دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
02 آذر 1400 - 12:00
سخنگوی شورای شهر تهران در گفت و گوی تفصیلی با آنا:

کار فرهنگی باید در راستای رفع مشکلات جامعه باشد/ با کار فرهنگی آسیب های اجتماعی کمتر رخ نشان می دهد

علیرضا نادعلی گفت: کار فرهنگی، هنری و دینی که بارهای روی زمین مانده اجتماع را سبک نکند، مسئولیت‌شناسانه نیست.
کد خبر : 623060
بازدید سخنگوی شورای شهر تهران از تحریریه خبرگزاری آنا

گروه جامعه خبرگزاری آنا- یاسمین بخشی؛ یکی از مهمترین و حیاتی ترین اقداماتی که یک جامعه برای ماندگاری و بقا به آن نیاز دارد فرهنگ سازی است که شهر غبارگرفته ای چون تهران برای احیا شدن به آن نیاز مبرم و اساسی دارد.


علیرضا نادعلی شهرستانکی از اعضای جوان شورای ششم و جزء باتجربه ترین چهره های فرهنگی و اجتماعی در پارلمان شهری است.


وی که سابقه طولانی در کارهای فرهنگی دارد و همچنین از فعالان این حوزه نیز هست در سمت نائب رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و سخنگوی شورای شهر تهران عهده دار وظایف سنگینی است.


برای بررسی مسائل روز شهر و آسیب های اجتماعی به سراغ او رفتیم و گفت و گو کردیم که در در ادامه مشروح آن را می خوانید:


باید ناظر به بار زمین مانده کار کنیم/ با کار فرهنگی آسیب های اجتماعی کمتر رخ نشان می دهد


آنا: با توجه به سبقه‌ای که شما در حوزه فرهنگی دارید آیا امکان دارد شهر به یک الگوی فرهنگی برای جهان اسلام تبدیل شود؟ یک از دغدغه های شما تغییر حال مردم شهر و ایجاد حال خوب است در مورد آن توضیح دهید؟


نادعلی: تا خدا هست امید هست؛ از همه جا، در همه اقصی نقاط عالم و از جمله در کشور ما و از جمله در تهران، صدا از همه جا به خدا می‌رسد. وقتی به این اعتقاد داشته باشیم آن‌وقت می‌شود به سمت این «حال خوب» حرکت کرد.


من در مورد این حال خوب خیلی فکر کردم و با افراد زیادی از دوستان بحث کرده‌ام، گاهی اوقات ما می‌گوییم حال خوب بر اساس ظواهر شهر ایجاد می‌شود. مثلاً رنگ و لعاب ظاهری که این واقعاً تأثیر دارد. خودمان وقتی یک لباس خوشرنگ می‌پوشیم یا فردی از افراد اطرافمان مثلاً یک لباس خوشرنگ تنش است، پارچه خوبی را آدم می‌بیند، در دین ما خیلی به این چیزها سفارش شده، روحیه‌ها عوض شده، انسان‌ها با نشاط می‌شوند، اینها خیلی مهم است.


اما همه می‌دانیم دل خوش و درون درست بیش از ظاهر در ایجاد حال خوب تأثیر دارد. گرچه ظاهر و باطن به یکدیگر وابسته اند و  و جدا از هم نیستند.


غیر از اینکه ما توسط پروژه‌هایی که شهر را زیبا سازی می‌کند، مثلاً در شهرداری تهران توسط سازمان زیباسازی در بیلبوردها، دیواره‌نگارها، تندیس‌ها و آب‌نماها و چیزهایی که می‌تواند در شهر یک نگاه لطیف با یک روح پرنشاط را در درون افرادی که در این شهر دارند زندگی می‌کنند تزریق شود، روبه‌رو شویم.


اگر آدم‌ها برای کار خوب دور هم جمع شوند؛ این امر قلب‌ها را احیا می‌کند


اما آنچه که بالاتر از این می‌تواند حال خوب ایجاد کند این است که آدم‌ها برای کار خوب دور هم جمع شوند. این قلب‌ها را احیا می‌کند، ایمان‌ها را قوی می‌کند، انسان‌ها را متصل به خدا می‌کند، صدای انسان‌ها را به خدا می‌رساند.


از ما که الان در شورای شهر حضور داریم، از مسئولانی که در شهرداری تهران دارند زحمت می‌کشند، از کسانی که در دولت جدید، تلاش‌هایی دارند و به قول امروزی‌ها برای شوآف و برای وانمود کردن فعالیت نمی کنند. اگر به مناطق سرد و گرم شهر و کشور می روند برای این است که اتفاقاتی رقم بخورد. وقتی جمع با هم به سمت یک نقطه درست حرکت می‌کند، خدا هم کمک می‌کند، یدالله مع‌الجماعه، دست خدا با جماعت است. اینها همه باعث حال خوب می‌شود منتهی این وسط فقط یک فرهنگ‌سازی نیاز است که هیچ‌کس خودش را مستثنی از این حرکت نداند. حال خوب این‌طوری تولید می‌شود. الان در بحث آسیب‌های اجتماعی یک عده زیادی در بخش‌هایی از حاکمیت دارند کار می‌کنند. بخش‌های مهمی از مردم در خیریه‌ها، سمن‌ها و در گروه‌های جهادی دارند کار می‌کنند و اتفاقاً اگر اینها را با هم پیوند بزنیم و هر کدام در نقطه اثر اصلی خودش قرار بگیرد، با یک سرعت خیلی فزاینده می‌توانیم بعضی از عقب‌ماندگی‌های خودمان را فتح کنیم و پشت سر بگذاریم.


باید ناظر به بار روی زمین مانده، کار فرهنگی کنیم


آنا: بعد از اینکه آسیب‌های اجتماعی را از نزدیک دیدید و به قول خودتان تا امروز همه خاک‌ها زیر فرش پنهان بود، آیا نگاه و رویکرد شما نسبت به انجام کارهای فرهنگی تغییر کرده است؟


نادعلی: من در کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران به عنوان عضو و نایب‌رئیس این کمیسیون حضور دارم. در این کمیسیون کمیته‌هایی وجود دارد که مسئولیت سه



کمیته فرهنگی، هنری و دینی با من است که بالاخره به اعتقاد و تجربه خودم از بخش‌های دوست‌داشتنی کمیسیون است؛ اما احساس می‌کنم کار فرهنگی، هنری و دینی انجام دادنی که آن بارهای روی زمین مانده اجتماع را سبک نکند، انگار که خیلی مسئولیت‌شناسانه نیست. یعنی ما حتی باید ناظر به بار روی زمین مانده، کار فرهنگی کنیم. یعنی ببینیم آن چیزی که لازم است اتفاق بیفتد که کاهش آسیب در آن دیده شود، آن کار فرهنگی حتماً عمیق‌تر و مؤثرتری است.


من الان در این فضا هستم. این‌طور هم نبود که من قبلاً از این آسیب‌ها بی‌اطلاع باشم اما گاهی اوقات انسان چیزی را می‌داند و گاهی اوقات انسان چیزی را وجدان می‌کند. حتی هنوز هم ادعای این را ندارم که وجدان می‌کنم، کسی که شبانه‌روز با آسیب‌دیدگان اجتماعی دارد نفس می‌زند او شاید به نحوی وجدان می‌کند. کسی که در خانواده‌اش یک چنین عضوی وجود داشته باشد و درگیر آسیب اجتماعی شده باشد، او شاید دقیق‌تر از ما می‌فهمد.


ولی به هر صورت از آن شب که ما توفیق داشتیم به همراه جمعی از دوستان در یک منطقه یک نقطه‌ای در دل شب با یک ظلمت مطلق که این ظلمت مطلق نتیجه فراموشی‌های متعدد بود حضور پیدا کردیم احساس می کنم ما یکسری چیزها را رها کرده‌ایم و حواسمان به آنها نیست. با اینکه در سال ۹۶ رهبر معظم انقلاب دستگاه‌های مختلف را جمع کردند و یک گزارش مفصل اجتماعی آماده و خدمت ایشان ارائه شد، من شنیدم که ایشان گریستند و از همه خواستند بروند خیلی سخت و مؤثر کار کنند اما حتماً کارهایی هم انجام شد.


من می‌دانم در بحث محله هرندی اتفاقاتی افتاد، دستگاه‌هایی آمدند اما یا راه‌حل‌ها مناسب نبود یا اگر مناسب بود، استمرار در آن وجود نداشت. شهرداری در گذشته(ما با همه احترامی که برای زحمات دوستان قبل از خودمان قائل هستم) بخش‌هایی را کاملاً رها کردند. این رهاشدگی کاملاً مشخص است. در هر صورت هر چه که اتفاق افتاده، امروز دیگر نمی‌شود این را به این شکل تحمل کرد چون در این حد هم باقی نمی‌ماند و مرتب توسعه پیدا می‌کند. همه مردم هم پای این کار بیایند و همه بخش‌های مختلف حاکمیت هم کمک کند، باز هم طول می‌کشد تا این ماجرا بخواهد سامان بگیرد.


باید ناظر به بار زمین مانده کار کنیم/ با کار فرهنگی آسیب های اجتماعی کمتر رخ نشان می دهد


آنا: آقای زاکانی گفتند ۳۵۳ محله داریم و کار فرهنگی را باید از محله‌ها شروع کنیم و با هم هم‌افزایی داشته باشیم آیا این کار شدنی است؟


نادعلی: این کار، کار سختی است اما بسیار درست است. اصلاً کار فرهنگی-اجتماعی چون با روح انسان سروکار دارد، کار سختی است و عملاً کار تربیتی است. شما هر کار این مدلی بخواهید انجام دهید عملاً دارید یک کار تربیتی می کنید، لذا طول می‌کشد، پیچیدگی دارد، نمی‌شود با هر راه‌حلی سمتش رفت، خیلی از راه‌حل‌ها جواب نمی‌دهد وقتی آدم با جان و روح انسان‌ها سروکار دارد.


دفع و کاهش آسیب‌های اجتماعی در محله‌ها بهتر می‌تواند رخ دهد


اتفاقاً این پیشنهاد خودم هم بود در آن اثنایی که داشتیم وارد شورا می‌شدیم. من معتقدم دفع و کاهش آسیب‌های اجتماعی در محله‌ها بهتر می‌تواند رخ دهد چون انسان‌ها وقتی در یک موقعیت جغرافیایی و بوم کنار هم زندگی می‌کنند به ویژگی‌های آن بوم بیشتر آگاهی دارند و مطلع هستند. افرادی که در محله دارند زندگی می‌کنند اتفاقاً خیلی بهتر می‌توانند با هم بده‌بستان کنند برای اینکه اطراف‌شان را از آلایش‌ها و آلودگی‌ها پاک کنند، چه به جهت ظاهری و فضای شهری، چه بحث‌های اعتیاد و کارتن‌خوابی و ... منتهی نیاز به تقویت دارد.


یعنی ما به قول خود دوستان و شهردار باید قرارگاه‌هایی در سطح محلات، حالا ما می‌گوییم محلات، مناطق می‌تواند باشد، بیش از محلات، باید ببینیم هر محله چقدر این قابلیت را دارد، بعضی از محلات ماهیت محله بودن‌شان را از دست داده اند و همه خانواده‌ها، بزرگ‌ترها، روحانیون، هیئت‌ها، پزشک‌ها، تحصیلکرده‌ها، همه وقتی دست به دست هم دهند در کانون‌هایی مثل مساجد، سراهای محلات و بخش‌های مختلفی که کار اجتماعی در آن اتفاق می‌افتد، اینها آن‌وقت در یک محل می‌توانند عملاً یک سیکل را برای بازگشت آسیب‌دیدگان اجتماعی به ایجاد کنند. یعنی حتماً از جهت کمک‌های دستگاهی مثل بهزیستی، نیروی انتظامی و شهرداری تهران، همه باید پای این اتفاق باشند و اول از همه طراحی که باید برای این اتفاق بیفتد.


لذ ا حرف، بسیار حرف درستی است. طراحی‌اش کار پیچیده‌ای است، نیاز به یک مطالعه از جنس آزمونه دارد، همان چیزی که غربی‌ها می‌گویند Pilot Study، از یک طرف الان سرمای هوا اجازه نمی‌دهد خیلی بخواهیم معطل شویم، ممکن است خیلی اتفاقات برای این افراد آسیب‌دیده در خیابان‌ها و مکان‌های باز بیفتد، از یک طرف می‌خواهیم یک اتفاقی را رقم بزنیم که واقعاً بشود از آن دفاع کرد و کاملاً‌ انسانی و خوب باشد.


آنا: شهردار تهران دستیار ویژه شهردار در حوزه شعر و ادبیات انتخاب کردند و گفتند شهر تهران را با دید اینکه یک مدرسه است و ما باید ترویج‌کننده شعر و ادب فارسی باشیم و در قهوه‌خانه‌ها، کافه‌ها، پارک‌ها و جاهای فرهنگی شعردرمانی کنیم. آیا چنین چیزی امکان‌پذیر است؟


نادعلی: اصل انتخاب استاد مرتضی امیری اسفندقه یک فکر راقی و پیشرو را از زاکانی به نمایش گذاشت. اینکه یک مدیر بر یک اریکه و کرسی دارد استقرار پیدا می‌کند به نام شهرداری تهران که عده‌ای معتقدند کارش فقط رفت و روب و تنظیف شهر و ببر و بیارِ حمل و نقل و شهرسازی و معماری و اینهاست، قبلاً سر این خیلی دعوا در ادوار مختلف بوده است و یک عده‌ای معتقدند همه اینها پیش‌فرض است و حتماً سر جایش است اما اولویت روح شهر است، ماجرای فرهنگی و اجتماعی شهر است. آقای دکتر زاکانی این گزینه دوم را انتخاب کرده است.


منتهی شعار دادنش راحت است. خصوصاً در مباحث فرهنگی که مقداری باز تر می باشد با مباحث اجتماعی تفاوت دارد. یعنی شما کار فرهنگی کنید، آسیب اجتماعی دیرتر رخ نشان می‌دهد. اگر ما توانسته بودیم آموزش‌های خوب داشته باشیم، اگر آموزش و پرورش موفقی داشتیم اگر همه می‌آمدند کار تربیتی در جاهای مختلف تهران انجام می‌دادند، اگر تا آسیب رخ نشان می‌داد با کار فرهنگی جبرانش می‌کردیم، دیگر اینقدر مشکل نمی‌داشتیم و اینقدر آسیب گسترده نمی‌شد.


اینها نشان می‌دهد که جایگاه کار فرهنگی همواره جایگاه ویژه‌ای است. انتخاب امیر اسپندقه در همان ابتدا به نظرم یک کار پیشرو و درست بود. منتهی اینکه چه باید اتفاق بیفتد تا نتیجه‌بخش شود، من به عنوان یک آدمی که در فضای فرهنگی اجتماعی زیاد رفت‌وآمد کرده‌ام و با گروه‌های مختلف نشسته‌ام، معتقدم تا ماها نرویم نبینی، ذهن‌مان واقعی نمی‌شود.




بیشتر بخوانید:


چرخه تولید آسیب‌های اجتماعی با حمایت مسئولان متوقف می‌شود/ «ته‌خطی‌ها» می‌توانند دوباره متولد شوند؛ به آنها فرصت دهید!


حضور سخنگوی شورای شهر تهران در خبرگزاری آنا


معضلات اجتماعی در خلازیر/ وضعیت زنان ‌کودکان آسیب دیده اسفناک است




باید ناظر به بار زمین مانده کار کنیم/ با کار فرهنگی آسیب های اجتماعی کمتر رخ نشان می دهد


آنا: بسیاری از مردم جامعه در مواجهه با معتادان و بی خانمان ها فارغ از آگاهی از شرایط آنها می گویند تقصیر خودشان است چه قدر موضوع را قبول دارید؟


نادعلی: آسیب این قضایا الان دامن‌گیر خیلی از خانواده‌ها شده است. دیگر کمتر کسی می‌تواند از این حرف‌ها بزند وقتی خودش می‌بیند ممکن است در خانواده خودش وجود داشته باشد و بعد هم وقتی که دائم جلوی چشم خودش رفت و آمد ای نافراد را می‌بیند. یک اتفاقی برای اینها افتاده. من مطمئنم اگر حجت خدا ظاهر بود، حتماً ‌همه اینها را همان‌طور که حضرت مسیح(ع) انسان‌های مریض را می‌رفت شفا می‌داد، حتماً معصوم ما هم می‌آمد دست سر اینها می‌کشید. چقدر دستور پشت دستور، خب بالاخره سپاه و نیروی انتظامی آمد خیلی کارها کردند ولی واقعاً‌ اگر دولت پای کار نباشد شما نمی‌توانید با یک تک اتفاق تک اتفاق چیزی را رقم بزنید و بعد خصوصاً راه‌حل‌های عقلانی که بعضی از چیزها یک پشت و اتفاقاتی توی پس‌زمینه قصه وجود دارد که آنها را باید رفت درست کرد.


بعضی از این قاچاق‌های مواد مخدر، قاچاق‌های تن‌فروشی که دست به همدیگر می‌دهند و همدیگر را پیدا می‌کنند و باعث تباهی در جامعه می‌شود، خیلی از اینها را باید رفت آن پشت‌ها را حل کرد که بعضی‌ها دوست دارند مملکت ما دچار این ماجراها باشد و مقیاس کوچکش هم این است که هر کس در هر جایی که می‌تواند کمک کند و یک عزم جدی باید پشت این کار باشد. یأس اصلاً در اینجا جا ندارد. شاید فرق ما این است. هر کسی سراغ کار اجتماعی می‌رود، کنارش یک جنس سیاهی و سیاه‌نمایی ناخودآگاه یا خودآگاه می‌آید، ما نمی‌خواهیم دچار یک چنین چیزی شویم.


آنا: گفته های مردم شهر بعد از ۴ سال نسبت به عملکرد شما چه قدر برایتان دغدغه است؟


نادعلی: نگاه من با اینکه شاید جزء زمره آدم‌هایی که نسبتاً تحصیلکرده باشند حساب شوم، ولی یک نگاه سنتی دارم. آن قدیم‌ها در محل‌ها در همین شهر تهران یک عده بچه تهرون بودند که دست به دست همدیگر می‌دادند، حتی در دورانی که پادشاهی قاجار و پهلوی و سلطنت بوده که ما دوستش نداریم ولی عوض آن، آدم‌ها در خود محلات، محله را اداره می‌کردند. آدم‌های باوجود، باغیرت، آدم‌هایی که حرف حق و طرفداری از حق و دستگیری و زیر پر و بال یتیم و کسی که دارد اذیت می‌شود را می‌گرفتند و کمک می‌کردند. ارتقاءیافته این موضوع می‌شود همین چیزی که الان می‌بینیم؛ کمک همه کنار هم برای اینکه اتفاقاتی که تباهی ایجاد کرده و شهر را پلید کرده بتوانیم با هم پاک کنیم.


خیلی به این فکر می‌کنم همین بچه‌تهران‌ها دهه ۶۰ از سال ۵۹ بلند شدند رفتند این طرف و آن طرف جنگیدند. اسامی‌شان همین‌طور به صورت حداقلی روی در و دیوارمان حک است. اینها اگر بودند شوش بودند، خولازیر بودند، حتماً هرندی بودند و اینقدر زیاد می‌آمدند و دست در دست هم می‌دادند، کسی اصلاً نمی‌توانست انتظاری غیر از نتیجه خوب و نورانی از این قضیه داشته باشد و حتماً با بودن آنها یک اتفاق خوب می‌افتاد.


آنا: زمزمه‌هایی از اختلاف بین اعضای شورا شده، آیا یکپارچگی و دغدغه‌مندی بین اعضای شورا هم چنان وجود دارد؟


نادعلی: الحمدلله بله. فکر می‌کنم از الطاف الهی همین یک جور نبودن دیدگاه‌هاست. در راه که راه‌مان خیلی به هم نزدیک است و همه داریم توی راه قدم برمی‌داریم. بعد هم یک گروه ۲۱ نفره هستیم که قرار است یک کار جمعی را با همدیگر به ثمر برسانیم، لذا حتماً با همدیگر هم‌افزایی داریم و باید داشته باشیم، جز این اصلاً نمی‌شود.


اختلاف نظر و سلیقه باعث اتخاذ بهترین تصمیم می شود


در بین افراد اختلاف سلیقه‌های کوچک، متوسط یا حتی بزرگ ممکن است دیده شود، این باعث می‌شود که مثل مرداب و آبی که در یک جا جمع شده دچار مردگی نشویم. بعضی وقت‌ها یک تجربه بدی بوده. مثلاً از یک یا دو حزب در شورا وجود داشتند شما بعضی از تجربیاتش را می‌دانید. ماها که الان آمده‌ایم برایمان تعریف می‌کنند می‌بینیم که مثلاً در بعضی از اتفاقاتی که ربط به نفع یا ضرر مردم در شهر داشته، گاهی اوقات بعضی از چیزها با تصمیم‌گیری‌های سیاسی اتفاق می‌افتاده. برای مثال در بحث باغات، من خودم آدم فرهنگی هستم و در حوزه شهرسازی تخصصی ندارم، به همین دلیل مرتب از آدم‌های مختلف در شورا می‌پرسم راجع به باغات این نظر شما برای چه اینجوری است؟ نظر آن یکی برای چه اینجوری است؟


من دیدم چهار، پنج نظر مختلف دارند ساعت‌های زیادی با همدیگر حک و اصلاح می‌کنند، بحث و احتجاج می‌کنند برای اینکه حق مردم این وسط ضایع نشود. در حالی که اگر می‌خواست سیاسی باشد خب یک نفر در شورا یک نظر دارد، همان نظر را همه می‌پذیرفتند می‌رفت جلو. این به نظرم خوب است چون شورا بالاخره یک نهاد مردم‌سالار است و باید در این اختلاف‌نظرها در نهایت بهترین تصمیم اتخاذ شود که خدای نکرده حق مردم ضایع نشود.


تمام توانمان مصروف به این است که این اتفاق بیفتد، الحمدلله روابط شخصی‌مان با همدیگر، حتی ممکن است ماها بعضاً در صحن با همدیگر بعضی از جر و بحث‌های ظاهری را داشته باشیم، معمولاً با اینکه کرونا وجود دارد باز همدیگر را بغل می‌کنیم و باز با همدیگر می‌نشینیم چای می‌خوریم و این خیلی لذتبخش است.


باید ناظر به بار زمین مانده کار کنیم/ با کار فرهنگی آسیب های اجتماعی کمتر رخ نشان می دهد


آنا: بارها در صحن شورای شهر شاهد این بودم که نقش آرام کردن و ختم به خیر کردن اختلاف نظرها را دارید دلیل این همه صعه صدر چیست؟


نادعلی: آنها هم بزرگ‌ترهای ما هستند و از روی دلسوزی حرف می‌زنند اما شاید تنها ایراد این باشد که ماها در عین حال باید به دوستانی که خودمان انتخاب‌شان کرده‌ایم و از آنها خواسته‌ایم بیایند یک کار مهمی را انجام دهند، باید به اینها کمک کنیم و فرصت دهیم تا بتوانند چون واقعاً همانطور که مقام معظم رهبری در مورد دولت‌ها می‌گویند، چه دولت‌های اینطرفی و چه آنطرفی، کسی که بار اجرایی روی شانه‌اش قرار می‌گیرد همه باید کمکش کنند. فرق می‌کند با قانون‌گذاری، با سیاست گزاری و نظارت که کار ماها عمدتاً این است.


او دیگر وسط اجراست. نتواند، پولش نرسد، راه‌حل نتواند پیدا کند، در رسانه نتواند افکار عمومی را به خوبی اقناع کند، ‌همه اینها گردن اوست، ما فقط می‌گوییم این کار را بکن! آن کار را نکن! لذا ما باید آنها را درک کنیم.


کار مهم و سخت فرهنگی این است که شما بخواهید در مردم باور مجدد ایجاد کنید!


آنا: عده ای فرهنگ شهادت را در ذهن ما را خراب کرده‌اند! نگاه‌ها تغییر کرده. دیگر خانواده شهدا حرمت گذشته ندارند. به نظرم حتی گذاشتن اسامی شهدا روی خیابان‌ها باعث بازخورد منفی شده است! به نظرشما چرا به این نقطه رسیدیم؟


نادعلی: کار مهم در این خصوص این است که شما بخواهید در مردم باور مجدد ایجاد کنید! حتماً اتفاقاتی می‌افتد که به این مسئله کمک می‌شود. روزی که حججی شهید شد، مملکت آتش گرفت! شهید سلیمانی وقتی شهید شد این‌جوری شد! این‌ور و آن‌ور نداشت. خدا از این پیک‌ها می‌فرستد. منتهی وقتی این پیک آمد بعدش دیگر شما هستید. باید آنقدر با مردم روراست، خوب و خدوم رفتار کنید تا اعتماد مردم جلب شود.


و بعد یک مشکل دیگر هم هست. مدل امام(ره) ‌ یک مدل دیگری است. مدل امام(ره) یعنی اینکه مردم را می‌آورد توی خود کار. آقا هم این‌جوری است. آن موقع اگر مردم نرفته بودند جبهه‌ها را جمع نکرده بودند مگر ارتش می‌توانست؟


الان هم همین است. چه زمانی مردم غر نمی‌زنند و تحمل نمی‌کنند؟ وقتی خودشان بیایند توی کار و ببینند مشکلات چیست و بعد هم ببینند این مسئولان خیانت نمی‌کنند، توی جیب‌شان نمی‌گذارند، بی‌خیالی نمی‌کنند، از این حرف‌های این‌جوری نمی‌زنند، از مردم هم کمک می‌خواهند، تمام تلاش‌شان را هم می‌کنند. مردم چهار بار یک چنین صحنه‌ای را ببینند مطلب حل می‌شود.


انتهای پیام/۴۱۶۱



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب