دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

مقصران شکست پروژه میلیاردی امید

تیم ملی امید ایران باز هم «ناامید»مان کرد. فوتبال‌دوستان ایرانی در دوره حاضر فدراسیون فوتبال به جایگاه تازه‌ای دست یافته‌اند: «بی‌تفاوتی».
کد خبر : 62980

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، روزنامه اعتماد در ادامه آورده است: آنها به شکست عادت کرده‌اند و برای همین وقتی مثل دیشب، رویای حضور در المپیک 48 ساله می‌شود، فقط لبخند تلخی می‌زنند و به‌راحتی از کنار آن می‌گذرند. گویی رابطه مستقیم فوتبال - جامعه قطع شده است و برخلاف بسیاری از کشورها، شکست تیم‌های ملی فوتبال، بخشی از عادت مردم ایران شده است.


پرسش مهم این است که «چرا هواداران ایرانی از شکست‌ها ناراحت نمی‌شوند و گویی لذت هم می‌برند؟» چه بلایی بر سر فوتبال ایران آمده است؟ اما مقصران شکست تازه فوتبال ایران:



1- محمد خاکپور؛ او را می‌توان یکی از متین‌ترین و باوقار‌ترین بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران و در زمینه مربیگری، یکی از جوان‌ترین مربیان کشور دانست اما آقای خاکپور در خلوت خودش نپرسیده که تیم ملی امید محل کسب تجربه نیست و قاعدتاً داناترین و تواناترین افراد باید در این جایگاه قرار می‌گرفتند؟ کارنامه سقوط با فولاد خوزستان و استیل‌آذین، نمی‌توانست چراغ راه آینده مربی‌ای باشد که از امروز مثل بسیاری از هم‌سلفان خود، جزیی از نسل سوخته فوتبال ایران محسوب می‌شود؟



تیم‌ملی امید در همه این روزها نشان داد که بازیکنانش به «درک متقابل» نرسیده‌اند و برنامه‌ای هدفمند و مدرن ندارند. صعود به المپیک، فوتبالی مدرن می‌خواهد، مثل تیم‌ملی کی‌روش که مدرن بازی می‌کند و البته صعود هم می‌کند. محمد خاکپور - که حتی مدرک لازم برای حضور روی نیمکت را نداشت و با لابی این اتفاق افتاد - چه پاسخی برای هواداران فوتبال دارد؟



2- محمد مایلی‌کهن؛ مدیرفنی تیم‌ ملی امید به کدام مرجع پاسخگو بود؟ او که «هتاکانه» به سرمربی تیم‌ ملی امید تاخت، به رئیس فدراسیون فوتبال تاخت، چگونه صلاحیتش برای این پست تأیید شد؟ هدف این تیم، «بالاتر از کسب سهمیه» و ادعای «قهرمانی در انتخابی المپیک» عنوان شد، حالا وقتِ پاسخگویی از سوی مدیرفنی تیم‌ ملی امید است که دلایل این شکست را صادقانه اعتراف کند. مایلی‌کهن چه «دانشی» به تیم اضافه کرد و چگونه از «علم روز» در تیم استفاده شد؟ مدیرفنی تیم‌ملی - که شرح وظیفه‌ای نامشخص دارد - چه رویکردی برای شناخت تیم و حریفانش داشت. وظیفه مدیر فنی تیم پس از مصاحبه‌های پی در پی سرمربی تیم ‌امید درباره علاقه نداشتن به مربیگری یا نداشتن برنامه برای ادامه این حرفه و البته بیان مسائل و مشکلات مربوط به قرارداد با فدراسیون چه بود؟



3- حبیب کاشانی؛ به نوشته مدیرکل روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان تاکنون حدود هشت میلیارد تومان از سوی وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک و فدراسیون فو‌تبا‌ل برای تیم ‌ملی امید هزینه شده و این مبلغ غیر از آن پولی است که حبیب کاشانی گفته از طریق «خیرین» جذب کرده و به حساب مشترکی با محمد خاکپور واریز شده و مبلغش هم معلوم نیست. چرا هیچگاه درباره تیم‌ ملی امید و هزینه‌هایش «شفاف‌سازی» نشد؟ او که با اصرار، محمد خاکپور را برخلاف نظر کمیته فنی، سرمربی تیم‌ ملی امید کرد، حالا چه پاسخی برای هواداران دارد؟ او که با «استعفای نمایشی»، همه فعالیت‌های تیم را منوط به مدیریت خود کرد، حالا چگونه به ابهامات فراوان مالی و مدیریتی تیم پاسخ می‌دهد و اصلاً چه مرجعی از او پاسخ می‌خواهد؟ پروژه میلیاردی عضو شورای شهر تهران شکست خورد.



4- علی کفاشیان؛ و باز هم شکستی تازه، باز هم سرخوردگی تازه، بازهم فوتبال ایران تجربه تلخ تازه‌ای را پشت سر گذاشت. تیم ملی امید که به‌صورت پیمانکاری به حبیب کاشانی سپرده شد، مدلی تازه از مدیریت کفاشیان در فدراسیون بود. تیمی پر از ستاره‌های تازه که به المپیک صعود نکردند. هشت سال حضور علی کفاشیان در مدیریت فدراسیون، چه میزان نقاط مثبت و چه میزان نقاط منفی دارد و وقتی آنها را در ترازوی انصاف قرار دهیم، کفه کدام بر دیگری می‌چربد؟ متأسفیم آقای کفاشیان...


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب