به صادق هدایت یک جغد سفید عیدی میدهم!/ لطفاً در دورهمیهای نوروزی از اخبار سیاسی و اقتصادی نگویید
به گزارش خبرنگار حوزه هنرهای تجسمی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، عید نوروز، عید نوروز، پیشینهای چند هزار ساله در میان ایرانیان دارد که پس از ورود اسلام به ایران نیز به یک همنشینی دلپذیر با آموزههای اسلامی رسید. راز ماندگاری این سنت کهن را در تقارن آن با فصل بیداری و سرسبزی طبیعت؛ یعنی بهار و آمیختگی آن با رسمها و آیینهای نیک باید جست. روزهای نوروز، از دیرباز از شادترین و دلانگیزترین روزهای مردم ایران زمین بوده است، در این روزهای زیبا، لحظهها از عطر گل و ریحان آکنده و دلها از شور و جانها از شوق سرشار است. دوباره حیات، این موهبت بیمانند پروردگار از دل خاک میجوشد و چشم گشودن زمین از خواب زمستانی، نوید جنب و جوشی تازه را میدهد. دیدن آن همه شکوفه که از نسیم جانفزای بهار، خمارآلود شدهاند، انسان را به وجد میآورد و بوی دلاویز آن همه گل و گیاه مشام جان را مینوازد.
به مناسبت ایام نوروز با مصطفی علیزاده، منتقد و نویسنده معاصر ایرانی به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه از نظر میگذرانید.
مصطفی علیزاده متولد سال ۱۳۵۹ ، منتقد و نویسنده معاصر ایرانی است. از آثار وی میتوان به کرگدن آهنی، جبر حافظی، موسیقی و جایکاه آن نزد مولانا، شادکامی، جنگ در دو جبهه، خوش بخت، خوش حال و خوش شانس و... اشاره کرد.
«پوست»؛ بهترین فیلم از سینمای ایران
آنا: اگر بخواهید برای اوقات فراغت و تعطیلات نوروزی دوستانتان چند کتاب و فیلم معرفی کنید به چه مواردی اشاره میکنید؟
علیزاده: از آنجایی که یکی دو ماهی است با گروهی از علاقهمندان، دوره ژانرخوانی را آغاز کردهایم و هر ماه کتاب و فیلم ژانری میخوانیم و میبینیم، پیشنهادهایم هم ژانری خواهد بود. برای علاقهمندان ژانز فانتزی، سریال «جاناتان استرنج و آقای نورل»، ژانر وحشت هم اگر تا حالا قسمت سوم سری فیلمهای احضار (کانجرینگ)، مطالعه رمان «گجسته دِژ هیل» اثر شرلی جکسون را توصیه میکنم. خودم هم بنا دارم فصل دوم سریالهای فانتزی «نیروی اهریمنی اش» و «لاک و کلید» را در تعطیلات نوروز ببینم. راستی علاقهمندان سریالهای جنایی معمایی، حتما مینی سریال فرانسوی «مانتیس» و سریال اسپانیایی «بیگناهان» را در اولویت خودشان بگذارند. آخرین پیشنهاد هم فیلم ایرانی «پوست» است که بهترین فیلمی بود که در این دو سه سال اخیر از سینمای ایران دیدم.
رویداد شیرین در ۱۴۰۰ به شوخی شبیه است
آنا: شیرینترین رویداد سال ۱۴۰۰ برای شما چه بوده است؟
علیزاده: واقعاً هر چه فکر میکنم هیچ جوابی به ذهنم نمیرسد. ترکیب سال ۱۴۰۰ و رویداد شیرین کمی به شوخی شبیه است.
آنا: به فرض اگر این امکان را داشتید که ساعت تحویل سال را ثابت نگه دارید، چه زمان و ساعتی برایتان مطلوبتر بود؟
علیزاده: ساعت ۱۲ شب که همه بدوبدوهایمان تمام شده باشد و منتظر درکردن توپ تحویل سال باشیم!
