اگر میخواهید در زمان سفر کنید، این کتابها را بخوانید!
به گزارش خبرگزاری آنا، اگر میخواهید در زمان سفر کنید، این کتابها را بخوانید!
سفر در زمان آرزوی مشترک آدمهای زیادی است؛ بهخصوص آنها که شیفتهی خیالپردازی هستند و در دنیای فانتزی نفس میکشند. این آرزو دستمایهی نوشتهشدن کتابهای بسیار، ساختهشدن فیلمهای بسیار و حتی خلق موسیقیهای بسیار بوده است. سفر در زمان چه به کمک ماشین زمان و چه به کمک وسیلههای اعجابانگیز دیگر، سوژهی چند رمان در سالهای اخیر نیز بوده است. این رمانها نظر کتابخوانهای جوان را به خود جلب کردهاند. در ادامه چهار کتاب را که شخصیتهای آن بهنوعی در زمان سفر میکنند، معرفی میکنیم.
رمان کتابخانه نیمهشب
نورا سید شخصیت اصلی کتاب کتابخانه نیمهشب است. او احساس بیفایده بودن میکند. گربهاش مرده است، برادرش به نظر میرسد علاقهای به او ندارد و از کارش نیز اخراج شده است: انگار که هیچکس به او نیاز ندارد. اواخر یک شب، او سعی میکند خودش را بکشد.
اما به جای مرگ، چیزی که نورا با آن مواجه میشود کتابخانهای است که در آن هر جلد کتاب، نسخهای از زندگی او را نشان میدهد؛ زندگیای که در آن او انتخابهای متفاوتی انجام داده است: نورا ستاره راک شده است، یا نورا مدالهای المپیک را به دست آورده است، یا نورا در کشتی تحقیقاتی قطب شمال زندگی میکند. نورا در برخی از نسخهها مادر، همسر و یا یتیم است. معروف و تاثیرگذار است یا یک آدم غیرمشهور. تنها کاری که او برای قدم گذاشتن در آن زندگی باید انجام دهد این است که کتاب را باز کند. اگر او زندگی خوبی پیدا کند، میتواند بماند.
پایه و اساس این ایدهی رمان کتباخانه نیمهشب، نظریه جهانهای متعدد است که در آن جهان جدیدی از هر انتخاب و تصمیمی شکوفا میشود. مفهوم زیبایی که البته مت هیگ آن را به هیچ وجه در طول رمان توضیح نمیدهد. خطی که نویسنده دنبال میکند، تأثیر روانیای است که دیدن همهی این نسخهها بر نورا و تمایل یا عدم تمایل او به زندگی کردن دارد.
کتابخانه نیمهشب یک رمان ساده است. بدون توطئههای جانبی، بدون شخصیتهای پیچیده، بدون پیچشهای فانتزی برای لذت مطلق از داستان.
برای آن دسته از خوانندگانی که ممکن است با داستانهای تخیلی سرگرم شوند، کتابخانه نیمه شب راهی جذاب برای ورود به این ژانر است.
تمام رمان هوای یک تمرین ماهرانه را دارد که برای مقابله با افسردگی و اضطراب طراحی شده است. بهترین اتفاقی که میتواند در زندگی شما بیفتد چیست و بدترین آن چیست؟ چه چیزی را میتوانید تغییر دهید و چه چیزی را نمیتوانید؟ اینها سؤالات بزرگی هستند که رمان میخواهد به آنها پاسخ دهد.
کتابخانه نیمهشب تجلیل از چیزهای معمولی است: مکاشفههای معمولی، مردم عادی و بینهایت دنیاهایی که در انتخابهای معمولی بذر مییابند. برای خرید کتاب کتابخانه نیمهشب میتوانید به سایت طاقچه مراجعه کنید.
آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند
جو زن جوانی است که چند ماه در سال به یک کلبه بزرگ برای تحقیق میآید. در سفر آخرش ناگهان اتفاق عجیبی میافتد. شب دختربچهای از جنگل بیرون میآید و به حیاط او میآید، دختربچه میگوید از یک سیاره دیگر نزدیک دب اکبر آمده است و باید ۵ معجزه ببیند تا به سیارهاش برگردد. جو حرفهای دختر را باور نمیکند و سعی میکند از او درباره خانوادهاش اطلاعات بگیرد. از او میپرسد چند سالش است و برای چه شبیه یک دختربچه است، دختر توضیح میدهد او بدن یک انسان زمینی را گرفته است که مرده است و خانهای روز زمین ندارد. جو میخواهد به پلیس زنگ بزند اما دختر میگوید اگر پلیس خبر کند فرار میکند. جو روز بعد هم دختربچه را میبیند و با یکی از افراد محلی به نام گابریل صحبت میکند. او میگوید دختر را نمیشناسد اما برای دیدن دختر به خانه جو میاید. این آغاز شناخت این سه نفر است که داستانها بعدی را میسازد....
این رمان نوشته گلندری وندرا است که با ترجمه سیدرضا حسینی منتشر شده است. برای خرید آنلاین کتاب میتوانید از اپیلکیشن یا سایت طاقچه استفاده کنید.
انا در چرخش زمان
شب سال نوی ۱۹۸۲ است و انا لاکهارت تمام زندگی خود را در پیش دارد. او در همین نیمهشب، نوزدهساله میشود. آیا او باید برای تحصیل در رشته اقتصاد به لندن برود یا در خانه در بروکلین بماند تا علاقهاش به موسیقی را دنبال کند؟ با شروع شمارش معکوس برای سال نو، انا غش میکند و سی و دو سال آینده در بدن پنجاهویکسالهی خود بیدار میشود. انا که توسط یک غریبهی دوستانه در خانه زیبایی که به گفته خودش متعلق به خودش است از او استقبال میکند، میآموزد که هر سال که میگذرد به طور تصادفی به سن دیگری میرود و به این ترتیب انا خارج از نظم معمول زمان زندگی میکند...
انا با گذر از دههها، مدهای فرهنگ پاپ و نکات مورد نیاز سهام، هنوز یک زن جوان در درون است، اما همیشه در حال تغییر است. او در سال آینده چه کسی خواهد بود؟ نیکوکار؟ بچه باشگاه؟ جهانگرد؟ همسر مردی که هرگز ندیده است؟ مارگاریتا مونتی مور شگفتانگیز، جادویی و دلخراش داستانی فراموشنشدنی دربارهی بار زمان، تحمل عشق و قدرت خانواده خلق کرده است.
اگر به دنبال توضیحی در مورد چرایی سفر انا به دورههای مختلف زندگی خود هستید، جواب این سوال را به دست نخواهید آورد. هیچ توضیحی در مورد اینکه چرا انا این وقایع را تجربه میکند وجود ندارد. با این وجود، اکثر سفرهای زمان بسیار گیجکننده یا تصادفی هستند، بنابراین توضیحدادهنشدن مکانیزم نحوه عملکرد سفر در زمان انا، چیزی از جذابیت این داستان فوقالعاده کم نخواهد کرد.
پیش از آنکه قهوه سرد شود
ماجرای این رمان از این قرار است که در کافهای قدیمی در یکی از محلات کوچک توکیو مشتریان میتوانند با نوشیدن قهوهای ویژه «سفر در زمان» را تجربه کنند؛ سفری که قوانین خاص خودش را دارد. قوانین کافه این است که مشتریان وقتی به گذشته برمیگردنند، نمیتوانند از اتفاقی جلوگیری کنند یا همهی مشکلات گذشته را حل کنند؛ آنها تنها بهاندازهی زمان سردشدن قهوهی مخصوصشان فرصت دارند و زمانی که قهوه سرد شود به زمان حال بازمیگردند.
توشیکازو کاواگوچی با کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود پرسشی تفکربرانگیز در ذهن ما پدید می آورد؛ اگر هر کدام از ما به جای مشتریان کافه بودیم و تنها یک بار فرصت داشتیم تا برای چند دقیقه فردی در گذشتهمان را ببنیم به ملاقات چه کسی میرفتیم؟
اگر دوست دارید یک کتاب صوتی جدید بشنوید، شنیدن نسخه صوتی «پیش از آنکه قهوه سرد شود» را از دست ندهید.
انتهای پیام/