«بدون قرار قبلی» شریف مثل خود بهروز شعیبی
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا،علی ترابی ـ برخی آدمها همیشه قابل احترام هستند. حتی اگر با آنها رفاقت نزدیک نداشته باشی، یا شناخت کاملی از او نداشته باشی باز هم به خودت اجازه نمیدهی به او اهانتی داشته باشی و سعی میکنی در مواجهه با این دست آدمها با احترام رفتار کنی. بهروز شعیبی در سینمای ایران مصداق کاملی از این دست آدمهاست. مردی شریف و کاربلد که چه در عرصه بازی و چه در فیلمسازی همیشه دلنشین، محترم و شریف بوده است.
مردی که هیچگاه از اعتقادات و باورهای پا پس نکشید ولی هیچوقت هم اجازه نداد با برچسبهای حکومتی یا امثالهم خطاب شود. مردی که در آثارش پای آرمانها و ارزشهایش ایستاد و هیچگاه اجازه نداد کارهایش کلیشهای شوند یا خیلی گلدرشت و بیقواره شعار بدهند و اصطلاحا توی ذوق مخاطب بزنند. کافی است نگاهی گذرا داشت به آنچه در «پرده نشین» و «روز بلوا» و حالا «بدون قرار قبلی» رقم خورد تا به این مدعا ایمان آورد.
سینمای دینی یعنی همین!
چهل و سه سال از انقلابی که مهمترین صفتش اسلامی بودن آن است میگذرد. در سالگرد پیروزی این انقلاب ۴۰ سال است که جشن سینمای ایران برگزار میشود و با پسوندی از همان جنس یعنی فجر همراه است. پشتوانه این پیشینه اما به اندازه پیشرفت سینمای دینی نیست. سینمای دینی در تمام این سالها یا اغلب مغفول مانده و با بیتوجهی از آن عبور شده و یا در آثاری کلیشه محور و خالی از تکنیک خلاصه شده است و معدود آثاری قابل قبول در این زمینه هر چند سال یکبار تولید شده است.
بیشتر بخوانید:
«شادروان» نقدی طنز بر یک رفتار اجتماعی غلط
«مرگ بازنده» برگ برنده کارنامه بازیگری جواد عزتی
وقتی علیرضا بیرانوند «سوباسا» میشود
غافلگیری در روز دوم جشنواره با «علفزار»
«لایههای دروغ»؛ فیلمی که در حد و اندازه جشنواره فجر نبود
«برف آخر»؛ فیلمی که کم دیالوگ میگوید اما حرف خوب میزند
«ماهان» ضعیف و آشفته در فجر چهلم چه میکند؟
«ملاقات خصوصی»؛ داستانی که دیر راه میافتد
«بیمادر» یا بیمنطق، مسئله این است!
«شب طلایی»؛بازیهای خوب و فیلمنامه خوبتر
«نگهبان شب» مقبول اما بیاتفاق و معمولی
کلاف سردرگمی به نام «بیرویا» با حفرههای عیان
«موقعیت مهدی»؛ آنچه از دل برخاست و بر دل نشست
اما ماجرا در «بدون قرار قبلی» متفاوت است. تازهترین اثر شعیبی بدون قرار قبلی، تبدیل به یک نمایش دیدنی از سینمای دینی شده است. فیلمی که مشارکت معنوی آستان قدس رضوی را داشته به خوبی توانسته ارزشهای والای اسلامی را روی پرده سینما به نمایش در آورد.
سکانسهای به نمایش در آمده از حرم امام رضا علیه السلام، بسیار چشمنواز هستند، نه آنقدر تصاویر گنبد و گلدسته را به چشم مخاطب فرو میکند(!) و نه با نواهای تکراری همراه میشود. موسیقی کاملا درخدمت پیشبرد اهداف کارگردان کمککننده است و حالا در کنارقابهایی زیبا قرار گرفته که در کنار پیشبردقصه حال و هوای حرم را هم برای مخاطبان زنده میکند. اوج این بازی شعیبی با احساسات مذهبی مخاطبان هم سکانس دویدن کودک در حرم است که واقعا شاهکار از آب در آمده است.
در کنار زیباییهای حرممحور نباید از اشارههای درست به گرمای کانون خانواده، وفاداری و امانتداری و ماسئل این چنینی در این اثر گذشت. جذابیتی که در کنار وفاداری به قصه ذکر شده و اسیر شعار نیست.
وطنم پاره تنم...
ایرانی بودن حس جذابی است. تجربهای از زیست در مرز و بومی به بلندای تاریخ و تمدن بشری. ایرانی بودن عمومیترین صفت برای تمامی آنهاییاست که دل در گرو وطن دارند. چه در ایران زندگی کنند چه در هرجای دیگری از دنیا.
شعیبی با «بدون قرار قبلی» این حس را به خوبی نشان داده است.اینکه چرا کسی حاضر است امکانات بیرونی را کنار بگذارد، رفاهش در دیگر کشورهای دنیا را سویی نهد تا لذت تنفس در هوای ایران و قدم گذاشتن روی خاک پاک ایران را تجربه کند.
به زیبایی همان کاشیکاریهای حرم
پدری که در جهان قصه از دنیا رفته ظاهرا مرد هنرمندی بوده است. در جایی از فیلم مهندسی که مصطفی زمانی نقش او را بازی میکند به کاشیکاریهایی اشاره میکند که حاصل زحمات آن پدر و پدران بوده است. کاشیکاریهای زیبایی که در جایجای حرم امام رضا علیه السلام بارها دلربایی کرده اند.
کسی که مقابل این مدل کاشی کاری قرار میگیرد دنبال این نیست که خب، آخرش چه میشود، بلکه دوست دارد از تکتک جزئیات لذت ببرد، دوست دارد هنر دست کاشیکاری را ببیند که چه زیبا گلهای ریز درست را کنار هم قرار داده و از یک ترکیب رنگ زیبا اثری هنری را خلق کرده است. «بدون قرار قبلی» را هم میتوان با همین نگاه دید، دقیقه هنر کارگردانی را دید و سکانسهای زیبا لذت برد
این فیلم شریف است مثل خود بهروز شعیبی که ثابت کرده مردی شریف و هنرمند در سینمای ایران است.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/