جنگ پنهان صهیونیستها با ایران، عراق و سوریه از طریق سدسازیهای ترکیه/ دستگاه دیپلماسی میتواند آب رفته را به جوی باز گرداند؟
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، با بررسی روند ساختوساز سدهای بزرگ در سرشاخههای رودخانههای دجله و فرات در ترکیه رد پای حضور شرکتهای مشاورهای و سرمایهگذاری رژیم صهیونیستی نیز مشخص میشود که چگونه طی سالها با حرکتی خزنده توانستند به کشوری همچون ترکیه توان مالی و کارشناسی لازم برای احداث چندین سد بسیار بزرگ بر روی سرشاخههای دجله و فرات را بدهند تا ورودی آب به عراق، سوریه و ایران بهشدت کاهش یابد و علاوه بر کمآبی، پدیده ریزگردها هم بتواند به اقتصاد و امنیت اجتماعی کشورهای پاییندست که همگی در دایره محور مقاومت هستند لطمه بزند.
پس از تعطیلات نوروز امسال، مردم اکثر شهرهای کشور میزبان میهمان ناخواندهای بودند که زندگی آنها را مختل و مهمتر از آن سلامتشان را نشانه گرفته بود؛ ریزگردها که در قالب تودههای عظیم گردوغبار شهربهشهر از غرب تا شرق و از جنوب تا شمال کشور را درنوردیدند.
وقوع پدیده ریزگردها که تا چند سال قبل تنها آن را در مقاطعی محدود و در یک گستره جغرافیایی مشخص شاهد بودیم، امروز دیگر نه خود را در اسارت مرزهای جغرافیایی میبیند و نه محدود به زمان مشخصی است.
پیشتر وقوع ریزگردها را مرتبط با وجود مناطق بیابانی در کشورهای سوریه، عربستان و عراق و وزیدن جریانهای قدرتمند هوا و بهتبع آن بلند شدن حجم وسیعی از خاک از مناطق بیابانی مذکور میدانستند؛ امری که راهحل آن نیز در اجرای روشهایی سنتی و مرسوم مانند مالچ پاشی اراضی واقع در کانونهای وقوع ریزگرد خلاصه میگشت. هرچند مضرات زیستمحیطی و اثرات غیرپایدار بهرهگیری از روش مالچ، جوامع محلی و کشورهای درگیر را بهسوی ایجاد فضای سبز بهمنظور مقابله با وقوع پدیده ریزگردها سوق داد اما تنشهای آبی و کمبود آب در دسترس ایشان را در بهرهگیری از این روش ناکام گذاشت.
اکوسیستم ایران، عراق و سوریه تحت تأثیر پروژههای غیرقانونی سدسازی در ترکیه
متخصصین و کارشناسان، وقوع پدیده ریزگردهای کنونی را تنها ناشی از وجود اراضی بیابانی که در طول صدها و هزاران سال در کشورهای منطقه وجود داشته است نمیدانند و عامل دیگری را علت وقوع گسترده و طولانیمدت این پدیده در طی سنوات اخیر میدانند؛ سدهای ساختهشده توسط دولت ترکیه بر روی سرشاخههای رودخانههای دجله و فرات.
سدسازیهای ترکیه مشتمل بر ۱۰ ابر پروژه ازجمله آناتولی شرقی (داپ)، آناتولی مرکزی (اگگپ)، توسعه ترکیه (تراگپ)، مرمره (گپ)، توسعه مدیترانه (آک دنیز گپ)، توسعه غرب دریای سیاه (باک گپ)، توسعه شرق دریای سیاه (دُکاپ) و دشت قونیه (کوپ) هستند که به عقیده کارشناسان خود عاملی شدهاند بر عدم تأمین حقآبه موردنیاز اکوسیستمهای پاییندست و به دنبال آن نرخ فزاینده بیابانزایی در کشورهای عراق، سوریه و حتی ایران؛ اتفاقی که منجر به شکلگیری کانونهای جدید ریزگرد و تشدید وقوع پدیده گردوغبار در منطقه است.
