بوده که ما انجام ندادهایم و از خیلی کشورها عقب اقتادهایم؟
ریاحی: داشتن یک برنامه راهبردی و بلندمدت برای یک فدراسیون اولین اصل برای گام برداشتن است. در فدراسیون فوتبال یا دیگر فدراسیونها، رئیسی که از مجمع انتخابی رأی میآورد اگر برنامههای خود را پیاده کند و قائم به فرد باشیم روند رو به رشدی را نخواهیم داشت. آدمهای متخصص در تمام حیطهها جمع شوند یک برنامه راهبردی را برای فدراسیون خود تعریف کنند. وقتی رئیس جدید انتخاب میشود نیاز به تغییر ساختار ندارد و همان راه رئیس قبلی را با توجه به دیدگاههای خود، نهایتاً با دو تغییر دنبال میکند. وقتی مسیر مشخص باشد و باشگاهها در شرایط مطلوبی قرار بگیرند، امکانات کافی برای تمرین مسابقه موجود باشد، استعدادیابی و استعدادپروری در تیمهای پایه درست و اصولی انجام شود عملاً چندین تیم ملی قوی داریم. استلزام داشتن تیمهای ملی قوی داشتن پشتوانه و مدیریت کاربردی مالی است. غیر از رضا عنایتی هر فرد دیگری هم سرمربی تیم ملی امید میشد در نهایت حذف سهم ما بود، چون سرمربی فرصت سه ماههای داشت تا در کنار شاگردانش باشد. سرمربی زمان میخواهد تا بازیکنانش شناخت پیدا کند و متقابلاً بازیکنان هم به شناخت دقیقی از خواستههای سرمربی برسند. مدیریت زمان ما مدیر روزمرگی است که متوجه نمیشویم باید به سرمربی زمان استانداردی داد تا بتواند تیمش را بشناسد. هر بار هم که حذف میشویم و به المپیک نمیرسیم با مدال آسیایی از دست میدهیم، درس نمیگیریم تا بلافاصله اقدام به برنامهریزی تا زمان مسابقات بعدی کنیم.
آنا: از نگاه علمی ایرادهای ورزشکاران ما کجاست؟
ریاحی: یکی دیگر از اشتباهات ما دادن چند مسئولیت به یک مدیر است و طبیعتاً آن فرد زمان کافی ندارد تا به تمام مسئولیتهایش رسیدگی کند و بعضاً یک مسئولیت را هم تمام و کمال انجام نمیدهد. بزرگترین گپ یا فاصلهای که وجود دارد غیر از آنکه برنامه محور نیستیم جدایی دانشگاه از ورزش ماست. علم را در دانشگاه تولید میکنیم، ولی از افراد دانشگاهی کمتر در بدنه ورزشمان استفاده میکنیم. کیومرث هاشمی وزیر ورزش با دانشگاهیان جلسهای برگزار کرده، ولی باید نتایج این جلسه را به صورت عملیاتی ببینیم. ۸ سال قبل با یکی از مربیان ورزش ژاپن صحبت میکردم و به او گفتم چرا از سرمربی خارجی برای تیمهای ملی خود استفاده نمیکنید. گفت این در برنامه ۱۵ سال قبل ما بود و بعد از آن به این نتیجه رسیدیم دیگر نیازی به سرمربی خارجی برای تیمهای ملی فوتبال نداریم. ژاپن از آسیا خیلی سبقت گرفته و ما عقب افتادهایم. این نتیجه برنامه محور بودن است. ژاپنیها علم را وارد کرده بودند، پژوهش را انجام میدادند، شاخصها برای انتخاب سرمربی مشخص شده بود و فدراسیون میدانست برای انتخاب سرمربی باید سراغ کدام گزینهها برود. به این ترتیب حلقه ارتباطی بین نیروی انسانی دانشگاهی و نیروی عملیاتی که فدراسیونها هستند شکل گرفته است. تحقیقات دانشگاهی هم در کتابخانهها خاک نمیخورد و به ارتقای ورزش کمک میکند.
