پلتفرمهای اینترنتی مروج بازار مکاره کتابهای قاچاق/ جسم کمجان یار مهربان را از شر آثار اصلنما نجات دهیم
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، چندی است که شاهد استقرار غرفههای فروش کتاب در بساطهای کنار خیابان، برخی از ایستگاههای مترو، نمایشگاههای درونسازمانی و ... هستیم. این در حالی است که اکثر فعالان عرصه نشر کتاب و کتابفروشان به آن اعتراض دارند. در حال حاضر با گرانی کاغذ، خرید کتاب برای علاقهمندان دشوار شده است. در چنین شرایطی منطقی به نظر نمیرسد که برخی ناشران چوب حراج به کالای تولیدی خود بزنند و آن را با تخفیف ۵۰ درصدی به فروش برسانند! اینجاست که ضربالمثل معروف «هیچ گربهای محض رضای خدا موش نمیگیرد» صدق میکند!
بخش عمده کتابهایی که با نیمی از قیمت اصلی فروخته میشوند، آثاری هستند که پیش از آن توسط ناشران معتبر با هزینه و زحمت بسیار منتشر شدهاند. با این حال، ناشرنماهای ناآشنا از گرد راه نرسیده، دندان طمع خود را تیز کرده و به ترجمه مجدد یا کپیبرداری از متن منتشرشده میپردازند؛ فرآیندی که معمولاً با اعمال تغییرات جزئی همراه است. این کتابهای قاچاق، باعث میشود که خریداران با الگویی نادرست روبهرو شوند؛ کتابهای ضعیفی که محتوای خاصی ندارند. دست علاقهمندان از محصول فرهنگی باکیفیت خالی میماند و کتابفروشیها نیز با این شیوه به آسانی از رقابت جا میمانند.
بازار مکاره قاچاق کتاب، باعث بیاعتمادی خواننده شده که میل به مطالعه کتاب را رفتهرفته از بین خواهد برد. مخاطب پس از خرید کتابی ضعیف و با ویراستاری نامناسب دیگر رغبت چندانی به خرید این محصول فرهنگی نخواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
- مرگ تدریجی یار مهربان در بازار مکاره کتابهای قاچاق/ این ارزانی واقعاً بیحکمت نیست!
- جای ژانرنویسی در کتابهای کودک و نوجوان خالی است/ عموپورنگ و فیتیلهایها هم در فرهنگ کتابخوانی موثر هستند
- مخاطبان جدی ادبیات از کتابهای حجیم ترسی ندارند/ انعکاس تغییرات قرن نوزدهم انگلستان در آیینه «شمال و جنوب»
- اهالی کتاب از نمایشگاه مجازی میگویند/ معادله تأمل و صرفهجویی یا تفرج و دیدار فرهنگی
پیش از این در گزارشی به پرونده «نه به قاچاق کتاب» پرداختیم. در این گزارش بخش دیگری از نظرات کارشناسان و اهالی کتاب و ادبیات را در اینباره جویا شدهایم که در ادامه از نظر میگذرانید.
حمایت از کتابفروشیها در بازار قاچاق کتاب
گاهی برخی از علاقهمندان نمیدانند کتاب با تخفیف ۵۰ درصد شبه کتاب اصلی است. متاسفانه کتابفروشانی که صادقانه و منصفانه کتاب اصل میفروشند، توان رقابت با ناشرانی که کتابهای قلابی را با ۶۰ درصد تخفیف میفروشند و بازار کتاب را خراب میکنند، ندارند. این مساله باعث میشود کتابهای تقلبی با کیفیت نامناسب و مترجم خیالی، در بازار پرفروش شوند؛ اما کتاب اصیل با ناشر و مترجم اصل خریدار نداشته باشد. ثمین نبیپور مترجم جوان آثار ادبی معتقد است که «همیشه ترجیحم این است که از کتابفروشیها یا از وبسایت ناشرها خرید کنم. حمایت از کتابفروشها مخصوصاً کتابفروشهای محلی برای من و علاقهمندان به کتاب یک وظیفه است. خیلی دنبال تخفیف نیستم و برایم ماندگاری کتابفروشیها مهم است. الان متأسفانه کتابهای ۵۰ درصد و قاچاق به بازار راه پیدا کردند که گاهی باعث بسته شدن کتابفروشیهای محلی میشود. این به نوعی فاجعه است و حتی خود کتابفروشیها هم ناراضی هستند. نمیدانم چه راهکاری باید پیدا کرد. شاید بخشی از آن به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارتباط داشته باشد. در این شرایط حمایت از کتابفروشیهای محلی بسیار مهم است.»
آب که سربالا رفت، قورباغه ابوعطا میخواند
شیوع ویروس همهگیر کرونا در دو سال اخیر اکثر کسبوکارها را با رکود مواجه کرد و وضعیت نابسامانی را بهوجود آورد. در این هنگام بازار کتاب نیز از این دایره خارج نبوده و چالشهایی را به دنیای کتاب وارد کرد، گسترش کتابهای فرعی یکی از این چالشها است. برخی ناشران تازهکار به جایی میرسند که دست به قاچاق کتاب زده تا به سود برسند و به فکر عواقب احتمالی کار خود نیستند. محمدرضا شمس نویسنده و مترجم حوزه کودک و نوجوان با اشاره به ضربالمثل «آب که سربالا رفت، قورباغه ابوعطا میخواند!»، معتقد است که وقتی کار با کیفیت خوب تولید نشود، بازار دست نااهلش میافتد. این کتابها، تصاویر، صفحهآرایی و ویراستاری ضعیفی دارند. بازار بزرگ و آشفته است. این کتابها به هر حال به آن راه پیدا میکند. ما نمیتوانیم جلویش را بگیریم فقط باید فرهنگسازی کنیم. نهادهای ادبی، نویسندهها، دستاندرکاران صنعت نشر، دور هم جمع شوند و روی این قضیه کار کنند. تلویزیون، روزنامهها و مجلات، کتابها را تبلیغ کنند و در مورد آنها صحبت کنند. ما از تمام داشتههای خود باید استفاده کنیم. الان من و خیلی از دوستان نویسنده کتابهای خود را در فضای مجازی معرفی میکنیم. وقتی کتاب معرفی شود به دست مخاطب میرسد. البته به گونهای پیش نرود که آشفتگی بازار نشر به فضای مجازی هم سرایت کند!»
دشمنی علیه یار مهربان و ضربههای مهلک به صنعت نشر
در سالهای اخیر، فعالیت پلتفورمهای اینترنتی در حوزه کتاب و برگزاری نمایشگاههایی با تخفیفهای نامتعارف، انتقادات و گلایهمندی فعالان حوزه نشر را بهدنبال داشته است. برخی منتقدان معتقدند فروش انبوهی از مصادیق کتابسازی در فروشگاههای اینترنتی، نظم بازار کتاب را بههم میزند. به گفته فرشته شایان، مترجم جوان ادبی «کتابهایی که این روزها در مترو و پلتفورمهای معروف با تخفیفهای ۵۰، ۶۰ و بعضا ۷۰ درصدی به فروش میرسند کتابهای قاچاقی هستند که از هر نظر بیکیفیتاند. این کتب اگر از عناوین ترجمهشده پرفروش بازار نشر باشند معمولا ترجمههای سرقتی دارند. باعث تاسف است که شهرداری، پلتفورمهای معروف و ... بستری مناسبی برای ترویج کتابسازی و فروش این محصولات قاچاق فراهم کردهاند. آنها حقوق ناشران، مترجمان، مولفان و مخاطب را تضییع میکنند و حتی خود را ملزم به پاسخگویی نمیبینند. من کارشناس حقوقی نیستم که بدانم دقیقا از چه کانالهایی میشود جلو این بیاخلاقی را گرفت. شاید صنف ناشران و نویسندگان باید دست به کار شود، شاید همگی باید دستدردست هم تلاش کنیم حقیقت پشت پرده فعالیت این بازارها را آشکار کنیم و در جهت آگاهسازی مخاطب بیخبر از اوضاع قدم برداریم. بلکه بساط این کتابسازها برچیده شود و جسم کمجان صنعت نشر کمتر ضربه بخورد.»
با این حال؛ باید چارهای در نظر گرفته شود تا به فکر نجات ادبیات کشور از شر کتابهای فرعی اصلنما باشیم، در این راستا با راههای بیشماری میتوان با این معضل فرهنگی مقابله کرد، اگر راه این ناشران گمنام سودجو به بنبست نرسد، بیشک افراد بسیاری با خواندن کتابهای فرعی از ادبیات و فرهنگ اصیلمان دلزده شده و همانند ضربالمثل رایج «تر و خشک با هم میسوزند»، کتابهای اصلی نیز از چشم میافتند. رسانهها از جمله صداوسیما و برنامههای کتابخوانیاش، رادیو، فضاهای مجازی و حتی دوستداران کتاب در این راستا رسالتی سنگین بر دوش دارند تا بتوانند در آگاهیبخشی مردم جامعه قدم گذاشته و مقابل این معضل فرهنگی تا جای ممکن بایستند.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/