دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
01 فروردين 1401 - 00:03
نگار موقرمقدم در گفت‌وگو با آنا:

در کودکی سنجد هفت‌سین­ هیچ سفره‌ای را دست­ نخورده نمی‌گذاشتم!/ در دورهمی نوروزی از احوال هم جویا شویم اما در زندگی همدیگر کندوکاو نکنیم

نویسنده کتاب «هرشب بیداری» معتقد است که با خواندن کتاب، دستِ روزگار برای آدم رو می­‌شود، باید به‌طور جدی برای کتاب خواندن و فهمیدن راز این جهان وقت بگذرانیم.
کد خبر : 649095
نگار موقر مقدم



به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، عید نوروز، عید نوروز، پیشینه‌ای چند هزار ساله در میان ایرانیان دارد که پس از ورود اسلام به ایران نیز به یک همنشینی دلپذیر با آموزه‌های اسلامی رسید. راز ماندگاری این سنت کهن را در تقارن آن با فصل بیداری و سرسبزی طبیعت؛ یعنی بهار و آمیختگی آن با رسم‌ها و آیین‌های نیک باید جست. روزهای نوروز، از دیرباز از شادترین و دل‌انگیزترین روزهای مردم ایران زمین بوده است، در این روزهای زیبا، لحظه‌ها از عطر گل و ریحان آکنده و دل‌ها از شور و جان‌ها از شوق سرشار است. دوباره حیات، این موهبت بی‌مانند پروردگار از دل خاک می‌جوشد و چشم گشودن زمین از خواب زمستانی، نوید جنب و جوشی تازه را می‌دهد. دیدن آن همه شکوفه که از نسیم جان‌فزای بهار، خمارآلود شده‌اند، انسان را به وجد می‌آورد و بوی دلاویز آن همه گل و گیاه مشام جان را می‌نوازد.


به مناسبت ایام نوروز با نگار موقرمقدم، نویسنده جوان ایرانی به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه از نظر می‌گذرانید.







نگار موقرمقدم متولد سال ۱۳۷۱ در مشهد دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مهندسی برق است. نوشتن را از نوجوانی آغاز کرد و در مدت کوتاهی اشعاری در مطبوعات به چاپ رسانده است. موقرمقدم تجربه فعالیت در حرفه روزنامه‌نگاری را نیز در کارنامه خود دارد. پذیرفته‌شدن طرح داستانش در کارگاه رمان «احمد دهقان» در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان آغاز آغاز فعالیت نویسندگی‌ وی بوده است. کتاب «هر شب بیداری» از موقرمقدم به چاپ رسیده است؛ این اثر در پنج بخش (تابستان، پاییز، زمستان، بهار و دوباره تابستان) نوشته شده که هر بخش، فصل‌های متعددی دارد، به طوری که هر فصل بنا به نامش، نشان‌دهنده‌ فضای درونی داستان است. در این کتاب همچنین به موضوع مهم اهدای عضو نیز پرداخته شده است.


«افتاده بودیم در گردنه حیران»؛ اصول درست داستان‌نویسی







آنا: اگر بخواهید برای اوقات فراغت و تعطیلات نوروزی دوستانتان چند کتاب و فیلم معرفی کنید به چه مواردی اشاره می‌کنید؟


موقرمقدم: کتاب «آناکارنینا» اثر نویسنده روسی لئون تولستوی، به‌خاطر جهان‌بینی وسیع نویسنده. کتاب «مرگ ایوان ایلیچ» به‌خاطر نگاه بی‌نظیر تولستوی به حقیقت مرگ و هستی. دو مجموعه داستان ایرانی «چشم سگ» خانم عالیه عطایی به جهت زبان شیرین و دغدغه غم غربت و مهاجرت افغان‌ها، کتاب «افتاده بودیم در گردنه حیران» از حسین لعل بذری به‌خاطر اصول درست داستان‌نویسی با کشش بالایی که می‌تواند توجه مخاطب را به زاویه دید خاص خود جلب کند.


آنا: شیرین‌ترین رویداد سال ۱۴۰۰ برای شما چه بوده است؟


موقرمقدم: شیرین‌ترین رویداد سال۱۴۰۰ برای من شنیدن انتخاب کتابم در بخش رمان دومین جایزه کتاب سال جوانان بود. راستش شنیدن خودِ خبر، از رفتن به مراسم آن به مراتب لذتبخش‌تر بود.


در کودکی سنجد هفت‌سین­ هیچ سفره‌ای را دست­ نخورده نمی‌گذاشتم!/ در دورهمی نوروزی از احوال هم جویا شویم اما در زندگی همدیگر کندوکاو نکنیم


عمر آدمی گران‌بها، گذرا و کوتاه است


آنا: به فرض اگر این امکان را داشتید که ساعت تحویل سال را ثابت نگه دارید، چه زمان و ساعتی برایتان مطلوب‌تر بود؟


موقرمقدم: همان لحظه‌ای که همه اهل خانواده‌ام دور هم جمع شده‌ایم و آخرین تپش‌های سال گذشته را می‌شنویم، مرور خاطرات می‌کنیم که چه کردیم و چه کارهایی نکردیم، آن موقع است که آدم متوجه می‌شود که عمر بسیار گران‌بها، گذرا و کوتاه است.


سنجد هفت‌سین هیچ سفره‌ای را دست نخورده نمی‌ذاشتم!


آنا: کدام سین هفت‌سین را بیشتر دوست دارید، به چه علت؟


موقرمقدم: شاید سنجد! احساس می‌کنم همان شخصیت شیرین و به یادماندنی دوران کودکی من است. خاطرم هست در کودکی سنجد هفت‌سین هیچ سفره‌ای را دست نخورده نمی‌ذاشتم!


حاجی فیروز مصداق خودِ زندگیست؛ غم در کنار شادی


آنا: حاجی فیروز واقعاً خوشحال است؟ یا غمگین است و ادای آدم های شاد را در می‌آورد؟


موقرمقدم: حاجی فیروز در نظر من نماد مردیست که غمش را پوشانده و شور و شادی اش را بروز می‌دهد. ادا درنمی‌آورد، ترجیحش نشان دادن شادی است. این مصداق خودِ زندگیست؛ غم در کنار شادی، اما شادی هویداتر.


آنا: فعالیت‌های شما در سال ۱۴۰۰ چگونه بود؟


موقرمقدم: سال ۱۴۰۰ برای من پر از فراز و فرودهای پیوسته بود، گاهی چنان خودم را روبه‌راه می‌دیدم که انگار در فراز ابرها بودم، گاه انگار به خاک افتاده بودم! فکر می‌کنم در هر حال مهم این است که از هر شکستی قسر در نروی، بلکه بمانی و به دنبال حلِ آن مسئله باشی. فکر می‌کنم تا حدودی توانستم به دنبال راهی باشم که باید آن را طی کنم.


چهارشنبه‌سوری؛ شادی و نورافشانی به صرف یک کاسه آش


آنا: اگر قدرتش را داشتید چهارشنبه‌سوری را چگونه برگزار می‌کردید؟


موقرمقدم: خب طبیعتا چهارشنبه‌سوری سنتِ دیرینه و لذتبخشی است، اگر درست و ایمن پیش برود که چه بهتر. تصور کنید تمام مردم یک کوچه دور آتشی جمع شوند، کاسه آشی هم بخورند و به حتم دلهایشان به هم نزدیکتر می‌شود. فلسفه چهارشنبه سوری هم همین است، اینکه بیماری‌ها و سختی‌ها را پشت سر می‌گذاریم و می‌سوزانیم تا سال خوب و سلامتی پیشرو داشته باشیم. اگر قدرتش را داشتم سعی می‌کردم تعداد زیادی از مردم را جمع کنم، به بهانه شادی و نورافشانی، به صرف یک کاسه آش! البته با رعایت ایمنی لازم، اما چه چیزی بهتر از بهانه برای شادیست!


آنا: عید نوروز برای شما چه خاطراتی را تداعی می‌کند؟ از نوروزهای کودکی خود بگویید.


موقرمقدم: عید نوروز برای من تداعی آجیل، شیرینی، اسکناس سبزِ خانه پدربزرگ و مادربزرگم است. افسوس که دیگر در بین ما نیستند و امسال هم اولین سالی‌ست که دیگر هیچ ریشه‌ای از ما به جا نمانده است. مثل این که زمان به سرعت گذشته و بهای گذشتنش از دست دادن عزیزانمان بود یا به قول دوستی احتمالا ما هم کم کم خودمان ریشه می‌اندازیم، وگرنه زود بود برای رفتن بزرگترهایمان.


در کودکی سنجد هفت‌سین­ هیچ سفره‌ای را دست­ نخورده نمی‌گذاشتم!/ در دورهمی نوروزی از احوال هم جویا شویم اما در زندگی همدیگر کندوکاو نکنیم


نوروز یعنی با هم بودن و به دیدن هم رفتن


آنا: ترجیح می‌دهید تعطیلات نوروز را چگونه بگذرانید؟ تنهایی و جاهای دنج را ترجیح می‌دهید یا رفتن به جاهای شلوغ و دید و بازدید و...


موقرمقدم: نوروز از نظر من یعنی با هم بودن و به دیدن هم رفتن، خب طبیعتا دلم می‌خواهد با دیگران باشم و حتی سری به مکان‌های شلوغ بزنم. چون که به اندازه کافی همگی در ایام سال غارنشینی و یک‌جا نشینی داریم.




بیشتر بخوانید:





با دیدن حافظ و فردوسی مبهوت می‌ماندم


آنا: فرض کنید روز اول عید میزبان حافظ، فردوسی، صادق هدایت و شهریار هستید. دوست دارید به هر کدام چه چیزی عیدی بدهید؟


موقرمقدم: خب حقیقتا دیدن صادق هدایت و استاد شهریار برایم قابل تصورتر است، شاید اگر بودند در مکانی ادبی تا ساعت‌ها به خواندن شعر و داستان می‌گذراندیم و احتمالا من بیشتر شنونده بودم یا در غالب فرد پرسشگر! در مورد دو بزرگوار دیگر حافظ و فردوسی، احتمالا مبهوت می‌ماندم. زمانی برخی اشعار حافظ را حفظ می‌کردم و قلق غزل‌خوانی دستم آمده بود، خوب می‌شد اگر حافظ خودش اشعارش را بخواند، احتمالا اتفاق عجیبیست.


آنا: عیدی گرفتن که قطعاً شیرین است، عیدی دادن برایتان سخت نیست؟! ترجیح شما، دادن عیدی نقدی است یا هدیه؟


موقرمقدم: عیدی دادن سخت نیست. ترجیحم دادن هدیه است. هر چند هیچ‌وقت فرصت خریدن آن را برای بچه‌ها آن هم قبل عید پیدا نکردم.


بهار فصل بیداری است


آنا: بهار فصل رخوت است یا شکوفایی؟


موقرمقدم: بهار فصل شکوفایی و امید است. به نظر من فصل بیدار شدن است.


آنا: کدام یک از آیین‌های نوروزی برایتان جذابیت بیشتری داشته و در خاطرتان مانده است؟


موقرمقدم: فرهنگ نوروز، اعتبار ایران و ایرانی است، همه رسومش شیرین است. بهترینش همان چیدن سفره هفت‌سین و لحظه‌شماری برای ساعات تحویل سال و بعد پوشیدن لباس نو و دیدن عزیزانمان است.


«نرم نرمک می‌رسد اینک بهار، خوش به حال روزگار...»


آنا: از نگاه شما حال و هوا و آثار کدام شاعر یا نویسنده با نوروز و بهار همخوانی بیشتری دارد؟


موقرمقدم: فکر می‌کنم شعر فریدون مشیری وقتی می‌گوید: «نرم نرمک می‌رسد اینک بهار، خوش به حال روزگار...» منظورش این است که آمدن پر ناز و کرشمه فصل بهار حتی برای ایام هم پر از حس خوب امیدواری است، چه برسد به آدم‌هایش.


آنا: به جز اعضای خانواده، سیزده به‌در رفتن با چه جور آدم‌هایی به شما حس خوبی می‌دهد؟


موقرمقدم: سیزده‌به در رفتن به جز افراد خانواده، با دوستان خوش می‌گذرد. چرا که اغلب گذران وقت با آن‌ها باعث می‌شود آدم خودش را پیدا کند.


