حاجی فیروز غمگین است، اما میخواهد مردم شاد باشند/ در دورهمی نوروزی بحثهای بیفرجام سیاسی را نمیپسندم
به گزارش خبرنگار حوزه هنرهای تجسمی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، عید نوروز، پیشینهای چند هزار ساله در میان ایرانیان دارد که پس از ورود اسلام به ایران نیز به یک همنشینی دلپذیر با آموزههای اسلامی رسید. راز ماندگاری این سنت کهن را در تقارن آن با فصل بیداری و سرسبزی طبیعت؛ یعنی بهار و آمیختگی آن با رسمها و آیینهای نیک باید جست. روزهای نوروز، از دیرباز از شادترین و دلانگیزترین روزهای مردم ایران زمین بوده است، در این روزهای زیبا، لحظهها از عطر گل و ریحان آکنده و دلها از شور و جانها از شوق سرشار است. دوباره حیات، این موهبت بیمانند پروردگار از دل خاک میجوشد و چشم گشودن زمین از خواب زمستانی، نوید جنب و جوشی تازه را میدهد. دیدن آن همه شکوفه که از نسیم جانفزای بهار، خمارآلود شدهاند، انسان را به وجد میآورد و بوی دلاویز آن همه گل و گیاه مشام جان را مینوازد.
به مناسبت ایام نوروز با وجیهه سامانی، نویسنده مطرح به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه از نظر میگذرانید.
وجیهه سامانی تاکنون داور جشنواره ادبی یوسف، داور جشنواره ادبی قلم زرین، کارشناس آثار مشاهیر انجمن قلم، کارشناس داستان واحد اقتباس ادبی سیما فیلم، عضو هیئت تحریریه مجله سروش نوجوان و دبیر بخش مجله در مجله و عضو هیئت تحریریه مجله آشنا بوده است.
این نویسنده، موفق به کسب رتبه اول بخش ادبی سیزدهمین جشنواره مطبوعات وزارت ارشاد اسلامی، برگزیده جشنواره شهید غنی پور، برگزیده جشنواره داستان کوتاه انتشارات علمی و فرهنگی، تقدیر شده توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و برگزیده مسابقه سراسری دفتر هنر و ادبیات ایثار شده است. «خواب باران»، « آن مرد با باران میآید»، «بادبادکها» و «عروس آسمان» از جمله آثار این رماننویس ایرانی است.
«کهکشان نیستی» را پیشنهاد میکنم
آنا: اگر بخواهید برای اوقات فراغت و تعطیلات نوروزی دوستانتان چند کتاب و فیلم معرفی کنید به چه مواردی اشاره میکنید؟
سامانی: اگر بخواهم به دوستانم فیلم معرفی کنم؛ از میان فیلمهای ایرانی «طلا و مس»، «خیلی دور خیلی نزدیک»، «روی ماه خداوند را ببوس» و فیلم سینمایی «سرخپوست» است. از میان فیلمهای خارجی هم من فیلم «مسیر سبز» را خیلی دوست دارم و آن شخصیت جان کافی که خیلی روی مخاطب تأثیرگذار است.
برای معرفی کتاب هم «کهکشان نیستی» را پیشنهاد میکنم به دوستان که حتماً مطالعه کنند، کتاب «در حسرت دستهایت» از «میچ البوم» که در مورد موضوع کرونا است، یک داستان تخیلی و زیبا. در نهایت تمام کتابهایی که در جشنوارههای امسال برگزیده شده است.
آنا: شیرینترین رویداد سال ۱۴۰۰ برای شما چه بوده است؟
سامانی: راهیابی تیم ملی فوتبالمان به مسابقات جام جهانی شیرینترین رویداد سال ۱۴۰۰ بود.
عمر به سرعت گذران است و ایستا نیست
آنا: به فرض اگر این امکان را داشتید که ساعت تحویل سال را ثابت نگه دارید، چه زمان و ساعتی برایتان مطلوبتر بود؟
سامانی: نه! چرا قرار باشد که بخواهیم ساعت سال تحویل را ثابت نگه داریم. اصلاً قشنگیاش به همین پویایی، حرکت و عدم ایستاییاش است، به اینکه بعد از اینکه سال تحویل میشود که یک لحظه هم هست، چند ثانیه بعدش ما دیگر از لحظه تحویل سال گذشته و عبور کردهایم و وارد دقایق اولیه سال جدید شدهایم و به همان سرعتی که این دقایق دارد سپری میشود، روزها و هفتهها و ماهها هم میگذرد و ما به سرعت به ساعت تحویل سال بعد نزدیک میشویم. به نظرم این خودش یک هشدار برای همهمان است که عمر گذران است و ایستا نیست و ترجیح میدهم به همین شکل خودش باشد و به سرعت حرکتش را ادامه دهد.
قرآن و آب و آینه را دوست دارم
آنا: کدام سین هفتسین را بیشتر دوست دارید، به چه علت؟
سامانی: اگر از هفتسین بخواهم بگویم فکر میکنم سیب را که مظهر عشق، محبت و عطر و بوی دوستی دارد. سیب سرخ را همه نمادی از محبت و دوستی و عشق و صفا میدانند. اما در سفره هفتسین بیشتر از همه چیز قرآن و آب و آینه را دوست دارم اما چون در مورد هفتسین گفته بودید، سیب!
۱۴۰۰ سالی بسیار پرفراز و نشیب و پرتکاپو
آنا: فعالیتهای شما در سال ۱۴۰۰ چگونه بود؟
سامانی: سال ۱۴۰۰ برای من سالی بسیار پرفراز و نشیب و پرتکاپو و پرتلاش بود. پر از رویدادها و نشستهای ادبی و جشنوارههای داستانی متعدد که افتخار داوریاش را داشتم. خوشحالم که سال پرباری را از این حیث پشت سر گذاشتم.
حاجی فیروز همانند دلقک غمگینی دنیای اطرافش را شاد میکند
آنا: حاجی فیروز واقعاً خوشحال است؟ یا غمگین است و ادای آدم های شاد را در میآورد؟
سامانی: من به فلسفه اصلی و کلی افسانه حاجی فیروز کاری ندارم اما به نظر من آن شکل و شمایل سیاه و طرز لباس پوشیدنی که دارد، نماد یک انسان غمگین و خسته است که تلاش میکند در ظاهر شادی بیافریند، شادی منتشر کند و غم را در قلب خودش نگه دارد. حاجی فیروز همانند دلقک غمگینی است که میخواهد مردم و دنیای اطرافش شاد باشند. فکر میکنم نماد انسانهایی هستند که تلاش میکنند با وجود تمام مشکلات و غمهایی که دارند، دنیای اطراف خودشان را شاد نگه دارند و شادیآفرین باشند.
چهارشنبهسوری؛ روز پر استرسی که دعا میکنیم زودتر تمام شود
آنا: اگر قدرتش را داشتید چهارشنبه سوری را چگونه برگزار میکردید؟
سامانی: چهارشنبهسوری به همان شکل قدیم به نظرم قشنگ بود، پشت هر کدام از اعمال، حرکات و مراسم چهارشنبهسوری فلسفهای بود ولی آن چیزی که در این یکی، دو دهه میبینیم به جز ترس و وحشت که در شهر میاندازد و جان عزیزانمان را میگیرد، نقص عضوها و سوختگیها اصلاً قشنگ نیست. یک روز پر استرسی است که فقط دعا میکنیم زودتر به سلامت تمام شود و آخر سالی خانوادهای عزادار نشود. اگر قدرتش را داشتم جلوی این مدل چهارشنبهسوری را که جدیداً دارد برگزار میشود، میگرفتم.
سالهای کودکی، نوروزهای رنگی و شادی به ارمغان داشت
آنا: عید نوروز برای شما چه خاطراتی را تداعی میکند؟ از نوروزهای کودکی خود بگویید.
سامانی: عیدهای دوران کودکی من در دهههای ۵۰ و ۶۰ سپری شده است. وقتی به خاطرات آن روزها فکر میکنم بیاختیار لبخندی از سر شادی و رضایت بر لبانم نقش میبندد. خاطرات آن روزها خاطراتی رنگی، شاد، پر از رفت و آمد، شلوغی در کنار اقوام، سفر و گشت و گذار بود. مردم واقعاً خیلی ساده، یکرنگ و بدون هرگونه ریا و خودنمایی در کنار هم بودند. هر چه داشتند برای پذیرایی مهمانان خود استفاده میکردند. خلاصه آن سالهای کودکی، نوروزهای رنگی و شادی برایمان به ارمغان گذاشت. بر خلاف الان که شاید رنگ و لعاب، تجملات، ریخت و پاشها و خوراکیها و ... همه زیاد شده است. این دید و بازدیدهای امروزی صرفاً یک آیین اجباری برای همه شده است.
آنا: عیدی گرفتن که قطعاً شیرین است، عیدی دادن برایتان سخت نیست؟! ترجیح شما، دادن عیدی نقدی است یا هدیه؟
سامانی: وقتی که کودک و نوجوان بودیم، طبیعتاً عیدی گرفتن را دوست داشتیم. من واقعاً با هدیه دادن به اطرافیانم به هر مناسبتی مشتاق هستم و ترجیحم خرید هدیه است تا دادن وجه نقد. همیشه تلاش میکنم با توجه به سلیقه فرد موردنظرم، آن چیزی که احتیاج دارد یا مورد علاقهاش است را تهیه کنم و این خودش خیلی جذاب است.