صهیونیستها از یکسو با واردکردن فشار به کشورهایی که منشأ ورود آب به ایران و جریان مقاومت منطقه هستند تلاش میکنند آرامش را در این سرزمینها از بین برده و از سوی دیگر با مشارکت در سدسازیهای متعدد بر روی سرشاخههای رودخانههای ورودی به کشورهای جریان مقاومت، میلیاردها مترمکعب آب را از دسترس ایران، سوریه و عراق خارج کنند و با این کار امنیت ملی و محیطزیست این کشورها را به خطر بیندازند
آنچه منجر به نگرانی عمیقی در میان مسئولین و مدیران کشور شده است تلاش دولت ترکیه بر اجرای همین سیاستها در کشور همسایه شرقی ایران، افغانستان است؛ کشوری که سرشاخههای بسیاری از رودهای واقع در نواحی شرقی کشورمان ازآنجا سرچشمه میگیرد.
در طول چند دهه گذشته عوامل مختلفی در تخریب طبیعت و آسیب رساندن به محیطزیست در اقصی نقاط جهان نقشآفرین بودهاند؛ در این میان یکی از مهمترین و پیچیدهترین عوامل، عدم رعایت حقآبه میان دو یا چند کشوری است که مرزهای سیاسیشان بخشی از یک حوضه آبریز است. این امر ازآنجا ناشی میشود که آب و منابع محدود آبی بهعنوان یک مؤلفه مهم قدرت زمینه توسعه روابط سیاسی یک کشور را فراهم میکند و لذا کشورهای مختلف از آب بهعنوان سلاحی پنهان علیه سایر کشورهای همسایه و فراتر از آن استفاده کرده و یکی از مهمترین نیازهای بنیادین جامعه بشری را دستمایه قدرتطلبیها و جاهطلبیهای ناصواب خود قرار میدهند.
بیشتر بخوانید:
مرگ چند نفر براثر گرد و خاک در عراق + ویدئو
سدسازی ترکیه آب ۱۵ استان کشور را میبلعد
یکی از مناطق ویژه در دنیا که اکثر کشورهای واقع در آن ازجمله کشور عزیزمان ایران، درگیر تنشهای آبی گسترده و محدودیت منابع آبی بوده و از سوی دیگر مرزهای سیاسی کشورها بر مرزهای حوضههای آبریز مشترکشان منطبق نیست، منطقه غرب آسیا است. منطقهای که کشور ترکیه از یکسو با هدف افزایش قدرت خویش از طریق اجرای ابرپروژههای مختلف آبی و احداث سدهای متعدد در قالب آنها بر روی سرچشمههای دو رودخانه اصلی دجله و فرات و از سوی دیگر پیادهسازی همین رویه در قالب همکاریهای دوستانه با کشور افغانستان، درصدد تغییر قوای قدرت در منطقه و تحمیل خواستهای خود در حوزههای مختلف بهویژه حوزه انرژی و سیاستهای منطقهای بر کشورهای همسایه خود بهویژه ایران است.
بررسیها نشان میدهند در پس طرحهای گسترده سدسازی در ترکیه، حضور قابلتوجه شرکتهای اسرائیلی مشهود بوده که به ارائه خدمات فنی و مشاورهای میپردازند؛ امری که نشاندهنده حرکت خزنده صهیونیستها در راستای ضربه زدن به جریان مقاومت در منطقه است. درواقع صهیونیستها از یکسو با واردکردن فشار به کشورهایی که منشأ ورود آب به ایران و جریان مقاومت منطقه هستند تلاش میکنند آرامش را در این سرزمینها از بین برده و از سوی دیگر با مشارکت در سدسازیهای متعدد بر روی سرشاخههای رودخانههای ورودی به کشورهای جریان مقاومت، میلیاردها مترمکعب آب را از دسترس ایران، سوریه و عراق خارج کنند و با این کار امنیت ملی و محیطزیست این کشورها را به خطر بیندازند.
اما متأسفانه دستگاههای امنیتی و وزارتخانههای مرتبط با موضوع آب و محیطزیست در کشورمان هرگز به وظیفه خود در قبال این سدسازیها بهخوبی عمل نکردهاند، چنانکه میبایست مدتها قبل از ساختهشدن این سدها، اقدامات خود را برای تأمین حقآبه ایران و کسب تعهدات رسمی از سوی سازندگان سدها انجام میدادند اما، شاهد چنین اقداماتی نبودیم.
