بیانیه گام دوم چراغ راه علوم انسانی در حل مسائل کشور/ محصول محوری جایگزین موضوع محوری میشود
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا - لاله قلیپور؛ ظرفیتسنجی و نگاهی تحولی به پژوهش در علومانسانی ضرورت دارد و این علوم باید درصدد تحقق آرمان انضمامی، یعنی حل مسائل موجود و مسئله محوری جامعه باشد و سیاستگذاری پژوهشی مطلوب نیز در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی علومانسانی باید با طراحی رهیافتها برای علوم خاص مانند علوم اقتصادی، علوم سیاسی و غیره همراه شود. اگر بخواهیم نظریهپردازی کنشسیاسی، اجتماعی، روانشناسی و اقتصادی انتزاعی و منقطع از واقع نباشد و بر محور نیاز روز جامعه و دولت شکل بگیرد، مراکز اجرایی باید به دانشگاهها فرصت دهند و این فرصتهای اجرایی به مثابه آزمایشگاه علوم انسانی درآید.
نزدیکی علوم انسانی با ادبیات عامیانه و مردمی کردن علوم انسانی نیز موضوع مهم دیگری است، این علوم باید از دانشگاه به میان مردم منتقل شده و به زبان ساده بیان شود. سوال این است که چرا در حوزه علومانسانی این اتفاق نمیافتد؟ و آیا تاکنون از دانشگاههای علومانسانی تقاضا شده که برای برون رفت از بحرانها و مسائل روز، مسئله را شناسایی کنند، برای آن چارهاندیشی کنند و پاسخ اجرایی ارائه دهند؟ در این وضعیت دانشگاهها منابع مالی، اعتباری و شأنیت لازم در این حوزه را پیدا نکرده و انتظار نمیرود که پژوهشهای این حوزه به سمت محصول محوری سوق داده شوند.
در این راستا بیانیه گام دوم انقلاب رهبر معظم انقلاب اسلامی، یک نوع سند آیندهپژوهی است و بدیهی است این بیانیه با بهرهگیری از یافتهها و دادههای علوماجتماعی و علومانسانی جدید و راههای برون رفت از مسائل موجود، نسخه مطلوبی ارائه میدهد.
علوم انسانی در کشور تحقیر شده است
از زمانی که علوم تجربی وارد علم شد در جایگاه برتر قرار گرفت، بعدها این نگاه تجربی وارد علوم انسانی شد و علوم انسانی از این بابت متضرر شد. علوم تجربی نیز در دهه ۸۰ میلادی با چالشهایی مواجه شد و دریافت که علم دیگر یک رشتهای نیست؛ بلکه یکپارچه و چند رشتهای و میانرشتهای است.
حجتالاسلام سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه در کشور ما علوم انسانی تحقیر شد که اگر نتوانستید پزشک و مهندس شوید به علوم انسانی بروید، اظهار می کند: «بعدها بازاریابی یکپارچه ارتباطی در علوم تجربی حاکم شد، همچنین شبیهسازی هستی در دستور کار علوم تجربی نیز قرار گرفت و این نگرش که هر روز علم جدید کشف میشود که ممکن است علم قبلی را نقض کند. شبیهسازها به این نتیجه رسیدند که به ژن هر چیزی بپردازند.»
به باور وی: «درنهایت اکنون به این نتیجه رسیدهایم که درک واقعیت از درون با نگاه چند رشتهای باید مدنظر قرار گیرد. البته در این میان فناوری کمی متفاوت از سایر علوم است، زیرا ماهیتش با جهان فیزیکی فرق دارد و آن جهان مجازی است. منطق عددی در جهان مجازی حاکم است. ریاضی بودن این جهان باعث خاص شدن آن شده، این جهان نشان داد آنچه از ذهن ما میگذرد خیال نیست.»
برای پاسخگویی به سؤالات باید بر علوم انسانی بومی تکیه کنیم
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه بیشازپیش به درک جهان نیاز داریم، می گوید: «علوم انسانی و علوم اجتماعی، علوم مرکز هستند و علوم تجربی و مهندسی تابع علوم انسانی هستند زیرا همه این علوم برای انسان است و اگر علوم تجربی و مهندسی حاکم باشد بمب هستهای به وجود میآید.»
وی ادامه میدهد: «علوم انسانی باید مرکز سیاستگذاری باشد تا انسان و آسایش آن ملاک عمل قرار گیرد. باید بازنگری در نقشه جامع علمی کشور شود تا انسان بیشتر در آن موردتوجه قرار گیرد.»
ارتباط مستقیم پژوهشهای کاربردی با کارآفرینی در علوم انسانی
با تغییر نسلهای دانشگاه و ماموریت نسل سوم و چهارم که ایجاد اشتغال، کارافرینی و رفع مشکلات جامعه است لذا انتظار از دانشگاهها، تربیت نیروی نخبه پژوهشی در راستای پاسخگویی به نیازهای روز و حل مسائل کشور است. این موضوع در رشته های علوم انسانی برای عبور از موضوع محوری به محصول محوری ضرورت دارد.
آزاده شوشتری، کارشناس مسائل سیاسی در این باره به آنا میگوید: «عموما تا به امروز از دانشگاههای علومانسانی برای برون رفت از بحرانها و مسائل روز، شناسایی مسئله، چارهاندیشی و پاسخ اجرایی به آن، تقاضایی نشده است و به همین دلیل پژوهشهای این حوزه به سمت محصول محوری سوق داده نمیشوند.»
«ماهیت علوم انسانی به گونهای است که دانشآموختگان مقطع دکتری حتی با راهاندازی اندیشکده و یا استارتآپ باز هم تا حد زیادی وابسته به نهاد دولت هستند.» وی ضمن اشاره به این امر خاطر نشان میکند: «اگر این دانشجو در نهاد دانشگاه مهارت تفکر انتقادی و پژوهش کاربردی را نیاموخته و ملزم به مسئله شناسی نباشد که برای حل آن راهکار ارائه دهد، کارآفرینی واقعی در علوم انسانی رویا میشود.»
بیشتر بخوانید:
- لزوم بومیسازی علوم انسانی متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی/ تربیت انسانهای عقلانی و کارآمد باید در اولویت قرار گیرد
- واکاوی رسالت و نقش دانشگاه اسلامی در «تمدنسازی»/ حلقه مفقوده علوم انسانی ناشی از فقدان افق تمدنی است
- اهمیت و تأثیرگذاری رشتههای علوم انسانی در جامعه
این کارشناس حوزه سیاستگذاری عمومی اذعان میکند: «دانشگاهها در حوزه علومانسانی، پاسخگوی نیازهای رو به افزایش جامعه نیستند و باید با تغییر رویکرد، نیازسنجی و اولویتیابی مسائل روز به تربیت دانشجویان بپردازند و انتظاری هم که از دانشگاه میرود تربیت و هدایت نیروی نخبه برای انجام پژوهشهایی در راستای پاسخگویی به نیازهای روز جامعه است.»
اقدام مناسب در سیاستگذاری پژوهشی کشور، تنقیح و پیمایش قوانین شامل آییننامه و بخشنامههای مختلف سازمانهای تأثیرگذار ضروری به نظر می رسد چراکه باید به مقررات و وجود خلاها واقف بود به عنوان مثال در سال ۱۳۹۱ یک آییننامه به موسسات آموزشی تراز اول با عنوان هدفمندسازی پایاننامههای دکتری علومانسانی، ابلاغ شود. به باور این کارشناس؛ «چه چیزی بالاتر از این آییننامه برای جهتدهی به پژوهشهای دانشگاه به سوی نیازهای جامعه وجود دارد این نیاز از یکدهه پیش احساس شده ولی اجرایی نشده و مشکل در عملکرد و تبعیت وجود دارد.»
دانشآموختگان علوم انسانی حتی با راهاندازی اندیشکده و یا استارتآپ باز هم وابسته به نهاد دولت هستند
پژوهش اگر در دانشگاه اتفاق میافتد، تابعی از سیاستهای دولت بوده و منابع مالی برای انجام و تولید یک پژوهش نیازمحور و مسئلهیاب، زمانی اختصاص مییابد که نهاد دولت، نیازهایش را به دانشگاه اعلام کند. شوشتری معتقد است: «در موضوع کرونا، دولت به موسسات پژوهشی مانند رازی و انسیتیتو پاستور و دانشگاه های علوم پزشکی و غیره مراجعه کرد و درخواست تولید واکسن داشت، صورت مسئله واضح بوده و بحران نیز مشخص، ویروس همهگیری وجود داشته و به واکسن نیاز بود و نهاد آموزشی و پژوهشی به این نیاز پاسخ داد.»
وی با اشاره به اینکه فقدان مهارتآموزی و استفاده از مفاهیم در عمل، فراموشی آموزشهای تئوری را بهدنبال دارد، خاطر نشان می کند: «در یک نگاه تحلیلی، به دانشگاههای سطح یک کشور در حوزه علومانسانی، علیرغم وفور مقررات، سازمانسازی، قانونگذاری و غیره، بهنظر میرسد این نهادها را در اغنای مخاطبان خود شامل دانشجویان، جامعه و دولت موفق باشد.»
این پژوهشگر چند دلیل را برای چنین وضعیتی برمی شمارد: «پژوهش و آموزش عالی در کشور ما، مانند دیگر جلوههای زندگی و دیگر نهادهای اجتماعی وابسته و تابع دولت است، پس دانشگاه در کشور ما نهاد مستقلی نبوده و البته قابل کتمان نیست که تلاشهایی برای خروج از این وضعیت انجام شده ولی بهطور جدی دانشگاهها، تحت هدایت سیاستهای دولتها قرار دارند. بنابراین اگر نیازمند تحول در کارکرد دانشگاه و دستاوردهای آن هستیم، باید پیش از همه به سراغ سیاستگذاری و طرحریزی دولت برای نهاد آمورش عالی برویم.»
