دیپلماسی آب و مناسبات هیدروپلیتیک ایران و افغانستان
گروه بینالملل خبرگزاری آنا- سمیرا سامعی؛ جهان آیـنده بـا تـوجه به روند افزایش جمعیت و فرایند توسعه از نظر دسترسی به منابع طبیعی با مشکلاتی مواجه خـواهد بود. بـرخی ژئوپلیتیسینها، سده بیستویکم را سده هیدروپلیتیک میدانند و بر این باورند که بیشتر درگیریها و جنگهای منطقهای در جهان، بـهعلّت بحران برآمده از کمبود آب خواهد بود. هیدروپلیتیک، بررسی ستیز و همکاری میان ملتها و بر سـر تقسیم منابع آبی اسـت.
آب بخش جداییناپذیر زندگی ماست. دامنه تأثیر و نفوذ آن از نیازهای فردی روزانه تا پیچیدهترین فعالیتهای صنعتی، کشاورزی و اقتصادی و همچنین فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی را شامل میشود. ماهیت آب به گونهای است که در یک مکان ساکن نبوده و به صورت جاری از جایی به جای دیگر تغییر مکان میدهد. این ویژگی به همراه مرزهای ملی در چشمانداز جغرافیای سیاسی جهان موجب شده اختلاف، همکاری و مذاکره بر سر منابع آب، همچنین مدیریت آن، مسائل زیست محیطی و نقش آب در توسعه اقتصادی، بخش جدایی ناپذیر تعاملات کشورها با یکدیگر و سیاست خارجی آنها تلقی شود که ما آن را با عنوان «دیپلماسی آب» میشناسیم. و این دیپلماسی آب میتواند دامنه بحران بینالمللی آب را از ایران دور میکند.
امروزه دسترسی به منابع آب شیرین از مسائل بسیار مهم در بیشتر کشورها از جمله خاورمیانه و کشور ایران است. بحران آب در گذشته به علت جمعیت کم به اندازه زمان حال محسوس نبوده، ولی امروزه با افزایش روز افزون جمعیت کره زمین و گرمایش جهانی و بهره برداری بیش از حد منابع محیط زیست و نیاز بشر به غذای بیشتر و همچنین کاهش بارندگی نسبت به سالهای گذشته در بسیاری از نقاط جهان ، این بحران بیش از گذشته مشهود است. ایران به دلیل قرار گرفتن در کمربند خشک و نیمه خشک جهان در زمره کشورهایی با محدودیت منابع آب قلمداد میشود.
موضوع آب در حوزههای مشترک بین کشورها، هم موجب ناآرامی و هم موجب وحدت شده است. ایران نیز میتواند با استفاده مناسب از دیپلماسی آب ارتباط خود را با همسایگان تقویت و استحکام ببخشد و از آسیب ها و چالشهای آینده جلوگیری نماید و این روابط باعث ارتقا جایگاه ایران در نظام بینالملل نیز میگردد. و اگر این بحران مهار نشود احتمالا پیامدهای سیاسی اقتصادی اجتماعی و امنیتی زیانباری داشته باشد. بحران کم آبی و خشکسالی پیامدهایی همچون نابودی محیط زیست، کاهش آبهای سطحی و حتی سفره آبهای زیرزمینی، به وجود آمدن ریزگردها، کاهش محصولات کشاورزی و در کل معضلات اجتماعی را به همراه خواهد داشت.
شبکههای رودخانهای در سطح منطقه نشان میدهد که ایران از شرایط هیدروپلیتیک ویـژهای در ایـن منطقه برخوردار است. چنانکه کشور ما در حوضه رودخانه هیرمند در جایگاه فـرودست قرار دارد.