آنا: کدام سین هفتسین را بیشتر دوست دارید، به چه علت؟
علیزاده: سبزه هفت سین که با روحیه سرسبزی دوست من جورتر است.
حاجی فیروز از جهان مردگان با نوید رسیدن بهار برگشته است
آنا: حاجی فیروز واقعاً خوشحال است یا ادای آدم های شاد را در میآورد؟
علیزاده: چرا باید غمگین باشد؟! از جهان مردگان با نوید رسیدن بهار و نوروز برگشته است. باید شاد باشد و شاد هم هست.
آنا: سالی را که پشت سر گذاشتیم از لحاظ کاری برای شما چگونه گذشت؟
علیزاده: اغلب فعالیتهایم در سال ۱۴۰۰، معطوف به مطالعه و تدریس (هزارویک شب و ..) بود و متاسفانه، پس از سالها، این اولین سالی بود که حتی یک داستان ننوشتم و تا به خودم آمدم، دیدم که اسفند است و شمارش معکوس برای خداحافظی با سال ۱۴۰۰ آغاز شده بود.
برگزاری چهارشنبهسوری بدون صداهای گوشخراش
آنا: اگر قدرتش را داشتید چهارشنبه سوری را چگونه برگزار میکردید؟
علیزاده: به همان شکل سنتیاش که از کودکی در ذهن داریم. در کوچه و محلهها دور هم جمع شدن و پریدن از بتههای آتش گرفته و گذراندن شب به شادی و البته بدون صدای گوشخراش ترقهها.
آنا: عید نوروز برای شما چه خاطراتی را تداعی میکند؟ از نوروزهای کودکی خود بگویید.
علیزاده: نوروزهای کودکی ما پر بود از شوقِ قبل از لحظه تحویل سال، اسکناسهای لای قرآن، دیدار چندباره و پرتعداد اقوام، خوردن نون نخودچی و شکستن آجیل و اضطراب روز سیزدهم و پیک نوروزی نصفکاره!
بیشتر بخوانید:
- تصمیم شورای صنفی نمایش زمینهساز حواشی شد/ چند فیلم اعلام شده در لیست اکران نوروزی، فاقد پروانه نمایش هستند
- انتخاب شهروند نمونه پایتخت در «نوروز در راه است»/ ۳ مددکار اجتماعی مهمان شهرزاد کمالزاده میشوند
- «زیرخاکی ۳» از اسارت شروع میشود و بدشانسیهای فریبرز همچنان ادامه دارد/ ناخودآگاه از انفجارها درمیرفتم
آنا: ترجیح میدهید تعطیلات نوروز را چگونه بگذرانید؟
علیزاده: مسلماً و بی هیچ تردید تنهایی یا با جمع دوستانه محدود و ماندن در تهرانِ خلوت و بدون دود.
آنا: فرض کنید روز اول عید میزبان حافظ، فردوسی، صادق هدایت و شهریار هستید. دوست دارید به هر کدام چه چیزی عیدی بدهید؟
علیزاده: عیدیهای حافظ و شهریار که نمیشود دربارهشان گفت، به صادق هدایت یک جغد سفید شبیه «هدویگِ» هری پاتر میدهم و به فردوسی هم میگویم ببخشید چیزی در شأن شما نداشتم که تقدیم کنم و سروته قضیه را هم میآورم.
آنا: بهار فصل رخوت است یا شکوفایی؟
علیزاده: برای من بهار با خواب عصرانه و رخوت دلچسب آن شکوفا میشود، بقیه را نمیدانم!
از شلوغی در روز سیزدهم نوروز گریزان بودم
آنا: کدام یک از آیینهای نوروزی برایتان جذابیت بیشتری داشته و در خاطرتان مانده است؟
علیزاده: شکل اصیل آیین چارشنبهسوری و همچنین نشستن کنار سفره هفت سین.
آنا: از نگاه شما حال و هوا و آثار کدام شاعر یا نویسنده با نوروز و بهار همخوانی بیشتری دارد؟
علیزاده: غزلهای پرشور مولانا، برخی غزلهای حافظ، دمغنیمتشماری و خوشباشی رباعیات خیام خیلی با بهار تناسب دارند. در مورد نویسندهها هم به جز چند داستان که درباره نوروز است یا در پسزمینه داستان، نوروز را میبینیم میتوان به «قصههای مجید» هوشنگ مرادی کرمانی یا «دیدوبازدید» جلال آل احمد، اشاره کرد.
آنا: به جز اعضای خانواده، سیزده بهدر رفتن با چه آدمهایی به شما حس خوبی میدهد؟
علیزاده: من که همیشه از شلوغی فضاهای سبز عمومی در روز سیزدهم نوروز گریزان بودم، ترجیح میدادم سیزده را در حیاط خانه و در جمع خانوادگی یا با دوستان نزدیک به در کنم. ولی خب غالباً تسلیم اراده جمعی خانواده میشدم! بنابراین با آن قسمت سیزده به در رفتناش مشکل دارم.
قصد دارم دو رمان بزرگسال و نوجوان نیمه تمامم را تمام کنم!
آنا: برای سال ۱۴۰۱ چه برنامهای دارید؟
علیزاده: راستش در شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، بهداشتی و... که زندگی میکنیم، انگار خیلی مهم نیست که ما چه برنامهریزیای میکنیم! وودی آلن جمله معروفی دارد که: « اگر میخواهی خدا را بخندانی، از برنامههای آیندهات برایش بگو». راستش اگر قرار باشد که این جمله وودی آلن درباره من صدق نکند و خدا نخندد، قصد دارم در سال آینده دو رمان بزرگسال و نوجوان نیمه تمامم را تمام کنم! (البته همین حالا و هنوز حرفم تمام نشده، فکر میکنم یک جا، خندهای روی لبی نشست!)
در سفره هفت سین همیشه دیوان حافظ میگذارم
آنا: اگر قرار باشد جای ماهی قرمز سفره هفت سین را با یک خوراکی یا شیء عوض کنیم انتخاب شما چیست؟
علیزاده: ماهی قرمز که جایش در سفره هفت سین نیست و باید در برکه، حوض و استخر باشد و عمرش را در تنگ کوچک من و شما نگذراند. ولی سر سفره هفت سین من همیشه دیوان حافظم را میگذارم.
آنا: در دورهمیهای نوروزی (دوستانه و خانوادگی) صحبتکردن از چه موضوعی شما را ناراحت میکند؟
علیزاده: برای من دورهمی نوروزی و غیرنوروزی ندارد. یعنی اساساً فرقی بینشان وجود ندارد. فقط اگر تشریف میآورید یا دعوت میکنید، لطفا راجع به اخبار اقتصادی و سیاسی صحبت نکنید و شبمان را خراب نکنید!
آنا: در پایان اگر نکته ناگفتهای به نظرتان میرسد، بفرمایید.
علیزاده: سال ۱۴۰۰ اصلا سال خوبی نبود. تماماً به تلخی، غصه، تشویش و نگرانی گذشت. نویسندگان و هنرمندان عزیزی را هم از دست دادیم. ای کاش سال ۱۴۰۱ از سال قبل از خودش یاد نگیرد و اگر هم قرار است یاد بگیرد، مثل لقمان آن حکایت گلستان سعدی باشد که ازش پرسیدند «ادب از که آموختی؟ گفت از بی ادبان. هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از آن پرهیز کردم». از تمام تلخیها، غصهها و نگرانیهای سال ۱۴۰۰ پرهیز کند و با رخدادهایی خوب، ما مردم ایران را سورپرایز کند. به امید خدا.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/