آنا: برای سال ۱۴۰۱ چه برنامه‌ای دارید؟


موقرمقدم: سال ۱۴۰۱ احتمالا سال پرتکاپویی باشد، امید به خدا اتمامِ رمان دومم، یا شاید نوشتن چندین داستان کوتاه دیگر. که البته پیش از این‌ها امیدوارم سالِ سلامتی باشد برای همه مردم، چرا که در کنار سلامتی و دل خوش است که برنامه‌ها پیش می‌رود.


ماهی قرمز برایم نوستالژی است


آنا: اگر قرار باشد جای ماهی قرمز سفره هفت سین را با یک خوراکی یا شیء عوض کنیم انتخاب شما چیست؟


موقرمقدم: انتخاب من همیشه ماهی قرمز است! شاید بگویند خلاف محیط‌زیست و فلان و بهمان است. اما من می‌گویم ماهی همان جزو زنده و جاندار سفره است که از قضا نوستالژی هم هست! انتخاب من همیشه ماهی قرمز است، شده حتی یکی!


در کودکی سنجد هفت‌سین­ هیچ سفره‌ای را دست­ نخورده نمی‌گذاشتم!/ در دورهمی نوروزی از احوال هم جویا شویم اما در زندگی همدیگر کندوکاو نکنیم


نوروز؛ جویا شدن از احوال هم، نه کندوکاو در زندگی همدیگر


آنا: در دورهمی‌های نوروزی (دوستانه و خانوادگی) صحبت‌کردن از چه موضوعی شما را ناراحت می‌کند؟


موقرمقدم: پرسیدن مسائل خصوصی از دیگران؛ اینکه رتبه کنکورت چند است، چرا فلان کار را کردی یا نکردی و...، دخالت و تجسس در زندگی دیگران ناراحتم می‌کند. در دورهمی نوروزی از احوال هم جویا شویم اما در زندگی همدیگر کندوکاو نکنیم.


آنا: سه چهره فرهنگی، ادبی و هنری سال ۱۴۰۰ از نگاه شما؟


موقرمقدم: سه چهره ادبی، فرهنگی و هنری برتر سال ۱۴۰۰: «اردشیر رستمی» عزیز و دکتر «مجتبی شکوری» نازنین که حالِ خوب و فکر خوب برای مردم به ارمغان می‌آورند، در برنامه کتاب باز آقای صحت، همچنین از بازیگران: درخشش «امیرجدیدی» در فیلم قهرمانِ اصغرفرهادی، سه چهره ماندگارند. امیدوارم که همیشه سلامت و تندرست باشند.


با خواندن کتاب، دستِ روزگار برای آدم رو می‌شود


آنا: در پایان اگر نکته‌ ناگفته‌ای به نظرتان می‌رسد، بفرمایید.


موقرمقدم: از خدا می‌خواهم سالِ جدید برای تمام مردم ایران سال پرروزی باشد، سال پرکاری که دیگر هیچ کسی از فقر و عذاب نبودن نان در سفره تا صبح بیدار نماند. همچنین امیدوارم علاوه بر سلامتی و دلخوش داشتن، سال کتاب‌خوانی پیشرو داشته باشیم، چه از سبب نوشتن آثار خوب، چه خواندن آن توسط مخاطبان. امیدوارم کتابفروشی‌ها مثل سابق غلغله شوند و از صف طولانی یک کتابفروشی متوجه شویم که باز نویسنده محبوبی، کتاب تازه‌اش به بازار آمده و در عرض چند دقیقه چاپ اولش به اتمام رسیده است. با خواندن کتاب، دستِ روزگار برای آدم رو می‌شود. ما دیگر انسانِ قرنِ جدیدیم، باید به‌طور جدی وقت برای کتاب خواندن و فهمیدن راز این جهان بگذرانیم، وگرنه چه فرقی با نسخه گذشته و گذشتگان خودمان داریم!؟ لااقل باید نسخه بهبودیافته‌ای از گذشتگانمان باشیم.


انتهای پیام/۱۱۰/



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته