سایه سنگین ۷۰ سال دیکتاتوری کمونیستها بر روسیه/ تحولات ۱۹۱۷ روسیه و تأثیرات طولانی آن بر معادلات جهان
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، همانگونه که گفته شد انقلاب روسیه فصلی از تاریخ این کشور است که در پی خودکامگی تزارها، تنگدستی مردم و پیامدهای مداخله روسیه در جنگ جهانی اول به وقوع پیوست و به سقوط واپسین تزار روس انجامید.
در شب ششم و بامداد هفتم نوامبر سال ۱۹۱۷ میلادی بر اساس تقویم گریگوری، بلشویکها بر اساس یک نقشه طراحیشده مراکز عمده تصمیمگیری و مهم شهر پتروگراد «سنت پترزبورگ» پایتخت روسیه آن زمان را تصرف کردند.
انقلاب روسیه یکی از جنجالیترین رویدادهای سیاسی قرن بیستم قلمداد میشود؛ انقلاب خشونتآمیزی که به دودمان رومانوفها و قرنها سلطهگری تزارها پایان داد.
این انقلاب که با کمترین حمایت واقعی مردم انجام شد در واژگان بلشویکها (که بعدها کمونیست نامیده شدند) انقلاب اکتبر نام گرفت، زیرا بر اساس تقویم رومی که در روسیه قدیم تا روز ۱۴ فوریه سال ۱۹۱۸ میلادی رایج بود، این حوادث در شب ۲۵ و بامداد ۲۶ اکتبر رخ داده بودند.
در پی انقلاب روسیه، که عموماً از آن بهعنوان انقلاب ۱۹۱۷ یاد میشود و در دو گام (نخست در ماه فوریه و سپس ماه اکتبر) رخ داد، بلشویکها به رهبری ولادیمیر لنین که یک انقلابی چپگرا بود، به قدرت رسیدند و حکومت تزار را نابود ساختند.
فقر، بی عدالتی، ظلم و زیادهخواهی عواملی که به حکومت رومانوفها پایان دادند
هنگام انقلاب که بسیاری آن را کودتای بلشویکها نام دادند، مردم پایتخت از وقایعی که در پیرامونشان رخ میداد بیاطلاع بوده و متوجه هیچ اتفاقی نشدند و شبزندهداران به عادت همیشگی در خیابان نوسکی، گردشگاه پایتخت پرسه میزدند. ابتکار این کودتا به ۲۳ اکتبر، حدود دو هفته قبل از انجام آن (بر اساس تقویم گریگوری) سال ۱۹۱۷ میلادی بازمیگشت. در این روز، لنین، رهبر بلشویکها مخفیانه پناهگاهش در فنلاند را برای شرکت در جلسه کمیته مرکزی حزبش ترک کرد. او در جلسه کمیته لزوم شورش مسلحانه را به تصویب رساند و بر اجرای آن تأکید کرد.
به عقیده برخی تحلیلگران و مورخان، لنین میخواست دموکراسی نوپای روسیه را که چند ماه قبل از این تاریخ با سقوط امپراتوری تزاری برقرار شده بود، سرنگون کرده و با الهام از اصول مارکسیستی یک دیکتاتوری پرولتاریا را در روسیه برقرار سازد. لنین پس از خاتمه جلسه فوراً به پناهگاهش در فنلاند بازگشت و تروتسکی معاونش عهدهدار تدارک این شورش مسلحانه شد. الکساندر کرنسکی، رئیس دولت موقت روسیه، تصور نمیکرد که گروه کوچک بلشویکها یک خطر بالقوه برای دموکراسی نوپای روسیه باشد. بااینحال، بلشویکها بهرغم تعداد نسبتاً اندک ازنظر تبلیغات و شعارهای فریبنده بسیار فعال بودند.
بسیاری معتقدند که تعلل در صنعتی شدن روسیه یک از عوامل فقر و نارضایتی و درنتیجه روی کار آمدن دولت موقت و سپس شورش بلشویکها شد. وقتی سرانجام انقلاب صنعتی در اوایل قرن بیستم به روسیه رسید، تغییرات اجتماعی و سیاسی عظیمی را با خود به همراه آورد.
برای مثال جمعیت شهرهای مهم روسیه نظیر سنت پترزبورگ و مسکو در بین سالهای ۱۸۹۰ و ۱۹۱۰ تقریباً دو برابر شد. نتیجه این افزایش جمعیت شلوغی شهرها و وضعیت نامساعد زندگی طبقه جدیدِ کارگران صنعتی بود.
عوامل فراوانی نظیر افزایش جمعیت در اواخر قرن نوزدهم، فصل نامساعد کشاورزی به علت آبوهوای سرد شمال روسیه و مجموعهای از جنگهای پرهزینه که با جنگ کریمه (۱۸۵۶-۱۸۵۴) آغاز شد، روسیه را با کمبود مکرر منابع غذایی مواجه ساخت.
کارگران روسی علیه سلطنت و مشکلات معیشتی دست به اعتراض زدند. این اعتراض به کشتار یکشنبه خونین ۱۹۰۵ منتهی شد. صدها معترض غیرمسلح توسط سربازان تزار کشته یا مجروح شدند.
کشتار بیگناهان یکشنبه خونین، جرقه انقلاب روسیه را در سال ۱۹۰۵ شعلهور ساخت. در این زمان کارگران خشمگین با اعتصابهای فلجکننده در سرتاسر کشور به قتلعام مردم واکنش نشان دادند.
نیکلای دوم پس از کشتار سال ۱۹۰۵ وعده داد که با تأسیس مجلسهای منتخب یا دوما بهسوی اصلاحات گام بر خواهد داشت. در همین اثنا، روسیه در آگوست ۱۹۱۴ بهمنظور حمایت از صربها و متحدان فرانسوی و بریتانیایی خود وارد جنگ جهانی اول شد.
مداخله در جنگ پیامدهای ناخوشایندی برای امپراتوری روسیه در برداشت. قدرت نظامی امپراتوری روسیه قابل قیاس با آلمان پیشرفته و صنعتی نبود و آمار تلفات روسیه نسبت به تلفات سایر ملل در جنگهای گذشته، بالاتر بود.
روسیه در خلال جنگ، با کمبود غذا و سوخت مواجه شد و از سوی دیگر، تورم افزایش پیدا کرد. اقتصاد به علت اقدامات جنگی پرهزینه تضعیف شد.
سزار نیکلای در سال ۱۹۱۵ پتروگراد (سنت پترزبورگ) را بهقصد فرماندهی ارتش روس در جبهه ترک کرد.
تزارینا الکساندرا (زنی منفور با نژاد آلمانی) در غیاب همسرش مقامات برگزیده دولتی را برکنار کرد. طی این مدت گریگوری راسپوتین مشاور جنجالی او، به نفوذ خود بر خانواده سلطنتی رومانوفها و سیاستهای داخلی کشور افزود.
بیشتر بخوانید:
گورباچف: اگر اتحاد جماهیر شوروی باقی میماند، جهان امنتر بود
جرج سوروس: اتحادیه اروپا به سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی دچار خواهد شد
نجیب زادگان که خواهان پایان دادن به نفوذ راسپوتین بودند، وی را در ۳۰ دسامبر ۱۹۱۶ به قتل رساندند. تا این زمان، بیشتر مردم روسیه ایمان خود را به رهبری ناکارآمد سزار از دست داده بودند.
فساد در دستگاههای حکومتی رواج داشت، اقتصاد روسیه عقبمانده بود و نیکلای هر بار که مجلس دوما با او به مخالفت برمیخاست، دستور انحلال آن را صادر میکرد. طولی نکشید که میانهروها هم برای سرنگون ساختن سزار با تندرویان همصدا شدند.
انقلاب فوریه در ۸ مارس ۱۹۱۷ (مصادف با ۲۳ فوریه در تقویم ژولینی) آغاز شد. تظاهرات کنندگان در اعتراض به قحطی نان به خیابانهای پتروگراد ریختند.
معترضین با حمایت خیل عظیمی از کارگران اعتصابی مراکز صنعتی روبرو شدند. آنان با نیروهای پلیس به مبارزه برخاستند اما خیابانها را ترک نکردند.
در ۱۱ مارس به سربازان پادگانها دستور داده شد تا شورش را سرکوب کنند. سربازان حکومتی در برخی رویاروییها به روی مردم آتش گشودند و تظاهرات کنندگان را به ضرب گلوله از پای درآوردند. باوجود شلیک گلوله، معترضین در خیابانها ماندند و سربازان بهتدریج دچار تردید شدند.
در روز ۱۲ مارس، دوما دولت موقت را تأسیس کرد. چند روز بعد تزار نیکلای ناچار به کنارهگیری از تاجوتخت شد و به قرنها حکومت رومانوفها پایان داد.
رهبران دولت موقت ازجمله وکیل جوان روسی به نام الکساندر کرنسکی برنامهای دموکراتیک را تدوین کردند که شامل حق آزادی بیان، تساوی در برابر قانون و حق برگزاری تجمعات و اعتصابات میشد.
آنها مخالف انقلاب اجتماعی خشونتآمیز بودند. اگرچه مردم از مداخله روسیه در جنگ جهانی اول ناخشنود بودند، کرنسکی در مقام وزیر جنگ به جنگ با آلمانها ادامه داد.
این مسئله، بحران کمبود غذا را وخیمتر کرد. ناآرامیها در حال افزایش بود، چراکه دهقانان مزارع را غارت کرده بودند و درنتیجه شورش در شهرها برای غذا افزایش یافت.
همانگونه که قبلاً ذکر شد در ششم و هفتم نوامبر انقلابیهای چپگرا به رهبری ولادیمیر لنین کودتای کم تلفاتی را علیه دولت موقت دوما انجام دادند.
به عقیده حامیان اندیشه لنین، دولت موقت توسط گروهی از رهبران طبقه بورژوای روسیه تشکیل شده بود. لنین در عوض خواستار تشکیل دولت شوروی شد تا مستقیماً توسط انجمنهایی از سربازان، روستاییان و کارگران اداره شود.
بلشویکها توانستند با ترویج سه شعار بسیار مؤثر بسیاری از سربازان پادگان پتروگراد را بهسوی خود جذب کنند: «صلح فوری»، روسیه در آن زمان در کنار دموکراسیهای غربی علیه امپراتوری آلمان و اتریش میجنگید، «زمین برای دهقانان» و «تمام قدرت برای سویتها»، سویتها در زبان روسی به مفهوم شوراها یا هیئتهای تصمیمگیری بودند و ازنظر دموکراتهای واقعی سویتها در حکم دستیابی به یک دموکراسی حاکم محسوب میشدند. ملوانان کرونشتاد و سربازان پادگان پتروگراد مفتون این سه شعار شدند. زمان اقدام بلشویکها برای به دست گرفتن قدرت فرا رسیده بود.
انقلاب روسیه راه را برای ظهور کمونیسم بهعنوان یک نظام سیاسی تأثیرگذار در جهان هموار کرد
لنین بار دیگر به روسیه بازگشت. او در جریان یک جلسه جدید کمیته مرکزی در روز ۲۹ اکتبر موفق شد تصمیم شورش مسلحانه را بهرغم مخالفت کامنف و زینوویف، عضو برجسته بلشویکها، که از یک شکست احتمالی بیم داشتند، به کمیته مرکزی تحمیل کند. در روز ۶ نوامبر سال ۱۹۱۷ میلادی، مأموران پلیس دولت موقت یک چاپخانه حزب بلشویک را تعطیل کردند. این اقدام موقعیت مناسبی را که بلشویکها در انتظار آن برای اجرای نقشه خود بودند، فراهم کرد. در جریان این روز، مطابق با دستورات کمیته نظامی انقلابی، بلشویکها از همبستگی سربازان قلعه پتر - پل اطمینان پیدا کردند و بدون جلبتوجه تمام پلهای پایتخت را در دو سوی رودخانه نوا تحت کنترل خود درآوردند. هنگام شب، آنها بدون ایجاد سروصدا ایستگاهها، دفاتر پست و سایر مراکز حساس را اشغال کردند. در آن زمان کرنسکی در پتروگراد نبود. وزیران دولت موقت پس از آگاهی از کودتای بلشویکها در کاخ زمستانی تزارهای روسیه پناه گرفتند.
آنها برای دفاع از پایتخت و کاخ فقط یک واحد کوچک نظامی را که از یکهزار و ۳۰۰ سرباز، قزاق و دانشجویان افسری و تعدادی داوطلب زن تشکیل شده بود، در اختیار داشتند. بلشویکها و طرفداران لنین کاخ زمستانی را محاصره میکنند و پنج هزار ملوان و سربازان کرونشتاد نیز به آنها میپیوندند. در روز هفتم نوامبر، لنین برای اینکه به کودتای خود وجهه انقلابی دهد، دستور میدهد ناو جنگی «وحشت» که در چند صد متری کاخ زمستانی در یکی از شاخههای رودخانه نوا پهلو گرفته بود بهسوی کاخ شلیک کند.
سایه سنگین ۷۰ سال دیکتاتوری کمونیستها بر روسیه
پس از شلیک ۳۰ گلوله توپ بهسوی کاخ زمستانی، بلشویکهای مسلح به داخل کاخ رخنه کردند. وزیران دولت موقت دستگیر میشوند. مدافعین کاخ که زنده مانده بودند، آزاد شدند. کودتای بلشویکها که «انقلاب اکتبر» نام گرفت به موجودیت دولت موقت خاتمه داد. لنین بلافاصله پس از به دست گرفتن قدرت، ابزار دیکتاتوری را به راه انداخت. مطبوعات بورژوا تعطیل شدند. یک ماه پس از کودتا، در روز ۷ دسامبر پلیس امنیتی وحشتناک بلشویکها «چکا» تأسیس شد. در روز ۲۰ دسامبر هرگونه اعتصاب ممنوع شد.
بهاینترتیب، بلشویکها دولت موقت کرنسکی و دموکراسی نوپای روسیه را سرنگون کردند.
جنگ داخلی در اواخر سال ۱۹۱۷، پس از انقلاب بلشویک درگرفت. گروههای متخاصم شامل ارتش سرخها و سفیدها میشدند. ارتش سرخ در جهت آرمانهای دولت بلشویک لنین میجنگید.
ارتش سفید ائتلاف بزرگ ناپایداری بود که شامل نیروهای سلطنتطلب، سرمایهدار و حامیان سوسیالدموکراسی میشدند.
در ۱۶ جولای ۱۹۱۸ خانواده رومانوفها توسط نیروهای بلشویک اعدام شدند. جنگ داخلی روسیه در ۱۹۲۳ با ادعای پیروزی ارتش سرخ لنین و تأسیس جماهیر شوروی پایان یافت.
انقلاب روسیه راه را برای ظهور کمونیسم بهعنوان یک نظام سیاسی تأثیرگذار در جهان هموار کرد؛ بهعلاوه عرصهای را برای اتحاد جماهیر شوروی مهیا ساخت تا در دوران جنگ سرد بهعنوان یک قدرت جهانی پابهپای ایالاتمتحده به رقابت بپردازد.
در پی پیروزی نهایی بلشویکها دیکتاتوری پرولتاریا برقرار شد و دهها میلیون نفر از مردم روسیه به اردوگاههای کار اجباری در سیبری اعزام شدند و هر صدایی را پلیس مخوف امنیتی در گلو خفه کرد. بهرغم این اقدامات خشونتبار به دلیل بسته بودن مرزها، اخبار این فجایع بهطور کامل به گوش جهانیان نمیرسید اما برخی از افراد در گوشه و کنار جهان به این حکومت دلبسته و به آن امیدوار بودند. تا اینکه حدود ۷۰ سال پس از انقلاب بلشویکی در ۲۶ دسامبر سال ۱۹۹۱، اتحاد شوروی از هم پاشید و تخیل واهی دیکتاتوری پرولتاریا و کمونیسم به تاریخ پیوست.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/