دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

رضا اسماعیلی: بانو محدثی خراسانی در مرز نوسرایی گام بر می‌دارد

رضا اسماعیلی: بانو محدثی خراسانی در مرز نوسرایی گام بر می‌دارد
شاعر و منتقد ادبی در رونمایی کتاب «دیدار نخستین» اثر زهرا محدثی خراسانی گفت: این بانوی شاعر با وجود احاطه و اشراف به ظرایف و دقایق شعر کلاسیک در مرز نوسرایی گام بر می‌دارد و به طرز نیمایی شعر می‌گوید.
کد خبر : 853026

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مجموعه اشعار «دیدار نخستین» اثر زهرا محدثی خراسانی، شامگاه جمعه ۲۶ خرداد ماه، با حضور جمعی از شاعران و فعالان ادبی کشور‌های مختلف حوزه ایران فرهنگی با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار به میزبانی گروه بین المللی هندیران برگزار شد.

در این نشست ادبی که با بداهه نویسی خوشنویسانی همچون مسعود ربانی همراه بود، شاعران و هنرمندانی همچون علیرضا قزوه، رضا اسماعیلی، مسعود ربانی، مصطفی محدثی خراسانی، عزیز آذین فرد، محمد علی یوسفی، سید مهدی بنی هاشمی لنگرودی، نغمه مستشار نظامی، فاطمه ناظری، نازنین فاطمه صادقی، مریم بشر دوست، سارا عبدالهی فر، مهسا ایمانی، صبا فیروزی، زیبا فلاحی حضور داشتند.

**اسماعیلی: زهرا محدثی خراسانی در مرز نوسرایی گام بر می‌دارد

رضا اسماعیلی شاعر و منتقد ادبی در ابتدای این نشست با ایراد سخنانی با مضمون گام زدن در مرز «نوسرایی» بیان کرد: زهرا محدثی خراسانی از بانوان شاعری است که با وجود احاطه و اشراف به ظرایف و دقایق شعر کلاسیک، در مرز نوسرایی گام بر می‌دارد و به طرز نیمایی شعر می‌گوید. البته این گفته به معنای چشم پوشی و روی‌گردانی وی از قالب‌های کلاسیک نیست. موید این نکته، اشعاری است که از وی در قالب‌های کلاسیک خوانده‌ایم. «دیدار نخستین»، اما مجموعه‌ای یکدست از نیمایی سروده‌های شاعر است، و اهل فن به خوبی می‌دانند که «نوسرایی» - به معنی واقعی کلمه - بسیار دشوارتر از کهن سرایی است. از همین روست که از میان هزاران هزار دفتر شعری که هر سال با پیشانی نوشت «شعر نو» چاپ و منتشر می‌شوند، تنها تعداد انگشت شماری از مرز توفیق می‌گذرند و در ذهن و زبان روزگار رنگ ماندگاری می‌گیرند.

وی افزود: زهرا محدثی نیز به تجربه دریافته است شاعری که برای بیان اندیشه‌ها و عواطف خود قالب‌های کلاسیک و سنتی را انتخاب می‌کند، به صورت ناخودآگاه ذهن و زبانش به سمت استفاده از تعابیر و ترکیبات سنتی کشیده می‌شود. اما طبع آزمایی در قالب‌های نو، به مثابه تنفس در هوایی تازه است که منجر به بروز و ظهور خلاقیت و نوآوری می‌شود.

رضا اسماعیلی خاطر نشان کرد: در قالب‌های نو ما با «زبان»، در هیئتی جدید ملاقات می‌کنیم. در شعر نو، ترکیبات و تعابیر به روزتری به دیدار ما می‌آیند. در نتیجه محصول کار ما، تولد شعری دیگرگون و به دقیقه اکنون است. مخاطب نیز هنگام خوانش شعر، به خوبی این دقیقه را در می‌یابد که لحن و لهجه شعر امروزی است. در شعر کلاسیک اما، از آنجا که رهایی از «زبان سالاری» امری دشوار است، شاعر اگر از «نگاه نو» و درک و دریافت هستی شناسانه برخوردار نباشد، به ناگزیر در دامچاله کلیشه‌های سنتی سقوط می‌کند و از دایره خلاقیت و نوآوری به دور می‌افتد.

