«ضد»؛ روایت تکان دهنده اما عجولانه از جنایات منافقین/ درخشش نادر سلیمانی در یک نقش متفاوت
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا،علی ترابی ـ در بین دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی و آنها که دوست ندارند این کشور و مردمش روز خوش ببینند، بدون شک خطرناکتر از همه، سازمان مجاهدین یا همان منافقین است، آنهم بهدلیل تشکیلاتی کار کردن آنهاست. تشکیلاتی که البته در سالهای قبل قویتر هم بود.
همانها که بیرحمانه ۱۱۷ هزار نفر را با ترور شهید کردند و بیرحمانه از ریختن خون هموطنان خویش ابایی نداشتند. آنها که هر چه از تاریخ انقلاب گذشت، بر منفور بودنشان اضافه شد تا جایی که دیگر هیچ جایی بین مردم نداشته باشند.
«ضد» سراغ این سوژه رفته و سعی داشته در دل فعالیتهای تروریستی این تشکیلات در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، داستان خود را پیش ببرد. هرچند که روایت این داستان در بعضی صحنهها با ایرادات فراوان و کاملا مشهودی همراه است، اما به هرحال «ضد»، ضد منافقان و دشمنان روایت میگوید.
بیشتر بخوانید:
- «شادروان» نقدی طنز بر یک رفتار اجتماعی غلط
- «مرگ بازنده» برگ برنده کارنامه بازیگری جواد عزتی
- وقتی علیرضا بیرانوند «سوباسا» میشود
- غافلگیری در روز دوم جشنواره با «علفزار»
- «لایههای دروغ»؛ فیلمی که در حد و اندازه جشنواره فجر نبود
- «برف آخر»؛ فیلمی که کم دیالوگ میگوید اما حرف خوب میزند
- «ماهان» ضعیف و آشفته در فجر چهلم چه میکند؟
خطاهای یک اثر تاریخی
فیلم «ضد» قصد دارد یک اثر تاریخی باشد و بخشی از تاریخ معاصر ایران را روایت کند. در واقع میخواهد اتفاقاتی که در بهار و تابستان سال ۱۳۶۰ رخ داده را به ماجرایی عاشقانه گره بزند و از دل پیامی به مخاطب برساند. جهان قصه در «ضد» واقعی است. از همان ابتدا که همزمان با تیتراژ قائله بنی صدر در دانشگاه تهران نشان داده میشود تا در ادامه که به نمایش عزل بنی صدر در مجلس میرسد.
همچنین سکانسهای دیگر فیلم مبنی بر ترور آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر و همچنین انفجار دفتر حزب در نشان میدهد که زمانبندی اتفاقات جهان قصه این فیلم مبتنی بر واقعیت است، هرچند که شاید شخصیتهایی مثل سعید و میترا فرضی باشند.
مراجعه به تاریخ معاصر ایران نشان میدهد تمامی این اتفاقات در خرداد و تیرماه سال ۱۳۶۰ اتفاق افتاده است. نکته سادهای که اگر کسی اندک آشنایی با تاریخ ایران پس از انقلاب داشته باشد، آن را در مییابد. اما گویی فیلمساز به این تاریخها بیتوجه بوده است.
عمده سکانسهای فیلم در حالی ضبط شده که شخصیتهای فیلم لباس زمستانی به تن دارند. اورکتی که نادر سلیمانی در نقش سرحلقه منافقان به تن دارد، کلاه زمستانی و کاپشنی که لیلا زارع در نقش میترا به تن دارد، پلیور بافتی که کارکنان دفتر حزب جمهوری اسلامی به تن دارند و حتی بخار دهان و بینی گاوهایی که در گاوداری حضور دارند، نشان میدهد که اینجا یک خطای بزرگ رخ داده است.
هوای گرم آخر بهار و ابتدای تابستان کجا و این لباسهای گرم کجا؟! این رویه در اغلب دقایق داستان پیش میرود تا اینکه قصه به روایت انفجار دفتر حزب میرسد، گویی کارگردان و طراح صحنه و لباس و عواملِ بیدقت «ضد» کار را ضبط کردهاند و تازه یادشان افتاده که ای دل غافل، این قصه برای فصل تابستان بود! اینجاست که سریع لباسهای گرم و زمستانی از تن افراد جلوی دوربین بیرون میرود و لباسهای مناسب فصل به تن آنها میرسد.
البته وقتی اثر اشتباهات تاریخی به این بزرگی دارد، دیگر نباید انتظار داشت که به تاریخ انتصاب مرحوم منتظری به سمت قائم مقام رهبری در آبانماه ۱۳۶۴ دقت شود و اینکه تازه از آن زمان عکس وی کنار عکس امام قرار گرفته و اینکه چرا چهار سال قبل از آن عکس وی کنار عکس امام در لوکیشن دفتر حزب قرار بگیرد!
بیشتر بخوانید:
- «ملاقات خصوصی»؛ داستانی که دیر راه میافتد
- «بیمادر» یا بیمنطق، مسئله این است!
- «شب طلایی»؛بازیهای خوب و فیلمنامه خوبتر
- «نگهبان شب» مقبول اما بیاتفاق و معمولی
- کلاف سردرگمی به نام «بیرویا» با حفرههای عیان
- «موقعیت مهدی»؛ آنچه از دل برخاست و بر دل نشست
- «بدون قرار قبلی» شریف مثل خود بهروز شعیبی
درخشش نادر سلیمانی در یک نقش متفاوت
از نخستین روز جشنواره چهلم که فیلم «مرد بازنده» در سینمای رسانه اکران شد، توجه به بازی درخشان جواد عزتی در این اثر بیشتر شد. در ادامه درخشش پژمان جمشیدی در «علفزار» مورد توجه قرار گرفت. برخی هم از بازی امین حیایی در «برف آخر» تعریف و تمجید فراوان داشتند.
در این میان و شاید از شانس بد عوامل، فیلم «ضد» در روز ماقبل آخر جشنواره میهمان سینمای رسانه شد، تا فرصت کمی برای تعریف از بازی نادر سلیمانی در این فیلم باقی مانده باشد. سلیمانی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون که در اکثر تجربههای کار فضای طنز و کمدی را تجربه کرده بود، حالا با چالش یک نقش کاملا جدی مواجه شده و الحق و الانصاف به خوبی از پس آن برآمده است.
سلیمانی در نقش یکی از سرکردههای میانی منافقین در تهران، به خوبی ظاهر شده، حس جدیت و جسارت این مامور در کنار پلیدی ذات او به خوبی به مخاطب القا میشود. بدون شک اگر او را شانس قطعی کسب سیمرغ نقش مکمل مرد نباشد، یکی از گزینههای مسلم نامزدی برای این عنوان خواهد بود.
سایر بازیها در این اثر نیز در حد مطلوب و قابل قبول است، از بازیگران زن کار همانند لیلا زارع و لیندا کیانی تا بازیگران مرد مثل مجید پتکی و مهدی نصرتی که یک پله بالاتر از کارش در «لباس شخصی» قرار داشت.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/