تحول در علوم انسانی تکلیف دانشگاهها است
رهبر معظم انقلاب، علوم انسانی را روح دانش میدانند. حقیقت هم این است که همه دانشها همانند یک کالبد هستند که روح آن علوم انسانی است. حجتالاسلام والمسلمین مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در این باره خاطر نشان می کند: «تحول و تغییر در علوم انسانی مطالبه جدی مقام معظم رهبری بوده و دانشگاهها تکالیفی در این زمینه برای خود معین کردهاند.»
وی با بیان اینکه باید کارهای جدتی تر و بیشتری در باره تحول در علوم انسانی صورت گیرد، تاکید می کند: «رهبر انقلاب درباره علوم انسانی موجود نقدهای جدی ای دارند چراکه این علوم بر اساس مبانی فکری و معرفتی غرب بعد از رنسانس تحول پیدا کرده است.»
حجتالاسلام رستمی ادامه میدهد: «چرا دنبال ایدئولوژیک کردن علم هستیم و آیا امکان تلفیق علوم انسانی با اسلام وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت که وقتی به حوزه بررسی وارد میشویم به این نتیجه میرسیم که علم بدون پیوست فکری و ایدئولوژیک حرکت نمیکند و حتی با بررسی منطق موجود در علوم انسانی و منابعی که به صورت تألیفی یا ترجمهای در علوم انسانی ما وجود دارد به این نتیجه میرسیم که علوم انسانی خارج از پیوستهای فرهنگی و ایدئولوژیک نیستند.»
وی با اشاره به اینکه چگونه مجاز هستیم پیشفرضهای ذهنی یک متفکر مارکسیست را بپذیریم و آن را مبنای تحول در علوم انسانی بدانیم ولی اگر همین پیشفرض، مبتنی بر اعتقادات متعالی الهی باشد به عنوان پیوست ایدئولوژیک به فضای علمی تحلیل میشود، اظهار می کند: «در فضاهای دانشگاهی شاهد هستیم که نوعی جبر نسبت به توجه به جریانات علمی پدید آمده از سوی غربیها وجود دارد.»
فقر در نظریهپردازی در علوم انسانی که جوامع شرقی با آن مواجه هستند به این علت است که ملزم به پذیرفتن ایدئولوژیها و علوم پذیرفته شده در جوامع غربی شدهاند. نماینده رهبر انقلاب در دانشگاه ها در این باره تاکید می کند: «چرا از مدعیان علمِ تهی از ایدئولوژی باید بپذیریم که علم دقیقا همان است که آنها بیان میکنند و غیر از آن را نباید علم بدانیم. ما این باور که علم فقط آن چیزی است که در یک بستر فکری شکل میگیرد را قبول نداریم بلکه معتقد به تکثرِ تفکر هستیم. وظیفه علم، کشف حقیقت و واقعیت است و این کشف حقیقت نباید به یک نوع نگرش خاص محدود شود.
وی با بیان اینکه ما چارهای غیر از حرکت به سمت تحول در علوم انسانی نداریم، ادامه می دهد: «آنچه امروزه از دانشگاهها و آموزش عالی ما مطالبه شده همین است و باید به صورت جدی مورد پیگیری قرار گیرد. ما نباید ابایی از نقد سایر مکاتب داشته باشیم چراکه حوزه دانش، حوزه نقد و اثبات و ابطال نظریههاست و هیچ ادعایی در ذهن دانشمندان مادیگرا نباید امر مسلم و قطعی برای ما تلقی شود بلکه جریان علوم انسانی فاخر در کشور که دانشمندان توانمندی نیز دارد باید به صورت شجاعانه و با داشتن روحیه اجتهادی و مواجهه، نقد جدی نسبت به مکاتب مختلف را در دانشگاهها ترویج کند.»
علوم انسانی مرکز علم هستند و علوم تجربی و مهندسی زیرمجموعه این علم هستند
رئیس نهاد رهبری در دانشگاه با اشاره به اینکه علیرغم تلاشهای صورت گرفته در حوزه نظریهپردازی باید به سمت سیاستگذاری نیز حرکت کنیم، میگوید: «یعنی علوم انسانی مبتنی بر تحول باید بتواند نیازهای جامعه را پاسخ دهد و به سمت مسئله محوری حرکت کند. قطعاً این ظرفیت وجود دارد.»
«علوم انسانی غربی جامعه را دچار بحرانهایی کرده است.» حجتالاسلام رستمی ضمن بیان این موضوع در ادامه میافزاید: « لذا دائماً دنبال پیدا کردن راهکارهای جدیدی برای پاسخگویی به مشکلات جامعه انسانی هستند و از انسانِ دور از خدا با تعابیری همانند گمراه یاد میشود بنابراین برای پاسخگویی به سؤالات باید بر علوم انسانی بومی تکیه کنیم.»
وی خاطر نشان میکند: «در جامعهای که دین را افیون تودهها تلقی کنند طبیعتاً خروجی آن حتی بر سرنوشت انسانها در دهههای مختلف تأثیر میگذارد و اگر هم دین را احیاگر تودهها بدانیم سرنوشت دیگری اتفاق میافتد که در انقلاب اسلامی ایران شاهد آن بودیم.»
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/