سفیر تهران در ریاض: حمله به سفارت عربستان بزرگترین خدمت به این کشور بود/ نمر اعدام شد تا ما تحریک شویم
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، حسین صادقی، سفیر ایران در عربستان در گفتوگویی با روزنامه اعتماد به ناگفتههایی از قطع رابطه ایران و عربستان اشاره کرد. بخشهایی از این گفتگو را میخوانید:
اگر اجازه دهید از روز حادثه برابر با ١٢ دی ماه و اعلام خبر اجرای حکم اعدام شیخ نمر آغاز کنیم. نخستین واکنش ایران به اجرای این حکم چه بود؟
نمیدانم تا چه اندازه بازگشت به قصه شهید شیخ نمر در این شرایط ضرورت دارد اما بیان سه نکته را که کمتر در این مدت به آنها پرداخته شده ضروری میدانم:
١- اشتباه بزرگی که پادشاهی عربستان سعودی با اعدام شیخ نمر مرتکب شد. شیخ نمر یک فعال مدنی بود و دنبال مطالباتی بود که جامعه جهانی از آن استقبال میکند. مطالبههایی مانند تحقق حقوق اقلیتها شامل اقلیتهای مذهبی یا قومی یا مطالبههایی مانند برقراری عدالت میان تمام شهروندان.
٢- اشتباه دوم حرکت عجولانهای بود که عربستان برای قطع مناسبات سیاسی و رابطه دیپلماتیک با ایران انجام داد. فکر میکنم با توجه به گفتوگوهایی که بنده شخصا پیش از این حادثه با مقامهای سعودی داشتم و اطمینانی که به آنها داده بودم این قضیه را راحتتر میتوانستیم کنترل کنیم.
منظور شما از اطمینان دادن به عربستان سعودی چیست؟ آیا بعد از اعدام شیخ نمر با وزارت امور خارجه عربستان صحبت کرده و به آنها اطمینانی در خصوص امنیت سفارتخانهها داده بودید؟
بله. پس از اعدام شیخ نمر، عربستانیها من را خواسته و نگرانی خود مبنی بر تامین امنیت سفارتخانه و دیپلماتهای خود در تهران و عربستان را به من منتقل کردند. من در این خصوص به آنها اطمینان داده بودم.
البته متاسفانه این اطمینان دادن با اقدام عملی در ایران همراه نشد و ما شاهد حمله به نمایندگیهای عربستان بودیم.
بله، اشتباه سومی که به آن اشاره کردم همین تعرض به سفارت پادشاهی عربستان سعودی در تهران و سرکنسولگری آن در مشهد بود. تعرضی توسط افرادی که تمایل ندارم وارد جزییات آن شوم و البته امنیتی که تامین نشد. اما زمانی که به پیامدهای این حرکت نگاه میکنیم، میبینیم که در چند عرصه ضربات بسیار مهلکی را به اعتبار سیاسی ایران، مردم، فرهنگ و تمدن ایرانی وارد کرد. در واقع این تعرض بهترین و بزرگترین خدمتی بود که میشد در این مقطع زمانی به عربستان سعودی کرد. نیروهایی که اقدام به این حرکت کردند در زمین عربستان سعودی بازی کردند.
در حقیقت با این حرکت بازی برده به باخت بدل شد.
بله. منظور من از خدمت به عربستان هم همین بود. اقدامی که عربستان سعودی با اعدام شیخ نمر انجام داد جامعه جهانی را به یک واکنش واداشته بود اما با حرکتی که در ایران انجام شد همه نگاهها به سمت ما چرخید و ایران محکوم شد. علاوه بر این، آن اقدام هم به تمدن و فرهنگ ایرانی و هم به جمهوری اسلامی، آرمانها و ارزشهای انقلاب آسیب رساند. پیامدهای این اتفاق بسیار منفی بود و همانگونه که آن طرف یک اقدام اشتباه انجام داد، این طرف هم دلواپسان نتیجه بازی را به نفع عربستان تغییر دادند.
