مربیگری و نقش آن در توسعه کارآفرینی
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ تحقیقات در مورد مربیگری با شناخت گستردهتری از ظرفیت آن برای بهرهمندی از مشاغل منتهی ازجمله در زمینه کارآفرینی، رونق گرفته است. باوجوداین رشد در تحقیقات مربیگری، سه شکاف مشخص در دانش را با توجه به آموزش کارآفرینی در آموزش عالی (HE) دارد. نخست؛ اگرچه تحقیقات رو به رشدی در مورد نتایج مربیگری بهطورکلی وجود دارد؛ اما در زمینه دانشگاهی تحقیقات کمی وجود دارد که بررسی کند آیا راهنمایی به شکلدهی به نتایج کارآفرینانه مانند اهداف کارآفرینی و رفتار نوپا کمک میکند یا خیر. پرداختن به چنین نتایج دانشجویی به دلیل استفاده روزافزون از مشاوره در دانشگاهها برای توسعه کارآفرینان بسیار مهم است.
دوم؛ مربیگری میتواند انواع مختلفی از عملکردهای توسعهای و پشتیبانی را انجام دهد. بااینوجود، فقدان تحقیقات نظری و تجربی در مورد کاربرد این کارکردها در زمینه مشاغل کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ازجمله اینکه چگونه این کارکردها بر نتایج کارآفرینی تأثیر میگذارند، وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
تغییر در حکمرانی علم برای رسیدن به دانشگاه کارآفرین
و سوم؛ درحالیکه تحقیقات فراوانی در مورد تأثیر آموزش کارآفرینی (EE) در HE وجود دارد، مقدار کمی از این تحقیقات بر مراحل اولیه سفر دانشگاهی تمرکز دارد. در عوض، تحقیقات، دانشجویانی را هدف قرار میدهد که نزدیک به فارغالتحصیلی هستند یا فارغالتحصیل شدهاند. همین تمرکز در مورد مشاوره تحقیقاتی در HE نیز اعمال میشود. بااینحال، مراحل اولیه HE خالی از وعده رشد نیست و درواقع برای شکل دادن و حمایت از توسعه شغلی بسیار مهم است. علاوه بر این، سالهای اولیه تحصیل در HE بهطور فزایندهای در حال تبدیل به اولویت دانشگاه ازنظر تجربه کارآفرینی و توسعه دانشجویان است.
انتقال به HE و بهطور بالقوه به مشاغل کارآفرینی در پسزمینه دورهای از کاوش و تبلور علایق شغلی برای جوانان تنظیم شده است. این دوره ایجاد قبل از سرمایهگذاری، زمان بسیار مهمی را برای راهنمایی ازنظر حمایت از فعالیتهای نوپا و مسیر شغلی کارآفرینی نشان میدهد؛ بنابراین احتمالاً دانشآموزان در این سالهای اولیه HE از مشاوره بهرهمند میشوند.
منتورینگ را میتوان بهعنوان یک رابطه یکبهیک بین یک فرد باتجربه (یک مربی) و یک فرد کمتجربه (یک تحت حمایت یا مربی) تعریف کرد که انواع عملکردهای رشدی و رشد شخصی را فراهم میکند؛ اگرچه در مورد تفاوت بین منتورینگ و کوچینگ اختلافنظر وجود دارد، منتورینگ عموماً بیشتر توسعهگرایانهتر است (در اینجا به مربیان کمک میکند تا رشد کنند و بفهمند چگونه کارآفرین شوند)، که توسط مربی هدایت میشود و ازاینرو بیشتر بر رشد شخصی متمرکز است تا نتایج رسمی و داوطلبانه. در مقابل، کوچینگ بیشتر بر نتایج رسمی خاص (معمولاً توسط سازمان تعیین میشود) متمرکز میشود و مستلزم یک رابطه تجاری با مربیانی است که برای کارشان پاداش مالی دریافت میکنند.
چارچوب کریسپ و کروز بهطور خاص بر مربیگری در زمینه کارشناسی تمرکز دارد؛ بنابراین بیشترین کاربرد را برای توسعه اولیه مشاغل کارآفرینی در دانشگاه دارد. کریسپ و کروز (۲۰۰۹) چهار کارکرد اصلی مربیگری را بهطور خاص در زمینه کارشناسی/دانشجو شناسایی کردند: (الف) پشتیبانی از تعیین مسیر شغلی. (ب) ارتقای دانش موضوعی دانش آموزان؛ (ج) وجود یک الگو برای تقلید و نحوه غلبه بر چالشها از چه کسی. و (د) حمایت روانی و عاطفی.
دانشجویان در مقطع کارشناسی در حال گذار به مشاغل کارآفرینی در زمینه اکتشاف، سازگاری و بلوغ شغلی هستند. این با طیف وسیعی از عوامل زمینهای مرتبط با مشاغل کارآفرینی مانند ریسک بالاتر شکست و زیان مالی در مقایسه با مشاغل سنتیتر و طیف پیچیدهای از نقشهای عملکردی چندگانه درگیر در فرآیند راهاندازی، مانند عملیات، برنامهریزی، بازاریابی ، فروش ، حسابداری و .... ترکیب میشود؛ بنابراین، راهنمایی برای ورودیهای دانشگاهی اخیر برای کارآفرینی، زمینه توسعه شغلی متفاوتی با کسانی که در یک بافت سازمانی سنتی هستند، دارد؛ زیرا دانشجویان بهجای اینکه کارمند باشند در حال برنامهریزی برای راهاندازی و مدیریت کسبوکار خود هستند، دانشآموزان هم تمایل دارند در سناریوهای آموزشی و انتقالی متفاوتی قرار بگیرند، برخلاف سایران که ممکن است بیکار باشند یا به دنبال رشد یک کسبوکار تثبیتشده هستند.
درحالیکه برخی از مربیان ممکن است به کمک بیشتری در کارکردهای توسعه دانش نیاز داشته باشند، برخی دیگر ممکن است تأکید بیشتری بر موارد عاطفی-اجتماعی، مانند نگرانیهای مالی داشته باشند و بااینحال، برخی دیگر ممکن است به پیکربندی خاصی از حمایت نیاز داشته باشند که پس از بحث و گفتوگوی مربیان در مورد اهداف یادگیری مورد توافق قرار گیرد. چنین رویکردی باید امکان یک برنامه حمایتی انعطافپذیرتر و متناسبتر را فراهم کند.
درحالیکه عملکردهای مبتنی بر دانش بهخودیخود مفید هستند، مربیان و طراحان برنامه نیز ممکن است نیاز داشته باشند که طیف وسیعتری از کارکردهای فرعی اجتماعی-عاطفی را در نظر بگیرند؛ زیرا این کارکردها برای دانشجویان نسبتاً مهمتر به نظر میرسد. یعنی، آموزش مربی که بر طیفی از احساسات، نگرانیها و اضطرابهای بالقوهای که دانشجویان ممکن است با آنها روبهرو شوند، تمرکز میکند، ممکن است بر آموزش مورد اطمینان و انعطافپذیری «عاطفی» مربیها توجه شود. چنین مسائلی احتمالاً در دانشجویان بیشتر آشکار میشود؛ زیرا آنان در حال گذار به کارآفرینی (و HE) هستند و در حال کاوش و تبلور مشاغل کارآفرینی خود هستند.
یک برنامه راهنمایی میتواند به کارآفرینان آیندهنگر کمک کند تا با ادغام زمینههای مختلف آموزش کارآفرینی مانند عملیات، برنامهریزی، بازاریابی و ...، مشاغل خود را توسعه دهند و این سؤال را ایجاد میکند که آیا سایر دانشجویان در HE ممکن است از این مشاوره بهرهمند شوند. بهعنوانمثال، دانشگاهها میتوانند چنین برنامههای راهنمایی را بهعنوان بخشی از یک طرح حمایتی از دانشجویان برای کمک به انتقال اولیه دانشجویان به مشاغل در نظر بگیرند. این امر بهویژه بر تمرکز فزاینده بر اشتغال پذیری فارغالتحصیلان و درواقع کارآفرینی و خوداشتغالی در تمام زمینههای HE مرتبط است؛ بنابراین، چارچوب مربیگری صحیح میتواند برای سایر مشاغل/زمینههای موضوعی با تأثیر مثبت بر نتایج اشتغالزایی اعمال شود. این میتواند یک تجربه رشدی اولیه و متناسبتر را برای دانشآموزان از ابتدای HE فراهم کند.
محبوبه پرگو مدرس و مشاور کارآفرینی
انتهای پیام/۴۰۶۲/
انتهای پیام/