آنا: چه تفاوتی میان باشگاههای بازیکنساز ما با همتایان بینالمللی وجود دارد که تک ستارهها از ردههای پایه به تیم ملی بزرگسالان میرسند و بسیاری از چرخه خارج میشوند؟
بیاتینیا: مقایسه باشگاههای ما با باشگاههای خارجی قیاس معالفارق است. به خاطر آنکه ما امکانات کشورهای دیگر را نداریم. فیفا اساسنامهای درد که بازیکنان پایه چگونه انتخاب میشوند، چگونه مراحل ترقی را طی میکنند و به چه شکل در چرخه میمانند. ما اگر باشگاههای بازیکن ساز داریم چرا میلیاردها تومان صرف خرید بازیکن در نقل و انتقالات میکنیم. از همان محصولات آکادمی استفاده کنیم. باشگاه بازیکن ساز آژاکس، بارسلونا و اینتر هستند. شاید در مقطعی نتیجه نگیرند، ولی میدانند جنس اعلاء در راه است و به تیم اضافه میشود. آنها راه حفظ آکادمی را در سطح عالی میدانند و برای همین فوتبال قویترین تجارت ورزشی جهان است. به غیر از احساسات، روحیه، خانواده، بچههای کوچک، شخصیتهای مختلف، دیگر موارد زندگی هم درگیر فوتبال هستند. ما از فوتبال دنیال خیلی عقب افتادهایم و از فوتبال آسیایی شرقی هم جا ماندهایم.
آنا: چگونه از کشورهای آسیایی شرقی عقب ماندیم؟
بیاتینیا: ۸ سال قبل در یکی از تیمهای تایلند بازی کردم و پس از یک سال که بازگشتم گفتم فوتبال تایلند ۵ سال دیگر از ما جلو میافتاد. خیلیها خندیدند، ولی اگر به تایلند نباختیم تیم امیدمان مغلوب هنگکنگ شد. همان زمان که دوران خوش ما بود، تیمهای تایلندی ۳ تا ۵ زمین تمرین داشتند. این یعنی به آینده نگاه میکنیم. باید کسانی را سرکار بیاوریم که علاوه بر آنکه تمامی موارد را داشته باشند از شجاعت کافی برخوردار باشند. ما باید یک مدیر و یک سرمربی شجاع باشیم. من اگر سرمربی باشم که دستم میلرزد وقتی ارنج میکنم مطمئن باشید من آن بازی را باختم. ژاپن برای این از ما جلوست که وقتی اشتباه میکنند میگویند ببخشید. ما هم اگر این غرور کاذب را کنار بگذاریم و در زمان ناکامی عذرخواهی کنیم، فوتبالمان موفق میشود. تا میآییم از تیم ملی انتقاد کنیم به ما میگویند سکوت کنید، تا تیم ملی در آرامش باشد. چقدر آرامش میخواهند و چرا باید آنها در آرامش باشند. یک زمانی را مشخص کنند که در آن زمان ایرادها را مطرح کنیم. هر چند تیم ملی برای مردم بازی میکند. ژاپنیها از شرمندگی متنفر هستند. منِ نوعی در زندگی شخصیام کاری نکنم که شرمنده شوم. وقتی بزرگ میشوید که کوچک شدن را یاد بگیرید. اگر همه با هم باشیم زورمان زیاد میشود و به تنهایی قدرتی نداریم.
آنا: دلیل اینکه بسیاری از مدالهای طلای ما در بازیهای آسیایی تبدیل به نقره شده چه بود؟
بیاتینیا: ترس برادر مرگ است. رکوردهای تمرینات را در مسابقه تکرار نمیکنیم، چون استرس داریم. مسابقه یک نوع تمرین است با فشار کمتر، اما استرس بیشتر، تمرین یک نوع مسابقه با فشار بیشتر، ولی استرس کمتر است. استرس در مسابقه به خاطر خواستههایی که ورزشکار از خود دارد یا مربی و تماشاگران از او دارند. به جایی میرسیم که انگیزه کافی نیست بلکه امکانات برای کسب رکورد اهمیت دارد. ما قهرمانانی داشتیم که نتوانستند قهرمانی خود را تکرار کنند، اما در بسیاری کشورها قهرمانان دوباره مدال گرفتند. دلیل آن بود افراد مسئول و مدیر در جای خود است. ما قهرمانان یک بار مصرف تولید کردهایم. کمتر در ورزشهای گروهی موفق هستیم و در انفرادی موفقتر ظاهر میشویم، چون از کودکی به فرزندانمان کار گروهی را درست آموزش نمیدهیم. قهرمانانی داریم که مشکلات معیشتی دارند و تمرکز کافی ندارند. یک قهرمان با حمایت تیم پشتش بر روی سکو میرود و به تنهایی قهرمان نمیشود. یک تیم در قهرمانی یک استعداد نقش مؤثری دارند.
