درخواست کمک برای نجات جوان محکوم به مرگ
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از شرق، این جوان که علی نام دارد، پس از آنکه در سال ٩٠ به اتهام قتل بازداشت شد، در روند رسیدگی قانونی به قصاص محکوم شد. او که زمان وقوع قتل ٢٧ سال داشت، پاییز امسال با گذشت اولیای دم مقتول از اجرای حکم قصاص از مرگ نجات یافت اما رهایی کامل او از مرگ به پرداخت مبلغی برای ساخت حسینیهای به یاد مقتول مشروط شد.
اولیای دم مقتول پس از قطعیشدن رأی دادگاه مبنی بر قصاص علی، راضی شدند با دریافت یکمیلیارد و ٥٠٠ میلیون تومان برای ساخت حسینیه از قصاص قاتل گذشت کنند. پس از آن نیز با رفتوآمدهای مکرر خیرین و یکی از مقامات قضائی که در روند رسیدگی پرونده دخالتی نداشت و فقط با انگیزه خیر وارد ماجرا شده است، اولیای دم مبلغ را به ٨٥٠ میلیون تومان کاهش دادند. پس از آن نیز خانواده قاتل نتوانستند این مبلغ را فراهم کنند و بیش از ٣٠٠ میلیون تومان تا رسیدن به این مبلغ، فاصله داشتند. پدر این محکوم به قصاص پیش از این به خبرنگار ما گفته بود: «خانه و هرچه را در این سالها جمع کرده بودم، فروختم و با خانواده چهارنفرهام در یک خانه گلی در روستا زندگی میکنیم. از سوی دیگر، زمینی به وسعت هفت هزار متر داشتم که آن را هم فروختم، ولی در جریان فروش، سرم کلاه گذاشتند. زمینم را ١٤٠ میلیون تومان خریدند و بعد متوجه شدم پولی که من بابت هفت هزار متر زمین گرفتهام، حتی از پول یکپنجم این زمین هم کمتر است». مهر امسال پدر علی در پی مصاحبه با روزنامه «شرق» از مردم برای نجات پسرش کمک خواسته بود.
در تازهترین اتفاقی که در این پرونده رخ داده است، اولیای دم حاضر شدهاند باز هم مبلغ را کاهش دهند. «سهراب لشکری» که یکی از خیرین و دوستان پدر علی است و در این مدت پیگیر پرونده او بوده، درباره این اتفاق به خبرنگار ما گفت: «اولیای دم ابتدا مبلغ یکونیممیلیارد خواستند، اما با خواهش ما و خیرین و سیدعبدالله موسوی، مدیرکل دادگستری استان چهارمحالوبختیاری که بارها همراه ما برای جلب نظر اولیای دم و بخشش علی به آنها مراجعه کردیم، خانواده آن مرحوم موافقت کردند مبلغ را به ٨٥٠ میلیون کاهش دهند. پس از آن تلاش ما برای فراهمکردن این مبلغ شروع شد و درنهایت با تلاشهای مختلفی که انجام دادیم، مبلغی حدود ٦٠٠ میلیون تومان فراهم کردیم. برای فراهمکردن این مبلغ، خانواده علی همه داروندار خود را فروختند، دو بار هم از طریق انتشار خبر و مصاحبه در روزنامه از خیرین کمک خواستیم که درنهایت مبلغ ٦٠٠ میلیون تومان جمع شد، بعد دوباره به خانواده مقتول مراجعه کردیم و از آنها خواستیم بار دیگر در مبلغ تجدید نظر کنند و آنها مبلغ را از ٨٥٠ میلیون به ٧٠٠ میلیون تومان کاهش دادند. به این ترتیب تا تهیه مبلغ، فقط صد میلیون تومان فاصله داریم. لشکری همچنین گفت: «برای تهیه مبلغ باقیمانده، بار دیگر از خیرین و افراد نوعدوست میخواهم برای نجات جان علی مبالغ خود را به شماره حساب ٣٠٥٧٦٧٨٤٦٠٠٢ بانک صادرات، شعبه مرکزی نورآباد ممسنی به نام سهراب لشکری واریز کنند. همچنین امیدوارم هنرمندان و ورزشکاران هم در این امر خیر ما را یاری کنند، البته من راه دسترسی و هماهنگی با آنها برای مشارکت در این راه خیر را نمیدانم اما امیدوارم با خواندن این مطلب، دست یاریشان را به سوی ما دراز کنند. همچنین به نامزدهای انتخابات پیشرو پیشنهاد میکنم با کاهش ١٠تا ٢٠میلیونی از میزان تبلیغات خود، مقداری به این جوان کمک کنند، با این کار در یک کار خیر مشارکت کردهاند».
علی که هماکنون در زندان منتظر است نیز قبلا در گفتوگویی با «شرق» از مردم درخواست کمک کرده و گفته بود: «واقعا پشیمانم. پشیمانم که چرا به دنیا آمدهام، چه به رسد به اینکه در این درگیری شرکت کردم. البته باید بگویم اصلا اهل دعوا نبودم. حتی اگر از اهالی منطقهمان هم بپرسید، به شما خواهند گفت سرم به کار خودم بود. اگر این ماجرا ختم به خیر شود، نماز و روزهام را ترک نخواهم کرد. علاوه بر آن سعی میکنم رضایت قلبی اولیای دم را هم به دست آورم چون در این سالها که زندان بودم، فهمیدم رضایت لفظی که به خاطر پول باشد، کافی نیست و رضایت قلبی است که ارزش دارد. بعد هم میخواهم سر شغل قبلم برگردم. نمیدانم از شغلم که مکانیک ماشینهای سنگین بودم، چیزی یادم مانده است یا نه، اما بههرحال میخواهم زندگی سالمی داشته باشم».
علی درباره ماجرای منجر به قتل میگوید: «آن روز من در خانه یکی از آشنایانم در نورآباد ممسنی میهمان بودم و ماجرای درگیری اصلا به من ربطی نداشت، چند نفر از اقوام افرادی که من میهمان آنها بودم، زنگ زدند و گفتند با اتوبوس به سمت نورآباد در حرکت بودند که بین آنها و عده دیگری درگیری پیش آمد. به همین خاطر آنهایی که من میهمانشان بودم تصمیم گرفتند در حمایت از اقوام خود وارد ماجرا شوند و از من که میهمانشان بودم و دردسترسترین فردی بودم که ماشین داشت، خواستند آنها را به یک رستوران میانراهی ببرم که در مسیر اتوبوس بود. من هم در رودربایستی، آنها را به آن رستوران بردم و در آنجا بود که درگیری منجر به قتل اتفاق افتاد. من در قتل دخالت نداشتم، آن مرحوم داخل رستوران چاقو خورد ولی من اصلا داخل رستوران نرفتم و در حیاط منتظر بقیه بودم».
این جوان که چهار سال است در زندان به سر میبرد، در روند رسیدگی قانونی، به اتهام قتل به قصاص محکوم و این حکم پس از تأیید در دیوانعالی کشور و استیذان رئیس قوه قضائیه، قابلاجرا شده است. او هنگام وقوع قتل ٢٧ساله و مکانیک ماشینهای سنگین بود و اکنون شرایط سختی را در زندان سپری میکند.
انتهای پیام/