باید حکمرانی علم و فناوری در کشور شکل بگیرد/ همت دانشگاه آزاد اسلامی برای اصلاح ساختارها
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا – پروین طالبیان؛ پس از نگاشتهشدن سند تعالی و تحول در دانشگاه آزاد اسلامی، تحول در این دانشگاه ابعاد مختلف آموزشی، پژوهشی، فرهنگی پیدا کرده است. در تحول آموزشی قرار است از حافظهمحوری فاصله گرفته شود و به سمت کاربردیسازی آموزش و یاددهی فعال حرکت شود. حوزه علوم انسانی یکی از حوزههای مهم آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی است که در اقدامی بیسابقه معاونت علوم انسانی در دانشگاه ایجاد شده است.
برای اینکه درباره اقدامات دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه علوم انسانی آگام شویم با حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میآید:
آنا: با توجه به تأکیداتی که در سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه علوم انسانی شده است، اولویتهایی که برای حوزه علوم انسانی در نظر گرفتهاید چه مواردی هستند؟
خسروپناه: معاونت علوم انسانی و هنر را با نگاه تعالی علوم انسانی با سه شاخص روزآمدی، بومیسازی و حکمیسازی راهاندازی کردیم، دکتر طهرانچی رئیس دانشگاه پیرو فرمایش مقام معظم رهبری تأکید داشت که دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس یک مدل حکمرانی باید پیش رود، لذا بحث تدوین سند تحول و تعالی در دانشگاه طرح شد و ما نیز مباحث خودمان را که قبلاً روی آنها کار کرده بودیم در این سند گنجاندیم.
البته دوستان دیگری به تدوین سند پرداختند ولی با بنده و مدیران حوزه معاونت علوم انسانی و هنر جلسات متعدد برگزار شد. بر این اساس با توجه به فعالیتهای مختلفی که ذیل این سه مؤلفه تعالی علوم انسانی داشتیم، بحث تحول در مجلات، کرسیها، روزآمدی طرح دروس، حکمیسازی و مقولههای دیگر در سند گنجانده شد و هماکنون این سرفصلها در معاونت علوم انسانی پیگیری میشود.
آنا: یکی از بخشهای سند همانطور که فرمودید مربوط به تحول و ارتقای علوم انسانی است، سازوکارهایی که به صورت عملیاتی در این زمینه در نظر گرفته شده را بفرمایید. همچنین در سند بر کوچ کردن از حافظه محوری به کاربردی شدن دانش شده است، شما نیز در این زمینه بحثهایی داشتید، علوم انسانی بیشتر به عنوان یک علم حافظهمحور شناخته میشود، شما در این زمینه چه اقداماتی انجام خواهید داد؟
خسروپناه: اولاً علوم انسانی مدرن که از قرن نوزدهم شکل گرفته خیلی تلاش کرده که به توصیف انسان مُحَقَّق بپردازد. در توصیف انسان محَقّق، آمار، ریاضیات و منطق جایگاه مهمی پیدا میکند.
یعنی اینکه اگر کسی بگوید جامعه ایران جامعهای است که وجدان کاری ندارند! یا جامعه ایران جامعهای است که بسیار با محبت است! در علوم انسانی مدرن پذیرفته نمیشود چراکه نتیجهگیریها باید بر اساس تحقیق میدانی و آماری صورت گیرد. دقیقا این رویکرد در توصیف انسان محَقّق آورده شده است. به همین خاطر ریاضیات و آمار و به تعبیر دیگر تفکر و عقلانیت نقش مهمی در توصیف علوم انسانی پیدا کرده است. در توصیف انسان مطلوب که یکی از وظایف علوم انسانی است، باز تفکر و عقلانیت نقش مهمی دارد.
حال سوال مهم این است که تغییر انسان مُحَقَّق به انسان مطلوب که وظیفه سوم علوم انسانی است، از چه طریقی اتفاق میافتد؟ از طریق نظامهای حقوقی، حکمرانی (یعنی سیاستگذاری، تنظیمگری، خدمات عمومی) انسان مُحَقَّق به انسان مطلوب نزدیک میشود. اینگونه انسانی که میخواهد از وضع موجود به وضع مطلوب تغییر پیدا کند، باید از طریق عقلانیت و حکمت و شریعت مبتنی بر عقلانیت به آن دست پیدا کند. لذا ماهیت علوم انسانی مدرن مبتنی بر عقلانیت است.
ما هم به دنبال علوم انسانی اسلامی یا به تعبیر بنده علوم انسانی حکمی هستیم، یعنی علوم انسانی مبتنی بر حکمت، رکن حکمت، عقلانیت، علم نافع، کارآمدی و کاربردی بودن است. لذا علوم انسانی، علوم انسانیهای مدرن (چون ما یک علوم انسانی مدرن نداریم) و علوم انسانی حِکمی، هر دو بر عقلانیت استوارند.
آنا: با این وجود پس چرا در جامعه ما علوم انسانی حافظهمحور است؟
خسروپناه: متاسفانه دانشجویان ما مجبورند نظریههای شخصیت، اجتماعی، امنیت، اقتصادی، مصرف، عدالت و غیره را حفظ کنند. به همین خاطر است که ما نظریهپرداز در علوم انسانی را به شدت کم داریم. به لطف الهی استاد تمام و دانشیار متعدد داریم اما نظریهپرداز کم داریم.
علت اینکه نظریهپرداز در علوم انسانی کم است (البته در حوزه علوم مهندسی و علوم پایه هم ما نظریهپرداز کم داریم!)، این است که با اینکه علوم انسانی، علوم مهندسی، علوم طبیعی و علوم پایه مبتنی بر عقلانیت است اما شیوه و تکنولوژی آموزشی ما، حافظهمحور است و این خطای بزرگی است و این خطا از آموزش ابتدایی نیز دیده میشود.
معتقدم که مشکل در علوم انسانی نیست بلکه مشکل در تکنولوژی آموزشی است. البته معتقدم که علوم انسانی موجود که علوم انسانی مدرن است، ناظر به مسائل بومی نیست و باید علوم انسانی را بومی و حِکمیسازی کنیم.
البته دانشگاه آزاد اسلامی در سند تحول و تعالی به این موارد توجه کرده است و قصد دارد که از حافظهمحوری فاصله بگیرد و به سمت مهارت محوری حرکت کند بنابراین در آیندهای نزدیک شاهد تحولات جدی در دانشگاه آزاد اسلامی خواهیم بود.
آنا: در سخنانی از شما به ارتباط استادان و دانشجویان تاکید کردید، یعنی شما روش استاد – شاگردی و تعامل مستمر این دو را مدنظر دارید؟
خسروپناه: مشکل مهم در حوزه آموزش این است که ساختار استاد-شاگردی در دانشگاهها کمتر مورد توجه قرار میگیرد. ساختار استاد – شاگردی می تواند کارکرد لازم را داشته باشد چراکه اینگونه استاد با شاگرد و شاگرد با استاد در اتباط است اینگونه دانشجویان از معرفت، حکمت و مهارت برخوردار میشوند. البته این رویکرد زمانی اتفاق میافتد که عضو هیئت علمی تمام وقت در محل کارش باشد، متاسفانه برخی از اعضای هیئت علمی به صورت مداوم در دانشگاهها حضور ندارند و دانشجویان نسبت به آن گله دارند. متاسفانه سیاست وزارت علوم در دوران کرونا و در ادامه نیز پیگیری آموزش مجازی است و اساتید را به مجبور به حضور نمیکند این در حالی است که هماکنون در بسیاری از کشورها مانند آمریکا و انگلیس آموزش ها حضوری شده و اساتید در دانشگاهها حاضر میشوند.
آنگونه که اعلام شده با پایان تعطیلات نوروز آموزشهای حضوری از سر گرفته میشود، ادامه آموزش مجازی دیگر به مصلحت نیست چراکه اگر وضع کنونی ادامه پیدا کند دیگر اثری از علم در کشور نمیماند.
آنا: به نظر شما برای دستیابی به وضعیت مطلوب چه باید کرد؟
خسروپناه: باید حکمرانی علم و فناوری در کشور شکل گیرد، گام دوم انقلاب اسلامی باید تحقق حکمرانیها از جمله حکمرانی علم و فناوری باشد که طبیعتاً شامل علوم انسانی، علوم مهندسی، علوم طبیعی و پایه و علوم پزشکی نیز میشود. به نظر من خیلی از مشکلات در علم نیست بلکه مشکل در سیاستگذاری، مدیریت، ساختارها و حکمرانی علم است بنابراین باید ساختارها اصلاح شوند. آنچنان که دانشگاه آزاد اسلامی با تدوین سند تحول و تعالی در این مسیر گام برداشته و قصد دارد بسیاری از رویکردها را اصلاح کند یا تغییر دهد.
آنا: بومیسازی در علوم انسانی را همواره مورد تاکید قرار میدهید در این زمینه برنامه دقیق شما چیست و چه اقداماتی را مدنظر دارید؟
خسروپناه: بحث مهمی را اشاره کردید. بحث بومیسازی یعنی علمِ در خدمت مسائل بومی کشور. البته برخی مسائل، مسائل بینالمللی هستند. الان مسائل حکمرانی، بینالمللی است. مسئله کرونا یک مسئله بینالمللی است. ما مسائل بینالمللی در حوزه معیشت سلامت داریم.
یکسری مسائل بومی مخصوص کشور خودمان است، بعضی مسائل هم ممکن است مخصوص بومی استان یا شهر ما باشد. مثلاً حاشیهنشینی در تهران وجود دارد ممکن است که در کرمان نباشد، یا مسائل مربوط به عشایر مختص برخی از استانهای کشور است که در سایر استانها وجود ندارد.
ما وقتی میگوییم بومی، یعنی جامعهشناسان، روانشناسان، عالمان اقتصاد، عالمان تربیتی، تکنولوژیهای آموزشی، باید به مسئله مورد نظر بپردازند. بنابراین پرداختن به مسائل بومی جامعه یک مسئله خیلی خیلی جدی است بر این اساس لازم است که موضوع پایاننامه یا رساله دکتری ناظر به نیازهای بومی جامعه باشد.
انتهای پیام/۴۰۴۰/
انتهای پیام/