آنا: از نگاه علمی دلیل هدررفتن مدالهای طلای کاروان ما در بازیهای آسیایی چه بود؟
ریاحی: برای آنکه یک ورزشکاران در بالاترین سطح باشد، علوم ورزشی با تمام ابعادش باید در خدمت ورزشکار باشد. اولین مؤلفه بحث تکنیکی و تاکتیکی است. خوشبختانه در بیشتر رشتهها مربیان خوبی داریم. مدیران فدراسیون هم درباره استفاده از سرمربی خارجی تصمیم میگیرند. دومین مؤلفه داشتن یک تیم آمادگی جسمانی است. مؤلفه سوم داشتن یک روانشناس ورزشی است؛ البته یادآوری میکنم که بین روانشناس ورزشی با روانشناس بالینی یا مشاور خانواده خیلی تفاوت وجود دارد. روانشناس ورزشی میتواند استرس، اضطراب، انگیختگی، اعتماد و سایر مسائل روحی روانی مربوط به ورزشکار را مدیریت کند. چهارمین مؤلفه داشتن متخصص تغذیه ورزشی است تا راهنماییهای لازم را انجام دهد. در کنار اینها فیزیوتراپها و پزشکان به تیم و ورزشکار کمک میکنند. با لحاظ این موارد ورزشکاران به اوج آمادگی میرسند.
آنا: موارد دیگری در کسب مدالهای بینالمللی نقش دارند؟
ریاحی: علاوه بر مواردی که اشاره کردم تیم مدیریتی هم نقش مهمی دارند. به عنوان مثال تیم قایقرانی ما مدتی دچار مشکل قایق و پایین رفتن سطح آب دریاچه آزادی شده بود به طوری که پاروی اعضای تیم ملی در زمان پارو زدن به کف زمین میخورد و مشکل قایق هم داشتند. اگر امکانات ناکافی باشد دیگر تلاشها بیهوده بوده است. در صحنه مسابقه، قایق ملیپوش ما از قایق حریف جا میماند، چون امکانات بهتری در اختیار داشته است. مثال دیگر را در مورد زمین چمن میزنم. وقتی دچار مشکلات جدی در این زمینه هستیم عملاً نمیتوان فوتبال مدنظر را انجام داد. از بیرون هم به ما میگویند پژوهشهایی که در دانشگاه انجام میدهید خیلی قشنگ، یونیک (منحصربهفرد) و ویژه است، ولی زمین تمرین و مسابقه ندارید. در برنامهریزی تقویم لیگ، جام حذفی، لیگ قهرمانان و بازیهای ملی ماندهاید. استعداد وجود دارد، ولی بدون زیرساختهای کافی به نتیجه نمیرسیم و تمامی ایدهها الکن باقی میمانند.
آنا: ناهید کیانی و جواد فروغی پرچمداران ما در بازیهای آسیایی هانگژو بودند، اما این دو ملیپوش تکواندو و تیراندازی در کسب مدال ناکام ماندند. دلیل شکست آنها چه بود؟
ریاحی: دو وجه دارد. اول تجربه ورزشکارانی که پرچم را به آنان میدهند. چندمین دوره است که در بازیهای آسیایی حضور پیدا میکنند. دوم اینکه حتمآً باید روانشناس ورزشی در کنار آن ورزشکار باشد. زمان مسابقهای که بعد از مراسم افتتاحیه ورزشکار دارد هم مهم است. جو ورزشگاه مراسم افتتاحیه ذهنیت ورزشکار دارای پرچم را به هم میریزد. شروع مسابقات پایان کار برای ورزشکار است، چون این تصور به او الهام میشود که، چون پرچم کاروان دستش است، پس کار خودش را انجام داده، در حالی که مربی ورزشکار و روانشناس ورزشی باید به او هشدار دهند تا فکر نکند کار تمام است. مربیانی هستند که مخالف پرچمداری ورزشکار خود هستند، چون میدانند در عملکردش تأثیر منفی میگذارد.