رضا اسماعیلی: بانو محدثی خراسانی در مرز نوسرایی گام بر می‌دارد

اسماعیلی در وجوه تمایز کتاب نخستین دیدار گفت: مجموعه شعر «دیدار نخستین» از دو منظر، مجموعه‌ای ممتاز و قابل تامل است. اول به اعتبار آن که دفتری مستقل از نیمایی سروده‌های شاعر است، و دوم از آن جهت که مجموع‌ای معنوی و توحیدی است. ما در این مجموعه به زمزمه نیایش واره‌هایی روشن و زلال می‌نشینیم. شعر‌های این دفتر، به پرندگان سپیدبال تسبیح گویی می‌مانند که چشمان ما را به آسمان و معصومیت فرشتگان فرا می‌خوانند.

وی ادامه داد: نزدیکی لحن و لهجه شعر‌ها به طبیعت صمیمی زبان از دیگر ویژگی‌های این مجموعه است. شعر‌های این دفتر در نهایت صمیمت و سادگی سروده شده اند و به راحتی با خواننده ارتباط برقرار می‌کنند. شاعر در این مجموعه آنچنان نرم و آهسته قدم بر می‌دارد که شما در خوانش شعر‌ها با هیچ گونه سختی و زمختی روبرو نمی‌شوید. زیرا وی در این مجموعه فارغ از زبان آوری و صنعت گری و صرفا به دنبال روایتی صادقانه و مومنانه از اندیشه‌های معنوی خویش است.

**کارنامه قرن‌ها میراث شعر فارسی را درآینه غزل می‌توان به نظاره نشست

مصطفی محدثی خراسانی در ابتدای گفتاری باعنوان «دیداری کوتاه با دیدار نخستین» بیان داشت: از حیث قالب، مدار تعادل شعر در بین قالب‌های کلاسیک اعم از قصیده و مثنوی، رباعی و دوبیتی، چهارپاره و سه گانی و غزل است. غزل متعادل ترین قالب به لحاظ تعداد ابیات، انعطاف پذیری در پذیرش مفاهیم متنوع و گسترده، جای گیری در اوزان متنوع و متکثر، بهره مندی از بیشترین موسیقی درونی و کناری وبسیاری دیگر از ظرفیت‌ها و ظرایف زبان است و چنین است که کارنامه قرن‌ها میراث شعر فارسی را درآینه غزل می‌توان به نظاره نشست.

محدثی خراسانی افزود: در بین قالب‌های نو نیز، اکنون پس از دهه‌ها تلاش و تضارب آرا میتوان ادعا کرد مدار تعادل قالب‌های امروز از شعر سپید گرفته تا شعر موج و حجم و گفتار و. قالب نیمایی است که از هرحیث در بین قالب ها‌ی امروز بیشترین ظرفیت را در انتقال ظرایف و ظرفیت‌های تمامی قالب‌ها دارد.

وی در خاتمه عنوان کرد: سرودن موفق در قالب نیمایی نیازمند توانایی‌ها مهارت‌های بسیاری است که آن را با بسیاری از شبه شعر‌های منثور متمایز میکند و شاید یکی از دلایل کم تعداد بودن شاعران نیمایی سرای موفق در بین شاعران امروز ناشی از همین مولفه باشد. دیدار نخستین مجموعه‌ای زلال با زبانی شفاف و یکدست و بهره‌مند از مضامین انسانی و با پشتوانه اندیشه واحساس شرقی و ریشه‌مند در میراث ادبی این سرزمین با نگاهی امروزی است.

این نگاه اجمالی را با شعری از این مجموعه آغاز کردیم و با شعر دیگری به پایان می‌بریم:
زیر تازیانه‌های عشق تو
در کشاکش هجوم زخم‌های بی امان
این میان.
آری این میان منم که، چون پرنده‌ای غریب
لابه لای شاخه‌های این درخت دور
اینچنین صبور
آشیانه کرده ام
آری این منم که اینچنین
نام عشق را
جاودانه کرده ام
..
سید مسعود علوی تبار شاعر و فعال فرهنگی؛ با بیان اینکه مجموعه شعر «دیدار نخستین» اثر زهرا محدثی خراسانی به همت انتشارات موسسه فرهنگی هنری شاعران پارسی‌زبان به چاپ رسیده و در ۱۰۴ صفحه مشتمل بر ۴۸ اثر در قالب نیمایی با موضوعات عرفانی، عاشقانه و مذهبی است، در رابطه با ویژگی‌های شعر نیمایی عنوان داشت: نیما یوشیج از قالب سنتی به نیمه سنتی و از آنجا با تحولی بزرگ در فرم و محتوای شعر کلاسیک، به سبک جدیدی از شعر در ادب پارسی، به نام شعر نیمایی دست می‌یابد. البته در قالب نو نیما وزن را کنار نمی‌گذارد و با اعمال عدم تساوی طولی وزن در مصرع‌ها، تنها پیش فرض‌های ثابت وزن‌های یکنواخت مصرع‌های موجود در قالب کلاسیک را در ذهن خواننده دگرگون می‌سازد.

در مجموعه «دیدار نخستین» اثر سرکار خانم زهرا محدثی خراسانی که با سبک نو سروده شده است، با اشعار شاعری متعهد و مسئولیت پذیر مواجه هستیم که با مضامین و مفاهیمی از قبیل نجوا‌های عاشقانه با معشوق، امید، شور زندگی، از خود گذشتگی‌های عاشقانه، تراوشات ذهنی و باطنی خود را بر صفحات کاغذ ماندگار کرده است.

این اشعار در زمره‌ اشعار پاک، زلال و هوشمندانه‌ای هستند که به رغم عمق عاشقانه و عارفانه‌ بسیاری که دارند زلال و زود یاب‌اند، به گونه‌ای که اندیشه و طبع خواننده را به سرعت درگیر ظرافت‌ها و زیبایی‌های خود می‌کنند.

**بینش: توجه زهرا محدثی به ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های قالب نیمایی

سید حکیم بینش دیگر سخنران این نشست بیان داشت: یکی از قالب‌هایی که پس از تولد کمی با کم اقبالی روبهرو شده قالب نیمایی است. اخوان این قالب را به اوج خود رساند و پس از انقلاب شاعرانی مثل دکتر سیدحسن حسینی، قیصر امین‌پور اشعار فاخر و خوبی در این قالب ارائه کردند، و البته از کار‌های زیبای مرتضی امیری اسفندقه و علی داوودی هم باید یاد کنیم. با این وجود این قالب بین شاعران و بخصوص جوانان مهجور افتاده است و آنگونه که به غزل و یا شعر سپید توجه دارند به آن توجه ندارند. بسیاری از شاعران بزرگ ما این قالب و لذت سرایش در آن را تجربه نکرده‌اند.

وی ادامه داد: مجموعه شعر نخستین دیدار سرودۀ خانم زهرا محدثی از این لحاظ که در قالب نیمایی است، خیلی حایز اهمیت است و از اینکه ایشان این قالب را بر خلاف بسیاری از شاعران دیگر انتخاب کردهاند، نشان از توجه ایشان به ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های این قالب است. چند نکته به نظرم خیلی در این اثر برجسته بود. اولا خود قالب که اشاره کردم و دیگر سلامت زبان در عین حالی که سلاست و روانی دارد. زبان مخاطب را به چالش نمی‌کشاند بلکه اشعار ترانه وار بر زبان مخاطب جاری می‌شود و دوست دارد، شعر با ریتمی که دارد همچنان ادامه پیدا کند.

نکتۀ دیگر اینکه ما در این مجموعه با شاعر متعهد و مردمی رو به رو هستیم. تعهد به نظر من سرمایۀ بزرگی است که بسیاری از شاعران ما یا از اول نداشته اند و یا به مرور با حوادث و اتفاقاتی که پیش می‌آید و تز روشنفکری که می‌گیرند، آن را از دست داده اند. اما با مرور مجموعه اشعار نخستین دیدار ما با یک شاعر متعهد که درد و رنج مردم را هم حس می‌کند مواجه هستیم.

بینش در پایان گفت: تنوع مضامین این مجموعه نیز در خور توجه است. کمتر شاعری را سراغ داریم که این همه مضامین عرفانی، عاشقانه و اجتماعی را در یک مجموعه گنجانده باشد. اهمیت قالب نیمایی هم در این است که موضوعاتی اجتماعی بیشتر خود را نشان می‌دهد. در این مجموعه هم ما اشعار اجتماعی بسیار فاخری را می‌خوانیم.

**فلاحی: زهرا محدثی یک معلم شاعر است

زیبا فلاحی شاعر و پژوهشگر؛ دیگر سخنران برنامه در ابتدا اظهار کرد: یکصد سال از سرایش «افسانه»‌ نیما می‌گذرد. در دورانی که شعر ترجمه بتدریج از تکاپو افتاده است. سبب بسی خرسندی ست که شاعران ساختارگرای فارسی به میراث ادبی و نو آوری‌های مدرن نیما پایبندند و در شعر آیینی معاصر به فرم پدر شعر نوی ایران روی می‌آورند. خانم زهرا محدثی از جمله شاعران نوسرای آیینی ست که قالب نیمایی را به عنوان حد فاصل شعر کلاسیک و شعر سپید با همان قافیه و روح موسیقی در یکی دو مجموعه شعر خود به کار گرفته است. زهرا محدثی یک معلم شاعر است و مثل نیما در عبور از پدیده‌های طبیعت مفهوم «عشق» را معنا می‌کند.

«گاه می‌شود پیچکی/درس دوستی به ما می‌دهد/ من دیده ام/پیچکی غریب را که سالها/ دست‌های خسته اش/ رو به سوی آسمان بلند بود/ او به آسمان علاقمند بود.»
شاعر آیینی بر سر سفره‌ی خلقت می‌نشیند و از خستگی‌های دنیا سخن می‌گوید. از «جهان امتحان سخت عشق» سهم او «خداست».

زیبا فلاحی ادامه داد: در شعر خانم محدثی سادگی و صداقت؛ زبان وضعیت حال عبور از خیابان زمان با همان حزن و راز بزرگ (نقطه‌ی عطف بالندگی از رخداد نخستین دیدار) فراوان دیده می‌شود.

در حال فرار از شر مردمان؛ در پی رفاقت فرشتگان است و این سوررئال و این غربت غریب که هنوز به مرز‌های انتزاع شعر نزدیک نشده است؛ می‌تواند وی را از توهم تساهل در شعرش نجات بخشد.

در شعر خانم محدثی تصویر؛ حرکت و شکفتگی مفهوم در همآغوشی با طبیعت به روشنی و شفافیت می‌توان مشاهده کرد: «چشمه بود/ از فرو شکستن و سکون؛ دل شکسته بود/ از خودش گذشت/ تا فراز‌های دور دست دشت/ بعد از آن رود شد.» ص۷۷.

این پژوهشگر ادبی در خاتمه سخنان خود عنوان کرد: شعر خانم محدثی؛ شکوه شعر بالینی زنان یکتاپرست معاصر است که در طوفان و تپش حادثات به پویش فرم و محتوا متعهد مانده است.

شاعر پس از انقلاب اسلامی؛ علاوه بر نو گرایی فرم؛ به دگرگشت زندگی فرهنگی دختران در مقطع تاریخی و تقدیر گرایی سبک کهن زندگی؛ دقت در فرا رسیدن موعود (محمد امین ص) در پروسه‌ی یکتاپرستی توجه عمیق دارد.

نمونه‌های از نیمایی سروده‌های دیدار نخستین از زهرا محدثی خراسانی:

هیچگاه
لحظه‌ای به قدر آه
فرصتی برای با تو بودنم نبود
بین شعر‌های تا کنون من
هیچگاه
جرئت تو را سرودنم نبود
آی شادی همیشه در گذر
آی اشتیاق در به در!
مثل تو
سالهاست
خسته از جدال نابرابرم
مثل تو
غم که می‌رسد
در مقابلش همیشه کم می‌آورم

.....

دل.

این عز یز
جسم و جان
ر وز‌های سخت را
پشت سر گذاشت
تا که دل شد و شکفت
تا خدا از آن برای ما
در کتاب خویش قصه گفت
در ابتدا توان نداشت
جان نداشت
جلوه‌های ناب و مهربان نداشت.
دل در ابتدا
خا ک بود.
تا خدا
کیمیای عشق را به دل سپرد.

چشمه‌های سرد و تیره‌ی زمین
از غبار پا ک شد
بعد از آن
ٔخانه دل من و تو و همه.
قله‌های تابنا ک شد
حاصل گذشتن از مسیر‌های سخت
حاصل شکست و آهِ مهبم است دل
حاصل غم است دل

...‌ای رها کننده‌ی من از زمین‌ای دلیل دست‌یافتن به عشق برترین

گرچه گاه،
ِ بعد سال ها.
یاد ر وز‌های ر وشنی که با تو بوده ام
در دلم مر ور می‌شود.
من، ولی به یار باشکوه و برتر‌ی
من به باوری بز رگ‌تر رسیده ام
شاد باش!
از خدا برای من
هر چه خیر گرچه سخت
از خدا برای من دلی زلال مثل آه.
از خدا برای من.
لحظه‌های پا ک و ناب، خواه
همچنان که من برای تو ...‌ای دلیل دست‌یافتن به عشق برترین!
ٔ‌ای رهاکننده‌ی من از زمین!

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب