قانون کپیرایت؛ آنان که میگویند آری!/ وقتی ترجمه از تالیف هوادار بیشتری دارد
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، حق نشر یا کپیرایت، مجموعهای از حقوق انحصاری است که به ناشر یا پدیدآورنده یک اثر تعلق میگیرد و حقوقی از قبیل نشر، تکثیر و الگوبرداری از اثر را شامل میشود. در واقع کپیرایت نوعی حفاظت قانونی از آثار چاپ شده و چاپ نشده ادبی، علمی و هنری است. این قانون به خالق اثر اجازه میدهد تا از حقوق انحصاری تکثیر، اقتباس در شیوه بیان نو، پخش و نمایش عمومی اثرش استفاده کند. اشخاصی که به هر نحوی به این اثر دست پیدا کنند، نمیتوانند از حقوق آن اثر استفاده کنند. معمولا آثاری همانند کتاب، شعر، آثار سمعی-بصری، موسیقی، نقاشی، عکس، و... شامل این روزها که صنعت نشر کشور با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه است، نبود قانون کپیرایت هم مشکلات اضافهتری را بر روی دوش این صنعت قرار داده است. رعایت این قانون میتواند به آشفتگی بازار کتاب کمک کرده و جلوی بسیاری از ناحقیها گرفته شود. حمایت کپیرایت میشوند. اگر پدیدآورنده یک اثر بخواهد حقوق انحصاری آثارش را به شخصی انتقال دهد، معمولا میتواند با انعقاد یک قرارداد این کار را انجام دهد.
این روزها که صنعت نشر کشور با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه است، برخی از اهالی قلم نبود قانون کپیرایت را مشکل اضافهتری بر روی دوش این صنعت میدانند. به گفته آنها رعایت این قانون میتواند به آشفتگی بازار کتاب کمک کرده و جلوی بسیاری از ناحقیها را بگیرد. در این راستا، به مرور نظر مترجمان، نویسندگان و فعالان حوزه نشر که موافق رعایت قانون کپیرایت هستند، پرداختهایم؛ نظراتی که در جریان برگزاری نمایشگاه سیوسوم در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا مطرح شد.
وزارت ارشاد در زمینه کپیرایت همکاری نمیکند
در ایران قانون کپیرایت رعایت نمیشود؛ بسیاری از مترجمان بهخصوص آنهایی که هنوز مهارت کافی ندارند یا به دنبال سود اقتصادی هستند، بدون اجازه از نویسنده اصلی اثر، آن را ترجمه کرده و وارد بازار نشر میکنند. برخی از منتقدان بر این باور هستند که اگر مترجم مجبور باشد از نویسنده برای ترجمه کسب اجازه کند در این صورت کمتر شاهد ترجمههای بیکیفیت در بازار نشر خواهیم بود و متعاقب آن هر فردی اجازه ورود به این عرصه را به خود نمیدهد.
فاطمه باغستانی، مترجم ادبی در اینباره معتقد است که «متأسفانه با نبود قانون کپیرایت در حق مترجمان حرفهای و دلسوز، اجحاف زیادی میشود. مترجم کتابی را با هزار دردسر و زحمت ترجمه میکند تا پرفروش میشود، ناشران دیگر بلافاصله از آن کپی میکنند، آنرا تایپ میکنند، تغییرش میدهند و به چاپ میرسانند. متأسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمین همکاری نمیکند و موانع زیادی داریم. قیمت کاغذ بسیار بالا رفته است، در این صورت ناشران نمیتوانند آنطور که باید، حق مترجمان را ادا کنند، متعاقب آن مخاطبان با گرفتاریهای اقتصادی که دارند نمیتوانند کتاب بخرند. با این حال متأسفانه مترجمی بهعنوان شغلی که بخواهد درآمد یک خانواده را تأمین کند، مناسب نیست.»
به گفته مسعود بهرهور، مدیر انتشارات هَمارا «متأسفانه چون قانون کپیرایت در ایران رعایت نمیشود، اغلب دیده میشود کتابهای پرفروشی که نویسنده اصلی ماهها و شاید سالها تألیف شده را به PDF تبدیل میکنند یا اسکن میکنند، در فضای مجازی دست به دست میچرخد یا از روی کتاب اصلی کپی برداری میکنند که این موارد در فروش کتاب تأثیر منفی میگذارد. در پیگیریهای قانونی هم باید یک کفش آهنی داشته باشی اما در نهایت حقوق ناشر و نویسنده معمولاً ضایع میشود و به نتیجه نمیرسد.»