آنا: نزدیک به یک سوم ورزشکاران اعزامی ایران به بازیهای آسیایی هانگژو بانوان بودند و جالب اینکه یک سوم مدالها را به ارمغان آوردند تا در مجموع از آقایان موفقتر باشند. دلیل این موفقیت چه بوده است؟
ریاحی: ۲۸۵ وزشکار داشتیم و ۵۴ مدال گرفتیم که ۱۸ مدال را بانوان گرفتند که تعداد آنها ۷۷ ورزشکار بود. برخی فدراسیونها سرمایهگذاری بیشتری روی بانوان داشته و دارند، ولی مدالآوری ما بیشتر قائم به فرد بود. بانوان ما بر اساس تجارب و زحماتی که کشیدند خود را ارتقا دادند تا به مدال برسند. اگر حمایت بهتر و بیشتری از بانوان ورزشکار میکردیم حتماً مدالهای بیشتری به دست میآمد. خودباوری نزد بانوان بیشتر شده و با اقدامات سازنده میتوان انتظار داشت در ادوار بعدی مدالهای بیشتری بگیرند و جای خالی مدال طلا را هم که در این دوره نگرفتند پرکنند.
آنا: فوتبال ما کاملاً نتیجه محور شده و این موضوع مانع دیده شدن استعدادهای جوان میشود. چگونه باید این معضل را برطرف کرد؟
بیاتینیا: هیچ کدام از پرچمداران ما در بازیهای آسیایی قهرمان نشدند. ما ۷ مدال طلا را از دست ندادیم؛ بلکه ۷ قهرمان از دست دادیم و ۷۰ قهرمان هم میتوانیم از دست بدهیم. تیم امید ویترین بزرگی برای دیده شدن بازیکنان مستعد است، ولی مسئولیت این تیم را کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال مشتترک بر عهده دارند. یاسین سلمانی رباط صلیبی پاره کرد، چون دائم در حال رفت و آمد از اردوی پرسپولیس به تیم امید و بالعکس بود. محمد عمری هم دچار افت جسمانی شد و در بیمارستان بستری شد. بسیاری استعدادها را از دست دادیم. مشکل اصلی این است که هیچکس از مسئولان، پاسخگوی مسئولیت خود نیست. برعکس فوتبال دنیا هستیم. همه جا آخر فوتبال دست میدهند ما اول مسابقه دست میدهیم. اول بازی به هم گل میدهیم آخر مسابقه با سنگ همدیگر را بدرقه میکنم. خوش استقبال و بدبدرقه هستیم. هرچه قدر لایه را بیشتر برداریم بیشتر اشکمان در میآید.
آنا: یک تکه از پاس بزرگترین تیم منحل شده فوتبال ایران هستید. چقدر انحلال تیمهای باقدمت به فوتبال باشگاهی و ملی ما لطمه زد؟
بیاتینیا: افتخار این را داریم که بازیکن پاس بودهام و با پیراهن این تیم به تیم ملی رسیدم. از موقعی فوتبال ما رو به زوال رفت که سیاست وارد آن شد. برای آنکه نماینده مجلس رأی بیاورد تیم را به همدان دادند تا مردم انگیزه پیدا کنند. اگر همه با تیمهای قدیمی و میراث خود چنین کاری میکردند دیگر میراثی باقی نمیماند. وظیفه ما خرج کردن میراث دیگران نیست سپردن به وارث بعدی است. امانتدار نبودن و حافظ پاس نبودیم. با یک امضا این تیم از بین رفت و دیگر با همان امضا برنمیگردد. کاپیتانهای تیم ملی که در پاس بودند کجا هستند. حسن حبیبی، همایون بهزادی، حسین فرکی و .. کجا هستند؟ در تمام دنیا پیشکسوتان را ارج مینهند، ولی ما شخصیت نمیدهیم. الان سپاهان چنین کاری را انجام میدهد. سیاسیون نمیدانستند قدمت یک تیم قدیمی فوتبال چیست که امروز اثری از آن تیم بازیکن ساز و سازنده ملیپوشان نیست.
آنا: نگرانیها درباره المپیک ۲۰۲۴ پاریس زیاد است و چه برنامهریزی میتوان داشت تا نتایج ناامیدکننده دیگری نگیریم؟
ریاحی: کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش هر دو مسئولیت در برنامهریزی دارند، ولی پاسخگوی مجلس شورای اسلامی، وزارت ورزش است. فدراسیونها هم باید جوابگوی وزارت هستند. کمیته هم به خاطر کمکهای مالیاش بسیار ارزشمند است. سیاست اصلی بر عهده فدراسیونهاست و آنها بر اساس بودجهشان تصمیم گیری میکنند. آنها نباید قائل به بودجه وزارت و کمیته باشند و باید منابع مالی دیگری هم داشته باشند. با برند خود از بخش خصوصی درآمدزایی کنند. بخش اعظم باشگاههای ما دولتی اداره میشوند. نوع درآمدزایی تأثیر مستقیمی بر نحوه آمادهسازی دارد. آموزش در این میان نقش مهمی دارد. یک مربی از پایینترین مدرک مربیگری در فوتبال تا عالیترین مدرک کلاً ۶۵ روز آن هم در ۵ تا ۶ سال آموزش میبیند. نگاه فدراسیونها به آموزش بحث درآمدزایی است، افرادی که پرورش استعداد انجام میدهند و نخبهپروری میکنند. فدراسیون چقدر برای آموزش بودجه میگذارند؟ آیا به اخراج از ایران اعزامی دارند؟ از زمان آمدن دکتر طهرانچی دانشگاه آزاد به دنبال این بوده تا دانشگاهی کاربردی محور باشد و مسائل مختلف کشور را ازجمله ورزش حل کند. فدراسیونها نیازها را مطرح کنند تا دانشگاه پژوهش کند و شاخصها را به فدراسیونها بدهد. ضمن اینکه تیم امید اولویت فدراسیون فوتبال نیست و تیم ملی بزرگسالان اولویت است.
آنا: برای رشتههای مادر دوومیدانی، شنا و ژیمناستیک چه کردهایم که کلاً ۳ مدال در بازیهای آسیایی به ما دادند؟
ریاحی: بزرگترین مشکل ما و بدترین کار انتخاب سرپرست در فدراسیونهای ورزشی است. سرپرست موقتی است و برنامه بلندمدت ندارد. مدال نقره ژیمناستیک زنگ خطری است برای فدراسیونی که بیش از دو سال است بدون رئیس اداره میشود. وزارت ورزش اشتباه بزرگی میکند. داده ما به ورزشهای مادر چه بوده که انتظار آورده فوقالعادهای داریم. آیا سختافزار و نرمافزار لازم به آنها داده شده است. آیا در شنا به مربی خارجی نیاز داریم یا مربی داخلی میتواند از استعدادهای داخلی قهرمان بسازد. مثل برنامه هفتم توسعه که در مجلس تصویب شده در فدراسیونها هم باید برنامههای بلندمدت هدفمند داشته باشیم. دقت داشته باشیم رقبای ما که بعد از ما قرار گرفتند یکی دو مدال طلا کمتر داشتند. این نگرانی را داریم که در بازیهای آسیایی بعد دو رقمی باشیم و در المپیک هم نتایج مورد انتظار کسب نشود.
آنا: تیم ملی بزرگسالان ما با سرمربی ایرانی و شرایطی که رقبا دارند، میتواند در جام ملتهای آسیا فینالیست شود؟
بیاتینیا: صداقت داشته باشیم. در فدراسیونهای دیگر به اندازه فوتبال پول نیست که انگیزه دهد ورزشکار برای مدال المپیک بجنگد. تکبعدی نباشیم و فقط به فوتبال نپردازیم. اگر فقط به فوتبال نگاه کنیم دیگر ورزشها از موفقیت دور میمانند. ما ۲۰ سال پیش سرمربی خارجی میخواستیم الان باید سرمربی ایرانی داشته باشیم. عربستان با سرمایهگذاری فراوان از لحاظ امکانات حتی از اروپا جلوتر است. ژاپن، کره جنوبی و استرالیا هم از مدتها پیش به سمت پیشرفت گام بلندی برداشتهاند. ما برنامهریزی بلندمدت نداریم پس نتایج ما همیشه خوب نیست. اگر واقعگرا باشیم با وضعیت لیگمان و تعطیلات و وقفههایی که داریم و در تورنمنت اردن نشان دادیم ضعفهای بزرگی داریم و نمیتوانیم به فینالیست شدن یا قهرمانی دل ببندیم. همه جای دنیا از پایه آموزش را شروع میکنند ما از بزرگسالان آموزش را شروع کردیم. بازیکنان ما با ۵۰ بازی ملی ۱۰ ایراد در کار تدافعی داریم. بازیکنان ما از چند مربی آموزش دیدهاند و نمیتوانند آن کاری را انجام دهند که خواسته یک سرمربی است.
انتهای پیام/