همراهی زنان و کودکان در کربلا، حقانیت قیام امام حسین (ع) را میرساند
حجتالاسلام سجاد رجبی راوی از اساتید حوزه علمیه مروی در گفتوگو با خبرنگار دین و آیین خبرگزاری علم و فناوری آنا با اشاره به نقش پیامهای رسانهای عاشورا در تبیین واقعه کربلا بیان داشت: ما انسانها زبان گویایی داریم که تمام بشریت با آن زبان آشنا هستند و اتفاقاً برعکس بقیه زبانها به صورت گفتاری نیست و به صورت فعل است، آن هم حضور یک نفر در جمع، به طور مثال اگر خاطرتان باشد عکس مرگ یک کودک آواره سوری در کنار دریا دنیا را متحول کرد.
عکس مرگ کودک سوری و تحولی که ایجاد کرد
وی افزود: آیا آن بچهای که در آن دریا غرق شده بود و به ساحل رسیده بود، جانی داشت که حرف بزند؟ یا اگر جانی هم داشت میتوانست حرفی بزند؟ اما در نهایت کل دنیا مظلومیت آن بچه را فهمیدند، چرا؟ چون بچه در آن سن کودکی خودش، در اوج ناتوانی است. باید بدانیم که کودک در هر طرف میدان باشد، چه طرف حق باشد، چه طرف باطل باشد، ما اجازه تعدی و برخورد با کودک را نداریم.
حجتالاسلام رجبی راوری ابراز داشت: اینکه کودکی که شیرخواره است و تازه به حرف افتاده است، شاید اختیاری هم از خودش نداشته باشد، این کودک کمترین حقش، حق حیات است و هر کسی به خودش اجازه بدهد حق حیات را از او بگیرد، قطعا در دایره ظالمان قرار میگیرد.
مهمترین ادله اثبات حقانیت واقعه در کربلا
وی ادامه داد: در قضیه کربلا شاید یکی از مهمترین ادله اثبات حقانیت واقعهای که در کربلا اتفاق افتاد، همراهی کودکان و زنان در لشکر امام حسین (ع) بود. موردی که در لشکر یزید و یزیدیان اصلاً به چشم نمیخورد، اینکه یک امام معصومی تمام اهل و عیال خودش را با خودش همراه آورد، مشخص است که قصد جنگ، جهاد، مقابله و غیره را ندارد.
این کارشناس دینی اظهار داشت: اصلاً این فرزندان، این بچههای کوچک، دختران و زنان توانایی جنگ را ندارند و ابزارهایی آن زمان، ابزارهای به اصطلاح سلاح گرم نبوده که بگوییم ما یک سلاحی دست کوچکمان بدهیم تا از آن استفاده کند! در آن زمان ابزار جنگی به هیچ وجه مناسب بچهها و زنان، به صورت عمومی نبوده است که بتوانند از آن استفاده کنند و به عنوان یک جنگآور وارد میدان شوند.
سندی که بیان میکند امام حسین (ع) برای جنگ نرفته بود
وی گفت: در نهضت امام حسین (ع) نقش پر رنگ کودکان و زنان را میبینیم که در آن غائله حضور دارند و بعضاً اتفاقات مهمی را رقم زنند، مثلاً همین شهادت حضرت علی اصغر (ع) که به صراحت تاریخنگاران اتفاق افتاده است، این یک سندی از حقانیت و مظلومیت است؛ یعنی حقانیت امام حسین (ع) را با وام گرفتن از یک بچه شیرخواره میتوانیم ثابت کنیم، از سویی دیگر میتوانیم ثابت کنیم که امام حسین (ع) برای جنگ و جهاد نیامده بود، برای دشمنی نیامده بود، بلکه این حرکت امام (ع) حرکت حقی بوده که در آن تمام خانواده را همراه کرده بود.
حجتالاسلام رجبی راوری درباره اینکه چرا امام حسین (ع) خانوادهاش را همراهش برد، تصریح کرد: چون امام حسین (ع) پرورش یافته مکتب مباهله است، منظور از مکتب مباهله چیست؟ وقتی که مسیحیان نجران نزد پیامبر (ص) آمدند و شبهه وارد کردند، پیامبر (ص) پاسخ داد: شما حضرت عیسی (ع) را به عنوان فرزند خدا میدانید، این استدلال غلطی است، اگر دلیلتان این باشد که حضرت عیسی پدری ندارد، خب! باید بگویید که حضرت آدم (ع) که از حضرت عیسی (ع) بالاتر است، زیرا نه پدری دارد و نه مادری! مسیحیان حضرت آدم (ع) را قبول داشتند.
چه ارتباطی میان واقعه مباهله با کربلا است؟
وی افزود: ولی قضیه مباهله به لجاجت ختم شد و با پیشنهاد پیامبر مباهله صورت گرفت، در مباهلهای که اتفاق افتاد،میافتد، پیامبر (ص) میتوانست کلی از نفرات را با خودش بیاورد، ولی به خاطر حقانیت و اطمینانی که به حق داشت، خانواده خودش را همراه خودش آورد، یعنی تنها فرزند خودش حضرت زهرا (س) را با خودش آورد، در صورتی که می توانست همسران خودش را بیاورد.