آیا در مدت زمان حضور شما در سفارتخانه ایران در عربستان، رایزنی خاص و ویژهای برای ممانعت از اجرای حکم شیخ نمر صورت گرفته بود؟
بله. حتی پیش از اینکه به عربستان سعودی بروم دولت قبلی و حتی آقای دکتر صالحی، وزیر امور خارجه وقت در همان مقطع گفتوگوهایی را با مرحوم سعود الفیصل وزیر امور خارجه وقت عربستان داشتند و در این خصوص هم رایزنیهای بسیاری صورت گرفته بود. دستگیری شیخ نمر و صدور حکم ایشان هم به چند سال قبل بازمیگردد. در آن مقطع سعودیها نکتههایی را مطرح میکردند که همواره در این سالها بر آنها تاکید داشتند. نکتههایی مانند اینکه شیخ نمر اتهامهایی دارد و قوه قضاییه ما هم ارگان مستقلی است و در این خصوص این قوه باید تصمیمگیری کند.
آیا وعدهای از سوی ریاض برای عدم اجرای حکم به ایران داده شده بود؟
خیر. هیچگاه قولی یا وعدهای به ما مبنی بر اینکه شیخ نمر اعدام نخواهد شد، داده نشد. سعودیها بیشتر بر این نکتهها تاکید داشتند که شیخ نمر، فردی سعودی است و اتهامهایی بر وی وارد است که ایشان به یکسری از اتهامهای وارده اعتراف کردهاند و سرانجام هم اینکه قوه قضاییه ما مستقل است و روندی باید طی شود.
وزارت امور خارجه امریکا اعلام کرد که ٢٤ ساعت قبل از اعدام شیخ نمر، آلسعود به آنها در این خصوص اطلاع داده بودند. آیا به ایران هم اطلاعی داده شده بود؟
خیر. ما پس از اجرای حکم متوجه شدیم. قبل از آن اصلا مطلع نبودیم.
شما اشاره کردید که پس از اگاهی از اعدام شیخ نمر در پاسخ به ابراز نگرانی عربستان در خصوص امنیت سفارتخانهها، تعهدی به ریاض داده بودید. آیا آن تعهد خودتان به عنوان سفیر ایران در عربستان را به اطلاع وزارت امور خارجه و نهادهای مسوول رسانده بودید؟
بله. ما زمانی که حادثه جده (تعرض به دو نوجوان ایرانی) صورت گرفت شاهد تجمع عدهای در مقابل سفارتخانه عربستان در تهران و سرکنسولی آنها در مشهد بودیم و حتی در آن مقطع، معترضان آسیبهایی را هم به محوطه بیرونی نمایندگیهای عربستان رسانده بودند. بنابراین این موضوع مسبوق به سابقه بود و از همان زمان این هشدار و توجه را به وزارت امور خارجه داده بودیم. وزارت امور خارجه هم این هشدار را به نهادهای امنیتی مسئول منعکس کرده بود. به هرحال این اتفاق افتاد و اکنون دستگاههای امنیتی مربوطه باید چند و چون آن را بررسی کنند. البته عدهای در این خصوص بازداشت شدهاند. من این اقدام را از یک بعد به فال نیک میگیرم.
چرا ؟
به این دلیل که همه مقامهای عالیرتبه کشور از مقام معظم رهبری تا سایرین این اقدام را محکوم کردند. در همان لحظات اولیه هم شخص رییسجمهور موضع بسیار خوب و قابل تقدیری اتخاذ و این حرکت را محکوم کردند. این مسائل و این موضعگیریها میتواند کشور را به سمتی ببرد که به این قبیل حرکتها خاتمه داده شود. ما در آینده به هیچ عنوان شاهد ماجرای تعرض به سفارتخانه یک کشور در ایران نخواهیم بود.
قریب به ١٥ تا ٢٠ ساعت از زمان حمله به سفارتخانه تا اعلام قطع رابطه دیپلماتیک فاصله زمانی بود. تصور اولیه با توجه به این فاصله زمانی این بود که شاید عربستان دست به تصمیمگیری منطقیتری زده و قطع رابطه دیپلماتیک صورت نگیرد. در این بازه زمانی چه اتفاقی رخ داد؟ آیا از سوی شما تلاشی برای تلطیف فضا صورت گرفت یا فضا به گونهای بود که به این نتیجه رسیدید عربستان از قبل تصمیم به قطع رابطه گرفته است؟
تلقی من این است که عربستان سعودی تصمیم به قطع رابطه را از پیش اتخاذ کرده بود. دلایل بسیاری برای اتخاذ چنین تصمیمی از سوی ریاض وجود دارد. تلاشهای بسیاری از جانب ما برای ممانعت از بروز این مشکلها در رابطه دوجانبه صورت گرفت. روز شنبه از ساعت ١٠ شب به بعد، من با مقامهای سعودی و البته با تهران در ارتباط تنگاتنگ بودم و این ارتباطها تا بامداد یکشنبه هم طول کشید. در این فاصله زمانی گزارشهای ضد و نقیضی به دست من میرسید. طبیعی بود که من هم بر اساس گزارشهای دریافتی، آنها را جمعبندی کرده و به دولت عربستان منتقل کنم. در همان ساعتهای اولیه زمانی که تعرضهای نسبی و محدودی به سفارتخانه عربستان شد یعنی حدود ساعت یک بامداد روز یکشنبه بود که مسئولان سعودی اعلام کردند «اگر شما نمیتوانید امنیت سفارتخانه ما را تامین کنید به ما اطلاع دهید که دیپلماتها و نیروهای خود را بازگردانده یا برای قطع رابطه اقدام کنیم.»
این هشدار سعودیها پس از تعرض به نمایندگیهایشان بود؟
بله. پس از تعرض بود اما تا آن لحظه شاید هنوز افراد وارد سفارت نشده بودند. ساعت ١١ و نیم شب یکشنبه بود که وزارت امور خارجه عربستان من را خواست و اعلام قطع رابطه کرد.
آیا در آن بازه زمانی عربستان شرطی مانند عذرخواهی رسمی ایران از ریاض را مطرح کرد تا با تحقق آن از قطع رابطه صرفنظر کند؟
خیر، اصلا.
دستوری که شما از وزارت امور خارجه ایران برای مواجهه با تصمیم عربستان مبنی بر قطع رابطه گرفتید چه بود؟ آیا دستور داشتید که تلاشی برای تلطیف فضا انجام دهید؟
بله. در همان روز یکشنبه پس از آنکه متوجه جزییات ماجرا شدیم و وزارت خارجه هم تصویر شفاف و روشنی از وضعیت سفارت عربستان در تهران گرفت، قرار شد ما به سعودیها اعلام کنیم که آنها میتوانند کارمندان خود را برای تحویل گرفتن سفارت به محل سفارتخانه بفرستند و اگر خسارتی وارد شده ایران آماده پرداخت این خسارت است. البته شاید این مساله مقداری دیرهنگام بود. دیرهنگام از این بابت که عربستان سعودی تصمیم خود برای قطع رابطه را گرفته بود.
در فاصله چند ساعته از تعرض به سفارتخانهها در واپسین ساعات روز شنبه تا ساعت ٢٣:٣٠ یکشنبه که قطع رابطه به شما اعلام شد آیا کشور سومی تلاش کرد مانع از این تصمیمگیری محتمل عربستان شود؟
خیر. در آن مقطع هیچ گونه اقدامی از سوی هیچ کشوری صورت نگرفت و البته فرصتی هم برای پیشنهاد میانجیگری نبود. از بعد از اعلام قطع رابطه دیگر فرصتی برای آنکه کشوری اقدام خاصی انجام بدهد نبود.
اعدام شیخ نمر تا چه اندازه «صرفا و صرفا» برای تحریک ایران بود؟
نظر شخصی من این است که شاید یکی از اهداف سعودی این بود که با این کار افکار عمومی در ایران را تحت تاثیر قرار داده و تحریک کند تا به اهداف خاص پیشبینی شده خود برسد. البته عربستان در رسیدن به اهداف مد نظر خود ناکام ماند.
در مقاطعی گفته میشد که عربستان پروتکلهای دیپلماتیک برای پذیرایی از وزیر امور خارجه ایران را رعایت نمیکند. آیا چنین مسالهای صحت داشت؟
بله. یکی از علتهای انجام نشدن سفر وزیر امور خارجه ایران به عربستان همین مساله بود. مقامهای عربستانی حتی قول رعایت پروتکل دیپلماتیک را هم به ما نمیدادند.
شما به سخنان بیپرده خود با مرحوم سعودالفیصل برای فراهم شدن بستر سفر وزیر امور خارجه ایران به عربستان اشاره کردید. چرا این مقاومت یا حتی کارشکنی در انجام این سفر از سوی سعودیها انجام میشد؟
تصور من این است که عربستان سعودی - با توجه به مسائل عدیدهای که شاید در این مقطع زمانی بررسی آنها صلاح نباشد - تمایلی به تغییر وضعیت مناسبات خود با ایران نداشت. به زبان دیگر سعودیها تمایلی نداشتند وضعیت رابطه با ایران را تغییر دهند. واقعیت این است که خط مشیای که آقای روحانی حتی پیش از انتخابات اتخاذ کردند و پس از انتخابات هم به صورت عملی وارد میدان برای بهبود رابطه شدند، مورد پسند برخی کشورهای منطقه نبود و نیست. برخی کشورهای منطقه نمیخواهند در همسایگی خود کشوری داشته باشند که مردمسالاری دینی در آن حاکم باشد. به همین دلیل شاید عربستانیها هم چندان مایل نبودند که دولت تدبیر و امید بتواند شعارهای داخلی خود را محقق کند و همزمان به شعارهای خارجی خود جامه عمل بپوشاند.
دولت یازدهم با دو گروه روبهرو است. یکی دلواپسان داخلی و دیگری خارجی. شاید آنچه دلواپسهای داخلی مطرح میکنند این است که میگویند نگران انقلاب و اسلام هستیم و بر این اساس اقدامهایی انجام میدهند. به طور مشخص دو منطقه هم در راس خارجی هستند. یکی رژیم صهیونیستی اسراییل و یکی، متاسفانه عربستان سعودی. اما چرا متاسفانه به این دلیل که به هرحال عربستان کشور همسایه ما است و ایران و عربستان مشترکات بسیار زیادی دارند. دو کشور منافع مشترک بسیاری دارند و میتوانند با تکیه بر این نقاط مشترک حرکاتی برای تامین منافع دو طرف انجام دهند. تمامیتخواهی را باید کنار بگذاریم. هیچ کشوری نمیتواند تمامیت خواه باشد. نه ایران باید چنین تمامیتخواهیای از خود نشان بدهد و نه عربستان سعودی.
شما اشاره کردید که هربار برنامهریزی برای سفر به عربستان انجام میگرفت یک موضعگیری تند و تیز از سوی سعودیها بازی را به عقب بازمیگرداند. اجازه بدهید کمی شفافتر در خصوص اهمیت رابطه ایران و عربستان برای جهان اسلام و منطقه صحبت کنیم. حسن رابطه ایران با عربستان در بعد منطقهای و اهمیت آن کم از اهمیت برجام و دستاوردهای آن در بعد بینالمللی نداشت. به این معنا که اگر برجام برای بهبود رابطه ایران با جامعه جهانی ضرورت بود، بهبود رابطه ایران و عربستان هم برای تامین منافع جهان اسلام در درجه اول و تامین امنیت و ثبات منطقهای در درجه دوم بسیار ضروری بود. در جریان مذاکرات شاهد بودیم که وزرای امور خارجه ١+٥ به فراخور مسائل داخلی خود موضعگیریهای تند و تیزی علیه ایران داشتند اما باز ما میز مذاکره را ترک نکردیم و تا احیای حقوق خود دست از گفتوگو برنداشتیم. چرا در خصوص عربستان البته پیش از حادثه تلخ منا، هر موضعگیری ما را از مذاکره و گفتوگو دورتر کرد؟
این نکته شما کاملا درست است و پرسش بسیار بسیار قابل توجهی است. از همان ابتدا اولویتبندی در سیاستهای دولت تدبیر و امید صورت گرفته بود. قبل از پیروزی آقای روحانی هم در مناظرههای ایشان شنیده میشد که حل مساله هستهای در اولویت دولت یازدهم خواهد بود. ایشان بارها و بارها هم تاکید کرده و میکنند که همانگونه که چرخه سوخت باید بچرخد چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد. اولویت نخست ایشان این بود که مردم ایران از این وضعیت خارج شده و بلاتکلیفی آنها پایان پیدا کند. به صورت طبیعی این مساله باید در اولویت قرار میگرفت و تمام دستگاهها هم بر روی این موضوع متمرکز بودند. اولویت دوم هم رابطه با همسایگان به ویژه رابطه با عربستان سعودی بود. اما دلواپسانی که به آن اشاره کردم در هر دو بعد حرکت کرده و فضا را مخدوش میکردند. شاید در آن مقطع عقلانی هم بود که ما اولویت نخست خود را اجرایی کرده و به فرجام برسانیم و سپس وارد مرحله دوم شویم. در داخل هم عدهای بودند که شدیدا مخالف گسترش رابطه با عربستان سعودی بودند. شاید در گامهای بعدی بهبودسازی رابطه با عربستان در دستور کار بود که با توجه به مجموعه اتفاقهای ناخوشایند رخ داده به این مقطع و قطع رابطه عربستان با ایران رسیدهایم.