نقشه رودهای مرزی در شرق ایران
در رابطه با مساله آبی بین ایران و افغانستان، باید اشاره کرد در این دوره که افغانستان تا حدی از ثبات سیاسی برخوردار است از دادن حقابه اندک به ایران خوداری کرده است و معتقد است که سراسر هیرمند از آن افغانستان است، با اینکه توافق نامهای در گذشته در مورد حقابه ایران بین این دو کشور به امضا رسیده ولی افغانستان هیرمند را از آن خود میداند. در مورد هریرود هم افغانستان برنامه افتتاح سدهای دیگری را هم روی این رود دارد که پیامدهای محیط زیستی برای بخش شمالشرق کشور، سد دوستی و تأمین آب شهر مشهد دارد و این سدها میتوانند در شرق کشور برای ما مشکلات اقتصادی و زیست محیطی به همراه داشته باشد. دو رود هیرمند و هریرود بزرگترین جریان آبهای سطحی در شرق و شمال شرقی کشور هستند. ایران بارها نیز در این مورد اعتراض کرده است ولی افغانستان بیشتر در پی تهدید بر آمده است و در پی حل این مساله نیست.
پس ما با دو مساله روبرو میشویم یا اینکه این مساله را تمام شده بدانیم یا از طریق مذاکره و دیپلماسی در جهت حل این مساله برآییم. حتی میتوانیم تشکیل پرونده بدهیم و از طریق مجامع حقوقی بینالملل اقدامات لازم را به عمل بیاوریم. مورد دیگر این که ایران و بندر چابهار نیز برای افغانستان بهعنوان شاهراه و کلید دسترسی به آبهای آزاد مطرح بوده است و ما از این طریق نیز میتوانیم در جهت حل این معضل برآییم. بنابراین اختلافات آبی و هیدروپلیتیک (سیاست آب) بین ایران و افغانستان تاثیر بسزایی بر امنیت مرزهای دو کشور خواهد داشت و با رفع تناقضها میتوان تقابل منافع ملی آبی را با درایت حل کرد.
حال با توجه به مساله آبی در شرق کشور، دیپلماسی و مذاکره بهترین راه حل برای برطرف کردن این مشکل هست، زیرا مسائل آبی لزوما نباید به مقابله و درگیری منجر شود. ما میتوانیم با مدیریت منابع و همچنین محدود کردن منازعات به همگرایی منطقهای برسیم و از طریق تعامل و همکاری در جهت رفع این معضل برآییم. مثلا با توجه به دسترسی افغانستان به منابع آب میتوانیم از طریق تکنولوژی و در پروژههای اقتصادی، کشاورزی و پشتیبانی مالی نیز از این تواناییها و امکانات استفاده کنیم.
در آخر باید گفت دولت جمهوری اسلامی ایران بارها حسن نیت خود را به مردم افغانستان در طول دوران جنگ و مشکلات این کشور نشان داده و همیشه حمایتهای لازم را از آن داشته است. حال با استفاده از این مباحث میتوانیم به این نتیجه برسیم که ایران و همسایگانش هر کدام داری منافع و چالشهایی هستند و هر کدام از همسایگان میتوانند با توجه به دیپلماسی و چانه زنی در جهت همکاری با یکدیگر درآیند، و این همکاری میتواند منجر صلح و امنیت منطقه شود در غیر این صورت اگر هر دو طرف بخواهند روبروی هم باشند و این مساله را سیاسی جلوه دهند حتما بحران و ناامنی در منطقه حکم فرما میشود.
منابع :
- دیپلماسی آب در دستور کار ایران و افغانستان، 1396، روزنامه شرق
- ظهوری حسینی سید وحید، 1396، ایران و افغانستان و مسالهای به نام منافع ملی آبی، دیپلماسی ایرانی
- رضایی فاتیما، 1396، چالشها و پیامدهای داخلی و منطقهای بحران آب در ایران، نفت ما
- پاپلی یزدی محمد حسین، 1396، دیپلماسی آب دامنه بحران بینالمللی آب را از ایران دور میکند
- هژیری محمدعلی، 2017 هیدروپلیتیک ایران و افغانستان، سایت sputnik
- عراقچی سید عباس، 1394، دیپلماسی آبهای فرامرزی و نظام بین الملل، مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی، انتشارات وزارت امور خارجه
- عراقچی سید عباس،1393، دیپلمـاسی آب، از منازعه تا همکاری، فصلنامه سیاست جهانی، دوره سوم، شماره 4
انتهای پیام/