نوروزهایمان دیگر مثل سابق رنگی و ساده و صمیمی نیست
آنا: ترجیح میدهید تعطیلات نوروز را چگونه بگذرانید؟ تنهایی و جاهای دنج را ترجیح میدهید یا رفتن به جاهای شلوغ و دید و بازدید و...
سامانی:احساس میکنم نوروزهایمان دیگر مثل سابق رنگی و ساده و صمیمی نیست، بنابراین الان یک گوشه دنج و خلوت و کنجی برای خواندن، مطالعه و نوشتن را ترجیح میدهم اما شرایط خانواده و شئونات فامیلی ملزم میکند که این آیینها را بهجا بیاوریم. هر چند که این سومین نوروزی است که بهخاطر ویروس کرونا محدودیت داریم ولازم است رعایت کنیم که مبادا باعث بیماری در اقوام و دوستان شویم. این چند سال رفت و آمدهایمان همانند سابقه نبوده است.
بیشتر بخوانید:
حضور در فضای مجازی برای نویسندگان جوان حرکت بر لبه تیغ است/ هیچگاه از نویسنده شدن پشیمان نشدم
آیین جهانی نوروز ۱۴۰۱ برگزار شد/ نوروز؛ پیوند فارسیزبانان و دوستداران ادبیات فارسی در سراسر جهان
نوروزخوانی دعوت به دوستی و همدلی است/ حکایت گلگردانی چوپانان برای بشارت بهار
تحویل سال؛ لحظاتی معنوی و روحانی
آنا: کدام یک از آیینهای نوروزی برایتان جذابیت بیشتری داشته و در خاطرتان مانده است؟
سامانی: در آیینهای نوروزی که از چهارشنبهسوری شروع و تا سیزدهبهدر ادامه مییابد، همگی قشنگ و جذاب است. پشت این اعمال که نیاکان ما انجام میدادند فلسفه و حکمتی بوده است. هیچکدام بیدلیل و بیریشه نیست. بین همه این آیینهای نوروزی فلسفه انداختن سفره هفتسین، دور سفره نشستن، در انتظار سال تحویل شدن، دست گرفتن قرآن و دعای یا مقلبالقلوب خواندن را دوست دارم، بهشدت آن لحظات، لحظات معنوی و روحانی است و من این بخش نوروز را بیشتر دوست دارم.
سیزده بهدر با دوستان همفکر، همصحبت، همزبان
آنا: به جز اعضای خانواده، سیزده بهدر رفتن با چه جور آدمهایی به شما حس خوبی میدهد؟
سامانی: حالا سیزدهبهدر یا سفر و گشت و گذار به غیر از افراد خانواده، طبیعتاً با دوستان همفکر، همصحبت، همزبان همیشه باب میل من هست و خواهد بود.
آنا: برای سال۱۴۰۱ چه برنامهای دارید؟
سامانی: انشاءالله به شرط حیات ترجیح میدهم از فعالیتهای ادبی و کارهای اجراییام کم کنم و بیشتر به امر نوشتن بپردازم چون در این چهار، پنج سال اخیر خیلی درگیر جشنوارهها و رویدادهای ادبی متعدد و مطالعه رمانها و داوریها و ... بودم. اگر خدا یاری کند امسال کارهایم را خلوت میکنم برای انس بیشتر با قلم و نوشتن.
بحثهای ملالآور و بیسرانجام سیاسی آدم را مکدر میکند
آنا: در دورهمیهای نوروزی (دوستانه و خانوادگی) صحبتکردن از چه موضوعی شما را ناراحت میکند؟
سامانی: در دورهمیها، نشست و برخاست دوستان و اقوام، آن چیزی که آدم را مکدر میکند، بحثهای ملالآور و بیفرجام سیاسی است و واقعاً در هر جمعی بحث به سمت بحثهای سیاسی برود، من جزء کسانی هستم که حتماً مسیر بحث را عوض میکنم.
آنا: در پایان اگر نکته ناگفتهای به نظرتان میرسد، بفرمایید.
سامانی: آرزوی قلبیام برای سال ۱۴۰۱ این است که سال پر خیر و برکت و پرباری برای اهالی قلم باشد. سال پرکتاب، پرتیراژ، پرپول، پر خیر و برکت و این چرخه نشر انشاءالله که دوباره به دوران خوش خودش برگردد و جبران رکود این چند سال اخیر، علیالخصوص سالهای کرونایی شود و حال و احوال دوستان نشر و دوستان نویسنده دوباره روبهراه شود.
میتوانم فقط برای نویسنده مرحوم مشهدیمان سعید تشکری آرزوی رحمت و غفران الهی داشته باشم. نویسنده پرتلاش، فعال و خوش قلمی که کتابها و رمانهای خوبی را به دنیای ادبیات ما هدیه کردند و متأسفانه به تازگی او را از دست دادیم. انشاءالله که آثارشان بیش از پیش مورد اقبال و توجه جوانان قرار گیرد.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/