شما یک بار در مصاحبهای گفته بودید که دولت سازندگی جسارت گام برداشتن در مسیر بهبود رابطه با عربستان را داشت. آیا دولت یازدهم این شهامت را تا پیش از ماجرای منا از خود نشان داد؟
بله. باید بگویم که آقای روحانی در آن مقطع نقش بسیار مهمی را برای فراهم کردن بستر گسترش رابطه با عربستان ایفا کرد که البته عدهای هم مخالف این سیاست بودند. رییس دولت یازدهم از شهامت و جسارتی مبتنی بر عقلانیت، آگاهی، درک واقعیتهای داخلی و محیط پیرامون و مسائل بینالمللی برخوردار است و این واقعیتی انکارناپذیر است.
شما گفتید که گامهای بلند ایران با پاسخ درخوری از جانب عربستان روبهرو نشد. آیا پیش از حادثه منا، ایران از عربستان برای حضور وزیر امور خارجه یا مقام عالیرتبه دیگری از این کشور دعوت کرده بود؟ پاسخ آلسعود به این دعوت چه بود؟
متاسفانه بخشی از افکار عمومی جامعه ایران متاثر از اقدامهایی است که در دولتهای نهم و دهم صورت گرفت. زیرپا نهادن یک سری مبانی و عرف دیپلماتیک در آن سالها صورت گرفت. رییس محترم جمهور دولت نهم و دهم که دولت عدالت گستر مهرورز بود پنج بار به عربستان سعودی سفر کرد. رفتهرفته این ذهنیت در مردم به وجود آمد که چرا رییسجمهور کشوری مانند ایران با جایگاه، وزن و اعتبار مشخص در سطح منطقهای و فرامنطقهای، باید پنج بار به عربستان سعودی برود؟ این حرکتها بر افکار عمومی تاثیر داشت و چرایی این حرکت همواره مورد سوال افکار عمومی بوده است.
پنج بار دید، آیا با بازدیدی از سوی عربستانیها پاسخ داده شد؟
خیر. دقیقا سوال افکار عمومی هم این بود که چرا این رفت و آمدها از سوی ایران انجام میگیرد اما از طرف سعودی با پاسخی مواجه نمیشود. در طی دوره گذشته یک بار سعود الفیصل، وزیر امور خارجه وقت عربستان به ایران آمد و آن هم زمانی بود که من هنوز در عربستان بودم. من در ابتدای دولت نهم دوره کوتاهی سفیر ایران در عربستان بودم و پس از مدت زمان کوتاهی به دستور آقای احمدینژاد، بازگردانده شدم. پس از آن مقطع دیگر مقامهای سعودی در سطح قابل توجهی به ایران نیامدند. من در دیدارها با مقامهای عربستان سعودی هم این مساله را مرتب تکرار میکردم که شما باید به ایران سفر کنید.
مرداد ٩٣ که شما راهی ریاض شدید، عربستان در ایران سفیر داشت؟
خیر.
چرا؟
در آن مقطع عربستانیها بنا به مسائل زیادی که به وجود آمده بود تصمیم داشتند سفیری را برای ایران تعیین نکنند. اما این اواخر تصمیم بر اعزام سفیر گرفته بودند که حوادث ناخوشایند در رابطه دوجانبه رخ داد. گام دوم آقای روحانی تصمیم به اعزام سفیر به عربستان بود. این حرکت آقای روحانی نشان داد که ایران مُصّر در برقراری رابطه حسنه با عربستان است و در این تصمیم هم جدی است. مساله اینجاست که در حال حاضر که ما در فضای قطع رابطه هستیم راهی برای گفتوگو وجود ندارد. اما اگر یک روزی عربستان به اشتباه خود پی برد و در مقام جبران برآمد، دو کشور باید روبهروی هم نشسته و صادقانه و با حسن نیت و در قالب گفتوگویی مناسب، انتقادها را نیز مطرح کنند.
شما در سخنان خود تاکید بسیاری بر «افکار عمومی» در ایران دارید. همین افکار عمومی زمانی که بیش از ٤٠٠ ایرانی در عربستان در حادثه منا جان خود را از دست دادند، بسیار خشمگین شد. شاید بخشهایی از همین افکار عمومی انتظار داشت که وزارت امور خارجه ایران در اقدامی ولو نمادین مثلا سفیر خود را به نشانه اعتراض چند روزی به تهران فرابخواند. شاید بخشهایی از همین بدنه افکار عمومی معتقد باشد که ما در مساله منا منفعل عمل کردیم. با این تعابیر تا چه اندازه موافق هستید؟
ما چند حادثه در رابطه با عربستان داشتیم که همگی آنها تاسفبار بودند و افکار عمومی جامعه ما را متاثر کرد. البته عدهای هم در داخل با یکسری اهداف و منافع خاص به این قضیه دامن زدند. حادثه جده، مکه، منا و آخرین حادثه هم حمله به سفارتخانه عربستان و قطع رابطه دیپلماتیک بود. در خصوص حادثه منا وزارت امور خارجه و سفارت ایران در عربستان تمام هم و غم خود را به کار گرفتند و حتی در تهران کمیتهای برای پیگیری مستمر حادثه منا شکل گرفت. هم سفارت در عربستان و هم وزارت امور خارحه با رابطه نزدیک و تنگاتنگی که بین نماینده مقام معظم رهبری و رییس سازمان حج و زیارت وجود داشت، تلاش کردند این چند موضوع را به سرانجام مطلوبی برسانند. در واقع ما تمام ابزارهای در اختیار را به کار گرفتیم. شاید این سرمایهگذاری سنگینی که وزارت امور خارجه کرد و اقدامهایی که ما در عربستان انجام دادیم به دلیل برخی فعالیتهایی که در داخل صورت گرفت به سرانجام مورد نظر ما نرسید. منظور من این است که این فعالیتهای مخرب در داخل نگذاشت که ما به آن اهداف خود در مقابله به عربستان در پروندههای پیشین برسیم.
منظور شما از فعالیتهای عدهای در داخل ماجرای حمله به سفارت عربستان است؟ بدین معنا که اگر این حمله صورت نمیگرفت دست ما در حقخواهی در سه پرونده پیش از این حادثه بازتر بود؟
یکی از این فعالیتها همین بحث تعرض به نمایندگیهای عربستان در ایران بود. مساله دیگر هم این بود که اتفاقهایی که در کشور رخ داده بررسی نشده و هزینهها و فایدههای آنها مورد حساب و کتاب قرار نمیگیرند. باید بررسی کنیم زمانی که ما موضعی را اتخاذ میکنیم یا اقدامی را انجام میدهیم که این اقدام آسیب جدی به مسائل و منافع کشور میزند چه هزینههایی بر دست ملت گذاشته میشود. اما متاسفانه کسی به این مساله نمیپردازد و تنها از یک بعد به این مساله نگاه میکنند.
شما با قطع رابطه از ریاض به تهران آمدید. در این مدت چه حرکتهایی برای تنش زدایی از رابطه انجام شده است؟
اعتقاد شخصی من این است که عربستان سعودی با قطع رابطه دیپلماتیک اشتباه بزرگی انجام داد و به همین دلیل ما هیچ اقدامی انجام نخواهیم داد. ایران خواهان تنشزدایی و بهبود رابطه و برقراری رابطه پایدار و مناسبی است که تامینکننده منافع دو کشور باشد. ما با توجه به اینکه به هیچوجه خواهان تشنج آفرینی با عربستان سعودی و کشورهای منطقه نیستیم موضع خود را اعلام کردهایم اما قطع رابطهای که از سوی عربستان بوده است، خطای بزرگی است که جبرانش نیز بر عهده آن پادشاهی است. تعرض به سفارتخانه این کشور در ایران بسیار نادرست بود اما اگر عربستان مقداری درک واقعی از جامعه و دولت ایران داشت مطلقا دست به قطع رابطه نمیزد و فرصت حل بحرانهای موجود را از میان نمیبرد.
در این مدت از جانب ریاض، سیگنال مثبتی یا تمایلی برای رابطه میبینید؟
تا این لحظه خیر. نشانهای که این باور را در ما به وجود آورد که سعودیها متوجه اشتباه خود شدهاند مشاهده نکردهایم. شاید الان هم برای بروز چنین نشانهای از سوی سعودیها زود باشد. سعودیها هم سرمایهگذاری بسیاری برای رسیدن به اهداف خود کردهاند اما به این هدفها نرسیدهاند.
اقدامی برای تعیین حافظ منافع ایران و عربستان در پایتختهای دو کشور صورت گرفته است؟
خیر. ایران هنوز اقدامی انجام نداده است.
کشور خاصی را مد نظر دارید؟
خیر. هنوز من فکر میکنم که تا این لحظه نیازی به تعیین حافظ منافع نداشته باشیم.
عربستان هم اقدامی برای حافظ منافع انجام نداده است؟
خیر.
انتهای پیام/