با توجه به تأثیر سوابق سوء ناشی از احداث سدسازیهای ترکیه بر روی اکوسیستم کشور عراق و سوریه و وقوع ریزگردهای ناشی از آن و تحت تأثیر قرار گرفتن کشورمان در طی سالیان گذشته، میطلبد تا دولت ترکیه را در قبال آثار سوء زیستمحیطی ناشی از سدسازیهای خود و جبران تام و تمام آنها متعهد نمود
ازآنجاییکه احتمال وقوع تنشهای سیاسی میان کشورهایی که مرزهای سیاسیشان منطبق بر مرزهای حوضههای آبریز مشترکشان نیست، وجود داشته است لذا کنوانسیون بینالمللی تحت عنوان کنوانسیون استفاده غیر کشتیرانی از جریانهای آبی بینالمللی در سال ۱۹۹۷ در نیویورک به تصویب رسید و تنها سند ناظر بر جریانهای آب شیرین مشترک جهان است. این کنوانسیون کشورها را موظف کرده است که منابع آبی مشترکشان را بهصورت"عادلانه" و "منصفانه"مصرف و از "ضرر رساندن" به همدیگر خودداری کنند. لیکن متأسفانه دولت ترکیه از پیوستن به این کنوانسیون خودداری کرده است و این امر زمینه ورود فشارهای بینالمللی بر این کشور را با چالش و پیچیدگی روبرو کرده است.
شایانذکر است از یکسو کشور عزیزمان نیز به عضویت کنوانسیون فوق در نیامده است و از سوی دیگر خود بر روی برخی از سرچشمههای منابع آبی ورودی به کشور عراق، سد احداث کرده است و حال خود مثال بارز آن مثل شده است که رطبخورده کی تواند که منع رطب کند؟!!
لزوم ورود فعال دستگاه دیپلماسی به موضوع حقآبهها و خنثیسازی توطئه صهیونیسم در این خصوص
به هر صورت بهترین اقدام در خصوص طرحهای جاهطلبانه دولت ترکیه در حوزه منابع آبی، بهرهبرداری بهموقع و مؤثر از مؤلفههای قدرت نرم و در قالب دیپلماسی فعال در حوزه آب است، رویکردی که در قالب سیاستهای پیشگیرانه میبایستی در طی سالیان گذشته دنبال میشده است.
متأسفانه در حال حاضر آنچه نباید رخ داده است و میبایستی رویکرد دولت بر فعال کردن همهجانبه دیپلماسی آب و در عرصههای بینالمللی معطوف گردد. رویکردی که در آن مشارکت همافزا با همسایگان خود را مدنظر قرار دهد.
دولت جمهوری اسلامی ایران باید توان دیپلماسی خود را بر تأمین حقآبه لازم و کامل تالاب هورالعظیم از سوی دولت ترکیه معطوف نماید و در این راستا از تمام ظرفیتهای بالقوه و بالفعل متعارف و غیرمتعارف خود بهرهبرداری کند.
ازآنجاییکه بخش عظیمی از ریزگردها از کشورهای عراق و سوریه به سمت ایران روانه میشود و کاهش و مدیریت کانونهای ریزگرد در این دو کشور تأثیر قابلتوجهی در وقوع پدیده ریزگردها در کشور عزیزمان دارد، میبایستی ظرفیتهای عملیاتی مشترکی فیمابین این سه کشور (ایران، عراق و سوریه) ایجاد شود تا هم در راستای مطالبه حقآبههای قانونی خود از دولت ترکیه همافزا باشند و هم بر اجرای طرحهای فضای سبز هدفمند متمرکز شوند.
با توجه به تأثیر سوابق سوء ناشی از احداث سدسازیهای ترکیه بر روی اکوسیستم کشور عراق و سوریه و وقوع ریزگردهای ناشی از آن و تحت تأثیر قرار گرفتن کشورمان در طی سالیان گذشته، میطلبد تا دولت ترکیه را در قبال آثار سوء زیستمحیطی ناشی از سدسازیهای خود و جبران تام و تمام آنها متعهد نمود.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/