نبود کپیرایت امنیت روانی را از مترجم سلب میکند
عدهای از مترجمان هم بر این عقیده هستند که اگر قانون کپیرایت رعایت شود، مترجمی که به ترجمه یک اثر میپردازد با امنیت خاطر و در بازه زمانی مناسب بدون سرعت عمل میتواند ترجمه با کیفیتی را ارائه دهد، اما نبود این قانون باعث میشود که مترجم با سرعت به ترجمه بپردازد تا اولین ترجمه آن کتاب را بهنام خود داشته باشد و این گاهی دقت لازم را از مترجم سلب میکند. در این صورت ترجمههایی بی کیفیت در روانه بازار نشر میشوند.
آزاده اعرابی، مترجم ادبی در این باره معتقد است که «متاسفانه قیمت بالای کتاب که از نبود کاغذ دولتی نشات میگیرد، ناشر، نویسنده، مترجم و... را دچار چالش کرده است، همه ناشران توان مالی یکسان ندارند، آنهایی هم که چرخ انتشاراتشان میچرخد با برنامهریزی کتاب چاپ میکنند، این باعث دلسردی برای نویسندگان و مترجمان میشود. مشکل مهم دیگر که به معضل تبدیل شده بحث کپیرایت است، نبود کپیرایت عدم امنیت روانی را برای مترجم به همراه دارد، یک مترجم دوست دارد کتابی معروف و جهانی را ترجمه کند، سرعت عمل به خرج میدهد اما چه تضمینی هست که مترجم دیگری در حال ترجمه آن نباشد؟ ترجمه یک کتاب زحمت دارد، حز این زحمت را مترجم زمانی میبرد که کتابش چاپ میشود، اما شاید در پایان ببیند ۴ یا ۵ ترجمه دیگر هم از آن کتاب منتشر شده است، این معضل توازن صنعت نشر را بهم میریزد. اگر قانون کپیرایت وجود داشته باشد مترجم با خیالی آسوده و امنیت خاطر ترجمه با کیفیتتری را تحویل میدهد، کاش مسئولان مربوطه به این قضیه رسیدگی کنند تا قانون کپیرایت در ایران هم رعایت شود.»
بیشتر بخوانید:
- نمایشگاه امسال نشان داد که رابطه مردم با کتاب همچنان خوب است/ نبود قانون کپیرایت و اجحاف در حق مترجمان حرفهای
- توزیع کتاب بزرگترین مشکل ناشران غیرتهرانی است/ شبکهای گسترده که از علاقه مردم به کتاب سوءاستفاده میکند
- نبود کپیرایت عدم امنیت روانی را برای مترجم به همراه دارد/ کتابهای صوتی و الکترونیکی را رد نمیکنم
- در نمایشگاه کتاب در حق بخش کودک و نوجوان اجحاف شد/ شیوههای نوین مطالعه جلوی گرانی کتاب را میگیرند
فقدانی که کتاب ترجمه را به صرفهتر از تالیفی میکند
برخی اهالی فرهنگ و هنر معتقدند عدم رعایت قانون کپیرایت چالشهای دیگری را برای صنعت نشر به دنبال دارد؛ آنها بر این باورند که نبود این قانون، برای برخی از ناشران که سود را اولویت کار خود قرار میدهند، بیشتر صرف میکند که کتابهای ترجمه را وارد بازار کنند چراکه ناشر برخلاف کتابهای تالیفی، نیاز به پرداخت حق نویسنده، حق تصویرگری و... را ندارد و تنها به پرداخت حق مترجم بسنده میکند، در این صورت نه تنها کتابهای تالیفی به چشم مخاطب نمیآید بلکه تیراژ کتابها نیز از همینی که هست، پایینتر میرود.
سمیه سیدیان، نویسنده حوزه کودک و نوجوان معتقد است که «متاسفانه عدم رعایت کپیرایت در ایران مشکل تازهای نیست و ناشران و بالطبع آن نویسندگان و مترجمان با آن درگیر هستند. از طرفی کتب ترجمه نیاز به سرمایهگذاری کمتری دارد، ناشر نسخه PDF را در نهایت یا میخرد یا بهصورت رایگان دانلود میکند و در اختیار مترجم میگذارد. یک مبلغ ناچیز بهعنوان حقالترجمه به او میدهد و کتاب هم که آماده است، در نهایت یک صفحهآرایی بهخاطر حروف فارسی میشود. پس هزینه بالایی ندارد. مگر اینکه کتاب کودک باشد و بهواسطه کتاب رنگی بودن، ورقه محکم و گلاسه و جلد گالینگور داشتن هزینهاش مقداری بالاتر برود. متأسفانه ناشر هیچ سرمایهگذاری برای تبلیغ و پخش کتاب مؤلف ایرانی نمیکند. برایش صرف بر این است که کتاب ترجمه منتشر کند. اما با این حال، باعث خوشحالی است که برخی ناشران در چند سال اخیر حق کپیرایت را رعایت میکنند و با گرفتن آن از وفور ترجمههای غیرحرفهای در حوزه ادبیات جلوگیری کرده و همین امر، خود باعث ترویج ادبیات برتر میشود.»
محمدرضا شمس، نویسنده «قصههای بترس برای بچههای نترس» نیز در این باره اعتقاد دارد که «ناشری که کپیرایت را رعایت نمیکند اگر یک کتاب خارجی را چاپ کند به نفعش است زیرا که حق تصویرگر و نویسنده نمیدهد، اگر بیش از دلسوزی به فکر برگشت سرمایهاش باشد مترجم تازهکاری را انتخاب میکند که به تجربه بیشتری برای ورود به حوزه کودک نیاز دارد. ناشر برای یک داستان مصور که قرار است یک مؤلف ایرانی آن را تألیف کند و یک تصویرگر تصاویر آن را بکشد، برای هر تصویر یک میلیون هم در نظر بگیرید با وجود ۲۵ تصویر فقط باید ۲۵ میلیون به تصویرگر بدهد، در حالی که حق نویسنده، صفحهآرا، ویراستار و غیره هم هست. طبیعی است که کتابهای خارجی میآیند جای کتابهای ایرانی را میگیرند! نظارت جدیتری باید اعمال کنند تا جلوی این بی در و پیکر بودن گرفته شود. نباید اجازه داده شود که بدون کپیرایت، کتابی منتشر شود، چند ناشر یک کتاب را چاپ کنند و بازار مملو شود. خب من مخاطب که میروم کتاب بخرم، چشمم به این کتابها میافتد! کتاب ایرانی را نمیبینم که بخرم، برای همین تیراژ پایین میآید.»
همانطور که در بالا اشاره شد این دسته از افراد عقیده دارند که وقتی قانون کپیرایت رعایت نشود، کتابهای ترجمه برای ناشران مقرون به صرفهتر خواهد بود، به همین سبب کتابهای ترجمه بیشتر در بازار ارائه میشوند، این موضوع باعث میشود تیراژ کتابهای تالیفی از همین آمار پایینی که داریم هم کمتر شود و آن را اصلا به سود صنعت نشر نمیدانند.
به گفته عبدالعلی براتی «عدم رعایت قانون کپیرایت از مشکلاتی است که مترجمان، ناشران خوب و متعهد با آن روبهرو هستند. به همین علت و برخی دلایل اقتصادی مانند پایین بودن غیرمعمول میزان شمارگان کتاب در ایران، متاسفانه ناشران و مترجمان انگشتشماری اقدام به کسب مجوز از ناشر اصلی میکنند. لازم است این معضل در چارچوب ایجاد مناسبات متعادل و معقول با جهان حل شود و ایران عضو کپیرایت شود. عمده کتابهایی که در ایران منتشر میشوند بدون گرفتن مجوز از ناشر اصلی به بازار راه پیدا میکنند و این نوعی سرقت ادبی است که موجب خدشه دار شدن شان مترجم و ناشر ایرانی میشود، کما اینکه در نمایشگاههای بینالمللی کتاب، برخی از ناشران خارجی در این مورد گله و شکایت هم کردهاند. البته در مواردی ناشرانی مبادرت به گرفتن کپیرایت اثر کردهاند که جای تقدیر دارد. اقدام به کسب مجوز از ناشر اصلی اتفاقی مبارک در صنعت نشر کشورمان است و میتواند به ارتقای شان و منزلت نشر در ایران کمک کند و راه را برای همکاری بیشتر در حوزه کتاب بین ناشران ایران و ناشران بیرون از ایران فراهم آورد.»
رعایت کپیرایت و جانبخشی به کالبد نحیف صنعت نشر
آنچه در بالا آمد نظرات اهالی قلم اعم از نویسنده، ناشر و مترجم درباره معضل نبود قانون کپیرایت و چالشهای آن برای صنعت نشر بود. برخی از آنها معتقدند که پیوستن به قانون کپیرایت مزایای زیادی برای صنعت نشر به دنبال دارد، بازار کتاب این روزها با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه است؛ به همین دلیل کتابها با تیراژ پایین چاپ میشوند و سود چندانی برای ناشر و نویسنده به دنبال ندارند. این دسته از افراد باور دارند که با عضویت در قانون کپیرایت، میتوان هر کتاب را تعداد دفعات زیادی در کشورهای مختلف منتشر کرد و عضویت ایران در قانون کپیرایت به صنعت نشر ایران جان تازهای میبخشد، کیفیت آثار بالا برده و مخاطبان بیشتری را شامل میشود. با این حال، این قانون همانند هر قانون دیگری مخالفان خود را هم دارد. در این راستا خبرگزاری آنا در پرونده دیگری به بررسی نظرات مخالفان رعایت قانون کپیرایت، خواهد پرداخت.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/