دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
به مناسبت روز جوان؛

شاعران در محفل ادبی «شعر جوان» از حضرت علی‌اکبر(ع) خواندند

شاعران در محفل ادبی «شعر جوان» از حضرت علی‌اکبر(ع) خواندند
گروه بین‌المللی هندایران به مناسبت میلاد حضرت علی اکبر(ع) محفل ادبی شعر «جوان» را برگزار کرد.
کد خبر : 835376

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آنا،‌ شب میلاد مبارک حضرت علی اکبر (ع) محفل ادبی شعر «جوان» با حضور شاعران، ادیبان، خوشنویسان و دیگر هنرمندان داخلی و خارجی در گروه بین‌المللی هندیران با مدیریت علی رضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار برگزار شد.

در این محفل شاعران و هنرمندان همچون رضا اسماعیلی، محمد علی یوسفی، عزیز آذین فرد، مسعود ربانی، سید حکیم بینش، نغمه مستشار نظامی، فاطمه نانی زاد، سارا عبدالهی فر، رباب کلامی فرد، صبا فیروزی، زیبا فلاحی، مهسا ایمانی، و فاطمه ناظری حضور داشتند.

در ابتدا سید مسعود علوی تبار شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی ضمن عرض تبریک و تهنیت به مناسبت میلاد خجسته حضرت علی اکبر (ع) با خواندن حدیثی از امام حسین(ع) گفت: «حضرت علی اکبر(ع) شبیه‌ترین مردم در خلق و خوی و کلام به رسول خدا بود و ما هر گاه مشتاق دیدار رسول خدا می‌شدیم بر چهره‌ علی اکبر نگاه می‌کردیم»

علوی تبار در ادامه با تشریح یکی از القاب حضرت علی اکبر (ع) بیان داشت: در بین جوانان بنی هاشم و فرزندان أئمه (ص) لقب «ناری القری» به معنی آتشی فروزان تنها مختص حضرت علی اکبر (ع) است، در فرهنگ عرب لقب «ناری القری» را به کسی می‌دهند که آتش و چراغی بر بام خانه‌ خود روشن نگه می‌دارد که اگر مستمند، در راه مانده و فقیری که پناه نداشت به سمت این نور کرامت بیاید و بر خوان سخاوتمندی و کرم او بنشیند.

شاعران در محفل ادبی «شعر جوان» از حضرت علی‌اکبر(ع) خواندند

در ادامه برخی از اشعار قرائت شده در این محفل را مرور می‌کنیم:

* محمدعلی یوسفی

با آن قد و آن قامتت، از پیش چشمم می‌روی
با حالت قد قامتت، از پیش چشمم می‌روی‌

ای گل ز گل زار پدر، یار وفادار پدر
خوش مانده‌ای بر بیعتت، از پیش چشمم می‌روی

احسنت بر تقوای تو، بر همت والای تو
صد آفرین بر غیرتت، از پیش چشمم می‌روی

در صورتت پیغمبری، در سیرتت پیغمبری
با صورت و با سیرتت، از پیش چشمم می‌روی

محبوب پیغمبر تویی، دلداده‌ی حیدر تویی
هنگامه کرده رحلتت، از پیش چشمم می‌روی

زیبنده باشد بر سرت، عمامه‌ی پیغمبرت
با آن ردا و خلعتت، از پیش چشمم می‌روی

بر دوستانت رحمتی، بر دشمنانت وحشتی
با انقلاب و نهضتت، از پیش چشمم می‌روی

«خوش می‌روی دامن کشان، من زهر تنهایی چشان».

من مانده ام در حسرتت، از پیش چشمم می‌روی

قدری قدم آهسته تر،‌ای جان بابا‌ای پسر
تا سیر بینم صورتت، از پیش چشمم می‌روی

*نغمه مستشار نظامی

به میدان می‌رود گویا سوار ابر‌ها باشد
تو گویی این جوان تنها سوار ابر‌ها باشد

جهان یکبار تنها پیش ازین دیده ست بر اسبی
شب معراج، یک دریا سوار ابر‌ها باشد

رسول الله را در صورت ماهش تماشا کن
در آن روزی که در صحرا سوار ابر‌ها باشد

هوا گرم است، باران نیست، باید چاره‌ای سازد
چو باران ظهر عاشورا سوار ابر‌ها باشد

چه بهتر مرد میدان در جوانی غرق خون گردد
چه بهتر این یل زیبا سوار ابر‌ها باشد

جوانم، اندکی آهسته‌تر از خیمه‌ها بگذر
که قلب مادرت زهرا سوار ابر‌ها باشد

علی اکبر، به میدان می‌رود، می‌ایستد دنیا
سوار اسب شد، دنیا سوار ابر‌ها باشد

بهشتی روی من! جام شهادت نوش باد آندم
که دوشادوش تو مولا سوار ابر‌ها باشد

*سارا عبدالهی فر

تو که دانی علی اکبر جوان بود
نگاهش تا کران‌ها مهربان بود
خدا داندکه اکبر، چون پیمبر (ص)
پُر از اخلاق نیکو در بیان بود

*مهسا ایمانی

گل از گل بشکفد وقتی هویدا می‌شود رویش
مهی، هفت اختر گردون کمان داران ابرویش
شمیم یامحمد بر لب گلخنده اش جاری
نوای یا علی می‌آید از هر تار گیسویش
پدر با دیدنش از دیده اشک شوق می‌بارد
ملائک روز میلاد گل لیلا غزل گویش
علی اکبر دلیری از جوانان بنی هاشم
گلابی که مدینه پر شد از عطر سمن بویش
برای وصف او صد‌ها غزل را باید از جان گفت
ستایش کردنی باشد دراین غوغا هیاهویش!

*سمانه خلف زاده

با لطف خفی، نور جلی آمده است
آیینه‌ی خاتم و ولی آمده است
جبریل یُسَبِّح و یُهَنّی و یَقول:
فرزند حسین بن علی آمده است

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب