چرا نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان به بودجه صداوسیما اضافه شد؟ / انتظار مخاطب برای دیدن چهره جدید تلویزیون در قرن جدید
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، در دو روز گذشته مسئله افزایش بودجه سازمان صداوسیما یکی از پرحاشیهترین مباحث فرهنگی و هنری کشور بوده است. ماجرایی که باز هم حواشی مربوط به این سازمان عریض و طویل را به میان کشانده است و انتقادهای قدیمی مثل «فربه بودن» تلویزیون و بزرگ بودن بیش از اندازه این رسانه را سر زبانها انداخته است.
طبق چیزی که در دولت سیزدهم در نظر گرفته شده، میزان بودجه اختصاص یافته به سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، رقم ۵ هزار و ۲۸۹ میلیارد تومان است. این درحالی است که میزان بودجه رسانه ملی در سال جاری، مبلغ ۳ هزار و ۳۸۴ میلیارد تومان بوده که نشان دهنده افزایش ۱۹۰۵ میلیارد تومانی و رشد ۵۶ درصدی است.
از همان ساعات اولیه انتشار لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ بسیاری از منتقدان دولت دست به ماشین حساب شدند و با ضرب و تقسیم بودجه سازمانها و ارگانهای مختلف در لایحه جدید و میزان بودجه امسالشان، نسبت به افزایش بودجه در بخشهای مختلف واکنش نشان دادند. اما در میان تمام این افزایشهای بودجهای که بعضا از ۱۰۰ درصد هم بیشتر بود، بالا رفتن بیش از ۵۰ درصد بودجه صداوسیما سروصدای زیادی به راه انداخت. این افزایش شدید و عدد و رقمهای درشت بودجه، بلافاصله پس از انتشار مورد توجه اهالی رسانه و عموم مردم قرار گرفت و خیلی زود حجم گستردهای از انتقادات را متوجه سازمان صداوسیما کرد.
بسیاری از روزنامهنگاران، هنرمندان، چهرههای سیاسی و اجتماعی و کارشناسان اقتصادی و سیاسی در شبکههای اجتماعی و رسانههای مختلف نسبت به این ماجرا واکنش نشان دادند و اکثرا هم با دید انتقادی این اعداد ارقام را سوژه گزارشها، یادداشتها و آثار هنری و کاریکاتورهایشان قرار دادند. اصلیترین حرف این گروه از منتقدان این بود که چطور در شرایط سخت اقتصادی کشور در این روزها، سازمانی مثل صداوسیما و که خروجیاش در سالهای اخیر قابل قبول نبوده و مجموع سریالها و برنامههای استانداردش به نسبت سالهای قبل و دهههای پیشین افت فاحشی داشته، شایسته افزایش بودجه تا این حد است.
وقتی جذابیت موجود در آثار تلویزیونی تا حدی کاهش یافته که بسیاری از هنرمندان فعال در آثار نمایشی تلویزیون به سمت سینما، تئاتر و یا پلتفرمهای آنلاین کوچ کردند و آن گروه از برنامهسازان موفقی هم که ماندهاند هرروز با یک حاشیه نام خود و اعتبار تلویزیون را لکهدار میکنند، چرا باید حجم گستردهای از بیتالمال را به این سازمان عریض و طویل اختصاص داد؟ سازمانی که تمام تهیهکنندگان فعال در آن، با وجود چنین شرایطی نسبت به نبود بودجه و شرایط بد مالی سازمان اعتراض هم میکنند و بعضا دلیل افت کیفیت آثارشان را کم بودن بودجه تولید آثار میدانند.
مسئله دیگری که منتقدان به افزایش بودجه ۵۶ درصدی تلویزیون عنوان کردهاند، بحث درآمدزاییهای تلویزیون از راههای دیگر از جمله تبلیغات است. در طول سالهای اخیر همیشه این سوال بزرگ مطرح بوده که میزان سود رسانه ملی از تبلیغات چقدر است؟ معمولا هیچ سالی این رقم به طور دقیق مشخص نمیشود و همه چیز در حد گمانهزنی و چرتکهاندازی رسانهها باقی میماند. از طرف دیگر مسئله حضور پررنگ اسپانسرها در زمینه برنامهسازی است، مسئلهای که چند سالی است در میان برنامهسازان سازمان مد شده و خیلیها به دلیل داشتن اسپانسر سر از آنتن درمیآورند.
عدم شفافیت مالی در رسانه ملی
با وجود تمام این حرف و حدیثها اما هنوز هم مشخص نیست که درآمد تلویزیون از تبلیغات، اسپانسرینگ و مواردی از این دست چقدر است و همچنان از این فرمول آغشته به عدم شفافیت در دفتر مشق رسانه ملی استفاده میشود. حالا در این شرایط که کسی نمیداند عایدی دقیق تلویزیون از راه تبلیغات و اسپانسرها و... چقدر است، دولت نیز پاس گل خوبی به مدیران سازمان داده و بودجه این رسانه را نزدیک به دو هزار میلیارد تومان افزایش داده است.
با تمام این حواشی و در صورت تصویب این لایحه بودجه باید بپذیریم که تلویزیون در سال آینده ۵ هزار و ۲۸۹ میلیارد تومان پول دریافت میکند، رقمی که هرچقدر هم به آن نقد داشته باشیم اما یک مزیت بزرگ دارد و آن هم اینکه باعث میشود جلوی بهانه آوردن برنامهسازان و تهیهکنندگان سریالهای تلویزیونی درخصوص عدم بودجه و بیپول بودن سازمان گرفته شود. حالا دیگر کسی از یک سازنده سریال نمیپذیرد که به دلیل کم بودن بودجه تولید فیلمش از گروه تولید ارزان قیمت استفاده کند یا مدیران شبکههای مختلف دیگر نمیتوانند با کلید واژه «کمبود بودجه» به دنبال توجیه ساخت برنامههای ضعیف و پایینتر از حد استاندارد باشند.
بعد افزایش بودجه سازمان صداوسیما، برخی مدعی شدند که این ماجرا فقط و فقط به نفع مدیران رده بالای رسانه ملی است و آنها از این ماجرا سود میکنند، اما این نظریه خیلی هم دقیق نیست. اتفاقا مدیران تلویزیون نباید حس کنند که این افزایش بودجه به نفع آنهاست. اگرچه از نظر پرداختی پایان ماه قطعا به ارقام بالاتری میرسند اما باید بدانند که دیگر رسانهها و مردم با دید مطالبهگرانه بیشتری به عملکرد آنها نظاره خواهند کرد و دیگر نمیتوانند با توجیهات ساده و از سر باز کن، از زیر بار انتقادات به کیفیت آثار شانه خالی کنند.
بیشتر بخوانید:
رسانه ملی را رسانه حکومت اسلامی میدانیم
سرنوشت نامعلوم سریال حضرت معصومه (س)
آخرین جزئیات از ساخت و پخش سریال «شهید باکری» از تلویزیون
کار سخت آقای رئیس
تلویزیون مدتهاست که در زمینه ساخت آثار مختلف، مخصوصا سریالهای نمایشی بسیار ضعیف عمل کرده و سالهاست که اثر شاخص و فاخری در رسانه ملی مشاهده نکردهایم. حالا اما وقت آن رسیده که این رسانه عریض و طویل پوستاندازی کند، رخوت را کنار بگذارد و به فکر ساخت سریال و برنامههای جدید باشد. چون هم با وجود رقبای جدید دیگر جایی برای اشتباه و کمکاری ندارد و هم با افزایش بودجه ۵۶ درصدی نسبت به امسال به نظر میرسد که از نظر مالی هم مشکلی متوجه آن نیست.
پیمان جبلی از ابتدای حضورش در صداوسیما مدعی بوده که عزمش را برای تغییر در ساختار فربه و کند رسانه ملی جزم کرده است. یکی از مهمترین کارهای او هم در این زمینه ملغی کردن ساخت ۱۵ سریالی بود که در مراحل مختلف پیش تولید بودند، اما بعضا از نظر کیفی استانداردهای لازم را نداشتند و به نوعی فقط باعث دور ریختن بیتالمال میشدند. این اتفاق خیلیها را به آینده مدیریتی رئیس صداوسیما امیدوار کرد، اما عیار اصلی عملکرد او در سال ۱۴۰۱ مشخص میشود، سالی که او از ابتدا سکان هدایت رسانه ملی را در دست داشته و با بودجه کافی، به ساخت برنامهها و سریالهای مختلف اقدام میکند.
انتهای پیام/۴۱۷۳/پ
انتهای پیام/