هنرمندان چگونه با فناوریهای جدید کار میکنند؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، در دنیای هنر همواره پرسشهایی مطرح میشود که پاسخ دادن به آنها هم با اهمیت و هم سخت است. مثلا اینکه چقدر با مهمترین رویدادهای هنری و هنرمندانی که بیشترین نقش را در ترویج فناوری به عنوان یک مدیوم هنری بازی کرده اند آشنا هستید؟ در این مقاله میخواهیم شما را با برخی از مهمترین رویدادهای هنری و هنرمندانی که سعی کردهاند فناوری را به عنوان یک مدیوم هنری معرفی کنند آشنا کنیم.
۱) انقلاب دیجیتالی (Digital Revolution)
نمایشگاه هنر دیجیتال «انقلاب دیجیتالی» که تایمز لندن آن را «نمایشگاه قرن» نامید، فرمهای هنری دیجیتالی مختلف را با هم ترکیب کرد و تمام پروژههای هنری خط شکن را در یک گالری هنر گردآوری کرد و ارتباطات پیچیده بین آنها را به معرض نمایش گذاشت. بازدیدکنندههای این نمایشگاه میتوانستند احساسات عمیقی را در طول این محیط هنر دیجیتالی بسیار درگیرکننده و عمیق تجربه کنند. آنها از تصاویر دیجیتالی و ابزارهای تکنولوژیکی برای خلق تعاملات به یادماندنی با هنر استفاده کردند. هدف این رویداد هنری به رسمیت شناختن «تغییرشکل هنر از طریق هنر» با گردآوری مهمترین هنرمندان ژانرهای مختلف هنر دیجیتال بود. بازدیدکنندهها قادر به دیدن و لذت بردن از آثار بیورک، کریس میلک، رون کوبلین، رافائل لوزانو-همر و دیگران بودند.
۲) کریس میلک
کریس میلک یکی از برجستهترین هنرمندان دیجیتالی بود که با پروژه تعامل و بسیار محبوبش، «خیانت به حریم» در نمایشگاه انقلاب دیجیتالی شرکت کرد. در این پروژه، هنرمند از تعامل بین تماشاچیها و پرندههای دیجیتالی روی پانلها برای کشف عذاب و خلسه یک فرایند خلاق استفاده کرده بود.
این پروژه بر اساس سه پرده است که روی یک استخر سیاه و انعکاسی قرار دارند. بینندهها مقابل پرده اول میایستند و سایه شان را میبینند که به گلهای از پرندگان در حال پرواز تبدیل میشود. بعد به سوی پرده بعدی میروند و آنجا میتوانند همان پرندهها را ببینند که در حال نوک زدن به بقایای سایههای آنها هستند. پرده آخر به بیننده نشان میدهد که چطور پرندهها به بالهایی تبدیل میشوند که بینندهها میتوانند با تکان دادن دستهایشان آنها را به حرکت دربیاورند.
به جز این پروژه هنر دیجیتالی به شدت تعامل و درگیرکننده، کریس میلک یک پروژه هنری دیگر را به عنوان ادای دینی به جانی کش افسانه اش شروع کرد. ایده این پروژه این بود که از تمام افراد علاقهمند خواسته میشد تا پرتره «مرد سیاه پوشی» را خلق کنند و بعد اثر هنری آنها با در یک پرتره عظیم شامل آثار هنری دیگران ترکیب میشد.
۳) پژواکهای نور
پژواکهای نور اسم یک پروژه هنری جذاب است که محصول تلاش مشترک و خلاق آرون کوبلین و بن تریکلبنک است. آنها از یک پروژکتور لیزری خیلی زرگ که روی سقف یک قطار درحال حرکت در کالیفرنیا نصب شده بود استفاده کردند. بعد آنها با استفاده از این پروژکتور چیزهای مختلفی مثل اشعار مختلف را روی آسمان شب پرستاره تاباندند. این تصاویر پژواکهایی از خود باقی میگذاشتند و همه جا دیده میشدند. این امر منجر به ایجاد یک تجربه مولتی مدیای خارق العاده شد که الهامبخش واکنشهای نابی در مخاطبانگردید.
۴) اریک استندلی
اریک استندلی، هنرمند و استاد استودیوی هنر در دانشگاه ویرجینیا تِک، از فناوری پیشرفته برای خلق پنجرههای شیشه رنگی با کاغذهایی که با لیزر بریده شده اند استفاده میکند. او متوجه شد که لایههای متعدد کاغذهای بریده شده با لیزر میتوانند تاثیری عمق و سه بعدی روی اثر هنری اش برجای بگذارند و همین باعث شد تا او شروع به خلق طرحهای پیچیده کند. کل این فرایند خلاقانه با طرحهای پیچیدهای شروع میشود که اریک آن زمان چاپ کرد و بعد با یک لیزر آنها را برید. بعد او صفحات کاغذ را روی هم چید تا یک اثر هنری جذاب خلق کند.
برخلاف بسیاری از افراد، استندلی از فناوری برای موثرتر کردن یا تسهیل فرایند خلق هنر استفاده نکرد. او میگفت که از این مدیوم هنری لذت میبرد، چون فناوری کمکش میکند تا دید هنری اش را گسترش دهد و آثار پیچیده تری خلق کند.
۵) یایویی کوساما
میخواهیم این فهرست هنرمندان و پروژههای هنری دیجیتالی جذاب را با ادای دین به زنی که روی بسیاری از حوزههای هنری در طول دوران فعالیت هنری طولانی اش که حدود نیم قرن طول کشید تاثیر گذاشت به پایان برسانیم. یایویی کوساما در کودکی با تروماهای زیادی دست و پنجه نرم کرد که باعث تحریک توهماتی مانند فلاشهای نور رنگی یا یک رشته نقط مقابل چشم هایش میشدند. به دلیل کودکی ناراحت کننده اش، او دچار حالتهای وسواسی-اجباریای میشد که قادر به کنترلشان نبود. او هنری خلق میکند که به طرز دردناکی نشان دهنده مشکلاتی است که تجربه شان کرده است و هنر او باعث میشد تا مخاطبانش با او همدردی کنند.
یکی از برجستهترین پروژهای هنری او اتاقهای «آینههای بی نهایت» است. این اتاقهای مکعبی شکل با آینه پوشانده شده اند و کفشان هم آب وجود دارد و تنها بارقه نور ضعیف موجود به خوبی مرز بین مرگ و زندگی را اینجا نشان میدهد. بعد بازدیدکنندهها به فضای دیگری برده میشوند که آنجا یاویی میتوانسد برداشتشان از نور و تاریکی را کنترل کند. برخی کارشناسها میگفتند که هنرمند سعی میکرد به این وسیله بر این حقیقت که نمیتوانسته خیلی چیزها را در زندگی اش کنترل کند غلبه نماید.
لزوماً همه آثاری که از فناوری استفاده میکنند نباید احساسات فردی دردآور را تحریک نمایند. برای مثال، اسمبلانس، یک پروژه هنری دیجیتالی دسته جمعی است که به جای قلم مو از پرتوهای لیزری استفاده میکند. این نورها علایم رنگی زیادی روی زمین بر جای میگذارند و بعد افراد باید از رویشان رد شوند تا تصویری ساخته شود. هدف این ایده این است که به انسانها نشان بدهد آنها برای ساختن یک تصویر ماندگار باید با هم کار کنند. همچنین هدف دیگر این پروژه این بود که به ما بگوید ساختن یک چیز ارزشمند نیازمند تلاش جدی است، اما همین چیز ارزشمند میتواند به اسانی به وسیله یک اقدام تند و خشونت آمیز از بین برود.
انتهای پیام/