این استاد حوزه علمیه مروی خاطرنشان کرد: چون صریح آیه مباهله این است که شما زنان خودتان را بیاورید، ما هم زنان خودمان را می آوریم، «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ الله عَلَی الْکاذِبِینَ»، ولی پیامبر فقط و فقط حضرت زهرا (س) را آورد، شما فرزندان خودتان را بیاورید، پیامبر هم فرزندان خودش را آورد، پیامبر فقط و فقط امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را آورد، شما نفس خودت را بیاورید، ما هم نفس خودمان را میآوریم، پیام پیامبر فقط و فقط امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را آورد، شما نفس خودت را بیاورید، ما هم نفس خودمان را میآوریم، پیامبر (ص) میتوانست نفرات دیگری را بیاورد، ولی منحصراً امیرالمؤمنین علی (ع) را آورد. امام حسین (ع) در آن سن کم در مباهله حضور داشت و مسیحیان نجران وقتی دیدند پیامبر (ص) نوه کوچک خودش را آورده است، فهمیدند پیامبر (ص) در راهی است که حق است و تسلیم شدند.
خونی که روز عاشورا به زمین بازنگشت
وی درباره خونی که روز عاشورا به زمین بازنگشت، ادامه داد: در یکی از روایتها آمده است که بعد از اینکه حضرت علی اصغر (ع) با آن شکل به شهادت رسید، امام حسین (ع) حضرت علی اصغر (ع) را به آغوش حضرت زینب (س) داد و دستانشان زیر گلوی حضرت علی اصغر (ع) گرفت و همین که دستانشان پر از خون شد، خون را به سمت آسمان پاشید و اینگونه فرمود: چون خدا این اتفاقی که برای من افتاد را دارد میبیند، این بلای سنگین برای من آسان است.
حجتالاسلام رجبی راوری بیان داشت: در ادامه روایت آمده است که هیچ قطرهای از این خونی که امام حسین (ع) به آسمان پرتاب کرد، بر زمین نیامد، برای دلایلش نقلهای مختلفی مطرح شده است، یکی از این دلایل میتواند نشاندهنده رضایت امام حسین (ع) از قضای الهی باشد، از اینکه این اتفاق برای کوچکترین فرزند حاضر در کربلا افتاد، امام حسین (ع) به جای اینکه بیتابی و پریشانی کند، با این حرکت رضایت خودش را از قضای الهی اعلام میکند که خدایا من راضیم به این قضایی که تو رقم زدی، این یک اعلام رضایت میتواند از قضای الهی باشد. یکی دیگر هم نقل از شهید مطهری است که این یک حرکت به اصطلاح سمبلیک نشاندهنده این هست که امام حسین (ع) از کشته شدن حضرت علی اصغر (ع) بیتابی نکرد و آن را قربانی راه خدا دانست، این توحید امام حسین (ع) را در این قضیه میرساند.
کودک شیرخواره را برای نبرد، قربانی و فدا شدن نمیآورند
وی درباره اینکه چرا امام حسین (ع)، حضرت علیاصغر را به سوی دشمن برد، گفت: در قضیه علی اصغر (ع) 2 نقل مشهور داریم، یک نقل این است که حضرت (ع)، علی اصغر را به سمت دشمن برد، یک نقل دیگر هم این است که حضرت (ع)، علی اصغر (ع) را برای وداع در آغوش گرفته بود و دشمن نامردی کرد و این اتفاق افتاد. اما اگر نقل اول را ملاک قرار دهیم، اینجا باید این را گفت که این کار امام (ع)، بحث اتمام حجت است؛ یعنی برای آن کسانی که در لشکر مقابل امام حسین (ع) ایستادند، نیاز به این است که به فطرت خودشان برگردند و حق و از باطل را تشخیص دهند.
این کارشناس دینی ابراز داشت: کودک شیرخواره را برای نبرد، قربانی و فدا شدن که نمیآورند، میآورند مردم به خاطر غلیان احساسشان یک مقدار تفکر کنند و بتوانند در لحظات آخر حق و از باطل تشخیص دهند، امام (ع)، حضرت علی اصغر (ع) را به میدان آورد و قصد قربانی شدن او را نداشت، بلکه به خاطر اتمام حجت بود. همه انبیای الهی از این اتمام حجتها داشتند و ائمه معصومین (ع) هم به پیروی از انبیا، برای قوم خودشان هم از این شیوه استفاده کردند.
وی افزود: لشکر مقابل قوم امام حسین (ع) نیاز به اتمام حجتهای مختلفی داشت، یکیشان حضرت علی اکبر (ع) بود که شبیهترین فرد به پیامبر (ص) بود یعنی همه بدانند که این جنگ یعنی مقابله با رسول الله (ص) است، از سویی دیگر امام (ع) فرزند شیرخواره را به عنوان حجت آخر آورد و وارد میدان کرد تا مردمی که قرآن و سیره پیامبر (ص) بر آنها تأثیر نگذاشته، بلکه مظلومیت ذریه رسول الله (ص) بتواند یک تأثیری برای آنها داشته باشد.
انتهای پیام/