بازگشت امیدوارانه شورایی که ۵ سال پیش منحل شد/ تبدیل شورای ۷ نفره به ۱۷ نفره
به گزارش خبرنگار سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، این روزها سینمای ایران با حواشی مختلفی دست به گریبان است و تقریبا روزی نیست که یک اتفاق جدید یا ماجرایی جنجالی، هنر هفتم را به حاشیه نکشاند. اگرچه سینما و سینماگران به طور ذاتی با این قبیل حرف و حدیثها عجین هستند و بعضا این مسائل را باعث پویاتر شدن کارشان برمیشمارند، اما گاهی اوقات اوضاع از کنترل خارج شده و حواشی به وجود آمده، به چیزی فراتر از یک اتفاق ساده برای یک هنرمند تبدیل میشود.
اگر فقط بخواهیم اتفاقات مربوط به سینما در دو سه ماه اخیر را مرور کنیم، میبینیم که در همین کمتر از صد روز اخیر، انواع و اقسام اتفاقات در هنر هفتم رخ داده است، اتفاقاتی که برخی از آنها به هنرمندان مربوط میشود و برخی دیگر به سبک غلط مدیریت در سینما. اما همه این موارد در کنار هم نشان میدهد که حال و روز سینما خوش نیست و باید فکری اساسی به سبک اداره آن کرد. البته نمیتوان فقط انگشت اتهام را به سمت سازمان سینمایی وزارت ارشاد گرفت، چون هنوز عمر مدیریت جدید این مجموعه به یک سال هم نرسیده است و در همین یک سال هم فعل و انفعالات زیادی در این مجموعه رخ داده است و باید مدت زمان بیشتری به محمد خزاعی و تیم همراهش زمان داد تا این بههمریختگی را کنترل کنند.
شورایی با حضور رئیس جمهور
اواخر دهه هشتاد با پیشنهاد جواد شمقدری، معاون سینمایی وزارت فرهنگ شورایی تحت عنوان «شورای عالی سینما»، تشکیل شد تا با حضور مدیران دولتی و در رأس آن شخص رئیس جمهور وقت، تصمیمات بنیادینی برای سینما بگیرند و سعی کنند شرایط موجود در هنر هفتم را کنترل کنند. داوود میرباقری، مسعود جعفریجوزانی، احمد نجفی، جمال شورجه، مسعود دهنمکی و محسن علیاکبری نخستین اعضای شورای عالی سینما بودند که قرار بود در صنعت و هنر سینما طرحی نو براندازند. اما عملا این ایده آنچنان که انتظار میرفت تأثیرگذار نبود و خروجی چندانی از جلسات شورای عالی سینما به بیرون درز نکرد. اگرچه این جلسات مصوباتی داشت، اما هیچ وقت به این مصوبات جامه عمل پوشانده نشد.
بعد از تغییر دولت، اعضای شورای عالی سینما نیز تغییر کردند و قرار بر این شد گروه جدیدی از سینماگران دور یکدیگر جمع شوند تا این حرکت را عملی کنند. مسعود جعفریجوزانی، خسرو سینایی، پرویز پرستویی، منوچهر محمدی، احمدرضا درویش، سیدرضا میرکریمی و فرهاد توحیدی هنرمندانی بودند که به عنوان اعضای دومین شورای عالی سینما معرفی شدند، شورایی که این بار بر خلاف دور قبل بدون حضور رئیس جمهور در جلساتش، به کار خود مشغول شد، اما این بار نیز کار خاصی در آن شکل نگرفت و صرفا جلساتی شبیه به بسیاری از جلسههای آمارمحوری بود که به صورت سالانه در سازمانها و ارگانهای مختلف شکل میگیرد.
اما این روند کجدار و مریز، تا دو سه سال در این دولت نیز ادامه داشت و بیشتر طرحها و ایدههایی که در این جلسات مطرح میشد، در همان جا میماند و هیچوقت به عنوان یک مصوبه رسمی در روند مدیریت سینما اعمال نمیشد. همین مسئله باعث شد در فروردین سال ۹۵ به طور رسمی این شورا منحل شود و عمر این طرح، خیلی زودتر از چیزی که دوستداران سینما تصور میکردند به پایان رسید.
در طول پنج سال پس از آن نیز خبری از راهاندازی مجدد این شورا نبود، تا اینکه در دولت سیزدهم دستور راهاندازی مجدد این شورا ابلاغ شد، آن هم با نام «شورای سینما». بعد از اینکه خبر این دستور رسانهای شد، عدهای بر این باور بودند که مجددا قرار است اتفاقاتی که در دورههای اول و دوم این شورا رخ داده تکرار شود و صرفا شاهد برگزاری جلساتی تکراری با چند سینماگر سن و سالدار باشیم، ادعایی که خیلی هم دور از ذهن نبود و باتوجه به تجربیات بد گذشته، نمیشد منتقدان آن را به بدبینی متهم کرد. اما زمانی که اعضای این شورا معرفی شدند، مشخص شد که این بار شرایط کاملا با قبل متفاوت است و به نظر میرسد این بار میتوان واقعا به شورای عالی سینما امیدوار بود.
شورای جدید به امید رونق دادن به گیشه
معاون اول رییسجمهور به عنوان رئیس، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان نایب رئیس، دو نفر از وزرا به انتخاب معاون اول رئیسجمهور، رییس سازمان امور سینمایی و سمعی بصری به عنوان دبیر، دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی، رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، رئیس یکی از دانشگاههای دولتی هنر به انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و هفت نفر از سینماگران و نمایندگان اصناف و تشکلهای حوزه سینما به انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که حداقل دو نفر از آنها از بانوان خواهند بود، اعضای شورای عالی سینما در دوره جدید خواهند بود.
شاید اگر بخواهیم با همان بدبینی که نسبت به شوراهای اینچنینی که در گذشته داشتیم، به این شورا نیز نگاه کنیم، بتوان نسبت به حضور برخی از این مدیران فرهنگی در شورای عالی سینما انتقاداتی وارد کرد، مدیرانی که به طور مستقیم ارتباطی با هنر هفتم ندارند و نباید انتظار دلسوزی یک سینمایی تمام عیار را از آنها داشت. اما از طرفی دیگر اکثر این مدیران جایگاهی تأثیرگذار در هنر دارند و حضورشان در شورایی مرتبط با سینما، میتواند باعث مانعزدایی در بسیاری از حوزهها شود. در طول این سالها بسیاری از فیلمهای سینمایی یا انجمنهای صنفی مرتبط با هنرمندان این حوزه، با سازمانهای و ارگانهای سیاستگذار فرهنگی با چالشهای ریز و درشت فراوانی مواجه بودند، چالشهایی که بعضا باعث توقیف برخی فیلمها یا پایین آمدن تعدادی از آثار از روی گیشه بوده است.
حضور چنین مدیرانی که توانایی کنترل این وضع دارند و میتوانند از به وجود آمدن بسیاری از این حواشی جلوگیری کنند، باعث میشود خیلی از حرف و حدیثهای مربوط به فیلمهای پردردسر به صورت ریشهای حل و فصل شود. بدون شک وقتی چنین شورایی در رأس امور سینمایی کشور باشد، باید شاهد نظارتی اصولی، استاندارد و دلسوزانه در هنر هفتم باشیم، نظارتی که میتواند شرایط را برای سینماگران بهتر کند و اتفاقی رقم بزند تا حداقل تعدادی از دردسرهایی که مدیران سینمایی در طول سال به خاطر برخی آثار با آنها مواجهند، یا به وجود نیاید، یا از همان ابتدا حل شود. شورای عالی سینما با سبک و سیاق و گروه جدیدش، میتواند به نفع سینما باشد، به شرط اینکه این بار برخلاف دورههای پیشین، به مصوبات آن توجه شود و جلساتش چیزی فراتر از جلسات دورهمی مدیران فرهنگی بدون خروجی باشد.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/