دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
وقتی نویسنده‌های معروف حمایت کردند؛

ماجرای عجیب و خواندنی جشن امضای یک کتاب

ماجرای عجیب و خواندنی جشن امضای یک کتاب
یک نویسنده تازه کار بعد از درد و دل درباره مراسم کم فروغ رونمایی از کتابش با انبوهی از حمایت‌ها از سوی مردم و نویسنده‌های معروف مواجه شد.
کد خبر : 822005

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری آنا، چلسی بَنینگ در مراسم رونمایی از کتابش در اوهایوی امریکا حاضر شده بود تا اولین رمانش به نام «تاج‌ها و افسانه‌ها» را برای علاقه‌مندانش امضا کند، اما وقتی مراسم شروع شد دید که فقط دو نفر در این مراسم شرکت کرده‌اند!

بعد از مراسم، این نویسنده دلشکسته در حساب توییتری خود نوشت: «دیروز فقط دو نفر در مراسم رونمایی کتاب من شرکت کردند، بدجوری توی ذوقم خورد و حالم گرفته شد.»

بنینگ که در امریکا زندگی می‌کند، یک تخیلی نویس است که کتابش درباره افسانه‌ای در دوران شاه آرتور نوشته شده، توییت او ۶۲۰۰۰ لایک و بیش از ۲۰۰۰ کامنت و ریتوییت دریافت کرد. بعد از آن توییت، او توانست نسخه‌های امضاشده زیادی از داستانی که پانزده سال رویش کار کرده بود را بفروشد. این نویسنده یک روز بعد توییت کرد: «وای خدای من. منفجر شد.»

** کدام نویسنده‌ها از توییت بَنینگ حمایت کردند؟

در میان افرادی که به بنینگ پاسخ دادند چهره‌های سرشناسی قرار داشتند که به ما یادآوری می‌کردند همه باید بالاخره از جایی شروع کنند.

نیل گیمن، نویسنده انگلیسی، با اسم بردن از همکار و دوست فقیدش نوشت: «وقتی تری پچت و من در مراسم رونمایی از کتاب «فال نیک» شرکت کردیم دیدیم که هیچکس نیامده. باز خوب است دو نفر در مراسم تو شرکت کرده بودند.»

مارگارت آتوود، نویسنده کانادایی «داستان ندیمه» نوشت، «به جمع ما خوش آمدی. در مراسم رونمایی یکی از کتاب‌هایم هیچکس نیامد، به جز مردی که آمده بود تا یک چسب نواری بخرد و فکر کرده بود من مسئول غرفه هستم.»

جودی پیکولت، نویسنده کتاب «نگهبان خواهرم» نوشت: «من بار‌ها شده که تک و تنها پشت میز امضای کتاب نشسته‌ام.. و تنها کسی که به آن میز نزدیک شده می‌خواسته بداند دستشویی کجاست...؟»

جوآن هریس، رئیس انجمن نویسندگان بریتانیا، در توییتی نوشت: «یک بار در مراسم امضای کتابم در گلاسکو شرکت کرده بودم که فقط یک نفر در آن حاضر شد، و آن یک نفر هم پیرمردی بود که برای فرار از باران وارد آنجا شده بود.»

استفن کینگ، نویسنده‌ای که امروز تیراژ کتاب‌هایش میلیونی است، نوشت: «در مراسم امضای کتاب SALEM’S LOT فقط یک مشتری داشتم. یک بچه چاق که نزدیک آمد و پرسید: «هی داداش، می‌دونی از کجا می‌تونم چند تا کتاب درباره نازی‌ها پیدا کنم؟»

بنینگ با دیدن پاسخ کینگ به قدری ذوق زده شده بود که در جوابش نوشت: «وای خدای من!. شوهرم وقتی دید استفن کینگ جواب داده بیشتر از خودم ذوق زده شد. ما عاشقتیم! ممنون از قصه‌های خوبی که می‌نویسید، قربان!»

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب