حرفه؛ ردزن!/ یک استعداد خدادادی برای کشف حقیقت
مرجان همایونی، گروه اجتماعی- «ردزن»ها، تنها از آثار پای بهجا مانده میگویند که این رد پا، متعلق به زن است یا مرد، قوی هیکل است یا لاغر اندام؛ اهل کدام منطقه است، آنها حتی از روی ردپا میتوانند بگویند که این ردپا متعلق به زن باردار است یا مردی که روی شانهاش باری را حمل میکند. تعجب نکنید، این متخصصان ردپا نه نیاز به ذرهبینهای حرفهای دارند که مو را از ماست بیرون میکشد و نه دستگاههای حرفهای. آنها برای انجام این کار نیاز به هیچ ابزار و وسیلهای ندارند. تنها ابزار این افراد چشمهایشان، ذهنشان و تجربه است.
کارآگاهانی به نام تشخیص هویت
متخصصان ردپا، مختص خطه خاصی از کشور هستند، مناطق کویری و البته تخصص این کار مخصوص بلوچهای سیستان و بلوچستان است. هر چند میتوان در مناطق دیگر کویری نیز ردی از آنها یافت. ولی با ورود تکنولوژی، حضور این متخصصان حرفهای کمرنگ و کمرنگتر شد. حالا تکنولوژی متخصصان تشخیص هویت باعث شده تا کمتر به سراغ این متخصصان حرفهای ردپا بروند.
سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در رابطه با ردزنها میگوید: از آنجایی که در گذشته امکانات و تکنولوژیهای دنیای امروز نبود برای کشف پرونده، پلیس از شیوههای قدیمی که یکی از آنها ردزنی بود، استفاده میکرد. اما در دنیای امروز، با توجه به امکانات فنی و ابزارهای علمی که در اختیار کارآگاهان تشخیص هویت و جنایی قرار گرفته است و با توجه به آموزش نیروها، کمتر از روشهای قدیمی استفاده میشود.
جستوجو برای یافتن هلیکوپتر
سردار رحیمی خاطرهای از همکاری ردزنها با پلیس دارد. او میگوید: سال 73 بود، هلی کوپتری سقوط کرد، تنها اطلاعی که در این رابطه داشتیم این بود که هلیکوپتر در محدودهای بین کرمان، خراسان و یزد سقوط کرده است. از همه شیوهها و روشها برای پیدا کردن هلیکوپتر استفاده کردیم. امکانات مختلف هواپیمایی و هلی کوپتری به کار بردیم اما به نتیجهای نرسیدیم. تا اینکه از یک چوپان شتر که ردزن بود، استفاده کردیم. بعد از 70 روز، این چوپان از روی ردهای بهجا مانده توانست هلیکوپتر و سرنشینان آن را که به شهادت رسیده بودند، پیدا کند. هلیکوپتر بین کرمان و بهاباد یزد سقوط کرده بود.
ردزنها، کارآگاهان بومی
«زعیم صلاح زئی»، شهردار بمپور استان سیستان و بلوچستان نیز در این رابطه میگوید: در گذشته از ردزنها برای پیدا کردن سارقان یا افراد فراری کمک میگرفتند، اما امروز با توجه به پیشرفت علم نقش آنها کمتر شده است. با این حال مردم این مناطق، وقتی دزدی به خانهشان میزند، به ردزنها مراجعه میکنند و از آنها میخواهند که متهم اصلی را پیدا کنند. ردزنها نیز با شناختی که از روی ردپای اهالی دارند و همچنین از روی ردپایی که در صحنه جرم پیدا شده میگویند که این ردپا متعلق به چه کسی است.
او ادامه میدهد: گاهی اوقات ردزنها اصلا چهره فرد را ندیدهاند، اما ردپا را در ذهنشان دارند و با دیدن ردپا، فردی را که شبیه آن ردپاست، تشخیص میدهند که آیا این ردپا متعلق به او است یا نه. آنها به این ترتیب متهم را شناسایی میکنند. این شغل مختص بلوچها است و یک استعداد خدادای است که فقط آنها دارند. آنها با توجه به استعدادی که دارند از سنین کودکی در کنار پدرشان که ردزنهای حرفهای هستند راه میروند و با تمرین و ممارست این کار را به صورت حرفهای یاد میگیرند.
علمی موروثی
با آنکه تکنولوژی پیشرفت کرده است اما هنوز هم در دیار کویر خیلی از دامداران از روی ردپا میگویند که حیوانشان کجاست و به سراغ او میرود. یکی از این ردزنها میگوید: از آنجایی که اینجا دشت است و حیوانات محل آبشخورها را بلد هستند و برای نگهداری شتر، نیاز به محوطه بزرگی داریم، حیوانات را در بیابان رها میکنیم. قبل از رها کردن حیوانات سُم آنها را نگاه میکنیم و بهخاطر میسپاریم. سمها از نظر اندازه، گردی، گشادی و پهنی، انگشتهای سم، کج و راست گذاشتن پا و... متفاوت هستند. وقتی ردپای حیوان خودمان را شناسایی کردیم، ردپا را دنبال میکنیم تا به حیوان میرسیم. برای پیدا کردن تمام حیواناتمان حدود یک صبح تا عصر با موتور گشتن کافی است تا همه را پیدا کنیم و از حال و روزشان باخبر شویم. گاهی اوقات متوجه میشویم که حیوان لاغر شده و باید به آن رسیدگی کنیم، او را به روستا میآوریم و از حیوان مراقبت میکنیم تا حالش بهتر شود.
کلکسیونی از ردپاها
ردزن ها دایره المعارفی از ردپا هستند، کافی است ردپایی را ببینند، آن را در ذهن اسکن میکنند و در آرشیو ردپاهایشان ذخیره میکنند و با دیدن ردپای جدید آن را با سایر ردپاها مقایسه کرده و اگر مشابهی یافت شد، تشخیص میدهند صاحب این ردپا کیست و اگر نه، این ردپا نیز در کنار ردپاهای دیگر ذخیره میشود. یکی دیگر از این متخصصان ردپا که در یافتن مجرمان نیز ید طولایی دارد، میگوید: ردزنی، موروثی است، استعدادی که ردزنها دارند، از بچگی با پدرم که برای چوپانی میرفتم او به من ردپاها را نشان میداد و از آنجایی که استعدادش را داشتم، در ذهن حک میشد.
پیرمرد ادامه میدهد: چند وقت پیش سرقتی رخ داد و پلیس دنبال دزد وسایل بود. من از روی ردپایی که در محل مانده بود؛ یک نفر را شناسایی کردم اما متهم میگفت که شاهد دارد که در زمان سرقت، جای دیگری بوده است. خلاصه از او انکار و از من اصرار. فرمانده پاسگاه مرا کناری کشید و گفت مطئنی که این فرد سارق است؟ او مرد محترمی به نظر میرسد. به او گفتم این کار من است. چطور میگویید که من کارم را بلد نیستم.
ردپا، شناسنامه فرد
او ادامه میدهد: با شنیدن این حرف مرا داخل اتاقی کرد و از دو مامور خواست که مراقب من باشند. بعد از آن کفشهای متهم را عوض کرده و از متهم خواسته بود به همراه ۶ نفر دیگر راه برود. قبل از اینکه مرا از اتاق بیرون بیاورند، کفشهای متهم را برگردانده بود. وقتی من از اتاق بیرون آمدم، به من گفت ردپای متهم را پیدا کنم و من جواب دادم چرا کفشهایش را عوض کردید؟ او چهارمین نفری بوده که در این جمع راه رفته است. با حرفهای من مرد جوان اعتراف کرد و جای اموال مسروقه را نیز گفت.
نوع کفش برای این افراد مهم نیست، اگر ردزنها، ردپای فردی که دمپایی به پا دارد را ببینند، اگر همان فرد مثلا کفش کتانی پا کند، او را شناسایی میکنند. وارونه راه رفتن هم هیچ خللی را در تشخیص آنها به وجود نمیآورد. حتی از روی ردپا میتوان گفت که زن است یا مرد. اگر زن باشد، زن حامله است یا خیر. یا اینکه فرد چیزی به دوش داشته است یا نه. اگر داشته روی کدام دوشش بار را حمل کرده است.
البته نباید این را فراموش کرد که ردزنها برای هیچ کدام از کمکهایشان پولی دریافت نمیکنند. با آنکه تکنولوژی در دیار ردزنها نیز وارد شده است اما هنوز از این متخصصان استفاده میشود، چرا که فنآوری و استعداد خاص آنها میتواند مکمل تکنولوژی شود و به سرعت عمل در کشف جرایم و یافتن افراد کمک کند.
انتهای پیام/